تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۰  ، 
شناسه خبر : ۲۸۹۶۴۳
محمد ايراني در گفت‌وگو با آرمان:
اشاره: پس از مسأله اوكراين، روس‌ها با ورود جدي خود به سوريه يك پيام مهم و فرامنطقه‌اي براي همه بازيگران بين‌المللي در منطقه دارند و آن هم اين است که پوتين همواره يك كنشگر باقي خواهد ماند و هيچ شرايطي نمي‌تواند به انزواي پوتين بينجامد. روس‌ها و ايران در سوريه يك مسأله بزرگ را براي همه طرف‌هاي درگير در اين كشور و ائتلاف ضد تروريستي غرب روشن ساختند و آن هم اين است که خروج از بحران تروريسم تنها و تنها با مشاركت همه كشورهاي صاحب قدرت جهاني و منطقه‌اي در اين كشور درگير جنگ امكان‌پذير خواهد بود. همه آزمون‌هاي تكرار نشده در اين كشور با مشاركت رسمي‌ ايران با غرب و همچنين حضور جدي روسيه در آن به تجربه گذاشته خواهد شد تا در نتيجه آن به رهايي سوريه از چالش تروريسم منتهي شود. برخي از تحليلگران منطقه‌اي افق بسيار روشني در صورت همكاري همه كشورهاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي براي سوريه مي‌بينند و معتقدند برون‌رفت سوريه از بحران كنوني تنها و تنها با نقش‌آفريني همه كشورهاي صاحب قدرت امكان‌پذير خواهد بود. همه آنچه در ادامه مي‌خوانيد گفت‌وگوي «آرمان» با محمد ايراني تحليلگر مسائل خاورميانه و سفير سابق ايران در اردن و لبنان پيرامون اهداف روس‌ها در سوريه و منطقه، علت دعوت غرب براي مذاكراه با ايران درباره بحران سوريه و راهكار بحران سوريه برای برون‌رفت از مسأله ترويسم است.
پایگاه بصیرت / احسان اسقايي

(روزنامه آرمان – 1394/08/09 - شماره 2890 – صفحه 6)

* روس‌ها چه اهدافي از ورود به سوريه و مبازره با گروه‌هاي تكفيري دنبال مي‌كنند؟

** روس‌ها اهداف مختلفي از ورود به سوريه را در نظر دارند؛ نخستين هدفي كه روس‌ها از ورود به سوريه دنبال مي‌كردند به خاطر شرايطي بود كه روس‌ها در آن قرار داشتند، احساس روسيه به برتري نظامي‌ خود در منطقه و اينكه بايد هژموني خود را به جامعه بين‌الملل بشناساند. در واقع پس از رويدادهاي حوزه آبخازيا و اوكراين اين سومين اقدام روسيه است كه به صورت نظامي ‌پس از جنگ سرد صورت مي‌گيرد و با افزايش پايگاه‌هاي خود در لاذقيه و آوردن سلاح‌هاي پيشرفته به سوريه روس‌ها به دنبال اين هستند كه هژموني خود را در منطقه به نمايش بگذارند و منطقه را ناگزير از پذيرش وضعيت جديد روس‌ها كنند.

هدف ديگر روس‌ها اين است که ساختار سياسي موجود در سوريه را تقويت كنند. بالاخره احتمالا به اين جمع‌بندي رسيده‌اند كه شرايط مناسبي براي ورود به سوريه به لحاظ نظامي‌ وجود دارد و اخيرا پس از تلاش گروه‌هاي مخالف خصوصا افراطي‌ها، تروريست‌ها و افزايش تعداد آنها در سوريه اين احتمال وجود داشت كه با تقويت جبهه مخالف دولت سوريه شرايط مطلوبي را نداشته باشد و نهايتا طي هماهنگي‌هايي كه روس‌ها در جامعه بين‌المللي انجام دادند با يك هدف زمان‌بندي شده و تدريجي وارد سوريه شدند تا بتوانند به حفظ ساختار سياسي موجود سوريه كمك كنند و البته اعلام كرده‌اند بعد از اين مرحله به دنبال پيگيري روند مسالمت‌آميز براي تشكيل نشست با حضور تمامي ‌طرف‌ها جهت يك راهكار سياسي هستند و نهايتا سومين هدفي كه آنها به دنبال آن هستند مسأله‌ای است كه به عنوان هدف اول و اصلي روس‌ها اعلام شده است كه مبارزه با جريان تروريستي و تكفيري داعش است.

اين هدف كه پوشش بين‌المللي به كار آنها داده است و هم مي‌توان گفت يك طرح جديد در مقابل طرح ائتلاف آمريكايي‌ها بود كه قبلا در منطقه با هدف مقابله با تروريسم تشكيل داده بودند با اين تفاوت كه در ائتلاف آمريكايي‌ها پيشرفتي حاصل نشده بود و روس‌ها با اين نيت كه بتوانند شرايط را تغيير دهند و با برخي از عناصر جديد از جمله اقدامات زميني كه از سوي نيروي ارتش سوريه در مناطق مختلف اين كشور شكل مي‌گيرد بتوانند معادله را تغيير دهند.

* روسيه از يك طرف با ايران و از طرف ديگر با عربستان درباره بحران سوريه همكاري مي‌كند، به نظر شما در نهايت روس‌ها به دنبال چه چیزی هستند؟

** اينگونه مذاكرات توان بازيگري روس‌ها را مي‌رساند كه در منطقه سعي دارند با تمام توان وارد سوريه شوند و در حوزه سياسي و نظامي‌ پيشرفت‌هايي را در سوريه به دست آورند. از طرف ديگر تمايل ندارند كه روابط خود را با طرف‌هايي كه روابط خوبي با آنها دارند تحت‌تأثير ورود خود به سوريه قراردهند. همان‌طور كه مشخص است اهداف روسيه و ايران در سوريه لزوما مشترك نيست. هر كشوري به دنبال حفظ منافع ملي خود است و اهداف خاص خود را دنبال مي‌كند. روس‌ها در سوريه دوست ندارند روابط خود را با اعراب تحت‌تأثير قرار دهند. به هر حال روس‌ها به دنبال محكم كردن پايگاه خود در سوريه هستند ولي در نهايت به دنبال اين هستند كه اقدامات سياسي در سوريه انجام دهند و روابط خود را با كشورها نيز حفظ كنند.

* ايران و روسيه هر دو در سوریه منافعي دارند. ورود نظامي‌ روس‌ها در سوريه روزي در مقابل منافع ايران قرار نخواهد گرفت؟

** در تحولات سياسي همه احتمالات را بايد در نظر گرفت اما وضعيت فعلي نشاني از اين امر ندارد. بحث حفظ ساختار موجود در سوريه باعث اشتراك منافع ايران و روسيه مي‌شود. در خلال چند سال گذشته مرتبا مشورت‌هايي بين دو كشور درباره سوريه وجود داشته است، روابط حسنه و ديدگاه مشتركي درباره سوريه ميان دو طرف وجود دارد، ولي بايد اين مورد را در نظر داشت كه روس‌ها صرفا اهدافي كه ما در نظر داريم در سوريه در نظر ندارند و اهداف خاص خود را در سوريه دارند؛ بنابراين بايد اين مورد را در نظر داشته باشيم که ورود روس‌ها به سوريه مي‌تواند صحنه‌اي فراتر از سوريه باشد و مي‌تواند يك پيام بين‌المللي براي حضور اين كشور در صحنه رقابت‌ها و منازعات بين‌المللي در برداشته باشد و اينكه به هر حال ديدگاه ژئوپلیتيكي و تعريف جديدي كه از عمق استراتژيك روسيه ارائه مي‌شود، نشان مي‌دهد كه روسيه از حالت گذشته خارج شده و در حال حاضر جناح‌هاي سياسي تجزيه‌طلب كه در سوريه روي كار آمدند در حاشيه قرار گرفته‌اند و ديدگاه‌هاي جناح‌هاي سنتي كه به دنبال اين هستند كه شرايط روسيه را از آنچه هست با نشان دادن قدرت سخت بتوانند تا حدود زيادي به خواسته‌هاي كمي‌ و كيفي در سطح بين‌الملل تبديل كنند.

* صداي پاي روس‌ها در حيات خلوت آمريكا شنيده مي‌شود. چه ميزان احتمال تضاد منافع دو كشور در خاورميانه وجود دارد؟

** اقداماتي كه روس‌ها انجام مي‌دهند نيم نگاه و توجهي نيز به آمريكا دارد. من اعتقاد دارم قطعا تماس‌هايي بين روس‌ها و رقباي غربي آنها وجود داشته و روس‌ها تا حد زيادي متوجه شد‌ه‌اند كه حساسيتي از ورود آنها به سوريه از طرف غرب وجود نخواهد داشت. آنها شرايط را در اين زمينه مناسب ديدند ضمن اينكه به نظر مي‌رسد هماهنگي‌هايي شكل گرفته باشد كه با هدف سركوب جريانات تندرو و افراطي راه‌حلي را براي جايگزيني مرحله جديد در سوريه ايجاد كنند. البته ناگفته نماند كه جريانات افراطي و داعش در عراق نيز حضور دارند و ارتباط نزديك ميان داعش در سوريه و عراق وجود دارد و اصولا آنها مرزي بين حضور خود در سوريه و عراق قائل نيستند. به‌یقین درگيري هر طرفي با داعش در سوريه اين جريان را در عراق هم تحت تأثير قرار خواهد داد.

بنابراين چه بخواهيم و چه نخواهيم اگر عمليات روسيه بخواهد استمرار پيدا كند به داخل عراق هم كشيده مي‌شود و نياز به همكاري بيشتر در زمينه اطلاعاتي و امنيتي براي اين مسأله به وجود خواهد آمد، بنابراين روس‌ها مشورت‌هاي لازم را احتمالا با طرف‌هاي عراقي و غربي انجام داده‌اند. دولت عراق كه نگاه مثبتي به اقدام روس‌ها دارد ولي در عين حال روس‌ها اين توجه را دارند كه در شرايط موجود بيش از يك پرونده را پيش روي خود باز نكنند كما اينكه در گذشته در آبخازیا هم تنها يك پرونده را رو به جلو بردند و بعد در اوكراين هم به صورت خاص آن پرونده را جلو برده و امروز نيز در قالب برخورد با داعش فعلا در فكر سوريه هستند و تمايل ندارند در عراق نيز فعال شوند.

* چرا غربي‌ها به گفت‌وگو با ايران درباره سوريه روي آوردند؟

** پاسخ مشخص است؛ غربي‌ها هيچ طرحي براي سوريه ندارند. آنها صرفا با تقويت ائتلاف معارضان دولت سوريه كه در استانبول مستقر هستند با اين احتمال جلو مي‌رفتند كه با فشار بر بشار اسد بتوانند دولت سوريه را با سقوط مواجه كنند اما مدت‌هاست اين واقعيت را پذيرفته‌اند كه با رفتن بشار اسد جرياني كه در ميدان پيش پاي بقيه حضور دارد، بيش از بقيه توانسته است قدرت خود را تثبيت كند، بنابراين جايگزين پس از اسد وضعيت كاملا هرج و مرج داشته و در اين كشور شاهد به‌هم ريختگي به مراتب بدتر از عراق خواهيم بود.

اين واقعيت را غربي‌ها به خوبي درك كردند و براي اينكه در مرحله بعد با مشكل روبه‌رو نشوند تلاش دارند طرحي را اجرايي كنند تا در نهايت باعث كنار رفتن تدريجي اسد از ساختار سوريه باشند. البته آنها تلاش دارند به هر صورت ساختار سوريه را حفظ كنند. حفظ ساختار سوريه نياز به طرح و گفت‌وگو و مشاركت همه طرف‌ها شكل خواهد گرفت و قطعا درگيري نظامي‌ راه به جايي نخواهد برد. در اين چارچوب آنها مطمئن هستند كه ايران تاثيرگذار است و نمي‌توان نقش ايران را در سوريه ناديده گرفت و سال‌هاست ايران در سوريه حضور دارد. بنابراين فروپاشي فعلي سوريه با رفتن اسد هيچ نتيجه‌اي در برنخواهد داشت بلكه كاملا مسأله را به بي‌ثباتي خواهد كشاند. بنابراین از طرف‌هايي صحبت می‌کنند كه در سوريه به‌دنبال ثبات و بازگشت به وضعيت استقرار هستند. يكي از آن طرف‌ها ايران است.

* اگر قرار باشد ايران با روسيه و غرب در معادلات سوريه نقش‌آفريني كند، موضع عربستان چگونه خواهد بود؟

** بهايي كه به عربستان در سوريه توسط غربي‌ها داده مي‌شود به دلايل ديگري است. از نظر من نقش عربستان در سوريه محدود است. بنابراين تلاش عربستان اين است كه حضور سياسي خود را در سوريه تفكيك كند و غربي‌ها نيز به دليل هم‌پيماني منطقه‌اي كه سال‌هاست بين دو طرف وجود دارد تلاش دارند كه عربستان را در سوريه مشاركت دهند، البته اين به معناي آن نيست كه عربستان هيچ نقشي ندارد. عربستان قدرت تخريبي زيادي در بر هم ريختن ثبات در سوريه دارد ولي در عين حال من اعتقاد دارم اگر بخواهد تلاشي شكل بگيرد كه در آن تلاش يك را‌ه‌حل سياسي براي آينده سوريه پي‌بيني شود بايد همه طرف‌ها حضور داشته باشند و نقش‌آفريني كنند. به هر حال به نظر مي‌آيد از توان تمامي‌ جريان‌هايي كه در سوريه تاثيرگذار هستند استفاده شود.

به نظر مي‌آيد موضوع رقابت بين عربستان با ايران در سوريه خود را نشان مي‌دهد. ممكن است عربستان با تركيه اختلاف داشته باشد و در حال حاضر بروز نكند اما در عين حال بهايي كه غربي‌ها به عربستان در سوريه مي‌دهند صرفا مربوط به مسأله سوريه نيست بلكه مي‌تواند به دلايل ديگري باشد كه ناشي از نگراني عربستان سعودي از نقش‌يابي قدرت‌هايي است كه در آینده سوريه مي‌توانند تاثيرگذار باشند. به هر حال سعودي‌ها همواره درباره ايران حساسیت داشته‌اند. عربستان سعودي عامل بي‌ثباتي سوريه است و اين باعث شده است در معادلات آينده در سوريه نقش داشته باشد. عربستان در آينده سوريه تاثير آن‌چنانی نخواهد داشت.

* راهكارهاي مختلفي براي حل بحران سوريه وجود دارد. بهترين راهكار حل بحران سوريه كدام راهكار است؟

** مدت‌هاست تمامي ‌طرف‌هايي كه مسائل سوريه را دنبال مي‌كنند به اين جمع‌بندي رسيده‌اند كه راهكار نظامي‌ براي سوريه پاسخگو نيست. بنابراين از هر اقدامي‌كه منجر به شروع گفت‌وگو‌هاي دولت و مخالفان شود و در كنار آن يك دولت ائتلافي با حضور همه مخالفان شكل بگيرد حمایت می‌کنند. اين راه‌حل حتما یک راه‌حل واقعي خواهد بود، هر چند ايده‌آل نيست. واقعيت صحنه در سوريه اين‌گونه است كه همه طرف‌ها در سوريه حضور دارند و هيچ طرفي قادر به حذف طرف ديگر نيست. بنابراين با تشكيل دولت ائتلافي پس از گفت‌وگوهايي كه مي‌تواند به توافق آنها منتهي شود بحث ورود به انتخابات را بايد در آينده در نظر داشت.

http://armandaily.ir/?News_Id=132764

ش.د9404232