محمدرضا شهبازی
ابتذال موجود در فیلم «خصوصی» اگرچه داد علما و مردم متدین را درآورد اما از طرفی هم مایه برکت شد. انفعال وزارت ارشاد در برابر موج جدید ابتذال در سینما و کلاه گشادی که به بهانه فیلم سیاسی سر این نهاد فرهنگی رفت موجب شد تا بقیه به خود بیایند و بفهمند که اگر همچنان به مدیران فرهنگی دل خوش کنند، کلاه عفت و اخلاق و دین در سینما پس معرکه خواهد بود.
اعتراض های مختلف مردمی به دو فیلم خصوصی و گشت ارشاد وقتی رنگ و بویی دیگر گرفت که حوزه هنری از ادامه اکران این دو فیلم کنار کشید؛ و البته قضیه به همینجا ختم نشد. اگرچه کنار کشیدن حوزه هنری از ادامه اکران این دوفیلم که با همراهی شهرداری تهران همراه شده بود مورد انتقاد و مخالفت و حتی خط و نشان کشیدن وزارت ارشاد برای حوزه هنری قرار گرفت اما بعد از این اتفاق بود که حوزه هنری اعلام کرد زیر بار اکران فیلمهای ضد اخلاقی نخواهد رفت و سینماهایش را به محل ترویج ابتذال تبدیل نخواهد کرد.
شاه بیت این تهدید در مراسم گرامیداشت روز هنر انقلاب اسلامی توسط محسن مومنی رییس حوزه هنری گفته شد: «حداقل 15 تا از فیلمهای در نوبت اکران امسال در سینماهای حوزه هنری نمایش داده نخواهند شد.» مومنی در این مراسم به نوعی جواب خط و نشان های وزارت ارشاد را داده بود.
آتشی که فیلم آقای رکیک به پا کرد
این کش و قوس ها ادامه داشت تا اینکه نوبت به اکران اولین فیلم سینمایی رضا عطاران رسید: «خوابم میآد»؛ فیلمی که خیلی ها اعتقاد داشتند حیا را خورده و آبرو را قی کرده است و البته کارگردانش در جشنواره فجر خیال همه را راحت کرده و گفته بود: «من آدم رکیکی هستم!»
اما وقتی نوبت به اکران اولین فیلم سینمایی آقای رکیک سینمای ایران رسید قضیه جدی تر شد. حوزه هنری از اکران «خوابم میآد» و البته «پس کوچه های شمرون» امتناع کرد و همین امر مسئولان سازمان سینمایی خاصه شورای صنفی نمایش را حسابی عصبانی کرد. این عصبانیت باعث شد تا شورای صنفی اعلام کند که از این به بعد به سینماهای حوزه هنری حواله فیلم برای اکران نخواهد داد و حتی کار بجایی کشید که سید ضیا هاشمی رییس این شورا شمشیر را از رو بست و درباره سینما آزادی حوزه هنری گفت: «ما به این سینما نیز حواله نمیدهیم و تا پای تعطیلی این سینما ایستادهایم.»
اما از بد روزگار دود این ماجرا داشت به چشم فیلم ارزشی «شور شیرین» می رفت و اکران این فیلم که قرار بود به سرگروهی سینما آزادی انجام شود تق و لق شده بود. تهدید هاشمی را سخنگوی شورای صنفی نمایش یعنی حبیب کاوش هم در اولین برنامه از سری جدید هفت تکرار کرد تا فردای آن شب، همه منتظر شروع طوفانی هفته جدید باشند.
تاوانی که حوزه هنری میخواست بدهد
این انتظار با یک روز تاخیر و در یکشنبه 11 تیرماه برآورده شد؛ وقتی که محسن مومنی در جمع مدیران حوزه هنری در پردیس سینما آزادی جواب شمشیر بیرون از نیام شورای صنفی را با زبان آتشین خود داد. او گفت: «آیا نمایش ندادن فیلمهای مفسدهانگیز که مورد اعتراض علمای دین و مجتهدان نماینده ولی فقیه در بلاد است، بیقانونی است؟ما آمادهایم تاوان این قانون شکنی را بدهیم.»
او در این جلسه حرفهای زیادی زد، از واگذاری و تفویض سیاستگذاریها و مسئولیتهای فرهنگی نظام به بخشهای خارج از نظام انتقاد کرد و در ادامه گفت: «بی قانونی آن جاست که فردی که خود را سخنگوی شورای صنفی نمایش مینامد، با گردن افراشته اعلام میکند که قصد داریم سینما آزادی را به تعطیلی بکشانیم! بیقانونی آن جاست که در قبال این همه جسارت و رفتار هتاکانه شورای صنفی، مسول مربوطه در بخش سینمایی ارشاد مصاحبه می کند و می گوید: ما دخالت نمیکنیم!»
خطاب این جمله مومنی، علیرضا سجاد پور مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی بود که قبلاً در خصوص تصمیم شورای صنفی برای عدم ارائه حواله فیلمها به سینماهای حوزه هنری گفته بود: «در این زمینه مداخله نمیکنیم.»
اگرچه که این عدم دخالت سازمان سینمایی تنها تا یک روز بعد از سخنان تند و تیز مومنی دوام آورد و با موضع گیری شمقدری، رییس سازمان سینمایی تمام شد، البته بعد از اینکه سخنگوی شورای صنفی نمایش اعلام کرد: «به دستور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از امروز برابر آئین نامه، ارائه خدماتمان را به سینمای حوزه هنری آغاز میکنیم. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی مذاکراتی که داشتهاند از ما خواستند به خاطر حفظ مصالح سینما، حواله اکران را برای سینماهای حوزه هنری صادر کنیم.»
در این روز بود که روابط عمومی معاونت سینمایی از قول جواد شمقدری اینگونه اعلام کرد: «به هر حال شرایط سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مانند مادر واقعی کودکی است که در مقابل مادر دروغین، حاضر است از سهم خود بگذرد تا مباد این کودک از وسط دو نیمه شود.» شمقدری در این سخنان سعی کرده بود جواب هیچ کدام از سخنان روز قبل مومنی را جا نیندازد و تمام و کمال از خجالت حوزه هنری درآید.
در همان روز هم مصاحبه ای از دکتر حسین کچویان منتشر شد که در بخشی از آن گفته بود: «وزارت ارشاد یا هر جایی که معیار تعیین می کند، در بهترین حالت «کف معیارها» را مشخص می کنند. چه حضرت امام، چه مقام معظم رهبری و علمای دیگر فرموده اند که وقتی به چیزی مجوز داده می شود و یا از صدا و سیما پخش می گردد، مفهومش این نیست که این اثر مطلوبیت کامل دارد و منطبق بر ارزش های متعالی است. بلکه این به دلایل مختلفی امکان مجوز گرفتن پیدا کرده است. یعنی تحت شرایط قانونی و حقوق و تکالیفی که وجود دارد، یک فیلمی که کار شده یک سری حداقل هایی دارد، اما مفهومش این نیست که این را باید همه ببینند و همه ملزم به پخش آن باشند. به هیچ وجه به این معنا نیست».
روسیاهی به وزارت ارشاد خواهد ماند
تصمیم وزارت ارشاد برای کوتاه آمدن از تهدیدات شورای صنفی و راه آمدن با حوزه هنری شاید آبی باشد بر آتش این اختلافات سه ماهه اما نمی توان این اتفاقات را فراموش کرد. مسئولان وزارت ارشاد باید از خود بپرسند که اتخاذ چه رویه ای از سوی آنان قشر مذهبی و متدین را اینچنین نسبت به تصمیمات این وزارت خانه بی اعتماد کرده است؟ چرا مجوزها و ممیزی های این نهاد فرهنگی چنان از چشم عموم مردم و علما افتاده است که دیگر صرف مجوز داشتن از وزارت ارشاد خیال مردم را نسبت به محتوای آن اثر هنری راحت نمی کند؟
وزارت ارشاد حوزه هنری را متهم به سنگر گرفتن پشت دلسوزی برای مذهب و در لوای آن تسویه حساب سیاسی می کند، امری که شاید بتوان شواهدی بر آن پیدا کرد اما حتی اگر این فرضیه هم ثابت شود باز چیزی از گناه وزارت ارشاد کاسته نخواهد شد. این ماجرا نباید به دعوای دو نهاد فرهنگی فروکاسته شود تا بعد در میان کارتابل ها فراموش گردد. واقعیت آن است که بی عرضگی وزارت ارشاد در برابر طیف روشنفکر سینما که دیگر ابتذال را به حد اعلا رسانده است موجب شده تا دلسوزان در برابر این ترس و کوتاهی مسئولان فرهنگی احساس خطر کنند.
چقدر موجب تاسف است که وزارت ارشاد جمهوری اسلامی به دفاع از فیلمهای جنسی و مبتذل برمی خیزد و در برابر مردم متدینی که به این روند انتقاد دارد می ایستد. این کارها اگرچه با پرچم قانون انجام می شود اما بیش از آنکه وجاهت داشته باشد ته مانده های آبروی مدیران فرهنگی واداده را در برابر مردم انقلابی ایران می برد.
اما حرف آخر آنکه چه حوزه هنری سیاسی کاری کرده باشد و چه نه، آقایان وزارت ارشاد بهتر است بجای آنکه اینطور برای اکران مبتذل ترین فیلمهای سینمای ایران یقه چاک کرده و در پاسداشت قانون سخنرانی کنند، به وظایف قانونی خود در بسط و گسترش هنر متعهد اهتمام ورزند و روال قانونی را چنان سامان دهند که این افتضاحات از آن تراوش نکند. چراکه اگر آنان در وظایف خود کوتاهی کنند فرزندان امام خمینی در انجام وظایفشان کوتاهی نخواهند کرد چرا که در وصیت نامه او خوانده اند:
«باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همة ما و همة مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول میباشند. و مردم و جوانان حزباللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند.»
و البته کیست که نداند دلباختگان حقیقی حضرت روح الله متین ترین و موجه ترین نحوه اعتراض را همیشه در پیش گرفته و میگیرند.