(روزنامه آفتاب يزد ـ 1395/03/18 ـ شماره 4630 ـ صفحه 13)
رمزگشایی یک سقوط
این روزها اخبار خوبی از ونزوئلا مخابره نمی شود. کمبود مواد غذایی هم در این کشور به شدت به شهروندان فشار آورده و آنها را خشمگین کرده است. صفهای شبانه طویلی جلو سوپرمارکتها به چشم میخورد و بسیاری از مادران نمی توانند برای کودکان خردسال خود شیر تهیه کنند. از سوی دیگر سوپر مارکتها نیز خالی شده اند. اوضاع آنقدر وخیم شده که معترضان گرسنه به سوپر مارکتها حمله می کنند و اخیرا شنیده شده که یک نفر هم در این بین جان خود را از دست داده است. معترضان خشمگین ونزوئلایی به تازگی با شعار «ما غذا میخواهیم» در اعتراض به کمبود مواد غذایی به سمت «کاخ میرافلورس» محل استقرار نیکولاس مادورو رئیس جمهوری این کشور در کارکاس راهپیمایی کردند. از آن سو، شنیده میشود برخی از شدت گرسنگی به خوردن غذای حیوانات روی آورده اند. علاوه بر کمبود موادغذایی در ونزوئلا به دلیل کمبود برق، روزهای کاری برای کارمندان دولتی نیز کاهش یافته و کارمندان دو روز در هفته سر کار میروند و مابقی آن را در مرخصی اجباری به سر میبرند.
درهمین حال، ادارات و سازمانهای دولتی، مدارس ابتدایی و متوسطه ونزوئلا هم روزهای جمعه تعطیل هستند و دانشآموزان در هفته، سه روز تعطیل هستند. اخباری که از کاراکاس مخابره می شود حاکی از این واقعیت است که آمار مرگ و میر شهروندان به شکل چشمگیری افزایش داشته و خدمات عمومی یک به یک در حال نابودی است. اخباری که از کاراکاس به گوش میرسد گاها بسیار عجیب و غریب است. به عنوان مثال، گفته می شود که در حال حاضر قیمت اقامت در یک اتاق در هتل به ازای هر شب به قیمت باور نکردنی 6900 دلار آمریکا رسیده است یا اینکه قیمت یک همبرگر معمولی در شهر کاراکاس پایتخت ونزوئلا به 170 دلار آمریکا (با قیمت رسمیمعادل 1700 بولیوار و با قیمت بازار آزاد 17 هزار بولیوار) است. تحلیلگران بر این باورند که زنجیره مصیبتها و بحرانها در ونزوئلا حالا باعث شده تا این کشور در معرض یک شورش بزرگ قرار بگیرد.
قربانیان چاویسم
بحرانی شدن اوضاع در ونزوئلا این سوال را برای بسیاری پیش آورده که کشوری که دارای بزرگترین ذخایر نفت است و از رهگذر درآمدهای قابل توجه نفتی فقیر هم نیست چرا ناگهان به این حال و روز افتاد و قحطی و گرسنگی را برای شهروندان خود به ارمغان آورد. جواب این سوال اما ساده است و فقط در یک کلمه خلاصه می شود و آن یک کلمه هم «چاویسم» است. چاویسم یا همان سیاست حکومت داری « هوگو چاوز» که حالا دستاوردی جز هرجومرج اقتصادی و فاجعه نداشته است. فلسفه حکومت مداری چاوز ، رئیس جمهوری فقید ونزوئلا در طول 17 سال گذشته با تبدیل کردن میلیونها بشکه نفت به میلیاردها دلار پول و ریخت و پاشهای بی مورد و بدون توجیه ، اتخاذ سیاستهای عجیب و مخرب از جمله کنترلهای ارزی و قیمتی و از سوی دیگر فسادهای مالی گسترده و فساد اداری در میان کارمندان دولتی، دولت ونزوئلا را عملا به سمت بحران و فاجعه هدایت کرد. ونزوئلا تا سال 2013 توسط هوگوچاوز اداره شد و پس از مرگ او مادورو جانشین او شد. حال اما میراث شومی به مادورو رسیده است.
خوششانسی چاوز
هوگو چاوز در حالی که به مدت 13 سال سکان رهبری ونزوئلا را به دست داشت، اما در سال 2013 و در 58 سالگی به دلیل ابتلا به بیماری سرطان درگذشت. بسیاری می گویند چاوز خیلی خوش شانس بوده که دقیقا زمانی دار فانی را وداع گفته که نشانههای فروپاشی ونزوئلا کاملا پدیدار نشد و رئیس جمهور فقید که طرفدارانش او را پدر خود می دانستند، فاجعه فعلی و قحطی و گرسنگی مردم را به چشم ندید، چرا که اگر چاوز زنده می ماند با توجه به سقوط قیمت نفت از سال 2013 به بعد و از سوی دیگر فروپاشی پایههای اقتصاد کشورش، دیگر کسی که خود را قهرمان انقلاب سوسیالیستی می خواند باید جوابگوی سیاستهای اشتباه خود می بود.
چاوز شبیه که بود؟
حالا که نتایج مرگبار حاصل از سیاستهای پوپولیــــستی چاوز یک به یک در حال ظهور هستند، بسیاری با حساسیت بیشتری به بررسی و موشکافی سیاستها و رفتارهای رئیس جمهور فقید ونزوئلا پرداخته اند. در ایران نیز نگاهها به وقایع و اتفاقات کاراکاس بسیار کنجکاوانه است، چرا که به هر حال هوگو چاوز همان فردی بود که بسیار مورد علاقه و احترام رئیس جمهوری سابق ایران بود. دو رئیس جمهور ایران و ونزوئلا ارتباطی بسیار صمیمی و نزدیک داشتند و چاوز در طول دوران فعالیت دولتهای نهم و دهم سفرهای زیادی به تهران داشت. از آن سو، احمدی نژاد نیز سفرهایی را به کاراکاس داشت و او همواره ونزوئلا را متحد بزرگ و وفادار ایران عنوان می کرد. مرگ چاوز و حضور رئیس جمهوری سابق ایران در مراسم خاکسپاری او نیز صحنه تجلی اوج علاقهمندی و ارادت احمدی نژاد به این دوست خود بود، چرا که احمدی نژاد در پیام تسلیتی تامل برانگیز مدعی شد که چاوز به همراه امام دوازدهم شیعیان بازخواهد گشت. البته پیش از آن نیز رئیس جمهوری سابق با عباراتی مانند «حزب الهی تمام عیار» و «مومن واقعی و انقلابی» از چاوز ستایش کرده بود که به کارگیری این گونه عبارات برای همتای سوسیالیست احمدی نژاد با اعتراضهای زیادی هم مواجه شد.
اشتراکات دو دوست
برخی با مقایسه حال و روز این روزهای اقتصاد درهم شکسته ونزوئلا می گویند دو رئیس جمهوری که به لحاظ دیدگاه و عملکرد اشتراکات زیادی داشته اند، از قضا اقتصاد کشورهای خود را نیز با معضلاتی مشابه روبهرو کردهاند. تزریق پول تورم زا، یارانه بالای انرژی و سیاست تثبیت نرخ ارز از جمله واضح ترین اشتراکات احمدی نژاد و چاوز است. کارشناسان میگویند اگر دولت دهم فقط برای چند ماه دیگر ادامه پیدا میکرد قطعا وضعیت اسفبار فعلی در ونزوئلا در ایران نیز پدید میآمد، چرا که در روزهای پایانی دولت دهم، زنگ خطر ویرانی کامل اقتصاد کشور به صدا درآمد. از یک سو، نرخ تورم بالای 40 درصد قرار داشت و از این حیث ایران جزء شش اقتصاد متورم دنیا بود و بیکاری و رکودی بی سابقه به وجود آمد. از سوی دیگر افت ارزش ریال ایران، خالی بودن انبار کالاهای اساسی، نوسانات نرخ ارز و... نیز از جمله نشانههای بروز یک بحران قریبالوقوع بود.
مردم ایران راه خود را جدا کردند
اما در حالی که رفته رفته بحران بر اقتصاد ایران به خصوص در اواخر مدیریت دولت دهم سایه افکنده بود، یک اتفاق باعث شد تا ایران ، ونزوئلا نشود. در حقیقت مردم ایران درانتخابات ریاست جمهوری سال 92 به تفکراتی شبیه چاویسم «نه» قاطعی گفتند و با رای دادن به جریان اعتدال مسیر اقتصاد ایران عوض شد. البته با روی کار آمدن دولت یازدهم بدهیهای هنگفت، خزانه خالی ، پروژههای نیمه تمام از جمله طرح مسکن مهر وانبوهی از فسادهای مالی گسترده میراث شومی بود که از دولت احمدی نژاد به دولت یازدهم به ارث رسید. حال مسئولان فعلی می گویند سالها زمان لازم است تا تبعات و نتایج حاصل از تمام سوء مدیریتهای گذشته از بین برود و البته برخی از آنها نیز شاید تا سالهای طولانی تری بر پیکره اقتصاد کشور همچنان باقی بماند اما در این بین باز هم جای شکرش باقی است که ایران، ونزوئلا نشد.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=39006
ش.د9500585