(روزنامه جمهوري اسلامي – 1394/11/03– شماره 10510 – صفحه 10)
*مسئله انتخابات آینده ازاهم اموری است که مسئولیت آن با همه ماست. و توجه دارید که دشمنان اسلام در نظر دارند کاری بکنند که انتخابات درست صورت نگیرد و از دست مسلمانها و متعهدین خارج شود. ولی شما باید تمام قدرتتان را صرف کنید که به خوبی انجام شود. انتخابات یک محکی هم برای خودتان است که ببینید آیا میخواهید انتخاب اصلح بکنید برای خودتان، یا برای اسلام؟ اگر برای خودتان باشد، شیطانی است.
و اما اگر انتخاب اصلح برای مسلمانهاست، «کی و از کجاست» مطرح نیست، از هر گروهی باشد، حزب باشد یا غیرحزب، نه حزب اسباب این میشود که غیرآن فاسد، و نه صددرصد حزبی بودن باعث صلاح آنهاست. و انتخاب اصلح برای مسلمین یعنی انتخاب فردی که تعهد به اسلام و حیثیت آن داشته باشد؛ و همه چیز را بفهمد، چون در مجلس، اسلام تنها کافی نیست، بلکه باید مسلمانی باشد که احتیاجات مملکت را بشناسد و سیاست را بفهمد و مطلع به مصالح و مفاسد کشور باشد، و ممکن است به شما و گروه شما هم مربوط نباشد. اگر اصلح را انتخاب کردید، کاری اسلامی میکنید و این یک محکی است برای خودتان که تشخیص بدهید انتخاب برای اسلام است، یا برای صلاح خودتان. امیدوارم که تا آخر هم اینطور باشد، و هر روز و هر دوره انتخابات بهتر انجام شود.
بنابراین، باید تمام قدرتمان را جمع کنیم که بازیگرها دوباره پیدا نشوند. (صحیفه امام، ج 18، صص196 و 197)
*امروز ایران میدان کار است، میدان نبرد است با شیاطین، و میدان سازندگی جوانان است، و میدان خدمت به اسلام و خدمت به مسلمین و خدمت به مستضعفان جهان. هرکس در هر شغلی که به او پیشنهاد میشود، اگر شایستگی ندارد برای آن شغل، برای او صحیح نیست و جایز نیست که در آن شغل وارد بشود، و اگر شایستگی دارد برای آن، برای او صحیح نیست که شانه خالی کند. امروز ما احتیاج به همه گروههایی که در کشور هستند داریم، و همه ملت ایران احتیاج به گروههای مختلف دارند، و اسلام عزیز هم احتیاج به فعالیت همه شماها دارد. از طرف خدای تبارک و تعالی عذرها منقطع است؛ راه را باز کرد، موانع را برطرف کرد، دشمنان را کنار گذاشت و میدان را برای فعالیت باز کرد. و ما در این کشور، اسلام، در این کشور احتیاج به بسیاری از چیزها دارد که آنها که میتوانند این احتیاج را رفع کنند و شایسته هستند، برای آنها عذری نیست که وارد نشوند. (صحیفه امام، ج 17، صص 235 و 236)
*علما و روحانیون ان شاءالله به همه ابعاد و جوانب مسئولیت خودآشنا هستند ولی از باب تذکر و تاکید عرض میکنم امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامیمان احساس میکنند که میتوانند اندیشههای خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند، با روی گشاده و آغوش باز حرفهای آنان را بشنوند. و اگر بیراهه میروند، با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آنها دهید. و باید به این نکته توجه کنید که نمیشود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فوراً انگِ التقاط و انحراف بر نوشتههاشان زد و همه را یکباره به وادی تردید و شک انداخت.
اینها که امروز اینگونه مسائل را عنوان میکنند مسلماً دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان میتپد، و الّا داعی ندارند که خود را با طرح این مسائل به دردسر بیندازند. اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونهای است که خود فکر میکنند. به جای پرخاش و کنار زدن آنها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مایوس نشوید. در غیراین صورت خدای ناکرده به دام لیبرالها و ملیگراها و یا چپ و منافقین میافتند؛ و گناه این کمتر از التقاط نیست. وقتی ما میتوانیم به آینده کشور و آینده سازان امیدوار شویم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهیم، و از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذریم. (صحیفه امام، ج 21، صص 98 و 99)
*شما همه در یک مملکت دارید زندگی میکنید. شما ملاحظه کنید انسان چقدر ضعیف است، اگر من یک قلمی دست بگیرم و بخواهم مطلبی بنویسم برای کسی که خیلی دوستش دارم، ممکن نیست در این قلم یک لغزشی پیدا بشود که این ولو هزار تا عیب داشته باشد یکی از آنها را اشاره کنم، هیچ ممکن نیست؛ برای اینکه این دوستی نمیگذارد. اگر چنانچه از آنور من با یک کسی دشمنی داشته باشم، یک قلمی دستم بگیرم بخواهم بنویسم، ممکن نیست که از محاسن او یک کلمه بنویسم، این قضیه، قلم شیطان است. آن کسی قلمش قلم انسانی است، آنی است که از روی انصاف چیز بنویسد، از روی انصاف صحبت کند، آن هم توجه کند که در یک وقتی که ما الآن اینطور گرفتاریها را داریم، بعضی از اموری که از روی انصاف هم باشد نباید گفت، همان طوری که دیگران نمیکنند...
من از خدای تبارک و تعالی استدعا میکنم که یک همچو مسائلی را پیش نیاورد و از آقایان، از همه نویسندگان، از همه گویندگان تقاضا میکنم که شما یک قدری تعدیل کنید کارهایتان را، تحت تاثیر نفس اماره واقع نشوید... همه دنیا دستهاشان، قلمهاشان بر ضد ماست، حالا خود ما هم بنشینیم هی هر که هرچه دلش میخواهد بگوید، این صحیح است آیا؟ من امیدوارم که آقایان هم در گفتارشان مثل آقای خامنهای، آقای رفسنجانی نصیحت کنند همه را، همه کسانی که هستند نصیحتشان کنند که یک قدری در امور تجدید نظر بکنند، اینجور نباشد که همهاش هی عیب بگویند. خوب، یک قدری از چیزهایی که، خدمتهایی کردهاند چطور گفته نمیشود؟ در بعضی قلمها یک کلمه راجع به اینکه فلان خدمت هم شده است نمیشود. از اول شروع میشود عیب، عیب، کجاست، کجاست، کجاست، همه. آن وقت بعضیهاش ضرر میزند به حیثیت اسلام، بعضیهاش ضرر میزند به نظام، بعضیهاش ضرر میزند، حتی در قوای نظامی تاثیر میکند. و امیدوارم که دیگر این امور تکرار نشود. خداوند شما را و ما را و همه ملت ما را از این لغزشها نجات بدهد و ما را کاری کند که در حضور خودش روسیاه وارد نشویم. (صحیفه امام، ج 20، صص 129 و 130)
*به همه مسئولان کشورمان تذکر میدهم که در تقدم ملاکها، هیچ ارزش و ملاکی مهمتر از تقوا و جهاد در راه خدا نیست و همین تقدم ارزشی و الهی باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده از امکانات و تصدی مسولیتها و اداره کشور و بالاخره جایگزین همه سنتها و امتیازات غلط مادی و نفسانی بشود، چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح، چه امروز و چه فردا، که خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است و صِرف امتیاز لفظی و عرفی کفایت نمیکند، که باید هم در متن قوانین و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاده شود و مصلحت زجر کشیدهها و جبهه رفتهها و شهید و اسیر و مفقود و مجروح دادهها و در یک کلام، مصلحت پابرهنهها و گودنشینها و مستضعفین، بر مصلحت قاعدین درمنازل و مناسک و متمکنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامی مقدم باشد و نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان این نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند و باید سعی شود تا از راه رسیدهها و دین به دنیا فروشان، چهره کفرزدایی و فقرستیزی روشن انقلاب ما را خدشهدار نکنند و لکه ننگ دفاع از مرفهین بیخبر از خدا را بر دامن مسئولین نچسبانند و آنهایی که در خانههای مجلل، راحت و بیدرد آرمیدهاند و فارغ از همه رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنههای محروم، تنها ناظر حوادث بودهاند و حتی از دور هم دستی بر آتش نگرفتهاند، نباید به مسئولیتهای کلیدی تکیه کنند، که اگر به آن جا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یکشبه بفروشند، و حاصل همه زحمات ملت ایران را بر باد دهند، چرا که اینها هرگز عمق راه طی شده را ندیدهاند و فرق و سینه شکافته نظام و ملت را به دست از خدا بیخبران مشاهده نکردهاند و از همه زجرها و غربتهای مبارزان و التهاب و بیقراری مجاهدان که برای مرگ و نابودی ظلم بیگانگان دل به دریای بلا زدهاند، غافل و بیخبرند. (صحیفه امام، ج 20، صص 333 و 334)
*شورای نگهبان و شورایعالی قضایی و مجلس و دولت باید به گونهای عمل کنند که بنیان محکمی را پایهگذاری نمایند. اگر بخواهیم به اسلام پایبند باشیم، باید آینده را در نظر گرفته و درست نماییم. سعی کنید مثل مشروطه سستی نشود. الحمدللَّه امروز مثل زمان مشروطه نیست که خوبها در اقلیت بودند بلکه شما در اکثریت هستید و قلیلی هستند که انحراف دارند. و من قبلاً در مورد انتخابات گفتم که همه چیز ما باید روی موازین اسلامی باشد. افرادی که تعیین میشوند باید کسانی باشند که به درد اسلام و جمهوری اسلامی بخورند، و عقیدهشان هم این باشد که اسلام خوب است. نه فقط اظهار کنند ولی عقیده نداشته باشند، کما اینکه در اول انقلاب خیلیها اظهار اسلام میکردند. البته اقلیتهای رسمی غیر مسلمان قانوناً انتخاب میشوند پس مردم، افرادی را که تعیین میکنند باید سعی در شناسایی آنها نموده و قبل و بعد از انقلابشان را در نظر بگیرند و بعد رای دهند. پس مسئله خوب بودن خود شخص است نه اینکه از یک دسته خاصی باشد، نه اینکه اهل علم باشد، حزبی باشد، بازاری باشد، اینها دیگر شرط نیست، عمده موازین است که قانون و اسلام تعیین کرده است. (صحیفه امام، ج 18، صص 242 و 243)
*آن کسی که میخواهد در انتخابات شرکت کند و کاندیدا میشود، آن کسی که کاندیدا میکند کسی را، آن کسی را که فعالیت انتخاباتی میکند، آن کسی که تبلیغ میکند برای خودش یا برای غیر، این آزمایشاش همانجاست. تویی که خودت را کاندیدا انتخابات کردی، قدرت این راداری که برای کشورت درست خدمت بکنی، و قدرت خودت را بالاتر از دیگران میدانی؟ تویی که دیگری را کاندیدا میکنی، دیگران که غیر از این هستند لایق نمیدانی؟ این را لایقتر و احسن میدانی؟ تویی که فعالیت میکنی و تبلیغ میکنی برای انتخابات، تبلیغ خودت را میکنی یا تبلیغ برای اسلام میکنی؟ اگر برای رسیدن به مجلس است، دلت میخواهد مجلس بروی و میگویی مجلس یک مقامی است، شما تبلیغ برای خودت میکنی که همان تبلیغ برای شیطان است. و اگر تبلیغ میکنی که بروی خدمت بکنی، من چون میتوانم خدمت بکنم چرا کنار باشم، بروم خدمت بکنم، این شخص چون لایق است چرا کنار باشد، بیاید خدمت بکند، اگر اینطور باشد این برای خداست. و این گاهی وقتها به خود آدم اشتباه میشود. بسیاری از اوقات هست که انسان خودش در کارهای خودش اشتباه میکند. یعنی، انسان چون حب نفس دارد خودش را میخواهد و همه چیز را هم برای خودش میخواهد، مگر اینکه به ریاضات اینطور نباشد.
این چون حب نفس دارد بسیاری از امور که از خودش صادر میشود یا از کسانی که از خودش هستند، اولاد خودش، برادر خودش، عیال خودش، اینها به نظرش خوب میآید. و گاهی همین اگر صادر بشود از یک کس دیگری به نظرش بد میآید. این برای همین است که، حب نفس اینجا پرده پوشیده است روی واقعیت و نمیتواند انسان تشخیص بدهد. باید انسان توجه کند به اینکه آیا من که میخواهم یک کسی را انتخاب کنم، اگر این کس یک نفر دیگری از او بهتر بود لکن ارتباطی با من نداشت بلکه با من هم دلخوری داشت، آیا او را کاندیدا میکردم؟ اگر او را هم کاندیدا میکرد معلوم میشود که این برای خدا دارد کار میکند، کار به خودش ندارد. و اگر اینطور نشد بداند که مسئله، مسئله شیطانی است نه مسئله خدایی. (صحیفه امام، ج18، صص 310 و 311)
* مجلس چنانچه محتاج به علما و روحانیون مطلع از احکام شرعی و سیاسی اسلام است، محتاج به متخصصین رشتههای مختلفی است که کشور احتیاج به آنها دارد. مجلس امروز مواجه است با دنیای پرآشوب صنعتی و سیاسی پیچیده و فرهنگهای غربی و شرقی و صحنههای تنازع بقای بین المللی. و چنین مجلسی باید انباشته از مطلعین و دانشمندان و متخصصان در هر رشته باشد. و لازم است کسانی که کاندیداهایی به ملت معرفی میکنند در نظر داشته باشند که از مطلعین هر رشته تخصصی چند نفری در بین کاندیداهای آنها باشد. و اگر کسی یا کسانی را در غیر گروه یا صنف خود یافتند که از افراد گروهشان لایقتر است او را کاندیدا کنند.
مسئله انتخابات یک امتحان الهی است که گروه گرایان را از ضوابط گرایان ممتاز میکند، و مومنین و متعهدین را از مدعیان جدا مینماید. و کسانی که خود را کاندیدا میکنند، یا کاندیدا گروههایی هستند، اگر خود را صالح برای وکالت در یک چنین مجلسی نمیدانند و وجود آنها در این مکان نفعی برای کشورشان ندارد، خدای متعال را در نظر بگیرند و رضای او را بر رضای خود مقدم دارند، و چنین خلاف ناشایستهای را مرتکب نشوند... میزان در نظر همه ارزش خدمت باشد، نه خدای نخواسته تحصیل مقام. و شما میدانید در جمهوری اسلامی مقاماتی که در رژیمهای دیگر مطرح است، و برای تحصیل آن دست به همه نوع فعالیت مشروع یا غیر مشروع میزنند، مطرح نیست... اما مردم در سراسر کشور در انتخاب فرد مورد نظر خود آزادند؛ و احدی حق تحمیل خود یا کاندیداهای گروه یا گروهها را ندارد.
هیچ مقامی و حزبی و گروهی و شخصی حق ندارد به دیگران که مخالف نظرشان هستند توهین کنند، یا خدای نخواسته افشاگری نمایند؛ گرچه همه حق تبلیغات صحیح برای خود یا کاندیداهای خود یا دیگران را دارند، و هیچ کس نمیتواند جلوگیری از این حق نماید. و البته لازم است تبلیغات موافق مقررات دولت باشد. و احدی شرعاً نمیتواند به کسی کورکورانه و بدون تحقیق رای بدهد. و اگر در صلاحیت شخص یا اشخاصی تمام افراد و گروهها نظر موافق داشتند ولی رای دهنده تشخیصش بر خلاف همه آنها بود، تبعیت از آنها صحیح نیست، و نزد خداوند مسئولیت دارد. و اگر گروه یا اشخاص صلاحیت فرد یا افرادی را تشخیص دادند و از این تایید برای رای دهنده اطمینان حاصل شد، میتواند به آنها رای دهد.
و بالجمله، حکومت حکومت اسلام و مردم است؛ و مجلس از مردم است، و رای نیز از آن مردم است؛ و احدی تحت فرمان مقام یا مقاماتی نیست. لازم به تذکر است که اهالی محترم هر حوزه انتخابیه فرد یا افرادی را کاندیدا نموده، و برای آنان فعالیت صحیح قانونی و شرعی انتخاباتی نمایند. و برای هرچه بهتر و پرشورتر شدن انتخابات هیچ حوزهای برای حوزه دیگر کاندیدا تعیین ننماید. و همچنین صلاحیت و عدم صلاحیت شخص و یا اشخاص کاندیدا را تایید و تصدیق ننماید. دخالت در انتخابات هر حوزه به عهده خود آن حوزه میباشد. و بهتر است که نمایندگان تمامی اقشار حوزهها برای تعیین فرد یا افراد مورد نظرشان تبادل نظر نمایند. با تمام این اوصاف، تمامی افراد در صورت دارا بودن شرایط لازم، در تعیین کاندیدا و یا کاندیدا شدن آزاد و مختارند. (صحیفه امام، ج 18، صص 336 تا338)
http://jomhourieslami.net/?newsid=78280
ش.د9405543