(روزنامه جوان – 1394/10/23 – شماره 4723 – صفحه 2)
در زماني نه چندان دور، وقتي ملت ايران براي ملي كردن صنعت نفت قيام كرد و نهضت به راه انداخت، شاه و دولت سرسپردهاش در برابر اين حركت دست به مقاومت و مخالفت زدند. يكي از نكات مهم و قابل توجه در اين مقطع از تاريخ ملت ايران، نوع نگاه حكومت به مردم است. در سال 1329 وقتي تعدادي از نمايندگان مجلس شوراي ملي پيگير موضوع ملي شدن صنعت نفت در مجلس ميشوند، آقاي رزمآرا به عنوان نخستوزير در مخالفت با ملي شدن صنعت نفت به مجلس ميرود و سخنراني ميكند.
«ايراني جماعت، حتي نميتواند آفتابه بسازد!» جملهاي است كه آقاي نخستوزير به عنوان دليل براي مخالفت با طرح ملي شدن صنعت نفت بر زبان جاري ميسازد. رزمآرا با صراحت ميگويد، وقتي ايراني جماعت، حتي نميتواند آفتابه بسازد، شما چگونه ميخواهيد پالايشگاه را اداره كند.
آيا دولتمردان در يك حكومت، بهتر از اين هم ميتوانند ملتي را تحقير كنند؟ بديهي است وقتي كارگزاران و دولتمردان در يك كشور، چنين نگاهي را به مردم خود داشته باشند، آن ملت چه سرنوشتي را پيدا ميكند. ريشه بسياري از عقبماندگيهاي تاريخي ايران زمين، در همين نوع تفكر دولتمردان و حاكمان در عصر قجر و پهلوي است. انسان تعجب ميكند كه چگونه برخي از روشنفكران غربگرا، در تكاپو براي تطهير رژيم پهلوي هستند. ريشه عمده وابستگيها به خارج كشور، در اين تفكر و نوع نگاه به ملت است.
اما در نقطه مقابل اين تفكر و نگاه تحقيرآميز به ملت ايران، نگاه اسلامي و انساني حضرت امام (ره) به ملت ايران است. اگر در دوران پهلوي، عبارت «ما نميتوانيم» براي ملت صرف ميشد، با انقلاب اسلامي اين واژه منفي و خسارتبار براي كشور و ملت، به عبارت «ما ميتوانيم» تبديل شد. چقدر اين واژه زيبا و دوستداشتني است. عبارتي كه به يك ملت، عزت بخشيد و او را در ميان جوامع ديگر سربلند ساخت. امام (ره) به اين ملت، اطمينان داد كه ما ميتوانيم روي پاي خود بايستيم. ما ميتوانيم نيازهاي خودمان را به دست خودمان تأمين كنيم. ما احتياجي به ابرقدرتها نداريم. ما در جنگ ياد گرفتيم كه چگونه بايد روي پاي خودمان بايستيم. اينها نمونهاي از عبارتهاي حضرت امام (ره) در اين خصوص است.
آري امام به اين ملت اعتمادبهنفس داد و او را، خودباور ساخت. مردم سرزمين ما با انقلاب اسلامي، خود را باور كردند. در پرتو همين خودباوري بود كه جنگ تحميلي را ملت به دفاع مقدس تبديل كرد. در پرتو همين خودباوري و ما ميتوانيم بود كه، طرحهاي بزرگ صنعتي و پروژههاي بزرگ عمراني به بار نشست. در پرتو همين خودباوري مبتني بر «ما ميتوانيم» كشور در حوزه قدرت دفاعي و اقتدار موشكي، به مرحله بازدارندگي نظامي رسيد. اكنون در روي كره زمين، هيچ كشوري جرئت دستاندازي نظامي به سمت ملت ايران را ندارد.
اكنون هر متجاوزي ميداند در صورت زدن و تجاوز به خاك ايران، بايد بخورد. در پرتو همين نگاه بود كه رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در برابر تهديدات امريكاييها و ديگران، با صراحت فرمودند، دوران زدن و در رفتن گذشت، اگر زديد، بايد بخوريد. يعني ملت ايران ميتواند به متجاوز، ضربه متقابل را محكمتر وارد سازد. در پرتو همين نگاه بود كه رهبر فرزانه انقلاب اسلامي خطاب به صهيونيستها، فرمودند اگر دست از پا خطا كنند، تلآويو و حيفا با خاك يكسان خواهد شد.
البته هنوز هم رگههايي از آن تفكر ما نميتوانيم، در كشور ما سوسو ميكند. ملت بايد مراقب اين تفكر خطرناك باشد، مردم فراموش نكردهاند كه چگونه در مجلس ششم، 127 نفر از نمايندگان جريان مدعي اصلاحات، با نوشتن نامه سرگشاده به رهبري، از ناتواني ملت و كشور در برابر تجاوز احتمالي امريكاييها دم زده، خواهان آن شدند كه براي جلوگيري از اشغال ايران از سوي امريكا، همانند زمان جنگ اول و دوم، معظم له جام زهر بنوشد و از مواضع انقلابي و اسلامي عدول كند تا بدين صورت امريكاييها به ايران حمله نكنند!
بنابراين بايد توجه داشت كه خط انقلاب، خط نيروهاي انقلابي و خط تودههاي مردم، خط «ما ميتوانيم» است. طي 37 سال گذشته، براساس اين تفكر و انديشهها، كارهاي بزرگي انجام شده است. به انجام رسيدن پروژه بزرگ يا به تعبيري «ابرپروژه» فازهاي 15 و 16 در حوزه گازي پارس جنوبي، يكي از كارهايي است كه نشان ميدهد حقيقتاً ايراني جماعت ميتواند كارهاي بزرگ را به ثمر برساند. بيش از دو دهه پيش، امريكاييها با اين تصور كه با بستن راه هرگونه سرمايهگذاري خارجي در صنايع نفت و گاز ايران، اين صنعت را در كشورمان با شكست مواجه خواهند ساخت، آمدند و با وضع قوانيني چون قانون «داماتو»، راه را براي ورود شركتهاي خارجي براي احداث پالايشگاه در ايران بستند.
امريكاييها هرگز تصور اين را هم نميكردند كه روزي، ايراني جماعت با تكيه بر قدرت ايمان و باور به عبارت «ما ميتوانيم»، بتواند پروژههايي چون فاز 15 و 16 را به پايان برساند. اما اين اتفاق افتاد و ايرانيها در پرتو مديريت جهادي و آن روح خودباوري سرچشمه گرفته از خداباوري، اين كار بزرگ را انجام دادند. كاري كه افتخارش، برگ زرين ديگري براي كارنامه پرافتخار سپاه پاسداران شد. تأمل در اين كارنامه درخشان، نشان ميدهد كه از نظر پاسداران، «ما نميتوانيم» در فرهنگ پاسداري راه ندارد. فرهنگ پاسداري، فرهنگ «ما ميتوانيم» است. رمز و راز بسياري از دشمنيها با سپاه را بايد در همين فرهنگ سپاه جستوجو كرد.
http://javanonline.ir/fa/news/765189
ش.د9404493