(روزنامه اطلاعات - 1394/06/22 - شماره 26252 - صفحه 12)
سرويس خارجي: کردها در خاورميانه به طور عمده در چهار کشور ترکيه، ايران، عراق و سوريه حضور دارند که با توجه به شرايط موجود در اين کشورها هر يک راهي را براي تعامل با ديگر هموطنانشان برگزيدهاند؛ در اين بين کردهاي عراق با توجه به ديکتاتوري محض در دوران صدام و بيش از يک دهه ناآرامي و جنگ پس از برکناري ديکتاتور، به سمت ايجاد نوعي حکومت خودگردان در شمال عراق رفتهاند که به نظر ميرسد با درنظر گرفتن شرايط ويژه اين کشور، تا حدود زيادي نمونهاي موفق بوده است.
کردهاي عراق اکنون منطقهاي خودمختار با دولت، پارلمان، قانون اساسي، ارتش و دستگاه قضايي خود را دارند. آنها در يک دهه گذشته در شرايطي که عراق در آتش جنگ ميسوخت با برقراري روابط مناسب با همسايگان خود به ويژه ايران و ترکيه توانستهاند به رشد اقتصادي قابل توجهي دست يابند که اين مهم را بايد مرهون مديريت بحرانهاي موجود با همسايگان توسط دولت اقليم کردستان دانست، گرچه آنها در برخي پروندهها به ويژه چگونگي تقسيم قدرت در داخل و تعامل با دولت مرکزي بغداد هنوز با مشکلات جدي مواجه هستند.
در همين رابطه،ناظم دباغ، نماينده اقليم کردستان عراق در ايران در گفتوگو با ايسنا به بررسي چالشهاي موجود در روابط اقليم با دولت مرکزي بغداد، جنگ با داعش، چگونگي کنترل بحرانها توسط اقليم و مناسبات اقليم کردستان با ايران و ترکيه پرداخته است.
ايران و اقليم کردستان دو همپيمان منطقهاي
وي کردها و ايرانيها را دو ملت جدا از هم نميداند و معتقد است که تشابهات فرهنگي و تاريخ مشترک باعث شده کردهاي عراق همواره ايرانيها را بخشي از خود بدانند. دباغ ميگويد،اکنون هزاران نيروي کار متخصص ايراني در اقليم کردستان حضور دارند و در حال کمک به پيشرفت و ترقي اقليم کردستان هستند، ما در اقليم، ايرانيها را از خود ميدانيم، از نظر کردها شهروندان ايراني در اقليم کردستان از اتباع ديگر کشورها جدا هستند. ما شهروندان ديگر کشورها را خارجي ميناميم اما به ايرانيها ميگوييم ايراني، همانطور که ميگوييم اربيلي، دهوکي و سليمانيهاي (استانهاي اقليم کردستان). وقتي به کردستان ميرويد خيلي اوقات احساس ميکنيد که در ايران هستيد و اين به دليل تشابه فرهنگي زياد دو طرف است.اين نزديکي تاريخي و فرهنگي اما باعث نميشود تا از برخي اقدامات گروهکهاي مخالف عليه منافع ايران از طريق خاک اقليم کردستان عراق غافل شد و سئوالي در اين باره نپرسيد.
دباغ در اين باره ميگويد: من نماينده رسمي اقليم کردستان عراق در ايران هستم. عملکرد اقليم در اين باره به قدري مناسب و درست بوده که هيچ اخطار رسمي يا گلايهاي از سوي مسئولان رسمي ايران به خاطر کوتاهي در باره تحرکات اخير اين گروهها از طريق خاک اقليم کردستان، دريافت نکردهايم. اگر گروههاي کُرد مخالف دولت ايران در اقليم حضور دارند ما با ايران در اين رابطه هماهنگي امنيتي لازم را داريم. ما براي اينکه با همسايگان خود به مشکل برنخوريم براي اينگونه مشکلات راهحلهايي يافتهايم.
وي ادامه ميدهد: همين همکاريهاي امنيتي ميان دو طرف باعث شده که اگر اتفاقي هم در مرزها بيفتد ايران همانند ترکيه دست به بمباران مناطق مرزي اقليم نزند و به جاي اين کار بيهوده از راههاي کارآمد ديگر به حل مشکل بپردازد. برخي مسائل پيش ميآيد و انتظار نداريم بشود به شکل صد درصد مانع رخ دادن چنين اتفاقاتي شويم ولي اگر براي شروع جنگ به دنبال بهانه نباشيم (همانگونه که در مورد ترکيه و پکک شاهد آن بوديم) اين مسائل با توافق، سريعاً قابل حل است و تاکنون نيز اين مسائل را حل کردهايم. به نظرم در آينده نيز چنين مواردي را حل خواهيم کرد چراکه دو طرف نيت ندارند امنيت منطقه را خدشهدار کنند.
خوشبختانه به دليل عزم و جديتي که بين مسئولان دو طرف وجود دارد اصرار داريم با مذاکره، امنيت و ثبات منطقه را حفظ کنيم. ما براي ايران اهميت خود را داريم و اهميت ايران هم براي اقليم بر کسي پوشيده نيست. دشمنان ايران و دشمنان اقليم در پارهاي موارد منافع مشترک دارند و به دنبال ايجاد ناامني هستند ولي خوشبختانه ما تاکنون توانستهايم مانع تحقق اهداف آنها شويم. گروههاي مذکور نيز حسننيت خود را نشان دادهاند و همه فعلا به توافقهاي موجود ميان ما و ايران پايبند هستند.
اعضاي برخي از گروهکهاي کُرد ضد انقلاب اکنون در اقليم کردستان عراق حضور دارند و حتي به انجام برخي فعاليتها ميپردازند؛ ناظم دباغ ميگويد: اين مسئله با اطلاع دولت ايران است و بر اساس توافقهاي موجود اين گروهها حق فعاليت عليه منافع ايران را ندارند . او درباره گزارشهاي اخير مبني بر مسلح شدن برخي از گروهکهاي کُرد و رفتن به جبهههاي اقليم براي جنگ با داعش گفت: حتي اينکه برخي گروههايي که سابقه مخالفت با ايران را داشتهاند سلاح برداشته و به جنگ با داعش رفتهاند مخالف با توافقاتمان با تهران نبوده است. هر مورد اينچنيني که پيش آمده ما و ايران براي آنها راهحل يافتهايم.
چه کسي باور ميکند به خاطر اسرائيل رابطه با همپيمانان خود را قرباني کنيم؟
شايعات رسانهاي درباره فعاليتهاي سياسي امنيتي رژيم صهيونيستي و ميزان صحت گزارشها درباره روابط اقليم با اين رژيم نيز يکي ديگر از سوالات از نماينده اقليم کردستان در ايران بود و او با رد اين ادعاها تاکيد کرد که تاکنون هيچ دليل و يا سند رسمي در اين باره به اقليم کردستان داده نشده است. دباغ گفت: برخيها به دنبال ايجاد اختلاف عميق ميان ما با ايران هستند و با مطرح کردن چنين مسائلي در پي اهداف خود ميروند اما ما به عنوان نماينده اقليم در ايران تاکنون يک بار هم چنين مطلبي را از زبان مسئولان در جلسات رسمي نشنيدهايم و اين مسائل تنها در برخي خبرگزاريها مطرح ميشود.
روابط ما با اسرائيل در چارچوب قانون اساسي عراق است، آيا کسي ميتواند باور کند که کردها به دنبال ايجاد مشکل با جهان عرب و ايران باشند آن هم به خاطر اسرائيل؟! گرچه برخي کشورهاي عربي و اسلامي اکنون با اسرائيل رابطه دارند و آن هم به شکل رسمي و در حد سفارتخانه مانند مصر، اردن يا قطر که نمايندگي اسرائيل را در خود جاي داده. ما هم مسلمان هستيم و هم عراقي، اگر عراق يک روزي به سمت برقراري رابطه با اسرائيل باشد ما نيز در آن شرايط حرف خود را خواهيم زد اما مادامي که دو طرف رابطهاي نداشته باشند هيچگاه در اقليم نيز شاهد چنين چيزي نخواهيد بود.
وي ميافزايد: ايران در اقليم دو کنسولگري دارد و شمار زيادي از کارکنان دولتي و امنيتي تهران در اقليم رفت و آمد ميکنند. اگر ما با اسرائيل رابطهاي داشتيم حتما آنها مطلع ميشدند و به ما هم گوشزد ميکردند اما تاکنون چنين اتفاقي نيفتاده است.وي برخي اشخاص را عامل ايجاد چنين سوءظنهايي دانست و گفت که يقيناً اين افراد راه اشتباهي در پيش گرفتهاند.
استقلال کردستان، آرزو يا واقعيت
ناظم دباغ درباره مسئله حساس "استقلال کردها" که براي همسايگان اقليم به ويژه ايران و ترکيه يک مساله امنيتي مهم تلقي ميشود نيز گفت: مساله استقلال کردها و داشتن کشور مستقل نه تنها در ميان رهبران کُرد مطرح است بلکه خواسته قلبي همه کردها در همه جاي جهان است اما مساله "آرزوي استقلال" با "اعلام استقلال" کاملا از هم جدا هستند.
اعلام استقلال نياز به شرايط خاص خود دارد و به نظر من اين شرايط اکنون فراهم نيست. ما به عنوان اقليم خواهان اين هستيم که در چارچوب قانون اساسي کشور عراق به حقوق کامل خود برسيم نه اينکه يک روز بودجه ما را قطع کنند، يک روز داعش را براي ما به وجود بياورند و يک روز حمله نظامي به ما بشود؛ وقتي چنين مسائلي پيش ميآيد ما نيز بهتر ميبينيم که در شرايط فعلي نه به طور کامل اما از استقلال بيشتري برخوردار باشيم.
اختلاف با دولت مرکزي و مساله نفت
وي درباره اختلافات دولت اقليم با دولت فدرال عراق نيز گفت: در گذشته قطع بودجه اقليم از سوي دولت بغداد کردها را به سوي فروش نفت سوق داد صرفنظر از اينکه اين مساله قانوني باشد يا خير، چارهاي ديگر نبود. دولت بغداد اگر کردها را قبول داشته باشد و به وحدت کشور ايمان داشته باشد بايد حاضر به امتياز دادن باشد. ما نفت خود را ميفروشيم و توافق کرديم که از ابتداي سال جاري ميلادي براي اين کار با هماهنگي دولت مرکزي وارد عمل شويم و دولت مرکزي نيز پول نفت فروخته شده را به ما بدهد اما با اينکه ما نفت را در چارچوب توافق با دولت عراق صادر کرديم، بغداد از دادن پول آن خودداري کرد. اين مشکل قابل حل است. ماهانه 800 ميليون دلار نفت ميفروشيم و پول آن به خزانه دولت مرکزي واريز ميشود اما هيچگاه بيشتر از 400 ميليون دلار در ماه دريافت نکرديم.
دباغ افزود: پيشمرگهها يکي از نيروهاي مهمي هستند که عليه داعش ميجنگند و اکنون از اقليم به عنوان بخشي از خاک عراق با اقتدار حفاظت ميکنند، گرچه پيشتر در تمام خاک عراق ميجنگيدند و پيشمرگهها بارها در بصره، کربلا، نجف، بغداد و ديگر مناطق عراق جنگيدهاند.
دولت مرکزي ميتواند از توان بالاي پيشمرگهها استفاده کند، چرا مالکي (نخست وزير پيشين عراق) از پيشمرگهها براي حمايت از موصل استفاده نکرد؟ اينها اختلافهايي است که بايد حل شود. دولت بغداد ميتوانست بيشتر به کردها نزديک شود و در آينده هم اين امکان را دارد.
اگر کردها به عنوان يک نيروي تاثيرگذار وحدت در عراق را حفظ نکنند هيچ قدرتي در جهان قادر به اين کار نخواهد بود و بازميگرديم به درگيريهاي گذشته که اميدواريم به آن دوران بازنگرديم. اگر اختلافات سياسي و مذهبي در عراق نبود و از همه ظرفيتهاي کشور و گروههاي موجود استفاده ميشد هيچگاه کشور در اين شرايط نبود و داعش به اينجا نميرسيد.
رئيس دفتر نمايندگي اقليم کردستان در ايران ادامه داد،اختلافات ما با دولت مرکزي بر سر اجراي قانون اساسي است. ما اکنون مناطق مورد مناقشه را عملاً با نيروهاي نظامي از دست داعش آزاد کردهايم. اگر پيشمرگهها نبودند همين مناطق هم الان در کنترل داعش بود؛ حال فقط اين مساله باقي مانده که مساله مناطق مورد مناقشه در قالب قانون اساسي درآيد.
پيشمرگهها در طول جبههاي به طول 1050 کيلومتر در حال جنگ با داعش هستند که براي حفاظت از خاک کشور عراق است. اما وزارت دفاع و دولت بغداد براي پيشمرگهها چهکار کردهاند؟ آيا بايد پيشمرگهها منتظر کمکهاي خارجي باشند؟ دولت فدرال عراق بايد صادق باشد و نبايد با بهانه بحران و جنگ حل اختلافات را به تاخير بيندازد. حل اختلافات خود باعث پيروزي بر داعش خواهد شد؛ بايد دلايل به وجود آمدن داعش را از بين ببريم .
کردها در جنگ با داعش متحدند
ناظم دباغ در بخش ديگري از سخنان خود هرگونه دودستگي ميان کردها در رويارويي با داعش را نفي ميکند و ميگويد: تمام کردها اعم از پيشمرگههاي اقليم، پکک و کردهاي سوريه در جنگ با داعش متعهد هستند و اين اتحاد در بيش از 1050 کيلومتر جبهه جنگ با داعش وجود دارد. شايد اختلافاتي باشد اما اين اختلافات بر سر مسائل جزئي و تاکتيکهاي نظامي است. کردها در اين باره اختلاف اساسي ندارند.
اگر اختلافات ما عميق و اساسي باشد اکنون داعش بايد در اربيل و سليمانيه ميبود. برخي تحليلها و تفسيرهايي که بعد از سقوط سنجار منتشر شد تا حدود زيادي غيرواقعي است.
در سنجار يک تراژدي رخ داد، بايد اين کار جبران شود و کميتهاي براي تحقيق در اين باره تشکيل شد، با توجه به بافت مذهبي و قومي سنجار که ساکنان آن را ايزديها تشکيل ميدهند دشمنان کُرد ميخواهند ميان ما و ايزديها اختلاف بيندازند و آنها را از مسلمانان و کردها جدا کنند و از اين مساله سوءاستفاده کنند تا قدرت خود را بگسترانند. برنامههايي براي آزادي سنجار وجود دارد و طرح آن از لحاظ نظامي در دست بررسي است که آيا عمليات نهايي پيش از آزادي موصل انجام شود يا پس از آن .
حملات ترکيه به پ.ک.ک و موضع اقليم
به عنوان سوال آخر موضوع تحرکات ترکيه در مناطق کردنشين شمال سوريه پرسيده شد که نماينده اقليم در پاسخ گفت: هر کشوري بايد قوانين ديگر کشورها را رعايت کند. ايجاد چنين منطقهاي برميگردد به قوانين بينالمللي که آيا اجازه چنين کاري را ميدهند يا نه. اگر چنين چيزي به جلوگيري از خونريزي و کشتار غيرنظاميان بينجامد قابل قبول است اما اين تنها به دست ترکيه نيست بلکه مجامع بينالمللي بايد در اين باره تصميمگيري کنند و تا حدودي نيز برميگردد به مسائل داخلي سوريه.
اردوغان تحليلهاي اشتباهي درباره سوريه دارد، در آغاز جنگ سوريه، آنکارا و ديگر همپيمانان آن از جمله قطر، عربستان و کشورهاي غربي ميگفتند دولت سوريه ظرف 30 روز سقوط ميکند اما اکنون بيش از چهار سال است که جنگ ادامه دارد و اکنون همه به اين نتيجه رسيدهاند که مشکل بايد از راه سياسي حل شود. حقيقت اين است که شکست اردوغان در انتخابات و شکستهاي داعش در مقابل کردها، اردوغان را به سمت يک سري تفکرات و برنامههاي جديد سوق داد که بايد مشخص شود آيا براي مقابله با کردهاست يا داعش. طرح اردوغان هرچه باشد ما به عنوان اقليم کردستان با هرگونه دخالت در امور ديگر کشورها مخالف هستيم اما بايد بگويم از هر تلاشي براي حمايت از کردها استقبال ميکنيم.
ش.د9402687