نویسنده: بتول التونسیه
تلخیص و ترجمه: داوود صفاپور
هنگامی‌که صفحات تاریخ را ورق می زنیم ، روزهای ماندگاری را به یاد می آوریم ؛ هنگامی که اخبار و رویدادهای جهانی مربوط به فروپاشی یکی از حکومتهای سلطنتی مورد حمایت گسترده مستکبران جهان را دنبال می کردیم که چگونه به دست ملتی مومن و با رهبری علمای ربانی و در راس آنها ، روح الله خمینی ( ره )، سرنگون گردید و همچون صاعقه ای نابودگر بر سر قدرتهای استکباری فرود آمد. ما (در تونس) اخبار روزنامه ها و رادیو را دنبال می کردیم تا اخبار مسرت بخش انقلاب اسلامی و پیروزی مستضعفان جهان را بشنویم.
تصویر آن رهبر نمونه و عالم فرزانه و پدر دلسوز و صدای آرام بخش او گوش هایمان را نوازش می داد . و نفسهای قدسی اش روحمان را به وَجد می آورد و احساس عجیبی در ما ایجاد می کرد، آیا در عالم رویا به سر می بردیم یا در عالم واقع ؟ این صحنه ها وقتی باورمان می شد که خروش و فریاد مردم را در میدانها و مشتهای گره کرده شان را که مجهز به سلاح ایمان و عشق بی منتها به این رهبر ربانی و دوست داشتنی بود ، مشاهده می کردیم.
اینجا بود که ما را شور و حماسه فرا می گرفت و آرزو داشتیم که ای کاش ما نیز همراه شما ( مردم ایران) بودیم و در کنار شما با تانکها مقابله می کردیم ؛ ما از اعماق دل هایمان به شجاعت و فداکاری و ایثار مردم به خاطر دین و میهنشان ، غبطه می خوردیم. ما موفقیتها و دستاوردهای انقلاب اسلامی را دنبال می کردیم که با فرار شاه ملعون و سرنگونی مزدوران رژیمش به دست علما و مومنین مبارز ، رقم خورد و لانه های جاسوسی شان اشغال شد و هیبت آمریکای مستکبر در هم شکست و رژیم به رهبری محبوب مستضعفان ، سید و سرورم ، روح الله خمینی ، در زیر قدم های مردم ایران ، لگد مال شد .
در آن روزهای به یاد ماندنی و فضای سرشار از ایمان و در زیر سایه پرچمهای عاشورای حسینی(ع) ، عاشق خمینی بنیانگذار انقلاب شدیم و چهره او را در خاطرمان ترسیم کردیم و در حیاط مدارسمان عکسهای آن امام عظیم الشان را بر افراشتیم و ندای لبیک یا خمینی را با صدای ضعیف خود تکرار کردیم. ما با انقلاب و امدادهای غیبی آن ، بزرگ شدیم و نور آن سر تا پایمان را فرا گرفت. ما با نسل انقلاب همراه شدیم و اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی را پاس داشتیم و در سالیان جنگ تحمیلی و محاصره اقتصادی و نبرد رسانه ای سازمان یافته استکبار برای بدنام کردن انقلاب در کنار مردم ایران ماندیم.
اما در این میان ، برخی که آنها را ثابت قدم و تزلزل ناپذیر می پنداشتیم به عقب برگشتند و عوض شدند و به بوق فتنه و صدای دشمن تبدیل شدند و در حقانیت انقلا ب اسلامی تردید کردند. انقلاب اسلامی علی‌رغم سالهای سخت و طاقت فرسایی که مستکبران با رسانه ها و ارتش خود و با شایعه سازی ، ایجاد کرده بودند ، با رهنمودهای رهبر الهی خود و با اراده مردم ایران ، توانست همه آن موانع را پشت سر بگذارد و اکنون ملتهای با ایمان جهان اسلام ، دستاوردهای انقلاب ایران را دنبال می کنند و هر روز دوستدارانی بدان می پیوندند و پرچمی برای انقلاب در وجدان آزادگان به اهتزاز در می آید.
آنچه بر شور و بیداری ملتها افزود ، طلوع مقاومت اسلامی در کشور عزیزمان(تونس) بود که از برکات آن رهبر عظیم و آموزگار بزرگ (امام خمینی) و حمایت او از قدس شریف و انتفاضه مردم فلسطین و پایه گذاری مقاومت اسلامی بود. امام خمینی(ره) ازمیان ما رفت و به ملکوت اعلی پیوست و با فراقش قلبهای ما را مالامال از اندوهی وصف ناپذیر نمود . مومنان و عاشقان آن امام در این مصیبت بزرگ ، بی هوش بر زمین می افتادند و این صحنه عظیم ، بیانگر اوج ارتباط الهی و خالصانه بین مردم و رهبر خود بود. بسیار شگفت انگیز و آرمانی است که چنین مردی ، ملتی بسازد که در عشق بی منتهای او ذوب شوند و این رازی‌است که حقیقت آن‌راکسی جز خداوند متعال و دوستداران واقعی انقلاب و رهبر آن ، نمی داند .
پس از رحلت امام خمینی ( ره ) ، مرحله تازه ای از انقلاب که دوره سازندگی بود ، به رهبری یار وفادار امام و سلاله پیامبر (ص) و ولی امر مسلمین ، حضرت امام خامنه ای ( دام ظله ) آغاز گردید. این مرحله از انقلاب ، مرحله گسترش مدارس و مراکز آموزشی و دانشگاهها بود و جوانان انقلاب به تحصیل دانش پرداختند و سکاندار علم شدند ؛ لذا با همت مردم مبارز ایران ، پیشرفتهای کم نظیری در همه عرصه ها صورت پذیرفت ؛ مردم ایران با قدرت تفکر و اندیشه و اراده پولادین خود ، به جهان نشان دادند که آماده رقابت هستند.
علی رغم توطئه های شیطان بزرگ آمریکا و همپیمانش اسرائیل و به طور کلی غرب ، مردم ایران همچنان در میدان رقابت استوار ماندند و همان‌گونه شد که شاعر تونسی ابوالقاسم شابی می گوید :
" إذا الشعب یوما اراد الحیاه
فلا بد إن یستجیب القدر "
ترجمه شعر: " هر گاه ملتی به‌راستی خواهان حیات باشد تقدیر نیز چاره ای ندارد جز اینکه در مقابل خواسته آنها تسلیم شود. "
اینک سایر ملتهای منطقه نیز با شعار "الشعب یرید ..."
بر ضد ظلم و استبداد به پا خاسته اند و نسل انقلابی ، راه خود را برای آزادی و عزت و کرامت خود ، دنبال می کند و جان خود را برای دین و میهن فدا می کند. بی شک ، این یک بیداری اسلامی عظیم و باشکوه است و آثار آن در آینده و با ساختن کشوری رها یافته از بند استبداد و استکبار ، تحقق خواهد یافت.
علی رغم تلاشهای دشمنان برای دور زدن انقلابهای عربی و کشاندن آنها به سمت و سوی جنگ و درگیری فرقه ای و قبیله ای و بر افروختن آشوب بین مردم ، الطاف الهی یار و همراه انقلابها شد. امید و عشق این ملتها به برپایی عدالت وآزادی ، سوپاپ اطمینان و قطب نمایی است که با رهبری علمای راستینشان ، به عزت و سرافرازی و پیروزی بزرگ آنان خواهد انجامید. در این میان می توان گفت روح بیداری اسلامی معاصر ، امتداد طبیعی اهداف انقلاب اسلامی ایران است که با افزایش آگاهی امت اسلامی ، با کسانی که قصد بازگرداندن مجدد استبداد و مقابله با منافع مردم را دارند ، مقابله می کند .
با گذشت زمان ، شمار مردمان مقاوم افزایش می یابد و مفهوم حاکمیت ملی تثبیت می شود و مزدوران و جیره خواران رسوا می شوند و بساطشان برچیده خواهد شد. آن‌گاه نهادهایی که به نفع طرح و برنامه ملی گام بر خواهند داشت به دست جوانان انقلابی که ستون فقرات تغییر هستند پایه گذاری می شوند.
در این میان ، جمهوری اسلامی ایران نقش بسزایی را در سایه رهنمودهای رهبر انقلاب ، در حمایت از این انقلابها ، ایفا می کند. رهبر انقلاب در سخنرانی های متعدد خود ملتها را به وحدت و بیداری فراخواندند و خواستار پایه گذاری حکومتی شدند که اهداف و خواسته های مردم را با ایجاد زندگی همراه با عزت ، در پرتو یک نظام اسلامی متعادل و دور از افراط و تحجر محقق سازد.
در این راستا کنفرانسهای متعددی با عناوین مختلف به منظور کمک به بیداری اسلامی در ایران برگزار گردید مانند "اجلاس جوانان و بیداری اسلامی" که نقش جوانان انقلابی را در حفظ و استمرار انقلاب خود و اهمیت پیروی از خط مشی واحد را منعکس می کند.
در پایان باید گفت: یک رابطه تأثیر و تأثر متقابل بین انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی وجود دارد که در توقعات متقابل و همکاری های مشترک به منظور کمک به طرح بزرگ اجتماعی امت واحده اسلامی جلوه گر می شود.