* انتظار در دیدگاه شما دارای چه ارکانی است؟
** تفکر انتظار و آرزوی برپایی حکومت حق و عدالت و قیام مصلح جهانی برای نجات دادن انسان از ظلم و ستم فراگیر، مبتنی بر چهار پایه اساسی است. 1- اسارت 2- غیبت 3- انتظار 4- نجات.
که هر کدام مقدمه برای دیگری است. آن هنگام که انسان اسیر ظلم و ستم همهجانبه است و امام و پیشوای انسانیت نیز به سبب فراهم نبودن مقدمات قیام، مصلحت غیبت را میپذیرد، انسانها به ناچار به پناهگاه انتظار برای تسلی دادن دلهای مجروح و خسته از ظلم و ستم، روی میآورند و سرانجام ظلم و ستم باطل رفتنی است و شعاع حکومت حق و عدالت در جهان سایه افکند و این همان نتیجه است: نجات انسان
از منظری دیگر میتوان گفت: تفکر انتظار مرکب از دو عنصر است. عنصر نفی و عنصر اثبات: طرد و نفی وضع موجود و توقع داشتن وضع بهتر در آینده که هر کدام بخشی از مکتب انتظار را تکمیل میکند.
* در نگاه ماهیتشناختی به انتظار چه دستاوردهایی میرسیم؟
** برای شناخت ماهیت انتظار میتوانیم آن را از دو منظر فطرت انسانی و تفکر اجتماعی مورد بررسی قرار دهیم.
الف) فطرت: علیرغم اختلافنظرهایی که در میان ملتها در طرز تفکر و آداب و رسوم و خواستها و طردها وجود دارد هرگاه همه بدون استثناء نسبت به موضوعی خواسته قلبی داشتند. این عمومیت خواستهها دلیل بر فطری بودن آنهاست. مولوی میگوید:
تشنه میگوید که کو آب گوار
آب میگوید که کو آن آب خوار
نیاز ما به آب و تشنگی انسان، دلیل بر وجود آب در طبیعت است و خواسته و علاقه به صلح جهانی و عدالت جهانگستر، دلیل بر فطری بودن آنست. مثل: انتظار کسی که گرفتار موج دریا شده برای کمک کردن به وی انتظار مظلوم برای مجازات شدن ظالم و انتظار عموم ملتها برای ظهور منجی و نجاتبخش انسان.
ب) اجتماعی: جوامع بشری به طور اعم دارای غریزه انتظار است در همه جوامع اعتقاد به یک انقلابگر بزرگ و نجاتبخش و بازگشت به عصر طلایی و عدالت و برابری وجود دارد.
وجود قهرمانان اساطیری و تاریخی در هر ملت و فرهنگی سرچشمه الهام معانی بزرگ انسانی در میان مردم و نسلهای پیاپی بوده است. اساساً انسان به الگو داشتن و مظهر تمام فضایل داشتن نیاز فطری دارد. در کتیبهای در هفت هزار سال پیش در بینالنهرین این عقیده به چشم میخورد. انتظار شخصیت برجستهای که بیاید و او را نجات دهد، از قدیمترین اندیشههای انسان تاکنون بوده است.
* فکر میکنم انتظار نیازمند یک بیان روانشناسانه هم باشد چه خود مسئلهای است که با جان و روان آدمها سر و کار دارد...
** بله، یکی از مشخصههای تفکّر انسان در طول دوره حیات تاکنون قهرمانپرستی است. در اساطیر ملتها و جوامع انسانی در همه جا، انسان در جستجوی قهرمان دیده میشود. در همه مکاتب زمینی و آسمانی، نشانههایی از قهرمانجویی و قهرمانپرستی به چشم میخورد.
روانشناسان تحلیلهای روانی کردهاند. یکی از تحلیلها نظریه آدلر است که میگوید: اینکه همواره انسان به دنبال قهرمان میگشته و قهرمان را میستوده است، به سبب عشق و نیاز انسان به قدرت بوده است. انسان خود را ضعیف و حقیر میپنداشته و به ناچار احساس حقارت خود را با ستایش و پرستش قهرمانان که مظهر شکوه و قدرتند تشفی و تسلی داده است این نظریه از آنجهت نادرست است که انسان تنها و تنها به قدرت نیازمند نیست که بیش از قدرت به فضایل، زیبایی، قداست و کمال نیازمند است. انسان بیش از آنکه به قدرت محتاج باشد، به انسان کامل و الگو نیازمند است.(4)
* اگر بخواهیم با نگاهی جامعهشناسانه به انتظار بنگریم چه تصویری پیش روی ما خواهد بود؟
** بگذارید اینگونه عرض کنم که علاوه بر فطری بودن تفکر انتظار، این اصل یک فکر اجتماعی نیز هست. اصل مسیانیسم Messianisme که در جامعهشناسی به عنوان یک بحث مهم وجود دارد، بمعنای اصل اعتقاد جامعه بشری، به مسیح یا موعود است. پس هم تاریخ میگوید که جامعهها همواره معتقد به پیروزی قطعی حقیقت و عدالت آزادی بشریت در آینده هستند و هم جامعهشناسی به عنوان مسیانیسم معتقد است هر جامعهای در نهاد خویش این اعتقاد را به عنوان عکسالعمل طبیعی و فطری دارد.
طبیعت انسان چنان است که محدودیتهای زندگی را نمیپذیرد و میخواهد کاملاً آزاد از قید و بند باشد. ولی کمکم میفهمد که اینگونه آزادی او را از بسیاری از امتیازات اجتماعی محروم میسازد انسان به قانون تن میدهد تا از هرج و مرج اجتماعی نجات پیدا کند. انسان با تصور کامل بودن قانون و این تصور که قانون بشری سعادت همهجانبه را تضمین میکند، در بهشت برین خیالی سیر میکرد.
پیشرفت علم و صنعت و تکنولوژی نیز به این فکر و تصور ایدهآلی سرعت بخشید تا جایی که بشر تصور میکرد با فراهم آمدن رفاه اجتماعی و مادی درهای بهشت آرامش و آسایش به روی وی باز شده است. اما فکر نمیکرد همراه با پیشرفت تکنولوژی و علی، نابسامانیهای تازهای که ناشی از سوءاستفاده رهبران اجتماعی از دستاوردهای صنعت و علم است، بروز میکند. جنگ اول، و دوم جهانی و ویرانههای باقیمانده آوارگی میلیونها انسان در جنگهای مرزی و تبعیض و ستم و ظلم و... به بشر نشان داد که مقررات بشری هرگز برای نجات واقعی انسان کافی نیست.
تشکیل سازمان ملل و تنظیم اعلامیه حقوق بشر، شورای امنیت دادگاه لاهه و خلع سلاح از جمله افکار اجتماعی انسان برای برقراری صلح و عدالت در جهان و در جهت جامه عمل پوشاندن به آن خواست اجتماعی است. اما آنچه مردم جهان میبینند عدم کارآیی این مجامع بینالمللی و بلکه تحت سیطره قرار گرفتن توسط قدرتهای ظالم جهانی است.
تفکر اجتماعی انتظار، پدید آمده از خواست اجتماعی انسان برای استقرار صلح و عدالت جهانی و امتحان بد دادن همه مکاتب و نظامهای مدعی استقرار صلح و عدالت در جهان است.
* انتظار دارای چه پیشینهای است؟
** بررسی مکاتب بشری و ادیان الهی از ابتدای جهان نشان میدهد که تمامی اقوام و گروههای انسانی و مکاتب انسانی و زمینی در انتظار یک منجی عدالتگستر و یک رهبر بزرگ بشریت به سر میبردهاند. طرح آرمانهایی از قبیله مدینه فاضله، کشور خورشید، شهر زندگی و دیگر آرمانهای انسانی همه نشان از وجود تفکر انتظار در نهای انسان دارد. در تاریخ تمدن و فرهنگ انسان اوراق زرینی از تفکر انتظار وجود دارد. از دیرباز تشکیل حکومت واحد جهانی و گسترش عدالت و صلح در جهان از آرزوهای حکما و فلاسفه و پیامبران بوده است.
* تفکر انتظار در ادیان آسمانی؟
** الف) در کتب عهد قدیم (تورات و ملحقات آن) تفکر انتظار به عنوان یک آرمان و آرزو چنین ذکر شده است:
1- در کتاب مزامیر داود مزمور 37 میخوانیم: «زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد. هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود در مکانش تامل خواهی کرد و نخواهد بود. اما حکیمان و صالحان وارث زمین خواهد شد. در مزمور 37 جمله 22 و جمله 29 همین مضمون تکرار شده است.
2- در کتاب حبقوق نبی فصل 7 میخوانیم: اگرچه تأخیر نماید برایش منتظر باش زیرا که البته خواهد آمد و درنگ خواهد کرد بلکه جمیع امتها را نزد خویش جمع میکند و تمامی را برای خواستن فراهم میکند.
ب) تجلیات انتظار در کتب عهد جدید (اناجیل و ملحقات آنها)
1 پ - در انجیل متی فصل 24 میخوانیم: چون برق از مشرق بیرون آید و تا به مغرب ظاهر میگردد. آمدن فرزندان نیز چنین خواهد بود... خواهند دید فرزند انسان را برابرهای آسمان که میآید با قدرت و جلال عظیم و فرشتههای خدا را خواهد فرستاد... و آنان برگزیدگانشان را جمع خواهند نمود.
2- در انجیل لوقا فصل دوازدهم آمده است: کمرهای خود را بسته و چراغهای خود را افروخته دارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشد تا هر وقت بیاید و در را بکوبد بیدرنگ برای او باز کنید.
ج) شعاع تفکر انتظار در کتب هندیان و برهمائیان:
1- در کتاب و شن جوک از کتب هندو چنین آمده است: سرانجام دنیا به کسی برگردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد. نام او فرخنده و خجسته باشد.
2- در کتاب دیده آمده است: پس از خرابی دنیا پادشاهی در آخر زمان پیدا شود که پیشوای خلایق باشد نام او منصور باشد و تمام عالم را بگیرد و به آیین خود آورد.
3- در کتاب وداتسک همین مضمون آمده است و نام موعود ممتاطا است. در کتاب پاتیکل هم این مطلب بیان شده و نام موعود راهنما ذکر شده است.
د) انتظار در کتب زرتشتیان: 1- در کتاب معروف زند پس از ذکر مبارزه همیشگی ایزدان و اهریمنان میخوانیم: «آنگاه پیروزی بزرگ از طرف ایزدان میشود و اهریمنان را منقرض میسازند و سپس عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده بنیآدم بر تخت نیکبختی خواهند نشست.
2- جاماسب در جاماسبنامه از زرتشت نقل میکند که میگوید: «مردی بیرون آید از زمین تا زیان... مردی بزرگ سر بزرگ تن، بزرگ ساق و بر آئین جد خویش و با سپاه بسیار و روی به ایران نهد و آبادانی کند و زمین را پر داد کند.»
تفکر انتظار جنبه منطقهای ندارد بلکه یک اعتقاد برخاسته از فطرت عدالتخواهی و ظلمستیزی انسان است که با توجه به روح تکاملخواهی انتظار حکومت جهانی موعود را در سر میپروراند.
کانت میگوید، ایجاد نظم جهانی منوط است به وضع یک قانون جهانی.
راسل میگوید: انتظار مارکس هم همان انتظار مسیحیان است. برای رجعت ثانی مسیح در مکاتب جدید نیز مکتب اصالت آینده و آیندهگرایی (Futurisme) وجود دارد که براساس آینده مبتنی است و پیروانش را به آینده حرکت میدهد و در واقع خواهان اصلاح و پردازش صحیح به تفکر و سیاستها است. در مقابل آن اصل محافظهکاری (Conservation) و اصل ارتجاعی گذشتهگرایی، (Traditionalism) قرار دارد.
پس تفکر انتظار از قطعیات تاریخ میباشد و وجود این در میان اقوام و ادیان و مکاتب به حد تواتر رسیده است.
* قرآن مجید، چه جلوههایی از انتظار بدست میدهد
** قرآن کریم براساس طبیعت و مقتضای خود به عنوان یک اصل کلی خبر از تحقق یک حکومت عدل جهانی در سایه ایمان و اسلام میدهد.
مثال اول: قرآن کریم در سوره نور آیه 55، به جانشینی خداوند در روی زمین وعده میدهد.
عدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفهم فی الارض کما استخلف الذیین من قبلهم لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم ولیبد لنهم من بعد خوفهم امناً یعبد و ننی لا یشرکون بی شیئاً و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون.
در این آیه خداوند به صراحت چهار وعده به افرادی که ایمان و عمل صالح دارند، داده است.
1- جانشینی خدا در روزی زمین که همان حکومت کردن بر زمین براساس حق و عدالت است.
2- استقرار دین و به اجرا درآمدن قوانین دین کامل و جامع اسلام.
3- جایگزین آرامش بجای ترس یعنی استقرار آرامش و آسایش در جهان پس از این که ترس و وحشت فرا گرفته باشد.
4- تجلی توحید و عبادت خداوند بر روی زمین.
در تفسیر شریف مجمعالبیان آمده است که امام سجاد فرمود: گروهی که در این آیه از آنان نام برده شده شیعیان اهلالبیت ما هستند که خداوند به وسیله مردی از خاندان ما این وعده را تحقق میبخشد و آن فرد مهدی این امت است.»
مثال دوم: خداوند در سوره انبیاء آیات 105 و 106 وعده وراثت زمان را میدهد.
و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون ان فی هذا لبلاغاً لقوم عابدین.
ما در کتاب زبور علاوه بر ذکر (قرآن مجید یا تورات) نوشتیم که بندگان صالح و شایسته من وارث زمین خواهند شد و این وعده برای گروهی که خداوند را عبادت کنند، بلاغ و کفایت است. در تفسیر مجمعالبیان آمده است که امام باقر(ع) فرمود: هم اصحاب المهدی فی آخر الزمان اینان همان یاران مهدی(ع) در آخرالزمان هستند.
3- در سوره قصص آیه 5 نیز خداوند وعده خود را چنین تکرار میکند:
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمةً و نجعلهم الوارثین.
اراده کردهایم که بر مستضعفان زمین منت گذاشته آنها را پیشوایان به حق و وارثان زمین قرار دهیم.
در بحارالانوار ذیل این آیه آمده است: حضرت علی فرمود: مستضعفان روی زمین، آل محمدانه خداوند مهدی ایشان را مبعوث خواهد کرد و ایشان را عزیز خواهد گرداند و دشمنانشان را ذلیل خواهد کرد.
4- آیه شریفه: امن یجیب المضطر اذا دعا هو یکشف السوء و یجعلک خلفاء الارض.»
یا کسی که دعای مضطر را اجابت میکند و گرفتاری را برطرف میسازد و شما را خلفای زمین قرار میدهد...
در بحارالانوار آمده است: امام صادق فرمود: این آیه در حق قائم(ع) نازل شد، و او همان مضطری است که دو رکعت نماز در مقام ابراهیم میگذارد و خدای را میخواند، خداوند پاسخش را میدهد و شر را از او دور میگرداند و او را خلیفه خدا در روی زمین قرار میدهد.
* منتظر واقعی کیست و دارای چه ویژگیهایی است؟
** این یک امر طبیعی است که انسان همیشه برای به دست آوردن اهداف و فوائد زیاد و والا باید زحمات سخت و طاقتفرسایی را تحمل کند. دستیابی به یک حکومت جهانی عدالتگستر و صلحآور آرمان بلند و هدف والایی است که طالب آن باید صبر و تحمل آمادگی لازم را داشته باشد. لذا منتظر هم از نظر فکری و هم از نظر عملی و مادی باید یک انسان آماده باشد مثل یک گروه سرباز که منتظرند هر لحظه فرمانده بیاید و شیپور جنگ و آمادهباش نواخته شود، نه تنها خواب نمیروند بلکه همیشه آماده باشد و گوش بفرمانند.
منتظر یک مسلمان آمادهای است که هر لحظه احتمال میدهد شیپور انقلاب نهایی نواخته شود و او در این جهاد بزرگ که براساس قوانین الهی و به رهبری خلیفه خدا بر روی زمین، شروع میشود، شرکت کند. هر شیعه به امید شنیدن صدای امام سر بر بستر مینهد و صبح به امید شرکت در سپاه امام برمیخیزد. منتظر، انسان پرخروش و معترضی است که وضع موجود را ناپسند دانسته و برای تحقق انقلاب نهایی حضرت، دست به اعتراض و افشاگری و مبارزه با رژیمهای جبار و ستمگر میزند.
منتظر باید خودساخته و آماده باشد. یعنی ظرفیت وجودی خود را آنچنان بالا ببرد که آمادگی پذیرش حکومت جهانی حضرت را داشته باشد. ابریق وجود منتظر باید چنان عظیم و صیقل خورده و مقاوم باشد که قوت می لقای حضرت آن را نشکند. منتظر باید درصدد اصلاح جامعه برآید و هیچگاه در فساد فراگیر جامعه حل نشود.
منتظر باید همیشه امیدوار و با نشاط در راه تحقق اهداف الهی گام بردارد. منتظر باید با امید به اصلاح نهایی، دست از تلاش و کوشش برای حفظ پاکی خویش و اصلاح دیگران برندارد.
منتظر باید با ایمان و عمل صالح شایستگی خلیفه خدا شدن را پیدا کند.
امام صادق(ع) فرمود:
هر کس دوست دارد از یاران آن حضرت باشد باید چشم در راه عدالت و ایمان اسلامی دوخته و راه تقوی و پروا را بپیماید و دارای اخلاق و خوی پسندیده باشد. چنانچه با این خصایص بمیرد پاداش همان فردی را دارد که زمان حضرتش را دریافته و برای پیشبرد برنامه حضرت کوشیده است.
منتظر انسان متعهدی است که هر لحظه در انتظار انفجار قطعی نظامهای ضدانسانی است و همواره خود را برای شرکت در چنین انقلاب جهانی و بذر دومی که با شمشیر علی و زره پیامبر و به دست فرزند علی و پیامبر برپا میشود، آماده میکند.
* در پایان ضمن سپاس مجدد از شما اگر حرفی باقی است بفرمایید:
** بگذارید به دعا حسن ختام را رقم بزنیم و بخوانیم:
اللهم ارنی الطلعة الرشیدة و الغرة الحمیدة و اکحل ناظری بنظرة من الیه و عجل فرجه و سهل مخرجه و اوسع منهجه.