«حضرت امام احیاگر دین در قرن حاضر و بیدارگر بزرگ ملتها برای مبارزه با مستکبران است. ایشان به گردن همه ملتها بهویژه ملتهای مسلمان و مردم ایران حق بزرگی دارند و قطعاً هیچ انسان منصف و مؤمنی به خود اجازه نمیدهد چنین اهانتی به عکس ایشان بکند.» «کسانی که به اینجانب محبتی دارند هرگز کوچکترین اهانت به حضرت امام خمینی را جایز نمیدانند و حفظ حرمت امام را واجب میدانند. اطمینان دارم که دانشجویان هرگز دست به چنین ساختارشکنیهایی نمیزنند زیرا همه میدانیم که دانشجویان به امام عشق میورزند و حاضرند برای آرمانهای امام جانفشانی کنند.»
اشتباه نکنید!! جملات ظاهرفریب فوق از سوی اصلی ترین مسبب اهانت به حضرت امام خمینی(ره)، یعنی میرحسین موسوی گفته شده است. منافق را نمی توان از زبان چرب و نرم و صورت ظاهر آن شناخت.چهره واقعی منافق همان اعمال و رفتار و عملکرد اوست که در ماهیت، زاویه ای 180 درجه ای با اظهاراتش دارد.بعد از 16 آذر 88 و اهانت بی سابقه به تمثال مبارک حضرت امام خمینی(ره) موسوی علاوه بر جملات بی خاصیت فوق اصل قضیه را که اظهر من الشمس بود، زیر سوال می برد؛ میرحسین موسوی در پاسخ به این سؤال روزنامه جمهوری اسلامی که موضع شما درباره پاره شدن عکس امام و نشان دادن صحنه اهانت به عکس امام از سیمای جمهوری اسلامی و تلویزیونهای بیگانه چیست گفت: «اطلاعات دقیقی درباره اینکه اصولاً چنین کاری صورت گرفته باشد ندارم کما اینکه درباره عاملان این اقدام ساختارشکنانه نیز اطلاعات روشنی نداریم ولی به هر حال اگر چنین کاری صورت گرفته باشد این یک اقدام مشکوک است و پخش آن صحنه ضدانقلابی از سیمای جمهوری اسلامی نیز اقدام نادرستی بود.
از رسانههای بیگانه که همواره در حال دشمنی با نظام جمهوری اسلامی هستند انتظاری جز این نیست که با سوءاستفاده از این قبیل حوادث مرتکب چنین اقدامی بشوند اما چنین اقدامی توسط رسانه ملی که موجودیت خود را به برکت انقلاب عظیمی که به رهبری حضرت امام خمینی پیروز شد مرهون است به هیچ وجه قابل قبول نیست.» جای سوال دارد بر پا کردن اغتشاشات و رقم زدن فعل حرمت شکنی نادرست نیست اما بازنمایی همان عمل از سوی صدا و سیما( آن هم در قالب خبر و بدون جزییات)، نادرست است؟!! گویی موسوی محتوای شانزدهمین بیانیه خود در تاریخ 15 آذر به مناسبت روز دانشجو را از یاد برده است که فریب خوردگان و مزدوران را به نافرمانی و جنجال فرا می خواند. غائله آفرینی جرقه زده شده توسط موسوی از سوی فتنهجویان سبز استقبال شد و آنها با هدف بهدست آوردن بهترین و بالاترین بهرهها در چنین روزی وارد عمل شدند.
در چنین روزی بود که عدهای معلومالحال و دانشجونما که از سوی ستاد موسوی و اذناب وی هدایت شده بودند، به تصویر مبارک حضرت امام اهانت نموده و آن را پاره کرده و ... این حرکت باعث غلیان غیرت و عواطف عمومی مردم و دوستداران امام(ره) شد. شدت واکنش ها به حدی بود که موسوی و اذنابش هیچ راهی جز تبری جستن ظاهری و سمبولیک و منافقانه از این واقعه نداشتند. بر عکس برائت ظاهری میرحسین، امثال جورج بوش به صراحت از میرحسین طرفداری می نمودند: جورج بوش رییس جمهور سابق آمریکا که برای افتتاح «بنیاد بوش» به دانشگاه دالاس در ایالت تگزاس رفته بود، در سخنرانی خود اصلاح طلبان ایران را خط مقدم آمریکا خواند و افزود: «آنها با چالش های فراوانی روبرو هستند و چشم امیدشان به ماست.» بوش تاکید کرد: «من و همسرم لورا در طول دوران ریاست جمهوری ام با فعالان دموکراسی، مدافعان آزادی مذاهب و خانواده زندانیان سیاسی دیدار کردیم. بنیاد بوش به این راه ادامه خواهد داد. من از تمام فعالان سیاسی در سراسر جهان حمایت خواهم کرد.»
عاشورای 88 : محصول پروژه «جامعه مدنی»
اسفند 1375، معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در مقدمه گزارش شورای روابط خارجی پیرامون پروژه جامعه مدنی در ایران نوشت: «این جریان (هواداران جامعه مدنی) بخشی از یک حرکت فراگیرتر جهت متلاشیکردن اقتدار دینی جمهوری اسلامی است... و مشروعیت هر نوع حکومت دینی را زیر سؤال میبرد.» این گزارش هنگامی منتشر شد که محمد خاتمی سخت مشغول مبارزات انتخاباتی برای ششمین دوره ریاست جمهوری بود و از قضا «جامعه مدنی» را به عنوان شعار تبلیغاتیاش برگزید!!!با پیروزی او در 2 خرداد 76، این پروژه جامعه مدنی به اقتدار سیاسی رسید. تیم سیاسی خاتمی اعضاء همان حلقههای سهگانه معروف یعنی حلقه کیان، آئین و مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری بودند و اعضاءسازمان مجاهدین انقلاب اکثریت آن را تشکیل میدادند. آنها وظیفه نهادینه ساختن گفتمان جامعه مدنی را با بهرهگیری از ابزارها و امکانات دولت اصلاحات بر عهده گرفتند.اصلاحطلبان رادیکال بر اساس تئوری سرمایه اجتماعی از «فرانسیس فوکویاما»، که تابستان 1376 در آمریکا منتشر شد کوشیدند تا یک پایگاه اجتماعی را برای پروژه جامعه مدنی نهادینه کنند، پایگاهی که نیروی سازمانی اصلاحطلبان در ایران باشد و قدرت بسیج تودهها را به نفع پروژههای آنان بیابد.
ماهیت اصلی « جامعه مدنی» اصلاحات، نه آن طور که خاتمی صرفا در لفظ ادعا می کرد در «مدینه النبی» بلکه طراحی و شورشی برای «دین زدایی» بود.حتی در زمان اصلاحات نیز،هنگامی که استدلالات شبه فلسفی و شبهه های فکری و معرفتی برای پروژه سکولارسازی جواب نداد، آنها به فکر شورش افتادند.در نیمه دیماه 1380 بهزاد نبوی در نطق پیش از دستور خود در مجلس ششم گفته بود که برای تحمیل خواستههای اصلاحطلبان به حاکمیت، باید مردم را به خیابانها کشید و خرداد 1388 میرحسین موسوی نیز خط استراتژیک سازمان مجاهدین انقلاب را ادامه داد، کسی که با 20 سال سکوت، به غایب بزرگ عرصه سیاسی ایران ملقب گشته بود و بسیاری نمیدانستند که چرا در آب و نمک خوابیده است!!؟ اما حوادث عاشورای 88 نشان داد ، « مهره مذهبی»(! ) اصلاح طلبان برای تکمیل پروژه دین زدایی به میدان آمده است.
بیانیه موسوی بعد از حماسه 9 دی : هم اکنون صلح!!
شاید منطق کلی جریان نفاق باشد که به پیروی از پیر منافقان ( معاویه ابن ابوسفیان) تا صدای چکاچک شمشیر مالک را در کنار خیمه خود احساس می کنند به یاد صلح و دوستی و حکمیت می افتند! بیانیه شماره 17موسوی یک روز بعد از حماسه بی نظیر مردم صادر شد.با بهوجود آمدن غائله عاشورا و ضدیت علنی و مستقیم طرفداران موسوی با اصل ولایت فقیه ،مخالفت با اصل عزت حسینی و به تمسخر گرفتن عزاداری های مردم، چهره مزدورانه و روبه صفت این گروه فتنهگر دیگر برای همگان آشکار شد و سه روز پس از این غائله یعنی 9 دیماه با خروش ملت ورق برگشت و موسوی بالاخره صدای رسای انزجار ملت را به طور رسا و شفاف شنید: «مرگ بر موسوی» ، « مرگ بر کروبی»... وقتی مردم در حماسه 9 دی حرف آخر را زدند موسوی با چه نیتی بیانیه شماره 17 خود در 10 دی 1388را صادر کرد؟ یکی از تحلیل ها این است که موسوی با دیدن حضور چشمگیر و خیرهکننده و مقتدرانه مردم که جملگی به عنوان حامیان نظام و رهبری در 9 دی 88 به میدان آمده بودند، مقهور حضور ملت شده بود و بازی را ( شاید برای او چیزی بیش از یک بازی یا قمار سیاسی نبود!!)
باخته دید، یک روز بعد برای حفظ تعادل سیاسی خود، بیانیهای را خطاب به سران نظام و مردم ایران و طرفداران خود صادر کرد و در آن پنج راهحل برای پایان یافتن وضعیت لجامگسیخته و شکست خورده طرفداران و البته شخص خودش ، را برشمرده بود. موسوی وقیحانه در مورد بهایی ها و کمونیست ها و مجاهدین خلقی های روز عاشورای 88 ، می نویسد:«یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکههای وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خودجوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمیمانند...باز همه ملتها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان به صورت مسالمتآمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریکآمیز مواجه شدند، خشونتهای غیرقابل باور چون زیرکردن راهپیمایان، تیراندازی نیروهای لباسشخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز به روز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده میشود، فاجعهای آفرید که اثرات آن به زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت بر نخواهد بست. »
موسوی در این بیانیه می گوید« به صراحت میگویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران، توجیهگر ادامه راهحلهای سرکوبگرانه خواهد شد. » و در ادامه پنج پیشنهاد مطرح می کند که در حقیقت خواسته هایی است برای تضمین بلند مدت فتنه انگیزی و گروکشی سیاسی و نق زدن همواره جریان شکست خورده سبز. عوض کردن قانون اساسی و تحدید اختیارات شورای نگهبان و آزاد سازی اغتشاشگران( با ادبیات موسوی: زندانیان سیاسی!)، اصولا خواسته هایی است که محترمانه برای پذیرش شکست همزمان با حفظ موضع مخالفت بعد از حماسه 9 دی درخواست شده بود.موسوی در آخرین خط از بیانیه به کنایه از حلقه های نزدیک تر به حاکمیت نظام برای پذیرش این شروط آنهم بعد از حماسه 9دی، مدد می طلبد:«کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافقنامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی میتواند اجرایی شود.»
چه کسانی مددکار موسوی شدند؟
مرجع ضمیر درخواست میرحسین خود را در برخی از خواص پیدا نمود.ظاهرا سناریوی عقبنشینی موسوی و ایجاد حاشیه امن برای وی از سوی برخی خواص، فاز جدیدی بود که باید به نحو احسن صورت میپذیرفت تا این غائله بعد از حماسه 9 دی، با کمترین تلفات پایان یابد تا از انرژی و ظرفیت آن در شرایط بهتری بهره برداری شود.گرچه ادعا نمی شود خواص با این نیت به مدد میرحسین شتافتند اما پس از افاضات پنج گانه موسوی فتنهگر، اتفاق عجیبی که حرف و حدیثهای بسیاری را در پی داشت، نامهای بود که از سوی محسن رضایی خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشته شد که در آن خواسته شده بود تا حضرت آقا نسبت به راههای
پنج گانه موسوی واکنشی نشان دهند تا مسئولان کشور نیز به تبع ایشان حرکت کنند.اساساً بیانیه هفدهم موسوی مؤید هیچ راهحل قابل قبولی نبود که رضایی بخواهد بر آن حاشیه زده و از حضرت آقا غیر مودبانه بخواهد تا ایشان پادرمیانی کنند و موسوی را از قعر چاه نیستی و نابودی برهانند.جالب اینجاست که نامه رضایی همانند هاشمی رفسنجانی، پیش از آنکه توسط حضرت آقا مفتوح گردد توسط رسانههایی خاص مفتوح و قرائت و منتشر شد.به قول یکی از اهل بصیرت هرگاه نامه درخواست به صورت «سرگشاده» خطاب به رهبر انقلاب منشر می شود، بوی « تحمیل» به مشام می رسد چون خواص اگر نظری هم دارند می توانند به طور خصوصی و متواضعانه با رهبر مطرح نمایند.
عملا این نامه راه را برای فرار موسوی باز می کرد و بدون در نظرگرفتن شرایط کشور، آسیبهایی که موسوی و کروبی و خاتمی و ... بر این آب و خاک و این انقلاب وارد ساختند دنبال گشایش راه فراری برای آنها بود. اطلاق عقبنشینی به بیانیه میرحسین موسوی آنهم صرفاً از انکار دولت احمدینژاد، ظاهراً لطف بزرگی بوده که موسوی بعد از حماسه بی نظیر
9 دی بر سر نظام و این ملت گذاشتهاند!! محسن رضایی در این نامه می نویسد: «این حادثه(9 دی ) میتواند سرآغاز یک تحرک جدی در پیشرفت امور کشور و پایان بخشیدن به نگرانیها و ابهامات ماههای اخیر در سرمایهگذاریهای اقتصادی و سایر فعالیتهای کشور گردد ولی شک ندارم که افراطگرایان هر دو طرف، با رفتارهای نادرست از یک سو و دشمنان کمین کرده ملت ایران با بغض و عصبانیت از سوی دیگر، تلاش خواهند کرد آثار و دستاوردهای این حرکت عظیم را خنثی کنند.اینجانب بهعنوان سرباز رهبری و ملت ایران ضمن تشکر از مردم و تبریک به جنابعالی، تقاضا میکنم که تمام فعالان سیاسی و بزرگان انقلاب به پیروی از ملت ایران به صورت دستهجمعی در سپاسگذاری از حرکت مردم به یک حرکت نمادین دست بزنند. عقبنشینی آقای میرحسین موسوی از انکار دولت آقای احمدی نژاد و پیشنهاد سازنده ایشان به اینکه مجلس و قوه قضائیه به وظایف قانونی خود در قبال پاسخگو کردن دولت عمل کنند، هر چند دیر هنگام بود ولی میتواند سرآغاز یک حرکت وحدتبخش در جبهه معترضین با دیگران باشد. » شاید محسن رضایی که به تصریح خود در حماسه
9 دی در میان جمعیت انبوه حضور داشته است فریاد های یک صدای «مرگ بر موسوی» و «مرگ بر کروبی» را نشنیده است.همه مردم 9دی، افراطی بودند؟
میرحسین بسیجی ها را قاتل خواند!
4 آذر: میرحسین موسوی پانزدهمین بیانیه خود را به مناسبت هفته بسیج منتشر کرد. وی در این بیانیه بسیجیان را «جیره خوار دولت» و تلویحا «قاتل» معرفی کرد. وی در ادامه نیز خود و جریان متبوعش را داعیه دار بازگشت به آرمانهای اصیل انقلاب و اسلام ناب دانست.
قالیباف: مدل روشنگری کیهان را نه قبول دارم و نه اجازه می دهم!
8 آذر: محمد باقر قالیباف در جلسه ماهانه جامعه اسلامی مهندسین گفت: «واقعا هر کس کشور را به سمت تنش ببرد خیانت می کند زیرا مردم از دعوا کردن متنفر هستند و کاری ندارند که چه کسی راست و چه کسی دروغ می گوید چراکه کارهای بسیاربر زمین مانده وجود دارد درحالیکه فرصت خیلی کمی در اختیار داریم. امروز کشور به دنبال احساسات بدون عقلانیت نمی تواند باشد و ما به عقلانیت و ارزشها نیازمندیم.» شهردار تهران در ادامه در پاسخ به سوالی درمورد اینکه چرا برخی رسانههای وابسته به شما حتی یک خط هم پس از انتخابات شفاف سازی نکردند گفت: «این موضوع که شاید هر روزنامهای که وابسته به جایی است مشکلاتی داشته باشد، درست است ولی اینکه روزنامههای زیرمجموعهام شفاف سازی نکردهاند و حتی آن طرفی هم عمل کردهاند، این موضوع را قبول ندارم ولی اگر بخواهند مانند کیهان عمل کنند نه قبول دارم و نه اجازه میدهم.»
اولین توهین کننده به بسیج
10 آذر: دکتر غلامحسین الهام در وب سایت شخصی خود، نوشت: «تعابیری که از جناب آقای هاشمی در آغاز ریاست جمهوری در اذهان ما باقی مانده و چون دردی جانکاه سنگینی میکند، این است که ایشان در شرایطی که هنوز مرزهای کشور در وضعیت آتش بس بود، پایان دوره «بسیجی» و «حزب اللهی» را با تعبیر «جلنبر»، «بیل به دست» و .... اعلام کرد و اولین القابی که این لشکر مخلص خدا از ایشان دریافت کردند، تعابیر فوق بود.»
اهانتی شرم آور
16 آذر: بخش خبری 20.30 گزارشی از وقایع 16 آذر در دانشگاه های تهران، امیرکبیر، علم و صنعت و شریف پخش کرد. در بخشی از این گزارش پاره شدن عکس امام خمینی (ره) در دانشکده فنی دانشگاه تهران پخش شد.
اعتراض کروبی به نمایش دست پخت خودش
17 آذر:مهدی کروبی در نامه ای سرگشاده خطاب به رییس سازمان صدا و سیما نسبت به پخش اهانت به تمثال امام خمینی (ره) در مراسم روز دانشجو در دانشگاه تهران اعتراض کرد. در بخشی از این نامه آمده است: «متاسفانه برخی از مجموعه های خبری این سازمان اقدام به تفرقه پراکنی و توهین مسلم و مبرز به بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران و خدمتگزاران سی ساله آن کرده و می کنند. آخرین نمونه تاسف بار آن انتشار فیلم هایی از وقایع ۱۶ آذر بود. در برنامه خبری ۲۰:۳۰ قلب واقعیت شد و برای اولین بار تصاویری از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد که حاکی از پاره شدن پوسترهای امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران که مورد احترام مردم است، بود.»
شاید اهانت به امام(ره)، کار طرفداران دولت بوده باشد!!
به گزارش خبرآنلاین، حمیدرضا کاتوزیان نماینده مردم تهران در مجلس گفت: «ممکن است بی حرمتی به تمثال امام خمینی (ره) از سوی جریان افراطی که از روز قدس اقدامات خود را شروع کرد و مسیر معترضان انتخابات را تغییر داد و به دنبال جمهوری ایرانی بود، صورت گرفته باشد. یک احتمال دیگر هم وجود دارد و آن اینکه ممکن است این جریان از سوی یک طرف دیگر که طرفداران دولت و تندرو هستند برای عمق بخشیدن به اختلاف نظرها بین رقبای سیاسی و برای بهرهبرداری به نفع خود این کار را انجام داده باشند. اقدام صداوسیما در این زمینه جالب نبود چون احساسات مردم را جریحهدار کرد و مطمئنم که خانواده شهدا راضی به دیدن این تصاویر نبودند.»
منکر اصل قضیه نشوید ، عمق این اقدام را ببینید
22 آذر: رهبر معظم انقلاب در جمع مبلغان و روحانیون ماه محرم فرمودند: «عقل حکم میکند، در قضیه اهانت به امام (ره) بجای آنکه منکر اصل قضیه شوید، اهانت را محکوم کنید و بالاتر از آن به حقیقت و عمق این اقدام پی ببرید و متوجه شوید که دشمن کجا را هدف گرفته و به دنبال چیست ... عدهای قانون شکنی کردند، ایجاد اغتشاش کردند، مردم را به ایستادگی در مقابل نظام تا جایی که میتوانستند تشویق کردند، حالا تیغ آنها نبرید و کاری را که میخواستند نشد آن بحث دیگری است، آنها تلاش خود را کردند، زبان دشمنان انقلاب و اسلام را دراز کردند و به آنها جرأت دادند. کاری کردند که دشمنان امام خمینی(ره) ، آن کسانی که بغض حضرت امام را در دل داشتند جرأت پیدا کنند و بیایند در دانشگاه و به عکس امام اهانت کنند، کاری کردند که دشمن مایوس و نا امید جان بگیرد» رهبر انقلاب اسلامی در ادامه تصریح کردند: «آن قانون شکنی آنها، آن اغتشاش جویی آنها و تشویق مردم به اغتشاش و کشاندن مردم به عرصه اغتشاشگری، این هم نتایج اینها» ایشان در بخش دیگری از بیانات خویش خاطر نشان کردند: «ایجاد فتنه می کند؛ یعنى فضا را فضاى غبارآلود می کند.
شعار طرفداری از قانون میدهند، عمل صریحا برخلاف قانون انجام میدهند، شعار طرفداری از امام میدهند بعد کاری میکنند که در عرصه طرفداران آنها یک چنین گناه بزرگی انجام گیرد، به امام اهانت شود، به عکس امام اهانت شود» رهبر انقلاب در ادامه فرمودند: «آن کسی که برای انقلاب، برای امام، برای اسلام کار میکند به مجردی که ببیند حرف او، حرکت او، موجب شده است که یک جهتگیری علیه این اصول به وجود بیاید فورا متنبه میشود، چرا متنبه نمیشوند؟ وقتی شنیدند که از اصلی ترین شعار جمهوری اسلامی، یعنی خود جمهوری اسلامی، استقلال آزادی جمهوری اسلامی، که اصلی ترین شعار است، وقتی دیدند اسلامش حذف میشود باید به خود بیایند، باید بفهمند که دارند راه غلط میروند، اشتباه میکنند، باید تبری کنند، وقتی میبینند در روز قدس که برای دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است به نفع رژیم غاصب صهیونیستی و علیه فلسطین شعار داده میشود باید متنبه شوند.
باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم. وقتى مىبینند سران ظلم و استکبار عالم از اینها حمایت می کنند، رؤساى آمریکا و فرانسه و انگلیس و اینهائى که مظهر ظلمند ... دارند از اینها حمایت میکنند، باید بفهمند یک جاى کارشان عیب دارد؛ باید متنبه بشوند. وقتى مىبینند همه آدمهاى فاسد، سلطنتطلب، از اینها حمایت می کند، تودهاى از اینها حمایت می کند، رقاص و مطرب فرارى از کشور از اینها حمایت می کند، باید متنبه بشوند، باید چشمشان باز بشود، باید بفهمند؛ بفهمند که کارشان یک عیبى دارد؛ بلافاصله برگردند بگویند نه، ما نمی خواهیم حمایت شما را. چرا رودربایستى می کنند؟» و در ادامه نیز فرمودند: «من تعجب میکنم. کسانى که اسم و رسم خودشان را از انقلاب دارند - بعضى از این آقایان یک سیلى براى انقلاب نخوردند در دوران اختناق و طاغوت - و به برکت انقلاب اسم و رسمى پیدا کردند و همه چیزشان از انقلاب است، مىبینید که دشمنان انقلاب چطور بُراق شدند، آماده شدند، صف کشیدند، خوشحالند، می خندند؛ اینها را که مىبینید؟ به خود بیائید، متوجه بشوید شما برادران «سابق» ما هستید» و در پایان از تلاش برخی افراد برای دفع شدن از نظام سخن گفتند: «انتخابات تمام شد... اشکالى هم نتوانستند بر انتخابات بگیرند و ثابت کنند؛ حالا هى ادعا کردند، فرصت هم داده شد؛ گفتیم بیائید، نشان بدهید، ثابت کنید؛ نتوانستند، نیامدند ... من هیچ اعتقادى ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حداکثرى و دفع حداقلى است؛ اما بعضى کأنه خودشان اصرار دارند بر اینکه از نظام فاصله بگیرند. یک اختلاف «درون خانوادگى» را یک عدهاى تبدیل کردند به مبارزه با نظام - البته اینها اقلیتند، کوچکند؛ در مقابل عظمت ملت ایران صفرند.»
هلهله کنان پرچم های یا حسین و یا زهرا را آتش زدند
6 دی: از صبح امروز، عدهای که به صورت سازماندهی شده بدون حمل هرگونه ادوات مخصوص عزاداران و دستهجات عزاداری، نمادهای سبز اموی را حمل میکردند، از خیابان اسکندری به سوی تقاطع خیابان توحید، میدان فردوسی به سمت میدان انقلاب، میدان امام حسین(ع) پل چوبی، خیابان حافظ به سمت چهارراه کالج و چهارراه ولیعصر حرکت کردند و با اخلال در عبور و مرور عزاداران و مردمی که در تردد به سمت مجالس عزاداری بودند، شعارهای انحرافی سردادند. برخی بقایای فرقه موسوی شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «یا حسین میرحسین» را در حالی که دستهای خود را بالای سر گرفته و به هم میزدند، تکرار میکردند. این افراد که به چوب، چماق و سنگ مسلح بودند، پس از هر درگیری با نیروهای انتظامی و متفرق شدن، به خیابانهای فرعی هجوم میآورند و با تخریب اموال عمومی بهویژه شکستن شیشهها قصد داشتند، به زور وارد منازل مردم شوند که در برخی موارد بهدنبال مقاومت صاحبان منازل، اغتشاشگران آنان را مضروب و به منازل نیز خساراتی وارد کردند.
آشوبگران در تقاطع اسکندری- آزادی با کندن میلههای خطوط ویژه اتوبوسهای تندرو و قرار دادن آنها در وسط خیابان تلاش کردند تردد مردم را مختل کنند. این افراد هر خودرویی را که گمان میکردند ارتباطی با نیروهای انتظامی و یا مردم مؤمن دارد، با سنگ مورد حمله قرار میدادند. اغتشاشگران در تقاطع کریمخان- حافظ دو خودروی پلیس را آتش زدند و آتش زدن 26 موتور از موتورهای ناجا و مردم نیز گزارش شده است. این افراد همچنین در مسیرهای اصلی اقدام به آتش زدن سطلهای زباله و قرار دادن آنها در وسط خیابان کردند، به طوری که دود ناشی از این اقدام برخی خیابانها را فراگرفت. در واکنش به این فتنهگریها که همزمان با حضور عزاداران تهران در مساجد، حسینیهها و هیئات عزاداری انجام شد، هزاران نفر از عزاداران حسینی برای جلوگیری از ادامه اغتشاش فتنهگران وارد صحنه شدند و با شعارهای خود امویان را فراری دادند. شمار قابل توجهی از مردم نیز در تقاطع انقلاب- فلسطین تجمع کردند. این افراد با سردادن شعارهای انقلابی از جمله «لبیک یا خامنهای لبیک یا حسین است» و سینهزنی، اقدامات خرابکارانه اغتشاشگران را محکوم کردند هم چنین دانشجویان انقلابی که از مراسم عزاداری دانشگاه تهران در روز عاشورا به این محل آمده بودند، حتی پس از برخورد فیزیکی نیروهای انتظامی با اغتشاشگران از پلیس میخواستند برخورد با این افراد جاهل را به آنان واگذار کند تا بدون هرگونه درگیری آنان را متواری کنند.
عاشقان ولایت شعارهای «الله اکبر خامنهای رهبر»، «حزب فقط حزب حزب الله، سید علی روح الله «، «منافق حیاکن عاشورا را رها کن» و «مرگ بر منافق»، «حزب فقط حزب علی رهبر فقط سید علی»، «ماشالله حزب الله»، «مرگ بر منافق»، «این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده»،« وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد ارتش عالم نتواند که جوابم دهد» سر دادند و هرلحظه بر شمار راهپیمایان مردمی افزوده شد. گفتنی است در حاشیه میدان ولیعصر(عج) تهران پرچمهای مقدس یا زهرا(س) و یا حسین(ع) توسط امویان پاره و کیوسک پلیس نیز آتش زده شد. صدها موتور سوار نیز که
پرچم های هیئات خود مرکب از «یاحسین»، «یا مهدی ادرکنی» و... را به دست گرفتهاند، به طور مستمر در خیابان انقلاب به گشت زنی پرداختند.
حضور فائزه در جمع حرمت شکنان عاشورا
خبرگزاری فارس فیلمی از حضور فائزه هاشمی رفسنجانی در جمع اغتشاشگران روز عاشورا را منتشر ساخت و نوشت: «فائزه هاشمی پس از چند روز سپری کردن تعطیلات در شمال کشور، روز عاشورا هم به جمع آشوبگران در تهران پیوست. وی روز عاشورا به همراه حدود 15 نفر از بستگان و خانواده در اغتشاشات حضور پیدا کرد.»
کروبی عزاداران حسینی(ع) را جماعتی وحشی خواند!
مهدی کروبی در بیانیه خود در مورد حوادث روز عاشورا ، عزاداران حسینی (ع) را جماعتی وحشی خطاب و اعلام کرد: «امروز در عاشورای حسینی از بدو صبح جماعتی وحشی با خشونتی وصف ناپذیر بر مردم یورش بردند و جمع زیادی را مجروح، دستگیر و بنابرگزارش های رسیده تعدادی از هموطنان را به شهادت رساندند» و در ادامه نیز جمهوری اسلامی را با رژیم پهلوی مقایسه کرد و با شهید خواندن اوباش روز عاشورا، نتیجه گرفت که جمهوری اسلامی از رژیم شاهنشاهی نیز بدتر است زیرا حرمت این روز را نگه نداشته است. کروبی در ادامه بیانیه خویش افرادی که در روز عاشورا شعار علیه جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه سر می دادند؛ فرزندان زهرا (س) نامید و از فراری دادن آنها توسط عزاداران حسینی (ع) اعلام نارضایتی کرد: «یا رب چه شده است که حرمت عاشورا و عزاداران فرزند زهرا (س) در ظهر عاشورا نگاه داشته نمی شود و آنان را به خاک و خون می کشند. یا رب چه شده است که حرمت خون مردم در این ماه عزیز هم رعایت نمی گردد؟»