(روزنامه جوان – 1395/04/21 – شماره 4856 – صفحه 5)
در ابتدا دكتر فضلالله موسوي استاد دانشكده حقوق دانشگاه تهران به بيان تعاريف صلح و مفاهيم عام و خاص آن پرداخت و اظهار داشت: صلح يك مفهوم خاص به معناي نبود جنگ و يك مفهوم عام به معناي نبود فقر، تبعيض در جهان و رعايت حقوق بشر ميباشد. در سال 1928 كه موافقتنامه پاريس منعقد شد قرار بود جنگ تحريم شود و ديگر جنگي در دنيا رخ ندهد ليكن به جهت منافع و خودكامگي بعضي كشورها جلوي جنگ را نميتوان گرفت ولي ميشود مقرراتي را بر آن حاكم كرد. لذا بر همين اساس بود كه حقوق مخاصمات مسلحانه در جنگ مطرح شد.
دكتر موسوي اعلاميه جهاني حقوق بشر در سال 1948 و ميثاقهاي مدني و اجتماعي آن و كنوانسيونهاي چهارگانه ژنو و پروتكلهاي الحاقي آن را در اين راستا عنوان كرد و خاطر نشان ساخت: متأسفانه بهرغم اين تلاشها تاكنون صلح نه به مفهوم عام و نه به مفهوم خاص آن نظر جهانيان را جلب نكرده است؛ جنگ و درگيري شدت گرفته است و در گوشه و كنار دنيا هر روز شاهد جنگهاي بيشمار و كشتار بيرحمانه بسياري هستيم، به طوريكه جنگ از حالت درگيري مستقيم كشورها به درگيريها داخلي تبديل شده است. دكتر موسوي در ادامه تصريح كرد: بيش از 100 جنگ و درگيري داخلي طي ساليان آخر به وقوع پيوسته است كه جان ميليونها انسان بيگناه را گرفته و امروزه نقش امريكا و حاميانشان بر جامعه جهاني آشكار شده است. دكتر موسوي در رابطه با صلح و امنيت بينالمللي به دو نكته مهم اشاره و اضافه كرد: محور و اساس منشور سازمان ملل كه صلح و امنيت بينالمللي است فاقد تعريف مشخص و آشكار در اين باره است و نكته اينكه مسئول تشخيص اينكه صلح كجا برقرار است و كجا نقض شده است يا اينكه چه كشوري صلح را نقض كرده است و كدام كشور حامي آن است در اختيار شوراي امنيت قرار دارد كه تعريف مشخصي از آن وجود ندارد و در سيطره قدرت چند كشور زورگو قرار گرفته كه خود بعضاً سردمدار نقض صلح و امنيت بينالمللي ميباشند.
اين استاد دانشگاه در بخش ديگري از سخنان خود گفت: با توجه به همين ابهامات است كه صلح بر اساس منافع كشورها تعريف ميشود و شوراي امنيت نيز در جايي كه صلح نقض ميشود سكوت ميكند و آنجا كه كشوري صلحش به خطر ميافتد وارد عمل شده و به نفع كشور ناقض صلح كه خود منادي صلح و امنيت بينالمللي هستند اقدام ميكند. دكتر موسوي با بيان صريح اقدامات ضد بشري و تروريستي امريكا در جهان و به ويژه منطقه خاورميانه اظهار داشت: امروز بر همه كشورها و سازمانها بينالمللي آشكار شده است كه امريكا با اقدامات خود در عراق و افغانستان و حمايت از گروههاي تروريستي تكفيري و تزريق مالي و ارسال سلاحهاي كشتار جمعي و غيرمتعارف در دامن زدن به ناامني و گسترش عمليات ضد بشري نقش بارز دارد.
سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران یک تراژدی انسانی بود
در ادامه دكتر سلطانيه، سفير و نماينده سابق ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي، سرنگوني هواپيمايي مسافربري ايران را يك تراژدي انساني و تخلف آشكار از معاهدات بينالمللي دانست و گفت: تا زماني كه در برابر اين گونه حركتها و اقدامات ضد بشري امريكا برخورد جدي در مجامع بينالمللي و دادگاههاي حقوقي صورت نگيرد، امكان تكرار آن وجود دارد. وي تصريح كرد: سازمانهاي حقوق بشري و بينالمللي و نهادهاي مردمنهاد و از جمله مجمع جهاني صلح اسلامي در اين گونه اقدامات ميتوانند با پيگيري موضوع ابعاد حقوقي و ضدبشري آن را براي افكار عمومي برملا سازند و در اين زمينه نقش و مسئوليتی سنگين بر عهده دارند. نماينده سابق ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي يادآور شد: در حالي كه سازمان بينالمللي هواپيمايي (ايكائو) مقررات و مفاد صريحي در رابطه با امنيت پرواز هواپيماهاي مسافربري دارد، فاجعه غمانگيز سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران با كشته شدن 290 نفر انسان بيگناه رخ ميدهد و اين گونه سازمانهاي بينالمللي و از جمله اين سازمان سكوت ميكنند و در برابر اين اقدام وحشيانه امريكا برخورد جدي صورت نميگيرد. وي معتقد است كه ميتوان در برابر اين گونه رفتارهاي ضد بشري امريكا برخورد جدي و قانوني به عمل آورد و در صورتي كه با استفاده از تمام ظرفيتها و توانمنديهاي داخلي و بينالمللي پاي كار آمد و به آشكارسازي نيات شوم و پليد امريكا اقدام نمود، ميتوانيم صداي مظلوميت و حقخواهي خود را به نحو شايسته به افكار عمومي منعكس كنيم.
باید به ابزار قدرت مجهز شویم
اين همانديشي علمي با سخنراني دكتر ابراهيم متقي استاد دانشگاه ادامه يافت و او با طرح سؤالي مبني بر اينكه آيا موضوع سرنگوني هواپيمايي ايران پايان يافته است يا ميشود هنوز هم درباره آن در مجامع بينالمللي طرح دعوي كرد، خاطر نشان كرد: اينكه بخواهيم اين مسئله و ابعاد آن فراموش نشود و افكار عمومي را با نيات شوم امريكا آشكار سازيم خوب است اما مهمتر از آن اين است كه چه بايد كرد جلوي اين گونه اقدامات ضدبشري و فجايع امريكا در اقصي نقاط دنيا گرفته شود. وي اضافه كرد: امروز در دنيا بحث قدرت مطرح است و بسياري از كشورها بهرغم اينكه نسبت به اقدامات و رفتارهاي ضدبشري امريكا اذعان دادند ليكن نميتوانند اقدامي تأثيرگذار و برخورد جدي صورت دهند چراكه از قدرت لازم در برابر اين كشور برخوردار نيستند. وي با اشاره به رويداد اخير دستگيري تعداد از ملوانان نيروي دريايي در آبهاي ساحلي كشورمان و برخورد جدي با آنان را نتيجه قدرتمندي ايران در منطقه و جهان دانست و تصريح كرد: اينكه امروز ميتوانيم با قدرت جلوي گستاخي امريكا را بگيريم به لحاظ قدرتمندي ما و پيشرفت در عرصههاي مختلف است و اگر نتوانستيم در آن مقطع موضوع سرنگوني هواپيمايي را آن گونه كه بايد پيگيري كنيم به دليل اين است كه در مجامع بينالمللي از ابزار قدرت لازم برخوردار نبوديم و امروز ابزارهاي لازم براي اقدام متقابل را در اختيار داريم كه هر روز بايد بر آن بيفزاييم.
دكتر متقي در ادامه بحث خود تفكر امريكا را در رويدادها و محافل بينالمللي و در نوع نگاه خود به ديگر كشورها را بر مبناي تفكر قدرت دانست و افزود: امريكا و تمامي سازمانها و نهادهاي تصميمگير در اين كشور معترف هستند كه در چارچوب نظريه قدرت تمامي منافع و اهداف خود را در دنيا پيگيري ميكنند.
دكتر متقي با اطمينان خاطر از اينكه اگر كشوري در موضوعي حق به جانب كامل و تمامي شواهد و قرائن نيز عليه امريكا باشد ولي آن كشور از قدرت لازم و اقدام متقابل نتواند استفاده كند، امريكا باز هم به اقدامات ضد بشري و مداخلهجويانه خود مبادرت ميورزد. وي با اشاره به پرونده هستهاي كشورمان تصريح كرد: امريكا وقتي قدرت ما را در مسئله هستهاي مشاهده كرد، پاي مذاكره آمد و يكي از اهدافش از مذاكره و گنجاندن بندهايي در تعهدات و مفاد موافقتنامه هستهاي اين بود كه توان و قدرت ما را در حوزه هستهاي تضعيف كند، چراكه اگر در اين مسير موفق شود مطمئن باشيد در ادامه مباحثي همچون حقوق بشر، توان موشكي، حمايت از تروريسم و... را مطرح ميكند تا به اهداف خود دست يابد.
دكتر متقي در پايان مباحث خود بيان كرد: راهبرد و دكترين ما بايد قدرتمندي در همه ابعاد باشد و با امريكا نيز بايد وارد تهديد متقابل شويم چراكه امريكا با اقدام متقابل كوتاه ميآيد. امريكا ميخواهد كشور ما را وارد فضاي امنيت بينالمللي كند و لذا به همين دليل است كه وارد مباحث امنيت منطقهاي شده و بحث حمايت ايران از سوريه، حزبالله و دخالت در امور ديگر كشورهاي منطقه را مطرح ميكند و لذا ما بايد هوشيار باشيم. در فضايي كه سياست جهاني در مدار معادله قدرت يعني رويكرد رئاليستي قرار دارد، آن چيزي كه مانع از تهاجم حتي تهاجم تاكتيكي و عملياتي قرار ميگيرد، اقدام متقابل ابزاري است.
از ديگر سخنرانان و اساتيد حاضر در جلسه همانديشي و واكاوي ابعاد حقوقي اقدام امريكا در سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران دكترعليرضا شيخ عطار، سفير سابق ايران در آلمان بود كه به مفهوم حقوق بشر امريكايي اشاره كرد و گفت: مفهوم حقوق بشر امريكايي مفهومي نو و تازه در ادبيات سياسي و حقوق امريكا نيست و اين كشور از همان ابتداي تشكيل به دنبال اهداف و منافع خود در سراسر دنيا با طرح مفهوم حقوق بشر امريكايي بوده است.
نگاه آمریکا به حقوق بشر ابزاری است
دكتر شيخ عطار در ادامه به تبيين اين ديدگاه خود پرداخت و خاطرنشان كرد: امريكا از همان دوران تشكيل كه ابرقدرت نبود در اعلاميه استقلال و ديگر اسناد به وضوح به حقوق بشر به نفع خود ميپردازد و همواره به دنبال آن بودهاند كه خود را نمونه و برتر جلوه دهند. وي افزود: در جنگ جهاني دوم و با فروپاشي قدرت انگليس، امريكا به دنبال آن است كه خود را به ابرقدرت جهاني تبديل و از فضاي حاكم بر اين جنگ استفاده و خود را به عنوان قهرمان حقوق بشر و انسانيت به جامعه جهاني معرفي كند و با همين رويكرد، ايده تشكيل سازمان ملل را در حالي مطرح ميكند كه خود عضو جامع ملل نشده است. دكتر شيخ عطار در ادامه امريكا را كارگردان اصلي تاسيس سازمان ملل ميداند و تشكيل شوراي امنيت و اعلاميه حقوق بشر را در راستاي بسط و گسترش قدرت هرموني براي نيل به مقاصد و اهداف اين كشور بيان ميكند.
اين استاد دانشگاه به موضوع جنگ سرد ميپردازد و تصريح ميكند: در فضاي دوقطبي شدن جهان، امريكا جنگ سرد را رويه و استراتژي خود ميكند و براي تقسيم دنيا به نظام دو قطبي خودي و غيرخودي، حقوق بشر ابزاري ميشود كه با آن غيرخوديها را بتوانند بكوبند. امريكا تاكنون در اقصي نقاط دنيا با حربه حقوق بشر اقدامات زيادي را در جهت منافع و مقاصد خود از جمله در اتحاد جماهير شوروي و... به سرانجام رسانده است. دكتر شيخ عطار در پايان خاطرنشان كرد: اگرچه مسئله حقوق بشر امريكايي در مقاطع مختلف اين كشور دنبال ميشده است، ليكن طي ساليان اخير و در زمان رياست جمهوري جرج بوش پسر و پس از آن اوباما اين موضوع را با جديت و شدت بيشتري و به خصوص در رابطه با كشورمان ايران پيگيري و همواره در سازمان ملل و افكار عمومي از آن به عنوان حربهاي براي مقاصد و اقدامات مداخلهجويانه خود استفاده ميكند. در اين شرايط ما ميتوانيم بدون تابلوي حاكميتي در فضاي مجازي به اين قضيه دامن بزنيم و تمامي اقدامات و فعاليتهاي ضد حقوق بشري امريكا را نزد جهانيان برملاساخته و افشا كنيم كه راديكاليسم و تندروي ناشي از حقوق بشر امريكايي كه از حدود 200 سال پيش شروع شده و طي 60 سال گذشته اوج گرفته، پديدههاي خطرناك و شومي همچون داعش و ديگر گروههاي تكفيري و اقدامات تروريستي و ترويج ناامني از دل آن بيرون آمده است.
در بخش ديگري از اين همانديشي نيز دكتر مصلحزاده استاد دانشگاه و از حقوقدانان برجسته، پيشنهاد تشكيل برنامههاي كلان را در سطوح مختلف ديپلماسي –رسانهاي و قضايي مطرح كرد تا به بررسي دقيق و موشكافانه اقدامات تروريستي و ضد حقوق بشري امريكا عليه ايران و ديگر كشورهاي دنيا در مجامع بينالملل و افكار عمومي پرداخته شود.
باید نقاب از چهره مدعیان حقوق بشر برداشت
در پايان دكتر عامري، دبير كل مجمع جهاني صلح اسلامي با تشكر از صاحب نظران و اساتيد حاضر در جلسه از اينكه به طرح موضوعهاي مختلف در اين حادثه غمانگيز پرداختند و با نظرات و پيشنهادات خود مجمع جهاني صلح اسلامي را در بررسي و برخورد با اقدامات ضد بشري امريكا همراهي كردند، اظهار داشت: مجمع جهاني صلح اسلامي با هدف زنده نگه داشتن ياد هموطنان عزيز در اين فاجعه غمناك، يادآوري اقدامات جنايتآميز امريكا عليه مردم ايران و به شكل كلي عليه انسانيت، برداشتن نقاب از چهره مدعيان امروزي حقوق بشر با نشان دادن ناكارآمدي سازمانها و نهادهاي حقوق بشري ساخته غرب، تأكيد بر صلح و عدالت در عرصه بينالمللي و تأكيد بر نقش مخرب امريكا در عرصه جهاني اقدام به برگزاري اين نشست علمي كرده است و اميدواريم كه بتوانيم اين موضوع و ديگر اقدامات ضدحقوق بشري امريكا را در عرصه جهاني مطرح و پيگيري كنيم.
دكتر عامري خاطرنشان كرد: ما بايد فضاي فكري و ذهني ابعاد اين حادثه را همچنان زنده نگه داريم و در جمهوري اسلامي ايران براي اينگونه موارد برخورد جدي نقشه راه و يك الگو و استراتژي عالي ترسيم كنيم و در راستاي احقاق حقوق خود و مردم مظلوم و ستمديده به توانمندي و ظرفيت بالايي از قدرتمندي دست يابيم و همچنين به طرح موضوع و پيگيري از طريق سازمانهاي مردمنهاد و نهادهايي كه روزنه اميدي بر آنان است، اقدامات و فعاليتهاي ضد بشري امريكا را آشكار سازيم و در اين بين فعالان حقوق بشري جهان، نخبگان و صاحبنظران بينالمللي را پاي كار آورديم تا به ما در اين مسير كمك كنند. دكتر عامري در پايان عنوان كرد كه نتايج اين جلسه همانديشي و واكاوي و مباحث و گفتوگوهاي مطرح شده و پيشنهادها و راهكارهاي تصريح شده براي 200 مركز بينالمللي مرتبط ترجمه و ارسال و در افكار عمومي مطرح خواهد شد.
بيانيه پاياني
در اين همايش تخصصي علاوه بر واكاوي ابعاد حقوقي حمله ناو امريكايي به هواپيماي مسافربري ايران و تشريح اقدامات ضدحقوق بشري امريكا طي چند دهه گذشته بيانيه پاياني نيز قرائت شد. در اين بيانيه كه در هفت بند تنظيم شده، آمده است: 12 تيرماه يادآور تراژدي بزرگ انساني است كه ايالات متحده عليه مردم ايران انجام داده است. به همين مناسبت مجمع جهاني صلح اسلامي با حضور اساتيد، نخبگان و مسئولان كشوري نشستي علمي در خصوص واكاوي حقوقي اين اقدام برگزار كرد.
مفهوم حقوق بشر از جانب قدرتهاي بزرگ و همپيمانان آنها به طور انحصارطلبانه و يكجانبه تفسير و به صورت ابزاري استفاده ميشود. در اين رابطه خاطر نشان ميشود امريكا تاكنون با اقدامات ضد حقوق بشري خود نشان داده است كه به هيچ يك از تعهدات بينالمللي در قبال حقوق بشر و پديده تروريسم پايبند نيست.
اساتيد اين همانديشي ضمن برشمردن مصاديق و تعاريف حقوق بشر، امنيت و صلح عادلانه، به بررسي قوانين و مقررات بينالمللي در اين خصوص پرداختند و از همه صاحبنظران عرصه حقوق بشر ميخواهند با برگزاري كمپين محكوميت پديده تروريسم و حمايت قدرتهاي بزرگ از آنها بار ديگر جامعه جهاني را نسبت به اين موضوع حساس كرده تا آرامش به جهان پرتلاطم امروز بازگردد. در همين رابطه بيانيهاي به شرح زير منتشر كردند و مورد تأكيد و تصويب قرار دادند:
1- با وجود كنوانسيونهاي مختلف، هنوز تعريفي جامع و مانع از صلح در جهان فراگير نشده است. همين امر باعث يكجانبهگرايي و تفسير به رأي قدرتهاي بزرگ و همپيمانان آنان شده است. شركتكنندگان در همانديشي واكاوي حقوق بشر امريكايي، تأكيد كردند: ايجاد جهاني امن توأم با صلح عادلانه نياز به تعريفي صحيح از اين مفاهيم دارد كه ضرورت دارد اين امرتوسط سازمانهاي بينالمللي صورت پذيرد.
2- شوراي امنيت و سازمانهاي مدافع حقوق بشر هنوز به نوعي تحت سلطه قدرتهاي بزرگ قرار دارند و با اين شيوه هرگز نميتوان به صلح و امنيت بينالمللي دست يافت و ميبايست بر عملكرد آن نقد كرد.
3- قوانيني براي اجبار دولتها به تعهدات خود در عرصه بينالمللي و كنوانسيونهاي مختلف تدوين نشده است. بنابراين تأكيد ميشود تا اين قوانين و ابزار مناسب براي الزام دولتها به تعهدات آنها وجود نداشته باشد، دست يافتن به جهاني ايمن دور از دسترس خواهد بود.
4- دوازدهم تيرماه نمونهاي از يك تراژدي بزرگ انساني عليه دولت و مردم ايران است. اين فاجعه كه با سياست و قدرت توسط ايالات متحده صورت پذيرفته، نمونهاي از نقض حقوق بشر امريكايي است.
5- تأكيد شد هر ساله در اين خصوص بيانيههايي صادر شود تا ضمن زنده نگهداشتن اين موضوع، تبديل به اسناد الزامآور بينالمللي گردد.
6- تأكيد شد مجمع جهاني صلح اسلامي به عنوان يك NGO و سازمان مردم نهاد فعال در اين حوزه، اسنادي در اين خصوص تهيه و از طريق مجامع قانوني مرتبط مانند سازمان ملل و ايكائو پيگيري نمايد.
7- امروز ملتهاي مظلوم سوريه، عراق، يمن و بحرين تاوان سكوت معنادار سازمانهاي بينالمللي مدافع حقوق بشر و حمايت آشكار امريكا از تروريسم سازمان يافته و غيرسازمانيافته را ميدهند. از اين رو شركتكنندگان اين همانديشي بر خود لازم ميدانند با محكوميت اين اقدامات غيرانساني، زمينه معرفي گروههاي تروريستي به مجامع حقوقي بينالمللي فراهم شده و كشورهاي حامي آنها در نزد افكار عمومي معرفي گردند.
در انتها بر اين نكته تأكيد ميكنيم كه پيامدهاي اقدامات امريكا در مخدوش كردن صلح و امنيت جهان را امروز در اقصي نقاط جهان به شكلهاي مختلف اعم از آواره شدن ميليونها شهروند سوري، فلسطيني، عراقي، افغاني و... و همچنين تبديل شدن منطقه به يك زرادخانه بزرگ تسليحاتي و از بين رفتن امنيت و آرامش ملتها شاهد هستيم.
12 تيرماه يادآور يكي از تلخترين وقايع و خاطرات انقلاب و مردم ايران و درعين حال يكي از آشكارترين موارد نقض حقوق بشر از سوي دولت امريكاست. اين واقعه مهم حمله موشكي ناو جنگي اين كشور در خليج فارس به هواپيماي مسافربري جمهوري اسلامي ايران بود؛ جنايتي تلخ كه در 12 تيرماه سال 1367 روي داد و منجر به شهادت 290 مسافر و خدمه اين پرواز شد و اين امر در دنيا همانند يك لكه، روي سردمداران امريكايي را تا ابد سياه كرده است. اين اقدام تروريستي بر خلاف تمامي موازين حقوق بشري و مصداق نقض اصول صريح منشور ملل متحد و همچنين اساسنامه ديوان بينالمللي كيفري بود. در دوازدهم تيرماه 1367 شمسي برابر با سوم ژوئيه 1988 ميلادي، هواپيماي مسافري ايرباس ايران كه از بندرعباس عازم دوبي بود، بر فراز آبهاي خليج فارس و در نزديكي جزيره «هنگام» مورد هجوم يگانهاي دريايي متجاوز امريكايي مستقر در آبهاي خليج فارس قرار گرفت و سقوط كرد. اين هواپيما كه با موشك ناو جنگي وينسنس مورد حمله عمدي نيروهاي تجاوزگر و جنايتپيشه شيطان بزرگ قرار گرفت، حامل 298 مسافر و خدمه بود كه تمامي آنها اعم از مرد و زن و كودك و نوجوان و كهنسال به شهادت رسيدند. در ميان سرنشينان هواپيما، 66 كودك زير 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه كشورهاي خارجي نيز بودند كه كشته شدند.
ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران از سوي جنايتكاران امريكايي، در حقيقت يكي ديگر از مراحل رويارويي استكبار جهاني با جمهوري اسلامي ايران براي تقويت متجاوزان عراقي در جبهههاي جنگ بود. پس از سقوط اين هواپيما، مقامات امريكايي براي توجيه اين جنايت نابخشودني، دلايل ضد و نقيضي عنوان كردند و كوشيدند اين اقدام خصمانه را يك اشتباه قلمداد كنند. اما با توجه به مجهز بودن كشتي جنگي وينسنس به پيشرفتهترين سيستمهاي راداري و رايانهاي و همچنين مشخص بودن نوع هواپيماي در حال پرواز، مسلم شد كه احتمال اشتباه وجود نداشته و اين اقدام، كاملاً خصمانه بوده است. با اين حال مقامهاي امريكايي پس از چندي، در توهيني آشكار به ملت ايران، مدال شجاعت بر گردن ناخداي اين ناو انداختند و بدين سان حمايت رسمي خود را از اين جنايت اعلام نمودند. به هر تقدير، اين جنايت نيز در كنار جنايات بيشمار دولت امريكا، در پرونده سياه استكبار جهاني ثبت شد و لكه ننگ ديگري بر تارك آن جنايتپيشگان نقش بست.
مقامهاي امريكا پس از سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران، براي توجيه اين جنايت نابخشودني، دلايل ضد و نقيضي عنوان كردند و كوشيدند اين اقدام خصمانه را يك اشتباه قلمداد كنند. اما با توجه به مجهز بودن كشتي جنگي وينسنس به پيشرفتهترين سيستمهاي راداري و رايانهاي و همچنين مشخص بودن نوع هواپيماي درحال پرواز، مشخص شد كه احتمال اشتباه وجود نداشته و اين اقدام، كاملاً خصمانه بوده است. با اين حال مقامهاي امريكايي پس از چندي، در توهيني آشكار به ملت ايران، بر گردن ويليام راجرز فرمانده ناو وينسنس مدال شجاعت انداختند و بدينگونه حمايت رسمي خود را از اين جنايت اعلام كردند.
در حقيقت يكي از اهداف امريكا از اين جنايت تقويت متجاوزان رژيم بعث عراق در جبهههاي جنگ و تحت فشار قرار دادن مسئولان نظام ايران بود.
متعاقب اين تجاوز آشكار، جمهوري اسلامي ايران در روز 14 تير 1367 طي نامهاي به رئيس شوراي امنيت خواستار تشكيل جلسه فوري شورا براي رسيدگي به موضوع شد.
25 تيرماه 1367 مطابق با 16 ژوئيه 1988 ميلادي، شورا تشكيل جلسه داد. از سوي جمهوري اسلامي ايران دكتر ولايتي وزير امور خارجه وقت و از جانب امريكا جرج بوش معاون وقت رئيسجمهوري در جلسه حضور داشتند. وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران در بخشي از سخنانش در اين جلسه گفت: حضور نظامي امريكا در خليج فارس تنها منادي مرگ و بيقانوني و شرارت بوده و جز ناامني چيزي به ارمغان نياورده است. عمل جنايتكارانه امريكا در حمله به هواپيماي كشوري به هيچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجيه نيست. شوراي امنيت پس از استماع سخنان دكتر ولايتي و جرج بوش در جلسه شماره 3831 خود در تاريخ 30 ژوئيه 1988 طرح قطعنامهاي پيشنهادي را تصويب كرد.
امريكا با ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران آن هم بر فراز آبهاي سرزميني كشورمان يك بار ديگر نشان داد كه حقوق بشر را تا جايي به رسميت ميشناسد كه تضادي با اهداف توسعهطلبانه و زيادهخواهيهاي آن و همپيمانانش نداشته باشد. به عنوان مثال و با توجه به توجيهات بياساس اعلام شده توسط امريكا پس از سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران، اين كشور در حالي سعي ميكرد با توسل به بهانههاي واهي، كشتار 290 مسافر بيگناه را عادي جلوه دهد كه وقتي در شهريورماه سال 1362 پدافند هوايي شوروي سابق يك هواپيماي مسافربري كره جنوبي را به دليل ورود به حريم هوايي اين كشور ساقط كرد، اين عمل را «بربريت» ناميد و خواستار تحريم خطوط هوايي شوروي شد و اين، نمونهاي از برخورد دوگانه امريكا با حقوق بشر است.
http://javanonline.ir/fa/news/796538
ش.د9501183