هادی فیروزی
زمانی که رییس پلیس شهر «چونگچینگ» برای پناهندگی به کنسولگری ایالات متحده گریخت، هیچکس گمان نمیکرد که این رویداد سرآغاز کشمکش و جنگ قدرتی درون حزب کمونیست چین شود که احتمال میرود آینده سیاسی این کشور را دگرگون کند. بهطوریکه شایعات کودتا و دستگیریها در زمانی که تنها چندماه تا تغییر رهبری در چین باقی مانده بسیار داغ است.
این جنگ قدرت بین دو گروهی است که اعضای اصلی کمیته مرکزی حزب را تشکیل میدهند. یک گروه توسط رهبر فعلی چین (هوجینتائو) و نخستوزیر چین (ون جیابائو) رهبری میشوند. در سوی دیگر سران تندروی حزب و به اصطلاح محفل شانگهای قرار دارند که در رأس آنان «جیانگ زمین» رهبر سابق حزب قرار دارد.
درخواست «وانگ لیجون» برای پناهندگی رد شد و نیروهای امنیتی چین برای بازداشت وی با گسیل بیش از 70ماشین پلیس، کنسولگری آمریکا را محاصره کردند.
طبق گزارش رویترز در پی این رویدادها «بو شیلای» از اعضای کمیته مرکزی حزب کمونیست، از تمامی مناصب حکومتیاش عزل شد. وی از اعضای کمیته قدرتمند پولیتبورو1 بود و امید زیادی داشت تا در جریان تغییرات آینده کادر رهبری حزب به پست بالایی برسد. انتشار گزارشاتی ناموثق از تیراندازیهای پراکنده در اطراف مقر حکومتی حزب در غروب روز عزل بوشیلای به شایعه کودتا دامن زد. گفته میشود بوشیلای اکنون در پکن در بازداشت خانگی است.
انفصال او پس از این اتفاق افتاد که نخستوزیر چین به طور علنی حملات بیسابقهای علیه او کرد و هشدار داد: «فجایع تاریخیای چون انقلاب فرهنگی باز هم ممکن است به وقوع بپیوندند.» ویکیلیکس نیز از نخستوزیر نقل کرد که «بوشیلای نباید به نخستوزیری برسد، زیرا شهرت بینالمللی او، تصویر خوبی برای چین بهوجود نخواهد آورد.» بهخاطر اینکه بوشیلای روش معنوی «فالونگونگ2» را آزار و شکنجه کرده و بسیار عمیق درگیر این آزار و شکنجه شده است و برخی از قربانیان شروع کردهاند وی را در کشورهای دیگر به دادگاه بکشانند.
در طول یک دهه گذشته، مهمترین مشخصه جیانگزمین و گروه همراهش آزار و شکنجه فالونگونگ بوده است. اکنون شواهد حاکی از آن است که در سمت مقابل، رهبر فعلی چین (هوجینتائو) و نخستوزیر از این موضوع بهعنوان یک سلاح برای حمله به گروه جیانگزمین استفاده میکنند.
نبرد در فضای سایبری
فیلترینگ اینترنت در این چین بسیار وسیع اعمال میشود. اما اخیرا کاربران چینی وقتی برخی واژههای حساس سیاسی را جستوجو میکردند یا به برخی سایتهای مسدود شده سر میزدند، در کمال تعجب میدیدند که برخلاف گذشته فیلتر نبودند. هرچند برخی از این وبسایتها بهزودی دوباره مسدود شدند، اما این نشان داد که جدالهای داخلی در بین افراد رده بالای حزب کمونیست، به فضای مجازی نیز کشیده شده بود.
روزنامه «اِپُکتایمز3» در گزارشی مینویسد که در تاریخ ۲۱ مارس، در سایت بایدو که یکی از موتورهای اصلی جستوجوگر در چین است، واژه حساس «چهارم ژوئن» به زبان چینی مسدود نبود. چند وبسایت که قبلا مسدود شده بودند، دوباره قابل دستیابی شدند و برخی تا ۲۲ مارس هنوز قابل دستیابی بودند. همچنین عبارات مربوط به روش معنوی فالونگونگ برای مدتی مسدود نبودند.
«فایننشنالتایمز» گزارش داد که آزادسازی اینترنت به نظر میرسد به شرایط وِن جیابائو (نخستوزیر) کمک میکند چراکه او اخیرا چندینبار در جلسات مهم حزب، پیشنهاد کرد که قضاوت در مورد قتلعام میدان تیانآنمِن مجددا مورد بررسی قرار گیرد و به نیاز چین به اصلاحات سیاسی و عدم تکرار مجدد انقلاب فرهنگی اشاره کرد. سه عبارت دیگری که دستخوش درجاتی از تغییر در رفع فیلترینگ شدند، شِنیون، جوآنفالون و اِپُکتایمز هستند. هرکدام از این عبارات در چین از نظر سیاسی بسیار حساس در نظر گرفته شده و بهشدت سانسور میشوند. اپکتایمز نام یک روزنامه، جوانفالون نام یک کتاب و شنیون، یک شرکت رقص و موسیقی کلاسیک چینی است که به سراسر دنیا سفر میکند و به اجرای نمایش میپردازد. این شرکت با اجراهایی تراز اول در به نمایش درآوردن فرهنگ سنتی چینی و مشکلات حقوقبشر در چین عمل میکند. این امر منجر شده که سفارتخانههای چین، هر کجا که شنیون سفر میکند آن را به طور غیرقانونی مورد تعقیب قرار دهند.
سانسور در چین بسیار پیچیده و چند لایه است. به طوریکه بیلشیا، رییس فناوری اینترنت داینامیک، میگوید که این امر بر حسب تصادف صورت نگرفته است. برای باز کردن وبسایتی مسدود شده، چه در سطح فنی و چه در سطح مدیریتی باید به طور رسمی اقدامی مشخص انجام شود. آغاز آزار و شکنجه شدید فالونگونگ، یکی از برجستهترین عناصر حکومت، جیانگ بود. تحلیلگران میگویند که آزادسازی جستوجوی عبارات مرتبط با این موضوع در بحبوحه کشمکشها و بیثباتیهای اخیر اتفاقی به نظر نمیرسد. چنکوید، ویراستار وبسایت «چشمانداز چین» که در میان روشنفکران چین جایگاه ویژهای دارد میگوید: «همه میدانند که جیانگزمین و ژو یونگکانگ، مخصوصا جیانگ، به آزار و شکنجه فالونگونگ میپرداختند. آزادسازی جستوجوی این اطلاعات، حمله به جیانگزمین محسوب میشود.»
برگ برنده جناح مقابل
به نظر میرسد بیش از یکدهه آزار و شکنجه تمرینکنندگان بیگناه فالونگونگ توسط تندروها، برگ برندهای در دست جناح اصلاحطلب حزب باشد. برطبق گزارش آژانس خبری شینهوا، قبل از اینکه در جولای 1999، آزار و اذیت فالونگونگ آغاز شود، تعداد تمرینکنندگان فالونگونگ در چین نزدیک به 70 تا 80میلیون نفر بود. تعداد واقعی به صد میلیون نفر میرسید. این شهروندان چینی از طریق تمرین فالونگونگ نهتنها به سلامت جسمی بهتری دست یافتند و باعث شدند که کشور مبلغ هنگفتی بابت هزینههای درمانی پسانداز کند، بلکه به واسطه پیروی از اصول فالونگونگ، حقیقت نیکخواهی و بردباری، افرادی نیک و مهربان شدند.
در ماه جولای 1999، جیانگزِمین در کنفرانسی که توسط مقامات بلندپایه حزب تشکیل شد در مقام رهبر حزب به تمام سطوح حکومتی دستور داد که «فالونگونگ را در عرض سه ماه ریشهکن کنید!» او سیاستی حاکی از آزار و شکنجه بسیار شدید را به راه انداخت که به هر قیمت و پیامدی انجام شود. وی خواست که «برخورد با فالونگونگ میتواند فراتر از قانون برود.» او در این پیکار سه سیاست را در پیش گرفت: «خدشهدار کردن آبرو و شهرت تمرینکنندگان فالونگونگ، سوق دادن آنها به سمت ورشکستگی مالی و صدمهرسانی فیزیکی به آنان.»
جیانگ و همراهانش بهمنظور آزار و شکنجه فالونگونگ، از تمامی ابزارهای ممکن در جهت آزار و اذیت استفاده کردند. کمیته سیاسی - قضایی به تمامی سطوح دولتی نفوذ کرد و آنها را به شرکت در آزار و اذیت فالونگونگ واداشت. طبق گزارش چاینارییلتایمز (مارس 2012)، بودجه امنیت داخلی طی سه سال متوالی تا سال 2012، از بودجه وزارت دفاع فراتر رفت. موجی از نفرت و دروغ، آدمربایی، آزار و شکنجه، قتل و حتی درآوردن اندامهای زنده تمرینکنندگان فالونگونگ4 سراسر چین را در برگرفت. آزار و شکنجهای که پس از گذشت بیش از یک دهه همچنان ادامه دارد. جیانگ و حامیانش، به منظور آزار و شکنجه، یکچهارم از ذخایر ملی را به آزار و شکنجه مردمی اختصاص دادند که همواره درستی، مهربانی و صبر و تحمل را سرلوحه خود قرار میدادند.
حزب کمونیست در دست کیست؟
در گفتوگویی که کانال تلویزیونی غیردولتی انتیدی5 با کارشناس مسایل چین، جان کوسومی داشت، به این سوال پرداخته شد که «متصدی و مسوول حزب کمونیست چین کیست؟» این سوالی است که پس از پاکسازی صورت گرفته در مقامات ردهبالای حزب مطرح میشود. این تحلیلگر مسایل چین اظهار داشت: «این موضوعی بسیار شگفت و جالب توجه است و نقطه عطفی حیرتآور که تمامی سیاستمداران دنیا باید فقط بنشینند و ببینند در ادامه، چه اتفاقاتی خواهد افتاد.» او ادامه داد: «به نظرم این نکته خیلی جالب است که برخی از سانسورها برداشته شده است. به نظر میرسد این تغییر سیاست سانسور اطلاعاتی، در بین این کشمکش قدرت در سطح بالای حکومت دارد اتفاق میافتد و از آن به عنوان یک سلاح استفاده میشود. از طریق افشای جنایات دسته جیانگ به آنها ضربه زدند و قطعا آزار و اذیت فالون گونگ بزرگترین جرم و جنایت آنها محسوب میشود، بزرگترین جنایت علیه بشریت.» در انتها جان کوسومی بیان میکند که «اگر حزب کمونیست مانند زمان انقلاب فرهنگی عمل کند و شما در حال باخت نبرد سیاسی باشید، ممکن است ناپدید شوید، از بین بروید با پایان بدی مواجه شوید. حزب کمونیست همه را با این فکر مشغول کرده که در این برهه از زمان، متصدی حزب کیست؟»
«حتی رهبران چین نیز میدانند که دنیا باید تغییر کند و باید آماده باشند، مثلا چیزی که بهزودی شاهد آن هستیم، وقتی است که رشد اقتصادی آنقدر زیاد نباشد و متوقف شود و در آن زمان باید با مشکلات دیگری مواجه شوید.» این جملات را سابا سوگر، عضو رومانیایی پارلمان اروپا در گفتوگویی با تلویزیون انتیدی میگوید. آنا ماریا گومز دیگر عضو پارلمان اروپا نیز میگوید: «مردم چین پاسخگویی میخواهند و مانند مردمان دیگر با شنیدن خبرهای فساد ناراحت میشوند. در واقع این چیزها صرفا گزارش نیستند، آنها این چیزها را در زندگی روزانه خود لمس میکنند و میدانند که چقدر روی زندگیشان تاثیر گذاشته است.»
با کمک اینترنت، رسواییهای سیاسی اخیر چین طوری منتشر شده که تاکنون سابقه نداشته است. دنیا نیز هماکنون این تغییرات را دنبال میکند. کریستینا اوجالاند از استونی، عضو دیگری از پارلمان اروپاست. او اظهار داشت که «مطمئن هستم رهبران کمونیست متوجه شدهاند که زمانه آنها نیز ممکن است به سر آید و اگر آزادیهایی ندهند، مردم جایشان را خواهند گرفت.» آنا ماریا گومز، از اعضای پارلمان اروپا میگوید «به نظر میرسد سرکوبها کاهش یابد. افرادی که هماکنون عزل شدهاند به تندروها مشهور بودند که آرزویشان کنترل قدرت در چین بوده و در سرکوب نیز واقعا تندرو هستند؛ سرکوب فالونگونگ، سرکوب تبتیها، اویغورها و تمامی چینیهایی که جرأت میکنند حرف خود را بگویند.»
موافقان حقوق بشر همچنان زیر فشار
گائو جیشنگ، وکیل حقوقبشر در چین سرانجام پس از ماهها حبس این هفته توانست با اعضای خانواده خود ملاقات کند. گائو در منطقهای دوردست در شمال غرب چین زندانی است. جانگ تیانلیانگ، تحلیلگر تلویزیون انتیدی در مسایل چین میگوید: «اینکه خانواده گائو اجازه پیدا کردند مستقیما با گائو ملاقات کنند، ارتباط مستقیمی با کشمکشهای قدرت در رهبری حزب کمونیست در چین دارد.» این تحلیلگر میافزاید: «کل این ماجرا به ژویونگکانگ برمیگردد. ژو یونگکانگ هماکنون قدرت خود را از دست داده است. گائو از فالونگونگ حمایت کرد و به همین دلیل تا این حد مورد شکنجه و آزار قرار گرفت. اگر ژو دیگر در قدرت نباشد، حس میکنم احتمال دیدن گائو بیشتر خواهد بود.» مقامات چین به خانواده گائو گفته بودند که میتوانند وی را روز پانزدهم مارس ملاقات کنند؛ یعنی درست همان روزی که بو شیلای، دبیر پیشین حزب در چونگچینگ از قدرت حذف شد.
خشم رهبران حزب از جاسوسیهای بوشیلای
به گزارش روزنامه اپکتایمز، گزارشهایی که اخیرا منتشر شده نشان میدهد بو شیلای، دبیر سابق اخراج شده حزب کمونیست در چونگچینگ و دوست قدرتمندش ژو یونگکانگ، دستور جاسوسی و افشای اسرار رهبران حزب کمونیست چین را به مقامات پایینتر صادر کردهاند. محتمل است که افشای موارد استراقسمع از رهبران از عوامل عزل بوشیلای باشد. همانطور که بهطور پیوسته مدارک مربوط به تاکتیکها و تدابیر بو آشکار میشود، زیردستان سابق وی همانند مهرههای بازی دومینو در حال افتادن هستند. برای بوشیلای، دستور تحت نظر داشتن افسران ارشد، موضوع تازهای نبود. جیانگ ویپینگ، روزنامهنگار خطاب به اپکتایمز میگوید: «زمانیکه جیانگزِمین در آگوست ۱۹۹۹، از شهر دالیان، واقع در شمال شرقی چین بازدید کرد، تمام مکالماتش ضبط شد. برای گوش کردن به مکالمات جیانگ با دیگران، بو شیلای به اداره امنیت ملی در دالیان اعلام کرد که تجهیزات جاسوسی جدیدی از آلمان تهیه کنند.»
به نظر میآید حزب کمونیست چین روی آتشفشانی قرار دارد که هر لحظه ممکن است فوران کند. رخدادهای اخیر همگی حکایت از تحولاتی عمیق در ساختارهای سیاسی چین دارد. چشم مردم دنیا هماکنون به رهبری در چین خیره شده است که ببینند شوک سیاسی بعدی که به رژیم کمونیست وارد میشود، چه خواهد بود. بدون توجه به اینکه بازیهای سیاسی به کدامسو میروند مردم چین خواستار رسیدن به جامعهای آزاد و شکوفا هستند و رسیدن دوباره به تمدنی که همچون تمدن باستانی باشکوه پنج هزار سالهشان مبتنی بر شرافت و اخلاق باشد، آرزوی مردم چین است.