* درباره اولویتهایی که مجلس دهم باید بلافاصله پس از تشکیل به آنها بپردازد، دیدگاههای مختلفی مطرح شده است. بهنظر شما اصلیترین کارهایی که در این دوره از مجلس باید دنبال شود چیست و البته کدامیک، ضروریتر و نیازمند سرعت در بهنتیجهرسیدن است؟
** اولویت نخست مجلس دهم، تصویب برنامه ششم توسعه است. برنامهای برای توسعه ایران و رسیدن به اهدافی که به دلیل عملکرد دولت احمدینژاد، بهشدت از آنها عقب افتادیم، باید نقاط قوت برنامههای گذشته را حفظ کند و کاستیهایی را که در ادوار گذشته درباره شیوه نوشتن برنامه و کلیگویی در آنها وجود داشت تکرار نکند. شباهتهای خیلی زیادی میان مقطع آغاز به کار مجلس دهم در خرداد سال آینده با آنچه بعد از جنگ و قطعنامه ٥٩٨ اتفاق افتاد وجود دارد. بعد از پذیرش قطعنامه در آن مقطع بلافاصله اولویت مجلس، برنامه اول توسعه قرار گرفت.
* مجلس سوم؟
** بله، در سال٦٧ به محض اینکه قطعنامه پذیرفته شد و درست در همان چند روزی که حملات عراق توسعه یافت تا با اشغال بخشهایی از خاک ایران، قدرت چانهزنی را برای گرفتن امتیاز بیشتر بالا ببرد و بسیاری از نمایندگان و دوستان کمیسیون برنامه و بودجه هم به جبهه رفته بودند، با صحبتی که با آقای هاشمی به عنوان رئیس وقت مجلس داشتیم، دستور دادند اعضا کمیسیون به مجلس برگردند و به صورت فشرده، روی برنامه اول توسعه کار کنند و آن را برای طرح در صحن مجلس آماده کنند. الان هم تصور میکنم در چنین وضعیتی هستیم.
درعینحال با توجه به دستاورد بزرگ دولت و تیم مذاکرهکننده هستهای و رسیدن به روز اجرای «برجام» و برچیدهشدن تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای، شرایط پسابرجام اهمیت بیشتری حتی از شرایط پس از قطعنامه ٥٩٨ دارد؛ چراکه ابعاد تحریمهایی را که در دولت گذشته و به دلیل شیوه پرداختن به مسئله هستهای گرفتار آن شده بودیم با قطعنامه ٥٩٨ نمیشد مقایسه کرد. تصور میکنم در چند ماه باقیمانده، مجلس فعلی قدرت ورود به برنامه ششم را نخواهد داشت. نمایندگان تا پایان سال جاری گرفتار انتخابات هستند و بررسی لایحه بودجه هم تمام وقت مجلس را خواهد گرفت. درعینحال احتمالا در بسیاری از حوزهها، انتخابات به دور دوم کشیده میشود. بعد از نوروز هم تعداد زیادی از نمایندگان درگیر مرحله دوم انتخابات خواهند بود.
* صحبت از بودجه دو دوازدهم برای فروردین و اردیبهشت سال آینده است. احتمالا بررسی کامل بودجه ٩٥ هم به سال آینده موکول میشود.
** بله، پس فرصت کوتاه سال آینده هم بهسرعت از دست میرود. مجلس فعلی توان و فرصت رسیدگی برنامه ششم را ندارد؛ بنابراین اولویت اصلی مجلس آینده، بررسی دقیق، همهجانبه و کارشناسی برنامه ششم توسعه است که فرازهای مهمی از تحولات سالهای آتی در گرو چگونگی سند برنامه ششم خواهد بود. امیدوارم با برگزاری انتخاباتی با حضور همه سلایق، بنیه کارشناسی مجلس در همه حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی تقویت شود تا از این حیث، منافع کشور و مردم بیشتر مد نظر نمایندگان قرار گیرد.
* اصلاحاتی که مجلس دهم در گام اول با تصویب برنامه ششم میتواند در وضعیت کشور صورت دهد، بیشتر در چه حوزههایی است؟
** کشور و مردم گرفتار رکود عمیق اقتصادی هستند. در اواخر دولت اصولگرایان، رکود توأم با تورم ویژگی بارز اقتصاد کشور بود. البته بعد از انتخابات سال ٩٢ و رویکارآمدن دولت روحانی، دولت تلاش کرد تورم ٤٠درصدی را مهار کند و تا حد زیادی هم موفق بود، اما با وجود این در زمره کشورهایی هستیم که با نرخ تورم بالا در جهان شناخته میشوند، اما درحالحاضر، رکود عمیق حاکم بر بخشهای مختلف اقتصادی و تولیدی، پدیده نگرانکنندهای است که شاخصهای منفی را در اقتصاد کشور به نمایش میگذارد. مقابله با رکود و ایجاد رونق اقتصادی موضوعی جدی است و سازوکارهای اقتصادی برنامه ششم توسعه باید برای خروج از رکود ساماندهی شود. در این زمینه کارهای مختلفی میتوان انجام داد که در برنامه باید دیده شود.
تکیه بر گردشگری و جذب توریستهای خارجی که پس از اجرائیشدن برجام و بهبود تصویر ایران در جهان شدت میگیرد برای خروج از رکود، ارزآوری و ایجاد اشتغال، باید دنبال شود. میدانید ایران از نظر جاذبههای تاریخی، تمدنی و گردشگری، رده هشتم را در دنیا دارد اما درآمد حاصل از گردشگری ما با این جایگاه اصلا قابل مقایسه نیست. درضمن رونق در حوزه گردشگری میتواند بخشهای دیگر اقتصاد را فعال کند درعینحالی که سرمایهگذاری زیادی در مقایسه با سایر بخشها در آن نیاز نیست. بخش دومی که قابلتوجه است تحول یا دگرگونی در مصرف انرژی در داخل کشور است. متأسفانه شاخصهایی که دراینباره بیان میشود، نگرانکننده است.
ما از پرمصرفترین کشورها در زمینه انرژی در سطح دنیا هستیم. شدت انرژی (تن نفت خام برهزار دلار تولید) در ایران چهار برابر میانگین جهانی و ٩ برابر ژاپن است. بازنگری در مصرف انرژی و بهینهسازی آن مقدار زیادی از منابع را آزاد میکند که میتوانیم آن را در سطح جهانی عرضه و درآمد کسب کنیم. ضمن اینکه در سالمسازی محیطزیست و مقابله با آلودگی در داخل، مفید و مؤثر است و باعث اشتغال فراوان میشود. سیستم احتراق اتومبیل و سیستمهای گرمایشی منازل باید تغییر کند که همه اینها میتواند شغلهای پاک ایجاد کند.
* از منظر سیاسی، مجلس دهم با چه شرایطی مواجه است؟ بارها گفته شده دولت برخاسته از رأی مردم در سال ٩٢، با انتظارات بحق رأیدهندگان در حوزه سیاسی و سیاست خارجی مواجه است اما برخی نمایندگان، نهتنها همراهی لازم را صورت ندادند، بلکه موانعی نیز ایجاد کردند. مجلس دهم در چه بخشهایی میتواند تحول سیاسی صورت دهد؟
** نقش مجلس آینده در سیاست بینالملل و سیاست داخلی میتواند بسیار مؤثر و کلیدی باشد. مجلس دهم میتواند در جهت تکمیل تنشزدایی که با رویکارآمدن دولت جدید شروع شده، قدم بردارد. آنچه در مجلس فعلی دیده میشود برخوردهای انفعالی با مسائل جهانی است و بهطور محسوسی در نمایندگان فعلی، گرایش به شرق دیده میشود درحالیکه اگر بنا بر تعامل و برخوردهای سازنده با جهان است، باید سیاست «نه شرقی و نه غربی» دنبال شود. نمیشود این سیاست کلی را بهگونهای تفسیر کرد که در مقابل کوتاهیها و برخوردهای غیردوستانه چین و روسیه در سالهای اخیر، چشمان خود را ببندیم و در سوی مقابل مدام شعار ضدغربی سر دهیم.
این رسالت مجلس است که میتواند برخورد متعادل در سیاست خارجی و تصحیح روابط را دنبال کند. خود دیپلماسی پارلمانی در جهان امروز، مکمل خوبی برای دیپلماسی رسمی است که تاکنون از آن بهره کافی گرفته نشده است. در حوزه داخلی، مسئله فراتر و وسیعتر است. دوران خاموشی و انقباض سیاست داخلی در هشت سال دولت احمدینژاد، آسیبهای زیادی به فعالیت سیاسی و شکلگیری احزاب وارد کرد و حق اغلب کنشگران سیاسی شناختهشده و باسابقه تضییع شد.
مجلس و مجلسیان به عنوان مجموعهای که سوگند خوردند به قانون اساسی پایبند باشند، رسالت دارند فصل سوم قانون اساسی که بسیار مورد هجمه برخی افراد قانونشکن قرار گرفته را احیا کنند و در مقابل هنجارهای غیرقانونی بایستند. بنابراین حمایت از احزاب قانونی، اجتماعات قانونی، پشتیبانی از آزادی مطبوعات و اصحاب قلم به عنوان ناظر بر قدرت و چشمان جامعه و همچنین مقابله با کسانی که حقوق شخصیتهای حقیقی و حقوقی را نادیده میگیرند، انتظار مردم از مجلس دهم است.
* مجلس نهم در شرایط خاص شکل گرفت. نیمی از این دوره پیش از رویداد سال ٩٢ و اعلام موضع اکثریت مردم درباره شیوه اداره امور اجرائی کشور سپری شد. به نظر شما نگاه جامعه در انتخابات هفتم اسفند هم در امتداد خرداد ٩٢ است؟
** من تصور میکنم مجلس نهم کارنامه خوبی از خود به یادگار نگذاشته چون مواردی که در مجلس مطرح شد، مسائل جدی و عمیق مردم نبود. مردم وقتی تخلفات چندهزارمیلیاردی و فساد گسترده را میدیدند با این سؤال بزرگ مواجه میشدند كه مجلسی که باید باصلابت و بدون جانبداری وارد مقولات اینچنین شود و جلو کارهای غیرقانونی و خوردهشدن پول و ثروت مردم را بگیرد، چرا به دنبال موضوعات فرعی است. تخلفات قانونی بیشماری در دوران احمدینژاد در بودجه سالانه انجام شد که در طول تاریخ ایران کمنظیر بود. اما مجلس در مقابل این غارتگری بیتالمال کاری نکرد.
برعکس در دولت روحانی، هر روز برای وزیران و رئیسجمهور، محدودیت و مانع تازه ایجاد کردند آن هم در شرایطی که دولت به مجلس احترام میگذارد و در شرایط دشوار درآمدهای پایین نفتی و تحریمها، سعی دارد کشور را روبهجلو حرکت دهد. ماجرای یکشنبه سیاه مجلس و روز استیضاح وزیر کار دولت احمدینژاد در تاریخ ثبت شد. مردم همه اینها را دیدهاند و حالا به دنبال تشکیل مجلسی هستند که الزامات هر زمانی را به درستی درک کند. مجلسی میخواهند که در مقابل کارهای غیرقانونی فریاد بزند و درعینحال دنبال تسویهحسابهای حزبی و جناحی نباشد.
* مجلس اول به دستور امام، وارد موضوعات مهمی مانند موضوع گروگانهای آمریکایی پس از داستان سفارت شد. آیا مجلس دهم هم میتواند در چنین جایگاه رفیعی قرار گیرد؟
** بدونتردید در همین دوره هم بسیاری نمایندگان، کارهای غیرقانونی را با چشم خود میدیدند اما فضای مجلس، اجازه طرح نمیداد. بنابراین مردم احساس میکنند باید به انتخابات ورود کنند و مجلسی شجاع تشکیل دهند. مردم تمایل دارند مجلس در جایگاه واقعی خود قرار گیرد، چراکه قوهمقننه، شخصیت دوم حقوقی را بعد از مقام معظم رهبری داراست. البته شخصیت دوم حقیقی، رئیسجمهور اما شخصیت حقوقی دوم یعنی مجموعه مجلس، حتی میتواند رئیسجمهور را بهعنوان شخصیت دوم حقیقی با رأی عدم کفایت، از کار برکنار کند.
مردم مشتاق هستند بازگشت مجلس به این جایگاه را ببینند. اگر مجلس نهم به این وظیفه در فضای جدید و پس از سال ٩٢ درست عمل میکرد، نمایندگان فعلی شانس بیشتری میداشتند؛ اما با این عملکرد، بسیاری از نمایندگان فعلی شانس خود را از دست دادهاند و مردم بارها در ماجراهایی مانند رأیاعتماد به کابینه یا استیضاحهای سیاسی وزرای دولت یازدهم، وعده انتخابات هفتم اسفند را به برخی نمایندگان میدادند.
* شما فرد باتجربهای در حوزه سیاسی هستید و سابقه حضور در پارلمان را هم در کارنامه دارید. مجلس همسو با دولت، پدیده مثبتی است؟ یعنی مثلا مجلس سوم و دولت جنگ، مجلس پنجم و دولت سازندگی، مجلس ششم و دولت اصلاحات و مجالس هفتم تا نهم اصولگرایان با دولت اصولگرای احمدینژاد، به سود کشور کار کردند؟
** شکلهای متفاوتی در مقاطع تاریخی که اشاره کردید، بروز و ظهور داشت؛ اما بهعنوان مثال در مجلس سوم فراموش نمیکنیم عمده آن مجلس با گرایش چپ تشکیل شده بود و هماهنگی لازم را با دولت اول آقای هاشمی نداشت. فراموش نمیکنم بسیاری از نمایندگان جناح چپ برخلاف دوستان ما که از سیاستهای تعدیل اقتصادی حمایت میکردند، دید منتقدانه نسبت به دولتوقت داشتند، اما تصور میکنم این دیدگاه هرگز مشکلی ایجاد نکرد. برعکس اگر مجلسی کاملا در مشت دولت باشد و چشم بر خطاهای اجرائی فرو ببندد، این بهمعنای همسویی نیست.
در دوران احمدینژاد دیدیم چگونه خطاهای فراوانی که دولت و خود رئیس دولت انجام میداد به دلایل مختلف از ناحیه مجلس نادیده گرفته میشد. بهترین حالت را موقعی میتوانیم داشته باشیم که مجلس به تعریف امام (ره) عصاره فضائل ملت و رنگینکمانی از سلایق مختلف جامعه باشد. چنین مجلسی با سلایق متکثر و حضور نمایندگان شجاع، حرکتهای درست دولت را مورد حمایت قرار میدهد و هم خطاهای دولت را فریاد میزند تا با اهرمهای نظارتی و کنترل، جلوی اشتباهات و ضرر دولت و ملت را بگیرد.
* مدتهاست برای مجلس دهم، مدلسازی صورت میگیرد و مثلا برخی مدام میگویند مدلی مانند مجلس پنجم میخواهیم. در اینکه مجلس پنجم، با ریاست آقای ناطق نوری و حضور دو فراکسیون توانای چپ و راست، ازجمله مجالس موفق به شمار میرود حرفي نیست؛ اما اساسا مختصات آن مقطع با مقطع فعلی یکسان است؟ اینگونه سخنان، نوعی عقبگرد تلقی نمیشود؟
** من هم موافق نیستم که با مدلسازیهایي اینچنین، نوعی بازگشت به گذشته تداعی شود. شرایط کشور عوض شده و احزاب و دیدگاههای کنشگران سیاسی هم متحول شده است. شرایط بینالمللی تغیيرات زیادی پیدا کرده است. ما باید فرزند زمان خود باشیم و مجلس جدید را هم متناسب با فضای امروز شکل دهیم. به اعتقاد من اگر مجلسی داشته باشیم که در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، محیطزیستی، فرهنگی و... افراد با صلاحیت، متخصص و شجاع در ابراز دیدگاه و عقیده در آن حاضر باشند. چنین مجلسی هم میتواند دولت قوی را با رأیاعتماد به وزرا یا پسگرفتن آن با استیضاح شکل دهد هم نظارت قوی بر اجرای بیکموکاست قوانین داشته باشد. نیاز امروز کشور با هیچیک از مدلهای گذشته قابل تطبیق نیست.
* در اظهارنظرهای فعالان سیاسی، کلیدواژه «تغییر ترکیب مجلس» زیاد شنیده میشود و میگویند بهنسبت مجلس نهم، ترکیب معتدل و کارشناسیتری شکل خواهد گرفت. حال اگر آنطور که مشخص است داوطلبان شناختهشده میانه و اصلاحطلب نتوانند در مرحله نهایی انتخابات حضور داشته باشند باز هم این تغییر ترکیب اتفاق خواهد افتاد؟
** ما باید تلاش خودمان را برای تغییرات مثبت در سیستم اداره کشور تا جایی که میشود انجام دهیم. آنچه ایدهآل اصلاحطلبان است، تشکیل مجلس کاملا مردمی است که در عین پایبندی به چارچوبهای قانونی کشور، صدای واقعی ملت باشد. بسیاری از اصلاحطلبان برای نشاندادن حسننیت خود، اساسا کاندیدا نشدند. اما به هر میزانی که در این محدوده دستمان باز باشد تلاش میکنیم از میان موجودین، خیرالموجودین را به مردم معرفی کنیم. اصلاحطلبان در مسیر صداقت با مردم، ثابتقدم هستند.
* برخی چهرههای اصولگرا در سه، چهار سال اخیر، وجهه مناسبی از خود بهنمایش گذاشته و در موارد مختلف، جانب حق و انصاف را گرفتهاند. رقابت با این طیف، چگونه توسط اصلاحطلبان دنبال میشود؟
** ما غیر از جریانهای تندرو که هنجارهای قانونی را برنمیتابند و فقط بهدنبال کارشکنی علیه دولت و مردم هستند، به بقیه اصولگرایان به دیده مثبت نگریسته و حضور آنها را مثبت میدانیم. اصلاحطلبان اعلام کردهاند آمادگی دارند در رقابت سالم با آنها شرکت کنند. طبیعتا با چنین نگرشی ممکن است در مرحله دوم انتخابات که احتمالا بسیاری حوزهها به دور دوم کشیده شود همکاریهای صمیمانهتری با جریان اصولگرای میانه و معتدل داشته باشیم.
* اشاره کردید برخی اصلاحطلبان تأکید دارند برای جلوگیری از ایجاد برخی سوءتفاهمها، در انتخابات مجلس دهم ثبتنام نکردند. اخیرا هم روی این مسئله تأکید دارند که دنبال مدلی مانند مجلس ششم نیستند. آیا این تغییر زمان و درک درستتر طرفین از ظرفیتهای یکدیگر نباید در بررسی صلاحیتها لحاظ شود و فرصت حضور به چهرههای اصلاحطلب توانا داده شود؟
** بستگی به این دارد که ما تحلیلهای چه گروهي را معیار قرار دهیم. با موضعگیری صریح رهبر انقلاب، باید منتظر این باشیم که سلیقههای مختلف در بین نامزدها حضور داشته باشند تا افرادی که دیدگاه منتقدانه به نظام دارند هم در این مجموعه متکثر نامزدها، بتوانند به یک نامزد که تأیید شده همین نظام است، رأی بدهند.
* ممکن است در فرایند اعتراض به رد صلاحیتها، برخی چهرهها در دقیقه ٩٠ اضافه شوند. این مسئله مشکلی در برنامهریزی انتخاباتی اصلاحطلبان ایجاد نمیکند؟
** کار بسیار مشکل میشود، اما اگر اراده ملی وجود داشته باشد و منافع ملی را مبنا قرار دهیم در زمانی کم هم باید بتوانیم مردم و هواداران را همراه کنیم. درست مانند مدل انتخابات سال ٩٢.
http://www.sharghdaily.ir/News/83826
ش.د9405265