محمد فرازمند/ مدير كل خليج فارس وزارت خارجه
بدون مقدمه به سراغ تحولات يكي- دو ماه اخير در عراق ميروم كه پيوسته صحنه آزموني براي سياست خارجي دولت يازدهم بوده و دولت آقاي روحاني نيز مفاهيم جديدي را در رويكرد خود نسبت به سياست خارجي مطرح كرد. از اين رو نكاتي كه بيان ميشود ناظر به اين معناست كه سياست خارجي دولت يازدهم تا چه حد توانسته مفاهيمي را در چالش عراق مطرح كند كه به آن پايبند باشد و در عين حال چقدر موفق بوده كه آن را پيش ببرد.
از يك سال گذشته سه مفهوم كليدي در رويكرد سياست خارجي دولت يازدهم مطرح شده است:
1- طرح جهان عاري از خشونت و افراطگري كه در مجمع عمومي سازمان ملل مطرح شد.
2- رويكرد تعاملي در سياست خارجي مفهوم دومي بوده كه مطرح شده است.
3- اعتقاد به ديپلماسي برد- برد؛ بازي برد- برد را به كار نميبرم، زيرا دكتر روحاني يا دكتر ظريف معتقدند كه بازي برد-برد تاكتيك نيست، بلكه يك راهبرد است.
در سال گذشته آقاي روحاني طرح جهان عاري از خشونت و افراطگري را در مجمع عمومي سازمان ملل عنوان كرد كه اين نشاندهنده رصد كردن چالشهاي بينالمللي و موفق بودن جمهوري اسلامي ايران است. در حال حاضر بزرگترين چالش بينالمللي، تروريسم در منطقه خاورميانه و منشا آن عراق و سوريه است. به جرات ميتوان گفت كشوري در دنيا نيست كه خود را مصون از تبعات و نتايج تروريسم در خاورميانه ببيند. مطرح كردن طرح جهان عاري از خشونت و افراطگرايي در يك سال قبل نشان ميدهد، اين دولت در رصد كردن چالشهاي بينالمللي موفق بوده و توانسته اين چالش را از يك سال قبل در سطح بينالمللي مانيتور و به دنيا گوشزد كند. اگر بخواهيم تحولات دو سه ماه گذشته در عراق را دنبال كنيم، اين گونه است كه در ارديبهشت امسال انتخابات برگزار شد.
اين انتخابات در مقياس بينالمللي شفاف و تحت نظارت بينالمللي انجام شد. مشاركت در اين انتخابات نسبت به ديگر مشاركتها در خاورميانه مشاركت خوبي بود و بيش از 60 درصد مردم عراق در اين انتخابات شركت كردند. اما هميشه انتخابات از 2003 به بعد به سرعت منجر به تشكيل دولت نشده است. در انتخابات سال 2010، چانهزنيها براي تشكيل دولت، 9 ماه به طول انجاميد. گمانهزنيها حاكي از اين بود كه در انتخابات 2014 هم بايد منتظر چانهزنيهاي طولاني باشيم. اين در حالي است كه تقريبا آقاي مالكي پيروز انتخابات بود اما نخبگان عراقي بر سر تمديد نخست وزيري مالكي مشكل داشتند. در نيمه خردادماه چالش ديگري به وقوع پيوست؛
موصل سقوط كرد و به دنبال آن چهار استان بزرگ عراق شامل استانهاي سني نشين و با جمعيتهاي محدودي از قوميتهاي ديگر عراق دچار چالش امنيتي شدند. در عراق يك چالش سياسي و يك چالش امنيتي وجود داشت. در دوران سياسي و بر اساس نتايج انتخابات فهرست قانون يعني فهرست آقاي مالكي، 103 كرسي را به دست آورد و برنده بلامنازع انتخابات بود. اما آقاي مالكي از سوي نخبگان عراقي به عنوان يك بنبست براي تشكيل دولت معرفي ميشد. ائتلاف فعلي شيعيان 181 كرسي يعني بيش از 60 درصد كرسيهاي پارلمان را به خودش اختصاص داده و به لحاظ قانوني قادر بود بدون مشورت يا مشاركت با ديگر مولفههاي سياسي دولت را تشكيل دهد. براي تشكيل دولت، به نصف به اضافه يك پارلمان نياز است.
اما جمهوري اسلامي ايران چه رويكردي در قبال انتخابات و مساله يا روند سياسي عراق انتخاب كرد؟ جمهوري اسلامي ايران به جاي فرع، اصولي را در عبور از بحران سياسي مطرح كرد و آن تاكيد بر فصل الخطاب بودن قانون اساسي عراق بود. اين مساله يكي از مولفههاي سياست خارجي ايران در انتخابات بود. از سوي ديگر جمهوري اسلامي ايران تاكيد داشت كه به نتايج انتخابات عراق احترام گذاشته و از آن عبور نشود. در عين حال كه بايد جايگاه و احترام مرجعيت به عنوان پشتوانه روند سياسي عراق، حفظ شود. همين طور تاكيد بر اينكه دولت فراگير و نه دولت اكثريت ميتواند پاسخ چالش سياسي عراق باشد، زيرا دو نظريه در اين باره در عراق مطرح است؛ اينكه آيا دولت فراگير ميتواند پاسخ نيازهاي سياسي عراق باشد يا دولت اكثريت؟
اگر دولت اكثريت بخواهد تشكيل شود، بنابراين ائتلاف ملي شيعيان با 181 كرسي ميتواند دولت اكثريت را در عراق تشكيل دهد. ولي تاكيد جمهوري اسلامي ايران بر اين است كه به جاي دولت اكثريت بايد دولت فراگير با مشاركت همه مولفههاي سياسي عراق شكل بگيرد. بر حسب رايزنيهايي كه بين مولفههاي سياسي عراق در جريان بود، ائتلاف شيعيان به گزينه ديگري غير از مالكي رسيد و آقاي العبادي به عنوان گزينه نخستوزيري از طرف رييسجمهور عراق براي تشكيل كابينه معرفي شد. در اين باره جمهوري اسلامي ايران به اين نتيجه رسيد كه اين گزينه ميتواند ضمن اينكه در داخل عراق اجماع ايجاد كند، در سطح بينالمللي هم حمايتهاي خوبي جلب كند.
همان طور كه بعد از اينكه العبادي به عنوان نخست وزير معرفي شد، جامعه بينالمللي از اين انتخاب حمايت كرد. برخي كشورهاي عربي كه در برقراري رابطه با عراق از سال 2003 به بعد ترديد داشتند، حمايت گرمي از روي كار آمدن العبادي داشتند. ميتوان ادعا كرد كه آقاي العبادي و عبور از آقاي مالكي يك گزينه برد- برد در عراق بود كه مورد حمايت ايران قرار گرفت كه آن هم به اين دليل كه به جاي فرع بر اصول تكيه شد. در بحران امنيتي عراق، نكاتي مطرح ميشود و همينطور مفاهيم جديدي را كه دولت يازدهم در سياست خارجي مطرح كرده است، مورد بررسي قرار ميگيرد كه آيا در بحران امنيتي عراق هم توانستهايم بر مبناي اين مفاهيم عمل كنيم يا خير؟ همان طور كه گفته شد، مفهوم اولي كه توسط دولت مطرح شد.
جهان عاري از خشونت و افراط گرايي بود كه يك سال پس از طرح مساله شاهديم بزرگترين و مهمترين چالش بينالمللي كه مساله افراط گرايي و خشونت و تروريسم در عراق بوده كه باز نشان ميدهد دولت يازدهم در رصد كردن تحولات موفق عمل كرده است. رويكرد جمهوري اسلامي ايران از ابتداي بحران امنيتي، ثابت و بر اساس اصول مورد پذيرش جامعه بينالمللي استوار بود. برخي كشورهاي منطقه گمان ميكردند بحران امنيتي، سقوط موصل و ظهور داعش فرصتي براي اعمال نظر، دستكاري در ساختار سياسي و تغيير وضعيت روندهاي سياسي در عراق است.
بحران امنيتي و خطر داعش را جدي نگرفتند و حمايت و اجراي مسووليت بينالمللي خود را به رفتن آقاي مالكي موكول كردند. مالكي طبق پروسه دموكراتيك نخست وزير شده بود و طبق يك روند و پروسه شفاف دموكراتيك جاي خودش را به فرد ديگري داد. اما نتيجه تعلل جامعه بينالمللي اين شد كه تروريسم در عراق داراي سرزمين شود و از اين سرزميني كه كسب كرده، امنيت را به خطر بيندازد. غرب تا زمان حمله نكردن داعش به مرزهاي كردستان در برخورد با تروريسم تعلل كرد.
از زمان سقوط سنجار شاهديم كه به تدريج غرب احساس ميكند، خطر جدي متوجه آنهاست و نه تنها عراق و منطقه بلكه كل كشورهاي دنيا را مورد تهديد قرار ميدهد. روشن است كه از ابتداي بحران امنيتي، جمهوري اسلامي ايران به هيچوجه كمكهاي خود را به كشور همسايه موكول به روند سياسي نكرد و از روز اول بحران آنچه كه در توان داشت و بر اساس خواست دولت مركزي، و نيروهاي سياسي در اختيار عراقيها قرار داد. در نتيجه عملكرد مدبرانه است كه ميتوان گفت امروز دوستي جمهوري اسلامي ايران با عراق، قويتر و مستحكمتر از دو ماه قبل است. به دليل اينكه فرصتطلبي در سياست خارجي ايران نسبت به عراق جايي نداشته است. هر دو پروسه يعني سياسي و امنيتي را همزمان با هم پيش برد. امروز سنيها شايد بيش از كردها و شيعيان عراق خواستار ادامه كمكهاي ايران در هر دو عرصه امنيتي و سياسي هستند. در كردستان عراق برخي از كشورهاي منطقه دچار توهم شدند و گمان كردند كه زمان آن فرا رسيده است كه ساختار سياسي عراق كه بعد از 2003 شكل گرفته بود را متحول كنند.
نسبت به حاكميت ملي عراق نظرات ديگري مطرح شد. عراق تا مرز تجزيه در توهمات برخي كشورهاي همسايه پيش رفت. كردها احساس ميكردند كه شرايط عراق و بحران امنيتي فرصتي را به وجود آورده است كه برخي خواستههاي سياسي خود را جامه عمل بپوشانند. اما وقتي كه كردستان مورد هجوم قرار گرفت، به تعبير خود آقاي بارزاني، جمهوري اسلامي ايران نخستين كشوري بود كه به كمك كردها شتافت. بحران عراق مهمترين و بزرگترين بحران جامعه بينالمللي و عرصه ديپلماسي براي به آزمون گذاشتن رويكرد جديد سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بود. جمهوري اسلامي ايراني در هر دو عرصه امنيتي و سياسي ثابت كرد كه بر اساس رويكردش ميتواند در طرف مشروع بحران قرار گيرد.
عملكرد جمهوري اسلامي ايران در بحران عراق، بدون شك مسوولانهترين عملكرد در مقايسه با كشورهايي بوده است كه در حال حاضر درگير بحران عراق هستند. عملكرد مسوولانه باعث شده كه دوستيهاي جمهوري اسلامي ايران با تمام مولفههاي سياسي عراق روبه گسترش و تحكيم باشد. سفر آقاي ظريف به عراق، سفر بسيار موفقي بود. با بيش از 40 شخصيت سياسي عراق از تمام گروهها، از اهل سنت، كردها و شيعيان ملاقات شد و فصل مشترك همه ملاقاتها، تشكر و قدرداني از موضع و كمكهاي جمهوري اسلامي ايران به عراق در سطح امنيتي و سياسي بوده است.
نتيجه رويكرد عاقلانه جمهوري اسلامي ايران به عراق در چارچوب مفاهيم جديدي كه ارايه شد اين است كه ايران ميتواند در گفتوگو با اروپاييها از موضع انتقادي در مورد عراق صحبت كند و تعلل غربيها در پرونده عراق و اجازه دادن به شكلگيري بزرگترين خطر تروريستي دنيا را به چالش بكشد.