(روزنامه شرق – 1394/12/25 – شماره 2545 – صفحه 11)
* نظر شما درباره عملکرد جریان اصلاحات در انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم چه بود؟ در مرحله اول، چهرههای شاخص ثبتنام نکردند تا حساسیت ایجاد نشود و بهجای آنها، چهرههای کمترسیاسی متخصص و دانشگاهی و تعدادی از اعضای شورای شهر تهران ثبتنام کردند. پیشبینی خود شما این بود که با توجه به پیام اصلاحطلبان مبنیبر تعامل و همراهی با نهادهای اجرائی و ناظر، باز هم شرایط بهگونهای شود که فقط تعداد انگشتشماری از افراد شناختهشده باقی بمانند؟
** اول اینکه پیشبینی میکردیم انتخابات سالمی برگزار خواهد شد. شخص رئیسجمهور بهطور متناوب، از طریق وزارت کشور و معاوناول خود، آقای جهانگیری، مسائل انتخابات را پیگیری میکردند و از حقوق مردم و نامزدها تا جایی که به حوزه اختیارات ایشان بازمیگشت، کوتاه نیامدند. از سوی دیگر به دلیل اینکه هیأتهای نظارت و اجرائی دو گرایش مختلف داشتند در نتیجه انتخابات کاملا «خودکنترل» بود، این ضریب سلامت آن را ارتقا داد. اما در مورد سؤال شما، اول پیشبینی ردصلاحیتها در این سطح را واقعا نداشتیم چون نیروهای شاخص که شورای محترم نگهبان از انتخابات قبل یا دوره مجلس ششم روی آنان حساس بود اساسا نامزد نشدند. از طرفی چون مجلس هفتم تا نهم در اختیار اصولگرایان بود، نیروهای ما اساسا در مجلس حضور نداشتند که عملکردی بهجا بگذارند. اما اتفاقی که خارج از تصور ما بود، این بود که برخی از چهرههای اصلاحطلبی که بعد از مجلس ششم هم تأیید شدند، در این دوره رد شدند.
البته میدانستیم برخی نارضایتیها از سال ٨٨ همچنان در بخشهایی از نهادها وجود دارد اما با توجه به تلاش اصلاحطلبان برای حرکت بهسوی آینده و گذر از گذشته، تصور این بود که بالای ٨٠درصد ثبتنامکنندگان تأیید میشوند. بهعنوانمثال حزب اعتمادملی بعد از ریاستجمهوری نهم تشکیل شد و حتی بعد از وقایع ٨٨ بسته نشد و با وجود آنکه دبیرکل این حزب در حصر هستند، اعضای حزب به فعالیت مشغولند و تأکید دارند در چارچوب خطوط قرمز نظام و قانون اساسی فعالیت میکنند. اما نهفقط اعضای شورای مرکزی بلکه افرادی که مثلا در گچساران، کوهدشت و خراسانجنوبی عضو عادی حزب بودند هم رد صلاحیت شدند و دلیل آن، عضویت در احزاب غیرقانونی عنوان شده است.
مثلا آقای حقشناس بهعنوان استاد دانشگاه و مدیرکل سابق وزارت کشور، در تریبون زنده تلویزیون حاضر میشوند یا دکتر ابوالحسنی از چهرههای مورد احترام هستند اما بههرحال شرایط ردصلاحیت آنگونه شد. جریان اصلاحات قصد نداشت حتی با وجود این مسائل، نسبت به انتخابات واکنش منفی نشان دهد. اعلام کردیم نظام و رهبری متعلق به همه ماست. این یک رویکرد کاملا مثبت بود. هر اتفاقی که افتاد اعلام کردیم به مشارکت حداکثری مردم امیدواریم و اینجا نقش دکتر عارف مشهود بود و بهخوبی جریان را پیش برد.
* این رویکرد نگرانکننده نیست؟ در این دوره ٢٥ نامزد کمترشناختهشده در تهران، در فهرست قرار گرفتند و در استانها هم شرایط بهتر از این نبود اما مردم با جدیت به حمایت برخاستند. حالا این افراد هم در این چهارسال، شناخته میشوند و دور بعد دوباره باید بهدنبال افرادی کمترشناختهشده باشید؟
** جریان اصلاحات اقیانوس است. مردم نگران شرایط بهوجودآمده بودند و میدانستند چه اتفاقی دارد میافتد. از روزی که در انتخابات خبرگان، آیتالله دانشمند و مجتهد حاجحسنآقای خمینی امکان حضور در انتخابات را پیدا نکردند خود من احساس میکنم چیزی از دست دادهام و وقتی به ذهنم مراجعه میکنم میفهمم ردصلاحیت حسنآقای خمینی دلیل آن است. مردم در تهران، شیراز، اصفهان، تبریز، یزد، گیلان، مازندران و... به یک جریان اصیل که در همه مراحل انقلاب، حضور فعال داشته اما مورد بیمهری قرار گرفته است، اعتماد کردند. ما در ستاد ائتلاف، فکر میکردیم نیمی از فهرست ما در تهران وارد مجلس میشود اما با وجود اینکه فقط ٥٠ درصد واجدان شرایط در تهران در انتخابات شرکت کردند، نوعی غافلگیری رقم خورد. من ٢٠ سال است که تهران هستم. اولینبار بود که دیدم زن، مرد، پیر و جوان مینشینند و ٤٦ اسم در تعرفههای رأی مینویسند. این یک اتفاق بسیار مهم در تاریخ انتخابات کشور است.
* به نظر شما این حاصل آگاهی بود یا یک هیجان زودگذر؟
** نه این واقعا در اثر افزایش آگاهی و بهبود شرایط ارتباطی است که این اتفاق شکل گرفته است. اگر نه مؤلفههای هیجانی چندانی در فهرست اصلاحطلبان نبود. بههرحال ما چند چهره شناختهشده بیشتر نداشتیم. به نظرم مردم به پیامهای رهبران جریان اصلاحات و فراخوان رئیسجمهور و آیتالله هاشمی رفسنجانی و با نظر به عملکرد دولت روحانی و دوران هشتساله اصلاحات رأی دادند. فضای مجازی هم واقعا مؤلفه تأثیرگذاری بود. این دوره از انتخابات نشان داد، پوستر، تراکت و بنر خیلی کماثر شده و برای انتقال پیام، قانعکردن مردم و اطلاعرسانی، هر موبایلی خودش صداوسیماست. اینبار تلفنهای همراه بودند که کار کردند؛ وسیلهای که محدود به تهران و کشور نیست و به جهان متصل است. ایرانیان خارج از کشور هم پیام میدادند. پسر و دختری که بیرون از ایران دانشجو هستند به خانواده خود در تهران پیام میدادند که نام این ٤٦ نفر را در برگه رأی بنویسید. آنها در محل اخذ رأی، به موبایل نگاه میکردند و رأی میدادند. به نظرم این مسئله باید برای جناح اصولگرا، درسهایی داشته باشد.
* شما از پیام مثبت انتخابات سخن میگویید، اما برخی اصولگرایان از همان فردای اعلام نتایج، نهتنها تجدیدنظر در عملکرد خود را آغاز نکردند بلکه سایت و روزنامههای این جریان، به مردم حمله کردند که چرا اینگونه رأی دادند؟
** مردم تهران، شریف هستند و اینگونه سخنان، در وهله اول به خود بیانکنندگان آن لطمه میزند. مردم تهران در همه مناسبتها پای انقلاب ایستادهاند. چطور در مراسمهای ملی، تهرانیها آنطور تقدیر میشوند؟ بههرحال این رویه مناسبی نیست که هیأتهای نظارت افراد اصلی اصلاحطلب را ردصلاحیت کنند و مردم هم به چهرههای اصلی اصولگرا رأی ندهند. در این صورت چه چیزی باقی میماند؟ آقای لاریجانی برای برجام و حمایت از توسعه کشور توسط دولت یازدهم هزینه داد و اصلاحطلبان از او حمایت کردند. بعد تندروها در قم اینقدر ایشان را تخریب کردند و تصور کردند میتوانند مانع رأیآوری ایشان شوند. ما باید لایههای مختلف این پیام مردم را استخراج کنیم. ما برای اینکه جریان اصلاحات محکم بماند باید خدمت کنیم و به اعتماد مردم پاسخ مثبت بدهیم. درباره روند بررسی صلاحیتها و تعداد بالای ثبتنامکنندگان، همه متفق هستند که قانون نیازمند اصلاح است. اصلاحطلبان علاقهمند به حضور منسجم و منصفانه اصولگرایان در رقابت سیاسی هستند اما آنها هم باید همینطور باشند و به حذف و طرد رقیب، دل خوش نکنند.
* شما نشانهای از پیگیری این پیشنهاد خودتان در میان رقبا میبینید؟
** ما ارتباط خودمان را قطع نمیکنیم. پیش از انتخابات هم مذاکره کردیم، اما یکی از اشکالات آنان این است که به حذف دل بستهاند.
* چرا؟
** خیلی از آنها واقعا توجه لازم به شرایط کشور را ندارند؛ همانهایی که مردم تهران را مردم کوفه نامیدند. اینگونه مواضع، فکر بسته را نشان میدهد و اینکه کشور و منافع مردم را نمیشناسند.
* اما این افراد روی نگرش برخی نهادهای رسمی تأثیرگذارند.
** بله و ما نگران این تفکر هستیم. تفکری که راه نمیدهد تا جریانات دلسوز، خودی و صاف و صادق انقلاب در اداره کشور و در مجلس و ریاستجمهوری و خبرگان نقش داشته باشند تفکر حجتیه است.
* شما در حوزههای انتخابیه کوچک هم تجربه کار انتخاباتی دارید. استاندار، فرماندار، شهردار و نماینده مجلس بودهاید. در مجلس ششم با وجود اینکه شرایط امروز از نظر اطلاعرسانی و آگاهی مردم در شهرهای کوچک وجود نداشت، باز هم نامزدهای مورد حمایت اصلاحطلبان رأی آوردند. چرا در این دوره، در همه حوزهها اینگونه نبود؟
** حتما دراینباره به چند نکته توجه کنیم. ابتدا بگویم من قائل به عملکرد صددرصد صحیح جریان خودمان در سراسر کشور نیستم. قطعا اشکالاتی وجود دارد. اما ما بسیاری از چهرههای اصلی در شهرهای کوچک و شهرستانها را نداشتیم. در این حوزهها، رأیگرفتن برای افراد کمتر شناختهشده، دشوار است. نکته دیگری که در انتخابات اتفاق افتاد این بود که مرز بین اصلاحطلب و اصولگرا به هم ریخت. آقای جلالی، خانم مافی، نعمتی و لاریجانی در تهران و قم و آقای ملکشاهی در کوهدشت ما، اصولگرا بودند اما تفکر توسعهای داشته و از دولت حمایت کردند. پس همه اصولگرایانی که رأی آوردند، مطلوب بخش تندرو و افراطی اصولگرایان نیستند. ضمن اینکه برخی از همین آقایان مخالف دولت، در پوسترهای انتخاباتی از عکس دکتر ظریف استفاده کرده و خود را موافق برجام جا زدند. بااینحال به جز یکی، دو حوزه انتخابیه، مردم به کسانی که در ماجرای برجام آنطور علیه دولت و دکتر ظریف موضع گرفتند، رأی ندادند.
آقایی که به دکتر ظریف گفت غلط کردی، رأی پنجم حوزه انتخابیه خود را آورد. فرد دیگری وقتی به حسینیه ارشاد تهران رفت، با واکنش تند مردم مواجه شد. این یعنی ملت، فرق سره از ناسره را تشخیص میدهند. اما یادمان باشد در شهرستانها شاخصهای دیگری هم وجود دارد که نباید غافل باشیم. مسائل قومی و قبیلهای مهم است. همچنین مردم وقتی کسی کار میکند، دنبال اصلاحطلبی و اصولگرایی نیستند. البته در برخی شهرها هم مردم سیاسی رأی دادند و ما هم چهره رأی آوری نداشتیم. مسئله دیگر در برخی از این حوزهها، ترکیب هیأتهای اجرائی بود که به دلیل کارکشتهنبودن استاندار و فرماندار، یک جریان خاص از مدتها قبل روی اعضای آن کار کرده بود. ضمنا با منابع مالی بالایی که داشتند، کار سیاسی و تبلیغاتی فراوانی صورت دادند.
* رویکرد اصلاحطلبان پس از انتخابات باید چگونه باشد؟
** بههرحال صرفنظر از نتایج، اصلاحطلبان باید وارد بخشهای دیگر جامعه هم بشوند. در جلسات گفتهام باید در مساجد تهران و سراسر کشور حضور داشته باشیم. اینها کانون مبارزه، جمعآوری انسانهای صادق و متدین و مخلص بوده و باید محل رفتوآمد اصلاحطلبان باشد. در تهران تفاوتی بین شمال و جنوب شهر نیست. مردم به آرمانهای اصلاحات و رهبران آن باور دارند. ما باید وارد مساجد، کانوهای مذهبی و عمومی شویم و نباید آن را از دست بدهیم. باید مسائلی که در ٨٨ ایجاد شده را با نهادهای انقلابی حل کنیم. باید یادآور شویم که چه سلسله اتفاقاتی باعث آن رویداد شد و سهم هرکس، چقدر بود. هر دو جناح باید تجدیدنظر کنند. ما با جناح اصولگرا در شورای شهر کار میکنیم. در این دوسالونیم آنچه من دیدهام این است که آنها باید از این دیدگاه بسته بیرون بیایند. ٣٧ سال است انقلاب شده. همه افراد زیر ٣٧ سال، بعد از انقلاب به دنیا آمدهاند. اصولگرایان اگر اینطور پیش بروند این گروه سنی را از دست میدهند که از قضا تصمیمگیرنده اصلی هستند.
* برای حفظ انسجام موجود در جریان اصلاحات، چه راههایی را پیشنهاد میکنید؟
** باید اولا این مثلت رؤساي جمهور پنجم، ششم، هفتم و هشتم و يازدهم را حفظ و حول محور آن حرکت کنیم. وحدت مهمترین عامل پیروزی ما بود. در کنار آن انعطاف را فراموش نکنیم. اگر دور بعد من را در فهرست شورای شهر تهران نگذاشتند نباید نامزد شوم. اشکال این بود که اصولگرایان بهگونهای عمل کردند که نارضایتی در بین جریان خودشان ایجاد شد و چهرههایی مانند آقایان غفوریفرد، بیادی، مهدی هاشمی، کوچکزاده و... همه نامزد شدند و رأیشان متفرق شد. غرضی ٢٥هزار رأی آورد. کاظمی، وزیر احمدینژاد، چهارهزار رأی آورد و این یعنی در تهران کسی منفرد پیروز نمیشود. متأسفانه در بعضی استانها ذیل تصمیمات شورایعالی حرکت نشد و کار به دور دوم کشید. باید افرادی که نظم را بههم میزنند حتی اگر نماینده مجلس باشند، از فهرست اصلاحطلبان بیرون گذاشته شوند. مواردی بود که شورایعالی اصلاحطلبان در حوزه انتخابیهای سکوت کرده بود اما افراد سیاس اصلاحطلب آن حوزه، منفرد از کسی حمایت کردند و او هم رأی نیاورد. شورایعالی سیاستگذاری، ابتکاری عالی بود که با مدیریت عارف و حرکت عاقلانه ایشان به پیش رفت. دکتر عارف بهجای عصبانیت میگفت ما خواهیم آمد و نیرو زیاد داریم.
* شما بعد از انتخابات شورای چهارم در سال ٩٢ از اینکه قبل و بعد از آن مورد توجه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات قرار نگرفتید، گلهمند بودید. اینکه حتی وقت یک جلسه برای بحث بر سر انتخاب شهردار را نداشتند. فکر میکنید از این پس با توجه به درپیشبودن انتخابات شورای پنجم، این روند عوض شود؟ ضمنا اگر مردم در آن انتخابات به کل ٣١ اسم فهرست اصلاحطلبان رأی میدادند، سرنوشت تهران عوض میشد. با توجه به اینکه اینبار مردم به ٤٦ اسم رأی دادند، دور آینده چقدر به رأیآوری فهرست کامل اصلاحطلبان امید دارید؟
** اگر شورایعالی اصلاحات با همین روند ادامه پیدا کند و این شورا در سراسر کشور از افراد کارآمد و کارکشته برای فهرستهای انتخاباتی استفاده کند، مردم استقبال میکنند. ارتباط با منتخبان مردم در شوراهای شهر و مجلس هم باید بهطور جدی در دستور کار ائتلاف اصلاحطلبان باشد. باید کار تشکیلاتی را دقیق انجام داد نهاینکه فقط دو ماه مانده به انتخابات، یاد آن افتاد. آقای روحانی هم رئیسجمهور دودورهای هستند و با عملکردی که در این دوسالونیم در امور اقتصادی، برجام و در انتخابات مجلس داشتند، در انتخابات آینده شرایط بهتری حتی نسبت به سال ٩٢ دارند. پس ما باید با برنامهای بلندمدت، به انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم در سال ١٤٠٠ و ادوار آینده مجلس و شورا فکر کنیم. مردم هم فهرستی رأیدادن را تمرین کردند و نمره بالایی گرفتند.
این یعنی اجازه دهیم جریانهای سیاسی بهطور کامل وارد عرصهها شوند و البته از آنها کار و پاسخگویی هم بخواهیم. در خاتمه لازم میدانم از عملکرد خوب وزیر کشور تشکر کنم. برخی دوستان اصلاحطلب دیدگاه مثبتی به وزارت کشور نداشتند و میگفتند آنگونه که باید استوار نیست و جریان تندرو میتواند اجرای انتخابات را در دست بگیرد و همهچیز یکطرفه شود. وزیر کشور متعادل و براساس قانون عمل کرد. هیأتهای اجرائی هم رویهمرفته قابلقبول عمل کردند. وزارت کشور در ماجرای ردصلاحیتها رایزنی جدی داشت و فقط تدارکاتچی انتخابات نبود و از حقوق ملت دفاع کرد و کارنامه مثبتی برای رحمانیفضلی ایجاد شد.
http://www.sharghdaily.ir/News/88433
ش.د9405628