سالها بود وقتی از فرهنگ دینی و شیعهگری مردم جمهوری آذربایجان سخنی به میان میآمد مدام گفته میشد که مردم این کشور نزدیک به دویست سال است که از ایران جدا گشتهاند و مهمتر از آن هفتاد سال زیر یوغ افکار الحادی و انحرافی کمونیسم قرار داشته، از آموزههای دینی دور بوده و با اسلام واقعی ناآشنا هستند، عالم دینی نداشتهاند، ولی اسم مسلمانی خود را حفظ کردهاند.
وقتی ده سال پیش وارد این کشور میشدی از نبود چهره مسلمانی در نزد مردان و زنان متعجب میشدی که مگر میشود کشوری بیش از 90 درصد مردم آن مسلمان و بیش از 80 درصد شیعه باشد، ولی بر سر زنان این کشور حجابی نباشد و مساجد آن خالی از جمعیت باشد، نیروهای بیگانه به راحتی فعالیت کنند و حتی مسیونرهای مسیحی و کریشناهای هندی و وهابیهای عربستانی و نورجیهای ترکیه و انواع ادیان ابداعی و انحرافی در آن به جذب عضو دست زنند و هزاران سؤال از این نوع که در ذهن هر مسافر مسلمانی حک میشد.
اما آذربایجان امروز دیگر آن کشور یک دهه پیش و یک سده گذشته نیست و آنچه از این کشور میبینیم و میشنویم متفاوت از آن است که اشاره گردید. حکومت این کشور اگرچه افکار اسلامی ندارد و در سرکوب اسلامگرایان و دینداران از هیچ ابزاری دریغ نمیکند، مردم و شیعیان اسلامگرای این کشور به گونهای دیگر نمیاندیشند و عمل میکنند.
مساجد این کشور از حضور جوانانی پر میشود که بهدنبال تدین هستند. خیابانهای اطراف مساجد در روزهای جمعه و ماههای محرم و صفر و رمضان به دلیل پر شدن مساجد پذیرای مؤمنان میشود. جوانان و نوجوانان دسته دسته بهدنبال فراگیری قرآن و احکام و عقاید دینی در مساجد و اماکن مذهبی هستند. همین خیل عظیم حاضران در مساجد است که دینستیزان را به اجرای طرح تخریب مساجد واداشته است، اما آنها نمیدانستند که مؤمنان این کشور پیروزمندانه از مساجد دفاع میکنند و مانع تخریب آنها میشوند.
در تاریخ نوشتهاند که در سالهای 1937-1934م هزاران نفر از علما و روحانیان این کشور را به خاک و خون کشیدند و شهید کردند و به دریا ریختند. عمامههای آنها بر روی دریا آنقدر زیاد بود که از دور مشاهدهگران تصور میکردند کبوتران سفید روی دریا قرار گرفتهاند. از آن سالها به بعد بود که دیگر روحانیای جرئت پوشیدن لباس روحانیت را نداشت. اما امروز شاهد حضور روحانیان آذری در میان مردم هستیم. آنها که تنویر افکار عمومی را وظیفه خود میدانند، و در مساجد، اماکن مذهبی، کنفرانسها و میزگردهای سیاسی و اجتماعی به این مهم اقدام کنند.
تأثیرات انقلاب اسلامی ایران
اگر بخواهیم تاریخ احیاگری دینی را در این کشور در دهههای اخیر جستجو نماییم، باید حداقل تاریخ سه دهه پیش مردم این منطقه را مرور نماییم که با وقوع انقلاب اسلامی ایران احیا شده است. موضوعی که در بیشتر جنبشها و نهضتهای اسلامی، شیعی و آزادیخواه جهان حاضر نیز مصداق پیدا میکند. پیروزی انقلاب اسلامی ایران سبب خیزش و خودآگاهی ملل مسلمان شد و در این مسیر سرزمین جمهوری آذربایجان با سابقه وابستگی ارضی و مشارکات فرهنگی ـ دینی با ایران، تأثیرات زیادی را پذیرفت، به گونهای که دینداران این کشور، انقلاب ایران را برکتی برای ملت خود میدانند.
مرحوم حاج علی اکرام علیاف، رهبر اسبق حزب اسلام جمهوری آذربایجان، در کتاب خاطرات خود گفته است: «با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، معارف اسلامی را با تأسی از بنیانگذار انقلاب اسلامی تحرک بخشیدیم. ترس و واهمه گذشته از بین رفت و به نوعی حس شجاعت و نترسی ظهور کرد. دلبستگی و محبت مؤمنین به امام خمینی(ره) آنقدر بود که نیروهای امنیتی و انتظامی حکومتهای کمونیستی گذشته و حتی حکومت کنونی، آنها را در مطبوعات و محافل خصوصی و عمومی به خمینیچیها شهرت داده بودند؛ چرا که حکومت و عوامل امنیتی میخواستند با این عنوان ما را در پرونده خود و در میان مردم بشناسانند، میخواستند یک نوع اکراه نسبت به ما در بین مردم ایجاد نمایند، بهدلیل اینکه ما طرفدار و مبلغ اهل بیت(ع) بودیم، آنها درصدد ایجاد نفرت از ما در میان مردم بودند. چون امام خمینی(ره) را تبلیغ میکردیم و او را نائب امام زمان(عج) معرفی مینمودیم، مارکهای جاسوسی به ما میزدند».
تمایلات مردمی به مبانی دینی شیعهگری در دهۀ اخیر
علاقهمندی به منابع اصیل دینی در میان مردم آذری بسیار زیاد است. قرآن کریم، نهجالبلاغه، اصول کافی، تفسیر المیزان، زندگینامه و پیام امام خمینی(ره) به گورباچف و صدها کتاب از آثار امام خمینی(ره)، شهید مطهری، آیتالله مصباح و... از جمله آثاری هستند که روزبهروز بر جویندگانشان افزوده میشود. در اینباره یکی از مطبوعات نه چندان موافق با مبانی دین اسلام نوشته است: «ضمن بازدید از چند کتابفروشی سیار و ثابت در شهر، فروشندگان اعلام داشتند: تمایل به کتب دینی در میان جوانان افزایش یافته است. این در حالی است که بهدلیل مشکلات مادی و عدم جذابیت سایر کتب، تعداد کسانی که کتاب دینی میخواهند در پانزده سال اخیر بسیار کاهش یافته است، اما امکان فروش کتابهای دینی همیشه وجود دارد و نزدیک به 60 الی 70 درصد کتابهایی که فروخته میشوند کتب دینی هستند. در این میان قرآن و ادعیه سرآمد هستند. توجه قشر میانسال به کتب دینی کم است؛ زیرا جوانی آنها در دوره شوروی سپری شده است؛ اکثریت بانوان محجبه را نیز قشر جوان تشکیل میدهد. علاقهمندی قشر جوان به کتب دینی نسبت به قشر میانسال بسیار متفاوت است. کتابهای دینی موجود در فروشگاهها با موضوعات و عناوین مختلف میباشند. مؤلفان اکثریت آنها خارجی بوده و به زبان آذربایجانی ترجمه شدهاند. در میان آنها کتب دینی با موضوعات تاریخ اسلام، مراسم دینی و عبادتگاههای دینی بیش از سایرین دیده میشوند. کتب مربوط به سایر ادیان نیز در میان کتابهای دینی وجود دارند که اغلب دارای چاپهای نفیس میباشند. فروش کتب دینی که با حروف کریل چاپ شده است هنوز هم ادامه دارد. اکثر این کتابها در سالهای 90 [91] ترجمه شدهاند. به گفته فروشندگان، علاقهمندی به کتب دینی در ایام رمضان و محرم بیش از سایرین است. به سبب افزایش تعداد کسانی که در این ماهها روزه میگیرند و نماز میخوانند، فروش کتب دینی نیز افزایش مییابد. از کتبی که بیشتر مورد توجه جوانان قرار دارد؛ نصایح پیامبر(ص) برای ازدواجکنندگان، احادیث امام علی(ع) و تفاسیر قرآن را میتوان نام برد».
اسلامگرایان با در اختیار گرفتن نشریات، سایتها، کتب دینی، و... اقدام به انتشار و بیان افکار و اعتقادات مذهبی میکنند. در چند سال گذشته دوبلاژ و پخش فیلم و مجموعههای تلویزیونی اسلامی مثل امام علی(ع)، تنهاترین سردار، ولایت عشق، معصومیت از دست رفته، سفیر، یوسف پیامبر، اصحاب کهف و دهها فیلم و مجموعه تلویزیونی مذهبی و اجتماعی جزء سیاستهای کاری دینداران آذری این کشور قرار گرفته اتست و رسانههای آذری نیز به دلیل تمایلات و درخواستهای شدید مردم، این فیلمها را پخش میکنند.
نظرسنجیهای انجام شده نیز از توجه ویژه مردم به این برنامهها حکایت میکند.
آموزش احکام و عقاید اسلامی توسط طلاب علوم دینی بهصورت جمعی یا انفرادی در مساجد و خانهها انجام میشود و از هر امکانی برای تبلیغ و ترویج معارف اسلامی استفاده میگردد.
بانوان آذری نیز به حجاب، گرایشات بالایی پیدا کردهاند. اگر بیست سال پیش کمتر خانم باحجابی را میشد یافت و اگر ده سال پیش محجبههای این کشور انگشتشمار بودند، امروز تعداد آنها آنقدر زیاد شده است که در مقابل اعتراض به محدودیتهای حکومت نسبت به بانوان محجبه تجمعات هزاران نفری تشکیل میدهند. درواقع چادر به یک فرهنگ تبدیل شده است، در حالی که قبلاً بانوان آذری جرئت بر سر کردن آن را نداشتند.
همدردی با مسائل جهان اسلام و روز قدس
مردم دیندار این کشور در مقاطع گوناگون نسبت به مسائل و موضوعات جهان اسلام عکسالعملهای درخور توجهی نشان دادهاند. آنها مراسم روز قدرس را از نخستین سالهای استقلال با توجه ویژهای برگزار کردهاند و این در حالی است که حکومت این کشور با تأثیرپذیری از کشورهای فرامنطقهای، از برگزاری آن ممانعت میکند. تجمعات خیابانی و برگزاری کنفرانسها، نمایشگاهها، میزگردها و سایر برنامهها در حمایت از مردم فلسطین از دیگر اقدامات مردم این کشور است که نگرانی حکومت آذربایجان را درپی داشته و حتی به اعزام نیروهای انتظامی و دستگیری تجمعکنندگان در مقابل سفارتخانه رژیم صهیونیستی منجر شده است.
در این میان روز قدس سال 1390 حکایت دیگری داشت، با وجود سرکوب شدید مردم و دستگیری رهبران اسلامگرا، شاهد یکی از کمنظیرترین مراسمهای روز قدس در این کشور بودیم. در مقابل سفارت رژیم غاصب صهیونیستی شعارهای اللهاکبر و مرگ بر اسرائیل سر داده شد. در زیارتگاه بیبی هیبت شهر باکو تجمع ضدصهیونیستی حزب اسلام برگزار شد و در منطقه نارداران باکو نیز در تجمع باشکوه مردمی پرچمهای آمریکا و رژیم اشغالگر قدس به آتش کشیده شد. در خیابانهای شهر یولاخ نیز تظاهرات ضدصهیونیستی برگزار گردید.
مبارزه با توهین به مقدسات دینی و تخریب مساجد
از دیگر مصادیق احیاگری دینی شیعیان این کشور، مخالفت شدید مردم با اهانتکنندگان به مقدسات دینی و مراجع عظام تقلید بوده است. نمونه این مخالفت، اعتراض شدید مردم در برابر توهین سردبیر نشریه صنعت به مقدسات دینی بود که سرانجام دولت لائیک این کشور را به حبس نامبرده به مدت دو سال و تعطیلی نشریه واداشت.
اوج پیروزی و مقابله مردم این کشور با اسلامستیزی، جلوگیری از تخریب مساجد، بهویژه تخریب مسجد حضرت فاطمةالزهرا(س) در شهر باکو بود که با وحدت دینداران و حمایت مراجع عظام تقلید و اسلامگرایان سایر کشورها، بهویژه جمهوری اسلامی ایران و ترکیه، به دست آمد. مقابله و لغو گشایش پارک دوستی اسرائیل ـ جمهوری آذربایجان، مقابله و مخالفت با حضور رژیم صهیونیستی در این کشور و درخواست تعطیلی سفارتخانه آن، مبارزه مستمر برای حضور بانوان محجبه در مراکز علمی و ارگانهای اداری از دیگر نمودهای تمایلات دینی و احیای ارزشهای مذهبی و شیعی است که البته این مبارزه هنوز هم ادامه دارد، بهگونهای که عرصههای اجتماعی و مطبوعات این کشور به صحنه تقابل دینداران و دینستیزان تبدیل شده است.
شکوه دینی و هیجان اجتماعی در مراسم مذهبی
تمایلات مردم به احکام و اعتقادات اسلامی، فراگیری مبانی اسلامی و شیعی، حضور در مساجد و اماکن مذهبی و زیارتی، برگزاری مراسم مذهبی در اعیاد و وفیات اسلامی، بهویژه در مراسم ماههای رمضان، محرم و صفر رشد روزافزون و در خور توجهی داشته است. هماکنون عزاداری حسینی در جمهوری آذربایجان به یک فرهنگ تبدیل گردیده و مراسم عزاداری محل تعلیم آموزههای شیعی شده است.
اقدام روحانیان و مداحان اهل بیت(ع) در یادآوری رواج بیاخلاقیها در جامعه، فعالیت میسیونرها و فرقههای انحرافی، قیام مردم فلسطین و ـ ضمن بیان فلسفه قیام امام حسین(ع)، نیز به این مراسم جنبه سیاسی داده و آنها را به صورت تشکلی برای ابراز عقیده دینی ـ سیاسی مردم درآورده است. در این میان زیارتگاه حضرت بیبی رحیمه با حضور بیش از سی هزار نفر از مردم، چهره متفاوتی به خود میگیرد که هر ساله به یک تجمع سیاسی ضدصهیونیستی و ضددینستیزان تبدیل میشد؛ برای مثلا در سال 1387 علیه متجاوزان به فلسطین و در سال 1388 به مقابله با تخریبکنندگان مسجد و در سال 1389 نیز به محکومیت و مبارزه با حجابستیزان تبدیل شد.
در سال 1387 نیز برای نخستینبار تابلوها و پلاکاردهای بزرگ تبلیغی ویژه ماه مبارک رمضان در شهر باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان، نصب شد. در این تابلوها، فضیلت معنوی و اهمیت روزه گرفتن برای تندرستی و سلامتی منعکس شد و به تعداد درخور توجه در معابر عمومی، میادین و تقاطعهای شهر به سه میلیون نفری باکو نصب گردید.