تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۶:۲۹  ، 
شناسه خبر : ۲۳۷۷۳۵
سیدمحمد حسینی مقدمه: قسمت اول گفت‌وگوی «وطن‌امروز» با حسین شیخ‌الاسلام، مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی که به موضوعاتی چون بیداری اسلامی و نقش ایران و همچنین تحلیل سیاست خارجی ترکیه اختصاص داشت، در شماره836 روزنامه، روز چهارشنبه گذشته منتشر شد. شیخ‌الاسلام از جمله قدیمی‌ترین دیپلمات‌های وزارت امور خارجه است که کار خود را با حکم شهید رجایی در این وزارتخانه شروع کرد. وی از سال 60 تا 76 معاون وزیر امور خارجه بود و پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات، از این سمت کنار گذاشته شده و به مدت 5 سال سفیر ایران در سوریه شد. قسمت دوم و پایانی این گفت‌وگو به موضوع ارزیابی ناآرامی‌های چندماه اخیر در سوریه و دخالت دولت‌های خارجی در تشدید فشار بر حکومت بشار اسد اختصاص دارد.

* در‌ ماه‌های اخیر بارها شاهد بیان این نکته از سوی مسؤولان کشورمان بودیم که مساله سوریه متفاوت از دیگر کشورهای بیدار شده است و اینکه دست بیگانه در ناآرامی‌های این کشور بسیار مشهود است. با توجه به اینکه شما چند سال سفیر جمهوری‌اسلامی در سوریه بودید، ارزیابی‌تان از تحولات این کشور و همچنین آینده حکومت بشار اسد چگونه است؟
** در ارزیابی حکومت‌های منطقه یک عامل مهم نباید نادیده گرفته شود و آن دوری یا نزدیکی کشورها به فلسطین و مقاومت است. مقام معظم رهبری نیز در خطبه‌های اخیر نماز جمعه تهران البته در خطبه عربی بسیار زیبا این موضوع را تشریح کردند. در ارزیابی از وضعیت سوریه لازم است یک سابقه تاریخی از این کشور را بیان کنم. سوریه کشوری است که تا چند سال پیش رهبری داشت به نام حافظ اسد. وقتی همه کشورهای بزرگ عرب مثل مصر در زمان انورسادات یا اردن که اصلا نیازی به سازش با اسرائیل نداشت چراکه اساسا خاک اردن در اشغال رژیم صهیونیستی نبود اما قرارداد وادی عرب را امضا کرد و همینطور کشورهای دیگر با اسرائیل سازش کردند، حافظ اسد سفت ایستاد.
وقتی انقلاب در ایران پیروز شد و ما شعار دادیم امروز ایران، فردا فلسطین و اینکه رژیم صهیونیستی باید نابود شود، حافظ با هدف اینکه ایران در بازپس‌گیری ارتفاعات جولان در کنار سوریه بایستد، کنار ایران ایستاد. وقتی هم جنگ 8 ساله بر ما تحمیل شد و سیاست آمریکایی‌ها و اعراب دیکتاتور این بود که جنگ را جنگ همه عرب‌ها علیه فارس‌ها کنند، سوریه خوب ایستاد و نگذاشت این طرح شوم عملی شود.
از سوی دیگر حافظ اسد در طول این سال‌ها به ما راه داد تا بتوانیم از حزب‌الله لبنان پشتیبانی کنیم و به این ترتیب حزب‌الله رشد پیدا کرد و برای نخستین‌بار در جهان عرب توانست مقابل اسرائیل بایستد. حتی زمانی که رژیم صهیونیستی در سال 1982 تا بیروت جلو آمده بود و بیشتر نیروهای حزب‌الله عقب‌نشینی کرده بودند، حافظ اسد در سوریه به اینها جا داد.
* جایگاه ایالات متحده در میان فشارهایی که بر سوریه وارد می‌شود، کجاست؟ آیا برخورد کنونی آمریکا با بشاراسد سابقه تاریخی هم دارد؟
** بیل کلینتون هم در زمان ریاست‌جمهوری‌اش بسیار تلاش کرد سازش را بر سوریه تحمیل کند. من آن موقع در دمشق سفیر بودم. در آن زمان آقای فاروق الشرع با کلینتون و آلبرایت و حتی ایهود باراک دور یک میز در واشنگتن نشستند تا برای اختلافات میان سوریه و اسرائیل تصمیم‌گیری کنند. وقتی وزیر خارجه سوریه از آمریکا بازگشت، پیش او رفتم و گفتم مذاکراتتان به کجا کشید؟ گفت که اسرائیلی‌ها گفتند از جولان عقب‌نشینی می‌کنیم. من پرسیدم تا کجا؟ خب، شما می‌دانید که ارتفاعات جولان همه اهمیتش به دریاچه آن است و این دریاچه قسمت اعظم آب شرب اسرائیل را تامین می‌کند. به فاروق الشرع گفتم که شما به دریاچه می‌رسید؟ گفت که هم می‌رسیم و هم نمی‌رسیم. یعنی به 9 متری دریاچه از نظر حاکمیتی می‌رسیم و همچنین می‌توانیم در دریاچه شنا کنیم، ماهی بگیریم و قایق‌سواری کنیم و همچنین یک مرکز تفریحی راه بیندازیم و... پرسیدم که در سرنوشت حقوقی آب شما شریک هستید یا نه؟ گفت نه.
با اینکه به نظر می‌آمد که حزب بعث سوریه با این قضیه موافقت کرده و حتی کلینتون می‌خواست که امضای آخر را بگیرد اما هرقدر به آقای اسد فشار آورد و گفت چون صلح مهم است، شما بیا و از این آب درگذر و در عوض این آب، ما آبی به شما می‌دهیم که در طول سوریه بتوانی از آن استفاده کنی. منظورش این بود که آمریکا به ترکیه درباره آب فرات که همیشه سر آن میان ترکیه، عراق و سوریه دعواست می‌گوید که بیشتر جانب سوریه را نگه دارد. در جواب کلینتون آقای حافظ اسد می‌گوید: من در سال 1967 در منطقه جولان افسر بودم، ما کنار این دریاچه بودیم. من بارها در آب این دریاچه شنا کرده‌ام و از ماهی آن خورده‌ام و... حالا چطور می‌توانم از این قضیه بگذرم؟ از آن طرف هم کلینتون اصرار بیشتری می‌کند و با این دلیل که این دریاچه اصلی‌ترین منبع آب شرب اسرائیل است، می‌گوید که شما از این آب بگذرید، ما اقتصاد سوریه را می‌سازیم و وقتی بیشتر اصرار می‌کند، اسد می‌گوید که خاک این کشور قابل خرید و فروش نیست و با این حساب ما فهمیدیم که حافظ اسد مقابل آمریکا کوتاه نمی‌آید و می‌توان روی او حساب کرد.
* با توجه به اینکه شما چند سال سفیر کشورمان در سوریه بودید، از نظر شما بشاراسد چقدر توانست سیاست‌های خارجی پدرش را ادامه دهد؟
** پس از حافظ اسد قرار بود که باسل اسد جانشین او شود که بسیار آدم خوب و باشخصیتی بود و خیلی روی او کار کرده بودند که جانشین حافظ شود اما متاسفانه در یک سانحه به رحمت خدا رفت. پس از او بشار که در انگلستان چشم‌پزشک بود را به سوریه آورده و شروع کردند به آموزش دادن او چرا که می‌دانستند حافظ اسد سرطان دارد و بزودی می‌میرد و بشار را جانشین او کردند. بشار اسد در نخستین سخنرانی خود در پارلمان سوریه که در حقیقت مراسم قسم یادکردن رئیس‌جمهور بود، حرفی زد که همه حضار در آن مجلس ایستادند و چندین دقیقه او را تشویق کردند.
او در آنجا گفت، می‌گویند که صلح مهم است و من هم همین را می‌گویم اما اگر صلح واقعا مهم است چرا ما باید 9 متر از این طرف دریاچه کوتاه بیاییم؟ آنها 9 متر از آن‌طرف دریاچه عقب بروند. وقتی بشار این حرف را زد، ما فهمیدیم که بشار می‌خواهد همان خط حافظ را دنبال کند و در نتیجه برای اینکه بتوانیم از او پشتیبانی کنیم بشدت روی وی سرمایه‌گذاری کردیم که بتواند در مقابل اسرائیلی‌ها و فشارهای دشمنان بایستد تا اینکه مسائل چند ماه اخیر پیش آمد.
* شما چقدر نقش کشورهای خارجی را در تشدید ناآرامی‌های سوریه دخیل می‌دانید؟
** وقتی هنوز این ناآرامی‌ها در ابتدای کار بود، سفیر سوریه را در آمریکا می‌خواهند و به او می‌گویند که ما با شما 3 مساله داریم؛ اول مبارزان فلسطینی نباید در کشور شما باشند، دوم اینکه از حزب‌الله لبنان نباید به هیچ قیدی پشتیبانی کنید و حتی راه پشتیبانی از آنها را ببندید و سوم اینکه باید ارتباطتان با ایران را تقلیل دهید. سند این موضوع الان هست. آنجا می‌گویند که اگر این 3 شرط را بپذیرید ما با شما کاری نداریم اما اگر با ما همراهی نکنید طبیعتا با فشارهایی روبه‌رو خواهید شد و این فشارها روزبه‌روز بیشتر شد تا امروز شما می‌بینید که به اینجا کشید.
* درباره اقدامات برخی کشورهای منطقه در راستای همسویی با غرب برای فشار بیشتر بر بشار اسد هر روزه اخبار و تحلیل‌های زیادی منتشر می‌شود. از نظر شما این کشورها در روند اتفاقات سوریه چقدر موثرند؟
** خب، شما ببینید چه کشورهایی در تشدید این فشارها نقش ایفا کردند؟ 2 کشور عربستان و قطر. جالب اینجاست که آیا خود سعودی‌ها از دموکراسی چیزی می‌فهمند که بخواهند در این موضوع به سوریه فشار بیاورند؟! شما ببینید اینها چقدر عقب‌مانده و قرون وسطایی‌‌اند که اسم یک خانواده را روی یک کشور می‌گذارند! همینطور دیگر کشورهای اتحادیه عرب که طرح 4 ماده‌ای تصویب کردند که سوریه باید دموکراسی را در کشورش اجرا کند، خودشان اصلا از دموکراسی چیزی می‌فهمند؟ اگر واقعا بحث فقط دموکراسی باشد که مطمئنا سوریه از همه آنها دموکرات‌تر است! حالا درست است که به سوریه هم نقد وجود دارد ولی بالاخره باز در این کشور مجلسی هست و انتخاباتی برگزار می‌شود و نمایندگان مجلس هم انتخابی‌‌اند نه انتصابی ولی شما در خیلی از کشورهای مدعی اتحادیه عرب ببینید خیلی از اینها که اصلا مجلس ندارند، آنهایی هم که دارند نمایندگانشان منصوب امیرند. اوضاع در برخی از این کشورها اینقدر عقب‌افتاده است که شما برای اینکه به بعضی سمت‌ها برسی باید حتما عضو یک خانواده خاص باشی! جالب است که در برخی از این کشورها کسانی که عضو خانواده‌های خاص باشند به خودی خود یکسری حقوق و مزایای ثابت دارند به عبارت دیگر نوعی نژادپرستی است.
با همه اینها اسد قبول کرده مسائلی را که در سوریه در خط دموکراسی نیست تغییر بدهد. ایران هم به او اعلام کرد اگر می‌خواهی امتیاز بدهی به مردم خودت امتیاز بده نه کشورهای خارجی. بشار هم این موضوع را پذیرفت و در همین مدت هم خیلی کار کرد از جمله اینکه قانون جدید احزاب را نوشت، قانون انتخابات را تدوین کرد، قانون رسانه را نوشت و حتی الان دارد اجرا می‌کند همچنین بشار قبول کرد ماده 8 قانون اساسی سوریه مبنی بر تک‌حزبی بودن سوریه که فقط حزب بعث باشد و مردم بتوانند به کاندیدای این حزب آری یا خیر بگویند را عوض کند با این وجود فشارهای خارجی برای امتیاز گرفتن از سوریه بیشتر شد طوری که معارضه سوریه را مسلحانه کردند یعنی اردن از طریق مرز درعا، آمریکایی‌ها که در عراق مستقر بودند از طریق مرز دیرالزور، ترکیه از شمال و سعد حریری و جریان غربگرای لبنان هم از طریق مرز حمص معارضان داخلی را حمایت کرده و سوریه را به طرف درگیری داخلی بردند. نهایت امیدشان هم این است که در سوریه وضعی مشابه لیبی پیش بیاید و دنیا را قانع کنند که ناتو برود در سوریه مداخله نظامی کند. الان این بستر را چه کسی دارد آماده می‌کند؟
در اتحادیه عرب کنونی مصر و لیبی چون تازه انقلاب کرده و مردمی شده‌‌اند نقش چندانی ندارند و دیکتاتورها فعلا همه‌کاره‌اند. خود بشار اسد هم اخیرا در یکی از سخنرانی‌هایش گفت وضعیت اتحادیه عرب با سوریه مثل این می‌ماند که یک پزشکی به مواد مخدر معتاد باشد و به طرف بگوید سیگار نکش! به هرحال سوریه دارد مقاومت می‌کند و ما هم تا جایی که بتوانیم پشتیبانی می‌کنیم در عین حال ما معتقدیم که برای اینکه مردم سوریه بتوانند در صحنه بمانند و سرنوشت خود را رقم بزنند، باید بین دولت سوریه، ما یعنی طرفی که بتواند برای تضمین قول‌های دولت سوریه قول دهد و یک طرف سومی که بتواند تضمین دهد که قول معارضان اجرایی شود کار سیاسی صورت گیرد. حالا این طرف سوم می‌تواند اخوان‌المسلمین مصر باشد یا ترکیه. ما باید کنار هم بنشینیم و راه رسیدن به وضع مطلوب را بررسی کنیم. خود بشار اسد هم اعمال تغییرات را قبول دارد اما نه با روشی که آمریکا، دیکتاتورها و اروپایی‌ها می‌خواهند تحمیل کنند.