بسماللهالرحمنالرحیم
امروز روز عاشورا، روز شهیدان، روز سرور بزرگ شهیدان راه آزادی بشر، حسین بن علی است. آرزوی دیرین ما این بود که در این روز در جمهوری اسلامی، زنان و مردان بدینسان گردآیند و بچشم خود ببینند که آن قیام به پیروزی انجامید و در جهان جامعههای اسلامی واقعیت پیدا کرد. آرزو کنیم که این اجتماع در سال بعد که بدین عنوان جمع میآید، براستی اسلام حاکم شده باشد.
جنگ متجاوز از دو ماه است از سوی رژیم بعث عراق به دو ملت برادر ایران و عراق تحمیل شده است و اینکه ما چه کردیم، برای اینکه در داخل و خارج ضعیف بشویم، تا دیکتاتوری جرأت کند و بما حمله کند، این برای فرصت دیگری میماند. صدام حسین تصور کرده بود که با حمله نیروهای او قوای مسلح ما در مدتی کمتر از یک هفته، از پا درمیآیند و رژیم جمهوری سرنگون میشود و ایران یک دولت دستنشانده پیدا میکند.
او با این خیال و شاید با تکیه به وعدههای دولت آمریکا و دیگران، به کشور ما حمله کرد و اینک پس از دو ماه که از جنگ میگذرد، نیروهای او جز تلفات سنگین از این جنگ نصیبی نبرده است. من گمان میکنم اگر صدام حسین بخواهد از روی عقل و منطق عمل کند، این اجتماع بزرگ شما باید برای او جای تردید نگذارد که این جمهوری بخواست شما و با استقامت شهیدان شما برپا شده است و با حمله نظامی از بین نمیرود.
رئیسجمهوری با اشاره به این مطلب که این ملت که شما هستید همه سربازان این جمهوری میباشید ـ و نیروهای رزمنده و مسلح ما پایانناپذیرند، گفت: قطعا نیروهای مسلح عراق نخواهند توانست با سیوشش میلیون مردم ما بجنگند. رئیسجمهوری افزود: ملت ما آماده است سختیهای جنگ را تحمل کند. آماده است قربانیها را تحمل کند، اما هیچ آماده نیست شرایط دولت صدام را بپذیرد.
رئیسجمهوری افزود: پس از اینکه آرزوی صدام حسین باطل از آب درآمد، درصدد شد که بر ضد ما در جهان افکار عمومی بسازد که گویا او مایل به صلح است و ما مخالف صلحیم. اینجا و آنجا و هرجا توانست گفت خواهان صلح است تا ما بپذیریم که مرزهای قانونی با عراق را قبول داریم. او نیروهای خود را از ایران بیرون خواهد برد، اما دیگر دیر شده بود. نه افکار عمومی ما و نه افکار عمومی دنیا فریب نمیخورد.
دولت صدام حسین برای تصحیحات مرزی به کشور ما حمله نکرد، صدام حسین برای چند کیلومترمربع خاک بیابان که باصطلاح در موافقتنامه الجزایر به عراق تعلق گرفته بود، حمله نکرد، بلکه برای این حمله کرد که جمهوری ما را سرنگون کند و ما در دفاعی که میکنیم، نه تنها از اساس جمهوری خود دفاع میکنیم، بلکه بیشتر از آن از اساس موجودیت مستقلی دفاع میکنیم که اگر آنرا از دست بدهیم، جمهوری نیز نخواهیم داشت. بنابراین نه ما فریب میخوریم نه مردم دنیا فریب میخورند. ایران امروز استوار و مصمم تصمیم دارد دولت صدام حسین را بخاطر جنایت تاریخی او نبخشد و جنگ را تا پیروزی قطعی ادامه دهد.
پیروزی عقیده
این مردم ما خوب میدانند و من میخواهم به مسلمانهای دنیا بگویم در این دفاعی که ما میکنیم، در این جنگی که سخت است، پرزیان است پردرد و رنج و گرفتاری است، اما در این جنگی که ما میکنیم از موجودیت اسلام دفاع میکنیم. اگر نیروی مسلح صدام حسین بتواند یک جمهوری را که بنام عقیده تشکیل شده است سرنگون کند در همه جا این موج بزرگ حکومت اسلامی را عقب خواهند زد، در همه جا به سرکوب اسلام خواهند پرداخت. در همه جا نیروهای طرفدار استقلال از سلطه ابرقدرتها را درهم خواهند شکست و بر سرتاسر دنیای اسلام سکوت، سکون، خفقان را تحمیل خواهند کرد، بنابراین برادران ما در همه جای دنیا خواهران ما در همه جای دنیا بدانید، همه آنها که در جبهه بر ضدتوطئه رژیم صدام حسین میجنگند، از پیروزی عقیده دفاع میکنند.
از آزادی و ارزشهای بزرگ انسان دفاع میکنند، بنابراین از نظر ما این جنگ، جنگی مقدس بخاطر اسلام و بخاطر آزادی بشر است. چه کسی از میان ما باور میکند، اگر صدام در کشور ما پیروزی بدست آورد بمردم عراق، آزادی خواهد داد؟ چه کسی از شما باور میکند که اگر صدام پیروز بشود، دیگر شما بتوانید این اجتماع بینظیر را بوجود بیاورید، بگرد هم جمع شوید، چه کسی باور میکند اگر صدام پیروز بشود در کشورهای دیگر اجازه خواهند داد کسی بنام اسلام نفس بکشد؟ چه کسی باور میکند اگر این توطئه به نتیجه برسد، به انسان امروز اجازه خواهند داد که از آزادی بمعنای واقعی کلمه برخوردار باشد؟ اینهاست آن سئوالهای اساسی که باید برای ما مطرح باشد برای مردم عراق طرح باشد برای مسلمانهای دنیا طرح بشود و برای همه بشریت مترقی طرح بشود.
این جنگ جنگی نیست که برای یک وجب و تصحیح یکی دو مرز بوجود آمده باشد، صدام دروغگو است، او دروغ میگوید. بعد از ناکامی در جنگ این حرف را درآورده است. روز اول که حمله کرد برای آن حمله کرد که بخود وعده داده بود رژیم ما از پای درآید و دژخیمانی نظیر دژخیمان او بر کشور ما مسلط بشود. بخود وعده داده بود که پس از این پیروزی شکار مسلمانها و آزادهها در همه جای جهان شروع خواهد شد و استبداد و فاشیسم، سایه شوم خود را نخست بر کشورهای خاورمیانه و سپس بر قلمروهای اسلامی و هر جای دیگری که جنبشهائی برای رهائی بشر وجود دارد گسترده خواهد شد. پس مردم ما خوب فهمیدند. معنای این جنگ را درست ارزیابی کردند، معنای این جنگ را و الحق با مردانگی و دلاوری و ایثار و بیش از ایثار در این جنگ شرکت کردند.
کجا صدام باور میکرد که خلبانهای ما در کمتر از یکماه و نیم برخی از آنها را که من دیروز مورد تشویق قرار دادم، بیش از پنجاه بار برای زدن هدفها پرواز کنند؟ کجا صدام باور میکرد که هلیکوپترهای ما در میان راهروهایی از آتش، چون مار تیز بخزند و به نیروهای او ضربه بزنند؟ کجا صدام باور میکرد سربازان ما در جبههها آنقدر بمانند تا سرنیزههای خود را در سینه مهاجمان فرو ببرند. اینها را گمان نمیکرد و اگر مطمئن میشد که ما با چنین صلابت و استواری خواهیم جنگید، حتما بخود زحمت حمله به ایران را نمیداد. نیروهای ما در وضعیتی به دشمن حمله کرد که جمع و آماده نبودند، چرا نبودند این را هم میگذاریم برای بعد از پیروزی، اما مسلما آماده نبودند. نیروهای ما در ماموریتهای داخلی که ضدانقلاب بوجود آورده بود، پراکنده بودند. ظرف دو سال آنچه به ارتش ما رفته بود موجب شده بود که اسلحهها مورد بازدید مرتب قرار نگیرند و آماده نباشند.
ما در محاصره اقتصادی بودیم و هستیم، بنابراین نمیتوانستیم از هیچ کجای جهان امید داشته باشیم که اسلحه و مهمات بیاوریم، اینها اموری بودند در میان مسائلی دیگر که به صدام قوت دل دادند، قوت قلب دادند تا به کشور ما حمله کند، اما چیزی که او نمیدانست این بود که ما میتوانیم آنچه از دیگران انتظار میرود از خودمان انتظار داشته باشیم. مغزها، و دستهای جوان و سازنده این ملت بکار میافتد و در کمترین زمان آنچه برای یک جنگ پیروز لازم است، فراهم میآورند و چنین شد.
من در این مناسبت، در این روز از همه مردان و زنان این کشور که با کار و تلاش شبانهروزی اسباب جنگ فراهم میآورند، در تعمیرگاهها با کمال فداکاری کار میکنند، در جادهها کار میکنند، در شهرها و روستاها کار میکنند تا نیروهای مسلح ما در جبههها با توانائی بجنگند، سپاس میگذارم و امیدوارم نه تنها صدام حسین بلکه قدرتمندان جهان و آنها که شب و روز کارشان نقشه توطئه کشیدن است، بخود بیایند و بدانند یک ملت انقلابی، یک ملتی که اعتمادبنفس پیدا کرده، ملتی که به دست و مغز و اندیشه خود باور کرده، از پای درنمیآید و شکست نمیخورد.
بما اسلحه ندادند اما مغزهای ما و دستهای ما اسلحهها را ساختند و آماده کردند و اینک ما در جبههها اسلحه کافی جمع کردهایم. نیروهای مسلح ما امروز روحیهای پیدا کردهاند که هیچگاه در تاریخ دو قرن ایران سابقه ندارد، مانند ندارد، زنگها بصدا درآمد. باید که توطئهگران و آنها که خواب حکومتهای فرعونی را میبینند بیدار بشوند. من اگر بجای صدام حسین بودم، حتما درسی میگرفتم. بملت عراق با صداقت و صراحت میگفتم که رژیمهای استبدادی راه بجائی نمیبرند جز نکبت و ذلت چیزی برای شما ندارند و من بعنوان یک مستبد جانی خود را در اختیار دادگاهی میگذارم که داد ملت ایران و عراق را از من بستانند. اگر خود او این کار را نکند، مردم عراق و ایران این کار را خواهند کرد. این راست است که اعتقاد به مکتب یکی از نشانههای بارزش امید است.
معنای واقعی پیروزی
رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود با اشاره به این مطلب که ما هیچوقت امید را از دست ندادیم و هرگز شکست را نپذیرفته و نخواهیم پذیرفت و با یادآوری این نکته که امروز ما نسبت به پیروزی خود مطمئن هستیم گفت: پیروزی در این جنگ اگر خلاصه بشود در اینکه ارتش ما ارتش عراق را شکست، معنی ندارد. دو ملت برادر، دو ملتی که قرنها با هم زندگی کردهاند اگر با هم به جنگ برخیزند، پیروزی چه معنی میتواند داشته باشد؟ چطور ما میتوانیم بخود بباورانیم که بر ملت عراق و سرزمینی که تربت حسین است پیروز شدهایم. ما در این فکر نبودهایم و نیستیم، اینکه ما از کشته شدن سربازان عراقی و ایرانی بسیار تاسف میخوریم، اما اگر این جنگ بمعنای سقوط، یک استبداد و پیروزی مردم عراق در بدست آوردن حق حکومت باشد بله ـ این تلفات و خسارتها ارزش خود را بدست میآورد و ما میتوانیم بگوئیم که پیروز شدهایم.
رئیسجمهوری با اشاره به این مطلب که آن پیروزی که طلب میکنیم پیروزی بر ملت عراق نیست، گفت: ما این ملت را برادر میدانیم و سرزمین عراق را تربت بهترین شهیدان و پاکترین انسانها میدانیم. پیروزی بر رژیم جنایتکار صدام حسین است که ما طلب میکنیم و یقین داریم در این طلب با ملت عراق هم صدا هستیم و روز پیروزی روزی است که هر دو ملت برادر ایران و عراق با هم این پیروزی را جشن میگیرند.
رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود تاکید کرد که در این جنگ، نه آمریکا و نه روسیه هیچکدام به ما اسلحه ندادند، بلکه ما کوشیدیم آنچه را میتوانیم بسازیم، تولید اسلحه ما در دوران جنگ از دو برابر هم بیشتر شد. بسیاری از اسلحهها را مغزها و متخصصهای خودمان ساختند و میسازند و امیدواریم بزودی با موشکهای خودمان دشمن را بزنیم.
رئیسجمهوری با اشاره به این مطلب که آنچه تقدیر باید میکرد تا ما شکست را به پیروزی تبدیل کنیم، روحیه و برداشت تازهای بود از انسان با استعدادها و توانائیها. و برای اینکه ما جنگ را با پیروزی به پیش ببریم، همه آنها که در جبهههای جنگند، باید نه تنها از روحیه عالی برخوردار باشند بلکه مطمئن باشند که در پشت سر آنها جبهه روانی سیاسی گشوده نمیشود و با هر عقب رفتن و جلو آمدنی موجی از تبلیغات به راه نمیافتد.
رئیسجمهوری افزود: همه شما فرصت نمیکنید جبهههای جنگ را ببینید ولی من بشما میگویم که اکثر اینهائی که میروند و با قهرمانی میجنگند من آنها را پیش از رفتن و قبل از شهادت میبینم. منهم مثل شما انسان هستم و عواطف و احساسات دارم، چطور میتوانم هر روز سربازان، خلبانها، افسران و پاسداران، درجهداران و همه مردم داوطلبی را که به جبهه میروند تا برای این پیروزی که از آن یاد کردم، شهید شوند، ببینم و عصر خبر بیاورند که کسی را که صبح دیدم و با او به شادی سخن گفته بودم، شهید شده است.
امکانات ما و امکانات دشمن
رئیسجمهوری سپس با اشاره به قهرمانیها و عملیات متهورانه خلبانان و همه جنگآوران ایرانی در جبههها گفت:
شما اگر به امکاناتی که دشمن به کار میبرد و امکاناتی که ما داریم با توجه باینکه در محاصره اقتصادی هستیم توجه کنید خود شما میتوانیم ارزیابی کنید که معنای جنگیدن در این شرایط چیست؟
من بشما آشکارا میگویم: من هر بار که با سربازان و درجهداران و افسران نیروی زمینی در جبههها روبرو میشوم، از آنها شرمنده میشوم. این روی و هیجان و قوت و توانائی که در آنها است، انسان را شرمنده میکند که اگر او انسان است ما کیستیم و چه میگوئیم؟
این تبلیغات را که بعضی میکنند که نیروی زمینی کار نمیکند باور نکنید. اگر آنها کار نمیکنند، پس چه کسی این سد را در برابر دشمن بوجود آورده است؟ ولی یک فرق است و کسانی که توجه به آن ندارند زود فریب این تبلیغات را میخورند و آن اینست که ما در هوا و دریا با همان ضربههای اول پیروزی و تفوق بدست آوردیم، اما در زمین، دشمن با بکار گرفتن تمام نیروی زمینی خود و بطوریکه میگویند 12 لشکر حمله کرده است. آیا به گمان شما اینکه سربازان و پاسداران و داوطلبهای ما سدی از گوشت و خون در برابر این 12 لشکر بوجود آوردهاند و او را از حرکت بازداشتهاند کار سادهای است؟
رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود افزود: آنها که تبلیغ میکنید اگر راست میگوئید اینک بشنوید و از پشت خنجر نزنید و بگذارید نیروهای مسلح ما این روحیه عالی را که پیدا کردهاند از دست ندهند و با توانائی جنگ را به پیروزی برسانند.
رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود با اشاره به تبلیغاتی که از سوی بعضی افراد علیه نیروهای مسلح میشود گفت: بگذارید فرماندهان ما بدون بیم و ترس از جنگ تبلیغاتی روانی ـ سیاسی و بدون احساس فشار با فکر آسوده به کار جنگ مشغول باشند. شما از ما و آنها پیروزی بخواهید. یک فرمانده خوب فرماندهی است که پیروزی نهائی را قربانی موفقیتهای کوچک نکند.
بگذارید نیروهای مسلح ما با خاطری آسوده و توانائی بجنگند.
رئیسجمهوری و فرمانده کل قوا، سپس خطاب به افراد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران گفت: شما بخاطر اسلام و میهن میجنگید، شما بخاطر پیروزی میجنگید و نباید از حرفهای «آقای میگویند» ناراحت بشوید. از بیانیههای این دسته کوچک و یا آن فرد و شخص ناراحت بشوید و روحیه شما پائین بیاید، بلکه این امور بر عکس باید روحیه شما را بالا ببرد چون اگر دشمن بخواهد ضربه بزند ناگزیر باید خود را بشکل ما درآورد و در شکل ما عمل کند و مردم خیال کنند که این حرفها صحیح است و خدای نکرده باور کنند، بنابراین شما بیترس و بیواهمه و با استقامت به کار جنگ مشغول باشید و گوش به حرفهای پشتسر ندهید.
رئیسجمهوری پس از آن خطاب به مردم غیور و قهرمان ایران گفت:
اجتماع بزرگ شما مردم میگوید که فریب این حرفها را نمیخورید. من موافق نیستم که شما دعوا راه بیندازید و هر روز بعنوان اینکه چه کسی چه حرفی زده به جان هم بیفتید، اما فقط گوش نکنید و همه نیروهای مسلح بدانید که در جبهه جنگ جز اینکه در کنار هم بجنگند، هیچ امکانی برای پیروزی نیست. شما هم بدنبال طلب گرفتن از یکدیگر نروید و دائم برای یکدیگر فهرست اشتباهات دراز نکنید. با هم باشید همانطور که با هم هستید هماهنگ باشید و پیروزی بخواهید، اگر شکست بخوریم، همه با هم شکست میخوریم اما اگر پیروز شدیم با هم پیروز میشویم و بعد از پیروزی خرابیها را آبادان میکنیم پس وقتی اختلاف و برخورد ما شکست میآورد، چرا این کار را بکنیم؟ بگذارید دلهای ما نزدیک بهم باشد و با هم این جنگ را به پیروزی برسانیم.
دلایل قیام حسینی
رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود به تشریح فلسفه قیام خونین امام حسین سرور شهیدان پرداخت و با یادآوری دلائل قیام امام بر ضد رژیم یزیدی گفت: یکی از دلائل امام حسین این بود که گفت: خلافت یزید ارتجاع است، بازگشت به جاهلیت قومی است و این دستگاه میخواهد در ظاهر اسلام جاهلیت را زنده کند و من برای آنکه جاهلیت برنگردد قیام کردهام.
بله، دلیل اصلی قیام امام همین بود. رئیسجمهوری افزود: در همه تاریخ بشر در همه انقلابها بدون استثناء پس از پیروزی انقلاب نیروهای قدرتطلب و نیروهایی که جز قدرت انحصاری چیزی طلب نمیکردهاند کوشیدهاند انقلاب را به ضد انقلاب تبدیل کنند و جاهلیت را در لباس جدید از نو حاکم بگردانند، بنابراین شهادت امام کوشش و تلاشی است برای اینکه این امر تاریخی از راه آگاهی و هوشیاری ملت اسلام در تاریخ اسلام انجام نگیرد و حکومت یزیدی بنام اسلام و خلافت اسلامی مستقر نگردد.
رئیسجمهور افزود: در زمان ما و به زبان امروزی به این امر میگویند «القاء ایدئولوژی» و ابرقدرتها که متخصص این کار هستند، القاء فکر میکنند و بتدریج و پس از مدتی میبینی که آن فکر انقلابی جای خود را به فکر ضد انقلابی داده و حکومت انقلاب، تبدیل به حکومت ضد انقلاب شده است. چه کسی باور میکرد که در مصر «ناصری» انور سادات به حکومت برسد و بنام همان رژیم با اسرائیل سازش کند؟
چه کسی باور میکرد که در عراق بنام مخالفت با سلطه امپریالیسم آمریکا کودتای نظامی شود و عدهای به حکومت برسند و سرانجام کارشان به همپالگی با آمریکا برسد و امروز این توطئه را برضد ملت ما ساز کنند.
بنابراین شهادت حسین بن علی یک کوشش بزرگ برای ممانعت از فاجعهای بود که به نام خلافت اموی بر جامعه بشری تحمیل شد. چنانکه در دیگر انقلابها نیز چنین شد.
رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود با اشاره به این مطلب که آیا مردم ما نباید منزلت قانونی پیدا کنند و حقوق و تکالیفشان در قانون معین باشد؟ گفت: اگر ما بنا باشد از افراد و گروهها بمناسبت موقع و به توصیه امام صحبت نکنیم، لااقل باید نسبت به نهادهائی که در دوران انقلاب بوجود آمدهاند صحبت کنیم و به آنها بگوئیم که ما انقلاب کردیم برای اینکه رژیم یزیدی پهلوی را برافکنیم و نگذاریم در ایران دیگر آن رژیم بوجود آید.
بهیچ نام و بهیچ عنوان در آن رژیم مردم منزلت نداشتند و حقوق و تکالیف آنها معلوم نبود. قانونی اجرا نمیشد و بهانه و وسیله دست یک رژیم استبدادی بود و آنرا برضد مخالفان و مردم این کشور به کار میبرد، آیا ما در این رژیم نیز میخواهیم همان سنت دستگاه پهلوی را تجدید کنیم؟ آیا مردم نباید منزلت قانونی پیدا کنند و حقوق و تکالیفشان در قانون معین باشد و هیچکس نتواند به این حقوق تجاوز کند؟
کاسه داغتر از آش
رئیسجمهوری تاکید کرد که چه کس از نهاد قضائی میپذیرد که ناسزا گفتن به رئیسجمهوری تشویق داشته باشد، اما اعتراض کردن زندان داشته باشد. چه کس میپذیرد که اگر در یک مصاحبه تلویزیونی حرفهائی زده شد تعقیب و زندان داشته باشد، ولی اگر نقابدارانی با چماق به روزنامه میزان حمله کنند تشویق داشته باشند اینها چه کسانی بودند؟ مگر ما نیستیم؟ مگر امام نگفتند که امر تبلیغ جنگ به شورایعالی دفاع مربوط میشود پس شما چرا کاسه داغتر از آتش میشوید؟ چرا صبر نمیکنید اقلا ما به شما شکایت کنیم که چه نوع تبلیغاتی به زیان ماست که شما جلو آنرا بگیرید.
شما به چه جهت مصلحت ما را بهتر از خودمان تشخیص میدهید؟ اینقدر با منزلتها بازی نکنید. من بارها گفتهام که کار بد را از بهترینها شروع نمیکنند، بلکه از بدترینها شروع میکنند، اگر درباره بدترینها قانون اجرا میشد، نوبت به بهترینها نمیرسید و اگر ما در اینجا نایستیم نوبت به بعدیها خواهد رسید و روزی میرسد که نهادهای قانونی این کشور نیز امنیت نخواهند داشت.
رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود با اشاره به این مطلب که مردم از من میپرسند که چرا در تلویزیون با شما مصاحبه نمیکنند؟ گفت: من گفتهام تا وقتی که رادیو تلویزیون بیطرف نشوند و اسباب دست این و آن که هستند نباشند، حاضر به حرف نخواهم شد. کجا دیده شده است که مسئولین یک دستگاهی به خود اجازه بدهند پیام رئیسجمهوری را سانسور بکنند و برای مسلط شدن در این دستگاه از به کار بردن تیر و تفنگ مضایقه نکنند و مسلحانه با شلیک گلوله بخواهند در دستگاه رادیو و تلویزیون مسلط بشوند و عجب اینکه کسانیکه این کار را کردهاند ترفیع مقام هم پیدا بکنند و مشهور بشوند.
بنابراین تا وقتی که این بساط هست من از این دستگاه حرف نخواهم زد و مصاحبه نخواهم کرد و بگویم کوشش نکنید با تسلط انحصاری به این دستگاه لباس قانون بپوشانید و قانون را به صورتی وضع کنید که این دستگاه را به انحصار درآورد بگذارید دستگاههای تبلیغاتی ما برای اسلام و برای کشور تبلیغ بکنند. نکنید کاری که همه عادات ناهنجار رژیم سابق از نو مسلط بشود چقدر امام کوشید که میان روشنفکر و روحانی وحدت به وجود آورد، شما چه کسانی هستید که به علم و تخصص حمله میکنید و میخواهید از نو در دنیا بگویند که اسلام ضد دین و ضد علم است؟.
رئیسجمهوری افزود: برادران و خواهران من، ما اجرای قانون را اگر بکنیم و همه اگر در مرزهای قانونی بمانند هیچ دلیلی برای اختلاف نیست، اما اگر به نام قانون هر روز بخواهند از یک فرصتی استفاده کنند و به خیال خود پایههای قدرت را محکم کنند، متاسفانه اختلاف وجود پیدا میکند و عمیق نیز میشود. در این شرایط، سخت که ما در جنگ هستیم بگذارید همانطور که به دنیا گفتهایم، همان حرف را به دنیا بگوئیم که در تاریخ بشری بعد از صدر اسلام ما نخستین ملتی هستیم که در جنگ حالت فوقالعاده اعلام نکردیم. حکومت نظامی اعلام نکردیم و بگیر و ببند و فشار و تضییق ایجاد نکردیم.
آزادیهای اساسی را زیر پا نگذاشتیم، به قانون اساسی در عمل و واقعا وفادار ماندیم. میان آزادی و استقلال تفکیک قائل نشدیم و اصل 9 قانون اساسی را اجرا کردیم. برای مردم تضمینهای قانونی به وجود آوردیم و بر دشمن پیروز شدیم و به بهانه جنگ آن اصول عزیزی را که انقلاب را به خاطر آنها به وجود آورده بودیم، قربانی نکردیم.
روش تفاهم
رئیسجمهوری افزود: شما زنان و مردان، شما که در این اجتماع بزرگ شرکت کردید من به عنوان رئیسجمهوری و به عنوان کسیکه مسئولیت مستقیم این جنگ تحمیلی را بر دوش دارد به شما میگویم من در جنگیدن محتاج خفقان و روشهای مبتنی بر زور نیستم. محتاج سانسور نیستم، به عکس محتاج محیط تفاهم هستم. محیطی که در آن واقعا کارهائی که ایجاد اختلاف میکند نکنیم. میخواهیم که واقعا همه به درد دل امام گوش دهند و آنچه موجب اختلاف میشود، نکنند.
من به همه میگویم. من علاقهای ندارم که بیایم حرفهائی بزنم که خاطرها رنجیده شود، اما چکنم، وقتی کارهائی میبینم که نمیتوانم نگویم، چکنم که در بحبوحه جنگ که در لحظاتی که ما محتاج محیطی سالم و معنوی هستیم عدهای راه افتادهاند و هر روز یک بهانه و یک حرف میسازند و با آن روحیهها را خراب میکنند. من چگونه چند شب هر شب پیاپی این فرماندهان نظامی را دلداری بدهم که گوش نکنید، اعتنا نکنید، به جنگ سرگرم باشید. چرا اینهمه در تخریب روحیه آنها میکوشید؟ چرا این همه در تخریب روحیه نیروهای مسلح میگوئید؟.
این ملتی که با ایثار میجنگد، این ملتی که با این فداکاری میجنگد چرا نگذاریم که اینها با خاطری آسوده بجنگند؟ این شرط انصاف نیست که ما هر روز ببینیم عدهای به تسخیر مواضع مشغولند. یک وقتی میگوییم آقا چرا اینجا و آنجا انتخاباتش مانده است، میگویند آنجا مشکلات دارد. بعد ناگهان وسط جنگ میگویند: چون بعضیها به این طرف و آن طرف میروند و اعضای مجلس کم میشود، حالا ما میخواهیم انتخابات بکنیم. آقا این کارها را نکنید، بگذارید همه ما حواسمان گرم جنگ باشد و به جنگ مشغول باشیم، نکنید کاری که نه بر زنده ما و نه بر مرده ما بگریند. من نمیخواهم از هیچ کسی و هیچ گروهی صحبت بکنم، من اقلا بگویم که این کارها زشت و بد است و آقایان، برادران و خواهران من نباید بشود.
من هیچ نمیخواهم هیچکس را به بهانه این که به رئیسجمهوری بد گفته و یا دشنام گفته بگیرند. از هیچکس هم من شکایت نمیکنم، چون هر بار که این سئوال میشود که چطور اینها را نمیگیرند؟ میگویند شکایت لازم است. من هیچوقت شکایت نخواهم کرد، اما آیا همیشه شکایت لازم است؟ یا در بعضی موارد بدون شکایت باید گرفت. در بعضی موارد با شکایت؟ بنابراین، نه من هیچوقت شکایت نخواهم کرد، از هیچ دشنامدهندهای هم گله ندارم، دشنام و ناسزا مرا ضعیف و زبون نمیسازد به همین دلیل این همه دشنام میدهند، اینهم جواب مردم است.
پس من از دشنام نه میترسم، نه شکایتی دارم. حرف من این است: شما به عدالت رفتار کنید همانطور که دشنامدهندگان به رئیسجمهوری را نمیگیرید، بلکه جایزه هم میدهید، آنهائی هم که میگویند چرا دشنام؟ آنها را هم نگیرید. اگر از من میشنوید، همهتان دشنام را کنار بگذارید. در اسلام دشنام گناه است، نکنید. میگوئیم آقا اگر نگوئیم شما خودتان این بساط را تعطیل میکنید؟ رئیسجمهوری سپس با اشاره به این نکته که در قانون اساسی ما چند جور زندان پیشبینی شده گفت: در قانون اساسی ما شکنجه مگر حرام نشده؟ ممنوع نشد؟ در کجای دنیا و در کدام دین و در کجای اسلام و در کدام کشور اسلامی در حکومت اسلامیش 6 نوع زندان وجود دارد. چرا اینها تعطیل نمیشوند؟ «تکبیر مردم».
حالت تزلزل
رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود افزود: خود من پیش از این که رژیم شاه سرنگون بشود در چند نوبت نوشته و گفته بودم که امید من آن است که در جمهوری اسلامی با اجرای اسلام زمانی برسد که ما دیگر محتاج زندان نباشیم و زندان نداشته باشیم، حالا چرا هر کسی و هر نهادی یک زندان داشته باشد؟ اینها باید تعطیل بشود. جو اسلامی جو اعتماد است. اسلام دین اعتماد است. دین معنویت است. دین نترسیدن است. در اسلام فقط از خدا باید ترسید آنهم از گناه، بنابراین، این همه دستگاههای ترسناک. مخوف درست نکنیم. چرا هیاتی تشکیل نمیشود و به کار این زندانهای گوناگون نمیرسد؟ چرا رسیدگی نمیکند که آیا شکنجه هست یا نه؟ چطور ممکن است در رژیم اسلامی انسان و جان او اینهمه بیمنزلت شده باشد که بتوان مثل آب خوردن محکوم کرد و بدون این که کسی بفهمد کار او را تمام کرد. خوب این حالت تزلزل را از بین ببریم.
باور کنید بارها من ناچار شدم به فرماندهان و افسران و آنها که میجنگند، اطمینان بدهم که آن دوران تزلزل منزلتها و فقدان امنیت به سررسید. رئیسجمهوری سپس با تاکید بر این نکته که آخر مگر امام امسال را سال امنیت قرار نداد؟ گفت: چطور میشود که اشخاص را میگیرند، زندان میبرند و ماهها جزو فراموششدگان میشوند. بس کنید این کارها را، دستگاه قضایی ما باید بیطرف باشد. مستقل باشد و نباید اجازه داد انواع و اقسام پیدا کند و ابزار قدرت سیاسی بشود. اگر اینطور شد، این همان میشود که حسین به خاطرش قیام کرد و شهید شد.
مسلمان مکتبی و لیبرالها
رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود افزود:
حالا... من نمیخواهم بشما بگویم در جمهوری اسلامی کارها را بجائی رساندهاند که کسی جرات ندارد بگوید آقا هر کاری علم، تخصص و اطلاع میخواهد. به محض اینکه این حرفها را بزند، عدهای که از هیچجا آگاه نیستند و چماق پیدا کردهاند، فورا میگویند اینها لیبرالها هستند. آقاجان لیبرال کسی است که وقتی زور داشت میگوید وقتی زور نداشت تسلیم میشود، ببینید چه کسانی این رفتار را دارند، آنها لیبرالاند. بعضیهاشان لیبرالاند یا میانهرواند و بعضی از آنها استبدادطلبند. آنهائی که از حق عدول نمیکنند چه در ضعف و چه در قوت، وقتی مقام و قوه دارند برضد دیگران به کار نمیبرند و وقتی ضعیف هستند، تسلیم حکم ناحق قوی نمیشوند. آنها مسلمان مکتبی هستند.
رئیسجمهوری با اشاره به این مطلب که مسلمان مکتبی کسی است که در موقع ضعف تسلیم زور زورمندان نمیشود و در موقع قوت زور نمیگوید گفت: این مسلمان مکتبی است. آنهائی که غیر از این هستند یا لیبرال هستند یا مارکسیست استالینی هستند، یا فاشیست هستند. رئیسجمهوری سپس با تاکید بر این نکته که من بشما مردم هیچوقت دروغ نگفته و نمیگویم گفت: وقتی کارد به استخوانم رسید، در هفده شهریور آمدم و به شما اخطار دادم. حالا هم به شما دروغ نمیگویم. ما در صورتیکه جبهه جنگ روانی و سیاسی نداشته باشیم، اقلا متارکه باشد و در دوران جنگ کوشش برای مواضع قدرت نباشد، برخورد نباشد، ما قطعا در این جنگ پیروز میشویم. حتی اگر در پشت سر ما این حرفها باشد و جنگ روانی و سیاسی راه بیاندازند بخواست خدا ما تسلیم صدام حسین نمیشویم و جنگ را تا پیروزی ادامه میدهیم (تکبیر مردم).
رئیسجمهوری سپس خطاب به افراد نیروهای مسلح گفت: نیروهای مسلح ما از پاسداران و ارتشیان از نیروهای ژاندارمری که آنها هم در جبههها میجنگند گمان نکنید که شهربانی مثلا در جبهه نیست، از کمیتهها در جبهه نیست. همه اینها در جبهه هستند. در همان خرمشهر و آبادان، شهربانی ما چهل شهید بجا گذاشته، همه نیروهای مسلح متزلزل نشوید، گوش بحرفها و نقلقولهای «آقای میگویندها» ندهید با استواری و با تکیه بر خدا بجنگید و خواست خدا اینست که ما در جنگ پیروز بشویم و پیروز هم میشویم. من در حضور خدا و شما خلق خدا تعهد میکنم که پیروز میشوید، تعهد میکنم که با صبر و استقامت و با اعتمادی که به توانائی نیروهایمان داریم، پیروز میشویم.
رئیسجمهوری افزود: من به شما مردم که حضور انبوه و عظیم شما در اینجا نشان میدهد که نه مایوس میشوید، نه روحیهتان خراب میشود و نه عقب مینشینید و نه سست میشوید، میگویم که تبلیغات چه دشمن بکند چه دوست نادان و چه دشمن دوستنما، تاثیری در سرنوشت جنگ ندارد، ما بخواست خدا تصمیم استوار داریم که پیروز شویم و پیروز میشویم. (تکبیر مردم)
رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود افزود:
برادران و خواهران، من از شما توقع دارم، ممکن است دشمن یک رفتارهائی را تبلیغ بکند، ولی نکند که به مقام شامخ روحانیت خدای ناکرده جسارتی بشود، نکند بجان هم بیفتید و نکند فریب بخورید. رئیسجمهوری سپس با اشاره به این مطلب که اگر گوئیم، هر کس علم و تخصص دارد خط آمریکاست، میشود رژیم سابق گفت: برای من آسان نبود اگر دنبال قدرت استبدادی بودم، آسان بود با این امور موافقت میکردم و یقینا بهتر از من هم کسی پیدا نمیشد که با این امور موافقت داشته باشد و بیاید این امور را برای شما توجیه بکند، اما ما انقلاب کردیم برای استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و خود من به مجلس خبرگان، اصلی را بصورتی پیشنهاد کردم و آن اصل نهم بود که آزادی و استقلال از هم تفکیکناپذیرند یعنی نباید و نمیتوان بخاطر اینکه ما برای استقلال میجنگیم آزادی مردم را از بین ببریم.
این لغو عملی قانون اساسی است و نمیتوان بنام دفاع از آزادی، استقلال را از بین برد. ما وقتی مستقلیم، آزاد هم هستیم و وقتی آزادیم، مستقل نیز میباشیم و وقتی مستقل و آزادیم، رژیم ما اسلامی است و حکومت ما مکتبی است. (تکبیر مردم)
در اینجا رئیسجمهوری به فیلمبرداران تلویزیون تاکید کرد که لطفا دوربینتان را بطرف بقیه مردم بگیرید تا بعدا نگویند چند نفری نزدیک ایستاده بودند و تظاهرات میکردند. (تشویق مردم)
رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود افزود:
برادران و خواهران من پس از مدتی دراز که از اقامت من در جبههها میگذرد امروز فرصت دیدار شما مردمی که پر از عشق و علاقه و محبت و صفا و صمیمیت و اخلاص و ایمان هستید، روی داد و در اینجا میگویم که من در برابر شهیدان شما که برابر دیدگان من با چنان فداکاری میجنگند، جز این که گاه از شوق بگریم و گاه از درد بنالم، چارهای ندارم، اما به شما میگویم قلب من نیز مالامال از عشق و علاقه به شماست و برای پیروزی انقلاب اسلامی شما آنچه دارم میکنم، آنچه میتوانم میکنم، شما متحدید و من یقین دارم، هیچ توطئهای از هیچ سو وحدت شما را برهم نخواهد زد.
من کمی از مطالب را گفتم و نخواستم وارد بعضی از مطالب بشوم برای این که نخواستم جو را ناسالم بکنم و خواستم که شما و بعضیها توجه بکنند، عصر ما و زمان ما دیگر زمانی نیست که ما دستگاههائی داشته باشیم که نقاب بر چهره، بریزند و روزنامهای را نابود کنند. و در حالیکه ما در جبهه هستیم، اینجور جو را مسموم بکنند. رئیسجمهوری در اینجا تاکید کرد که من به آنها میگویم زمان این کارها سر آمده است. بهتر است این کارها را رها بکنند.
بگذار جو ما جو سالمی باشد بگذارند خاطر امام و امت آسوده باشد، بگذارید ما با آسودگی بجنگیم من بشما میگویم و در حضور همه شما بار دیگر به همه سربازان و پاسداران و فرماندهان میگویم، هیچ بهانهای قابل قبول نیست، هیچکس حق ندارد به دلیل حرف این و آن بگوید روحیهاش ضعیف شد. تضعیف شد، کم شد، زیاد شد. یا باید پیروز بشویم «تکبیر و احساسات مردم»
رئیسجمهوری با اشاره به این مطلب که سربازان، پاسداران، داوطلبان، مسلما افسران، فرماندهان، بدانید که این ملت پشت شماست. با استحکام و توانائی و با روح استوار بمانید و بجنگید گفت:
شما ملتی هستید که برای حسین رفتید و بر یزید زمانتان در ایران پیروز شدید، اینک نوبت آنست که لختی دیگر پای بفشرید، با ایمان و استقامت بایستید و بر یزید عراق نیز پیروز شوید، تا وقتی که در برابر تربت پاک امام میایستید، بتوانید با سربلندی بگوئید، امام، میگفتی هل من ناصر ینصرنی (آیا نصرتکنندهای هست) و یاری میطلبیدی به بین که چهارده قرن مردان و زنانی راه تو رفتند با فداکاری جنگیدند و پیروز شدند و ما اینک در برابر تو ایستادهایم تا بهبینی که نصرتکننده و یاریرسان هست و رژیمهای یزیدی در برابر یاران حسین سرنگون میشوند. خداوندا این ملت بزرگ را این سربازان سردار بزرگ آزادی حسین بن علی را یاریرسان تا در جنگ بزرگ جنگی که بخاطر رهائی و آزادی همه بشریت معاصر است، پیروز شوند.
خداوندا به این ملت پراستقامت که در منتهای سختیها برای کامل کردن انقلاب اسلامی و سرنگون کردن رژیمهای طاغوتی با استواری تمام ایستادهاند، یاری رسان.
خداوندا به نسل پرمسئولیت امروز یاری ده تا حق رسالت بگذارد و در روز رستاخیز بتواند در زیر پرچم حسین گرد آید. خداوندا بمن توفیق بده که به این مردم خدمت کنم و آنروز که از این کار ناتوان شدم، مرگ را بر من ارزانی بدار.
خداوندا دشمن را خوار گردان.
بگزارش خبرنگار خبرگزاری پارس انبوه جمعیت شرکتکننده در این مراسم با گفتن اللهاکبر، خمینی رهبر، مرگ بر صدام یزید، درود بر بنیصدر. بنیصدر بنیصدر حمایتت میکنیم، بنیصدر، بنیصدر دوستت داریم، صد درصد ضمن تائید سخنان رئیسجمهوری خود ابراز احساسات شدیدی از خود نشان دادند.