«جوانان در هر حرفهای که هستید نه اجازه دهید که به بدبینیهای بیحاصل آلوده شوید و نه بگذارید که بعضی لحظات تأسفبار که برای هر ملتی پیش میآید، شما را به یأس و ناامیدی بکشاند. در آرامش حاکم در آزمایشگاهها و کتابخانههایتان زندگی کنید و نخست از خود بپرسید: برای یادگیری و خودآموزی چه کردهام؟ سپس همچنان که پیشتر میروید، بپرسید: من برای کشورم چه کردهام؟ و این پرسش را آن قدر ادامه دهید تا به این احساس شادیبخش و هیجانانگیز برسید که شاید سهم کوچکی در پیشرفت و اعتلای بشریت داشتهاید اما هر پاداشی که زندگی به تلاشهایمان بدهد یا ندهد، هنگامی که به پایان تلاشهایمان نزدیک میشویم، هر کداممان باید حق آن را داشته باشیم که با صدای بلند بگوییم: من آنچه را در توان داشتهام، انجام دادهام»
آخرین سخنرانی لویی پاستور در 70 سالگی 27 دسامبر 1892
کشور ایران دارای تجارب غنی در مشارکت مردمی برای حل مشکلات موجود طی هزارههاست. سازمنهای خیریه سنتی، صندوقهای قرضالحسنه و همکاری مردم در توسعه جوامع، مثالهایی از حرکت خودجوش مردم در دهههای اخیر است.
پس از انقلاب اسلامی و با ملاحظه هیجان رهایی در سرزمین و علاقمندی مردم و نخبگان به حل مشکلات موجود، تشکیل سازمانهای غیردولتی بیش از پیش مورد توجه جامعه قرار گرفت. هر چند تجربه هشت سال دفاع مقدس در برابر تجاوز دولت عراق در دهه اول انقلاب، روند شکلگیری بیشتر نهادهای مدنی را دچار کندی کرد ولی پس از جنگ، نخبگان جامعه در جهت تشکیل سازمانهای غیردولتی با اهداف بشردوستانه در موضوعات محیط زیست، زنان، بهداشت، جوانان و... کوشش بیشتری کردند.
با شروع فعالیت دولت رئیسجمهور خاتمی و با ابراز علاقه این دولت به گسترش بیش از پیش مشارکت مردمی، رشد و نمو سازمانهای غیردولتی با موضوعات متفاوت شتاب بیشتری به خود گرفت به طوری که براساس یک تحقیق، دو هزار و 400 سازمان غیردولتی در یک بانک اطلاعاتی شناسایی شدهاند.
اگر چه گسترش تعداد و موضوعات سازمانهای غیردولتی بسیار امیدبخش است ولی تجربه محدود و کمبود ادبیات مربوطه، چالشهای فراوانی را فراروی سازمانهای غیردولتی قرار داده است.
در خصوص چشمانداز ارتباط بین دولت و سازمانهای غیردولتی (NGOs) لازم است که ابتدا تعریفی از ارتباط داشته باشیم: «ارتباط پیام از سوی فرستنده برای گیرنده مشروط به آنکه در گیرنده پیام، مشابهت معنی با معنی مورد نظر فرستنده پیام، ایجاد شود». بنابراین پیام باید توسط گیرنده درک شود. یعنی از حواس گیرنده عبور کند و این زمانی میسر است که گیرنده با نشانه و زبان پیام آشنا شود. بنابراین در حوزه ارتباط میان دولت و سازمانهای غیردولتی لازم است که درک صحیحی از دولت و سازمانهای غیردولتی در اذهان هر یک از این دو، ایجاد شود.
تا زمانی که سازمانهای غیردولتی فرهنگ و جامعه خود را نشناسند، محدودیتها و فرصتهای دولتها را شناسایی نکرده باشند و زبان ارتباط را نیاموخته باشند، برخی پیامهای ارسالی توسط سازمانهای غیردولتی نامفهوم خواهد بود. از طرفی دولت نیز به افزایش درک سازمانهای غیردولتی نیاز دارد دولت باید با سازمانهای غیردولتی در سطوح مختلف گفتوگو کند و کارگزاران دولتی را آموزش دهند تا در مجموع نقشهای مثبت و منفی سازمانهای غیردولتی پیش دستگاه دولتی به درستی تبیین شود.
NGOها چه میگویند؟
سازمانهای غیردولتی سازمانهایی هستند که با شیوه کار گروهی ضمن افزایش مشارکت اجتماعی و با احساس تعهد بالا و بدون وجود موانع دیوانسالارانه جهت اهداف بشر دوستانه فعالیت میکنند.
در حال حاضر در ایران، «NGOها» در مراحل مختلف رشد سازمانی قرار دارند. برخی در مرحله ایجاد هستند، برخی دوره نوباوگی را طی میکنند و عدهای در مرحله رشد سریع هستند. تعداد قابل توجهای نیز دچار افول و مر زودرس سازمانی شدهاند و تعداد بسیار کمی به مرحله بلوغ و تکامل وارد شدهاند.
برخی از NGOها تمایل دارند که کار خوبی را انجام دهند ولی عدهای در حال بررسی این موضوع هستند که چه کاری را باید انجام دهند و از انجام چه کاری پرهیز کنند و اگر قرار است کاری را انجام دهند، آن کار چگونه انجام شود.
امروزه NGOها در حال توسعه یافتن هستند. این توسعه به واسطه تجارب و تماسهای مستقیم با موضوعات، یادگیری عملی، در میدان فعالیت، پویایی اعضا و ارتباطات شکل میگیرد. سازمانهای غیردولتی در حال ورود به چالش حرفهای دایمی برای تعیین شایستگی نسبی فیمابین خود هستند، بنابراین در دهه اخیر، NGOها از نظر تعداد، مقیاس و حوزه عملکرد و انتقاد از خود در حال رشد هستند. اکنون طوفان فکری بسیار عمومی شده و روشهای تکنیکی حل مسأله در بسیاری از NGOها مورد کاربرد قرار میگیرد. از سوی دیگر به نظر میرسد که دستگاه حکومتی در طرح مباحث نظری و بررسی ادبیات NGOها کارهایی انجام داده ولی نتایج مربوطه کافی نیست، هنوز هیچ قانون جامعی برای ثبت و نظارت بر کار سازمانهای غیردولتی موجود نیست ثبت این سازمانها فرایند پیچیده و چندگانه دارد ضمن آنکه قوانین مربوط به تأسیس شعب و همچنین نظارت بر دفاتر مالی شفاف نیست، تکلیف روابط بینالملل NGOها مشخص نیست، استفاده از کمکها و منابع مالی داخلی و خارجی هنوز قانونمند نشده و بسیاری موارد دیگر که همچنان مبهم است، پیش روی سازمانهای غیردولتی قرار دارد.
بایدها و نبایدها
در بعضی موارد، دولت با سازمانهای غیردولتی رقابت میکند و از کارهای NGOها کپیبرداری میکند بدون آنکه به حقوق مؤلف توجهای نشان دهد. از سوی دیگر افزایش تعداد NGOها و در نتیجه افزایش مطالبات مربوطه در غیاب دانش کافی در ادبیات سازمانهای غیردولتی، برخی دستگاههای اجرایی را دچار سردگمی کرده و در این موارد با توجه به ناشناخته بودن پدیده NGO نزد برخی کارگزاران دولتی، محدودیتهای چندی را برای NGOها ایجاد میکند. عملکرد NGOها در چارچوب کلی سیستم اجرایی کشور انجام میشود و این فعالیت به ویژه در جوامع محلی نیاز به هماهنگی بیشتر با مقامات محلی دارد که بسیاری اوقات این مورد فراموش میشود و چه بسا باعث ایجاد تنش میگردد. موضوع همکاریهای بینالمللی و حضور NGOهای خارجی نیز نیاز به بررسی بیشتر دارد. دولتهای از NGOهای خارجی میخواهند که حضور خود را به ثبت رسانده و حوزه فعالیت خود را مشخص کنند. همچنین دولتها نگرانند که NGOهای خارجی به جبههای برای دستورالعملهای غیرعمرانی (مثل مذهبی یا سیاسی) تبدیل شوند، بنابراین یکی از چالشهای فراروی دولت، مطالعه بر روی همکاریهای منطقهای و بینالمللی سازمانهای غیردولتی و مشخص کردن تکلیف فعالیت NGOهای خارجی و دفاتر نمایندگی در داخل کشور است.
بنابراین به نظر میرسد که جهت حرکت متعالی، سازمانهای غیردولتی باید "لابی" قویتری را با دولت برقرار کنند و به تأثیرگذاری بر روی سیاستهای بپردازند.
NGOها جهت دخالت در سیاستگذاری و گفتوگوی مستقیم با دولت نیاز به توانمندسازی دارند. در واقع هر سازمان غیردولتی، توان ارائه نظرات کارشناسی همسطح سیاستگذاران دولت را ندارد. تنها آن دسته از سازمانهای غیردولتی قادر به گفتوگو و مشارکت مستقیم در سیاستگذاری هستند که در اندازههای کارشناسی سطوح بالای دولت ظاهر شوند. دولت نیز همواره میتواند شنونده خوبی برای نظرات NGOها باشد و این نظرات را به عنوان موضوعات مورد علاقه گروههای مختلف مدنظر قرار دهد. دولت میتواند پدیده NGO را با دیدگاه مثبت به کارگزاران خود معرفی نمایند و در این مورد معرفی شاخصها و معیارهای اخلاقی سازمانهای غیردولتی، رکن بسیار مهمی را تشکیل میدهد.
با توجه به بازیگری جدید NGOها در مناسبات بینالمللی و جایگاه مهم این سازمانها در معاهدات بین دول و همچنین نیاز درونی جامعه امروز ایران به مشارکت بیشتر در توسعه همه جانبه، به نظر میرسد که NGOها بیش از پیش مورد توجه قرار گیرند. بنابراین در دهه 80 ارتباط دولت و NGOها در ایران، معنیدارتر ارزیابی میشود.