تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۸  ، 
شناسه خبر : ۲۹۳۹۹۸
فتح‌الله گولن كيست؟
پایگاه بصیرت / متین مسلم/ كارشناس روابط بين‌الملل

(روزنامه آفتاب يزد ـ 1395/05/02 ـ شماره 4666 ـ صفحه 12)

فتح الله گولن در وقایع اخیر ترکیه یا آن کودتای نافرجام 15 جولای گناهکاراست یا بی گناه؟ این را هنوز نمی دانیم. تحلیل وقایع شاید خیلی سخت نباشد اما ارزیابی صداقت‌ها زمانی که به دورقاب سیاسی می‌رسد تقریبا غیرممکن می‌شود. به صرف ادعای آقای اردوغان این ادعا‌ها قابل اثبات نیست؛ بیشتر به دلیل نوع رابطه شخصی و کینه توزانه میان این دو، که اکنون به اوج خود رسیده است. متقابلا نمی توان تکذیب آقای گولن را هم قبول کرد. اونیزاستانداردهای صداقت و رفاقت را مطابق میل و ذهن متوهمش حداقل از نگاه اردوغان جابجا کرده و شروری فراری است.

تا آنجا که به عنصر صداقت و رفاقت در سیاست مربوط می شود ضرورتا باید به هردو نفر شک کرد.اما یک نکته مسلم است."در نبرد سیاسی میان گولنیست‌های اپورتونیست واردوغانیست‌های توتالیتر مسلک !؟، توازن قوا فعلا وبه نفع آقای رئیس جمهوربهم خورده. همین تقابل برای ورود ترکیه به جرگه کشورهای بحران زده منطقه کافی است. شیشه‌های پنجره نظارت بر بحران15جولای ترکیه مات است و فعلا نمی‌شود فاصله میان کودتا و ضد کودتا را اندازه گرفت .

تلاش آقای رئیس جمهور برای اعلام حالت فوق العاده در کشورو شدت برخورد او با مخالفان که محدود به کودتاچیان آماتور نشده و موج بازداشت‌ها که به مرز 60 هزار نفر رسیده، نشان می‌دهد نگرانی‌های آقای اردوغان از آینده و واکنش احتمالی بدنه اجتماعی وسیاسی و نظامی هوادار آقای گولن جدی است. یک مسئول سردبیری روزنامه زمان که به آقای گولن علاقه مند است می گوید" با یک شوخی روبرو نیستیم. آنها 50 تا 60 هزار نفر را بازداشت و روانه زندان‌ها کرده اند. اقدام نظامیان مورد تایید نیست اما برخورد عجیب دولت از مقابله‌ای سیستماتیک و از پیش طراحی و هدفمند شده برای تسویه حساب با مخالفان حکایت دارد".

بسیاری از ناظران سیاسی و دیپلمات‌های مقیم ترکیه از زاویه‌ای دیگر به موضوع نگریسته و می گویند در لاک رفتن و فروخفتگی هواداران آقای گولن ممکن است اقدامی تاکتیکی و ناشی از موج کشنده‌ای باشد که بی محابا به سوی آنان می آید. یک دیپلمات فرانسوی مقیم استانبول از یک خبرنگار روزنامه جمهوریت که او را فردی مطلع توصیف کرده نقل می کند "رئیس جمهور به خوبی از توان بالقوه این هواداران آگاه است. او خود زمانی از این توان و نیرو برای به قدرت رسیدن استفاده کرده است". خبرنگار مذکور که ترجیح می دهد نامش مخفی بماند، معتقد است" در جنگ تنازع بقا و حفظ برتری قدرت ، اردوغان مترصد است تکلیف این نیروی پنهان ورسوب گذار در بستر جامعه را همینجا روشن و تمام کند.البته پیش بینی آینده و موفقیت او کار بسیار سختی است. دستکم در سیاست خارجی، آقای اردوغان نشان داده توانایی پیش بینی خوبی ندارد".

از موضع کسی که توانست از زیر تیغ نظامیان جان سالم بدر ببرد، آقای اردوغان اکنون سیل اتهاماتی را متوجه آقای گولن کرده وگفته از دولت ایالات متحده انتظار دارند اورا که مقیم پنسیلوانیا است به آنکارا تحویل دهد.او این انتظار را در برابر پاره‌ای اتهامات مبنی بر اطلاع واشنگتن از کودتا و شاید حمایت ازآن مطرح کرده و تلاش می کند کاخ سفید را از موضعی اخلاقی ونه الزاما حقوقی وادار به استرداد آقای گولن کند. ایالات متحده این گونه موضع‌گیری‌ها را غیرسازنده توصیف و تاکید کرده آنها باید از اینگونه موضع‌گیری‌ها اجتناب ورزند. اگر مدرکی متقن و مستند وجود دارد آنکارا ارائه آنگاه بررسی خواهد شد.

اینکه دولت ایالات متحده به صرف آنچه ترکیه ضرورت دوستی توصیف می کند گولن رابه کشورش مسترد خواهد کرد یا نه؟ شخصا بعید می‌دانم. حتی در اثباتی ترین حالت ممکن،اتخاذ چنین تصمیمی مستلزم طی مراحل قانونی و اداری پیچیده‌ای در سیستم قضایی آمریکاست که همواره متهم به کندی دررویه‌های کاری و قانونی است. این رویه می تواند بدتر هم باشد اگر کاخ سفید و یا وزارت خارجه در اتخاذ تصمیمی اعمال نفوذ کنند آنگاه همه چیز متوقف خواهد شد.

اما در این میان 2 سوال مهم مطرح است که پاسخ به آنها در فهم تحولات اخیرو چرایی آنها خصوصا عملیات به اصطلاح ضد کودتای دولت 15 جولای کمک زیادی خواهد کرد.

1- به فرض محتمل اگر دلایل بازداشت‌های اخیر و اتهامات گولن موجه باشد، در ابتدا این خود دولت و شخص رئیس جمهور هستند که باید پاسخگوی شرایط فعلی باشند. بی اطلاعی دولت و نهاد‌های امنیتی از این میزان نفوذ گولن (اگر صحت داشته باشد) در همه ارکان حکومتی چندان باور کردنی نبوده و اصلا منطقی نیست. بازداشت حساب شده بیش از 60 هزار نفر طی یک هفته با هر معیاری مبهم وتعجب برانگیز است.

2- فتح الله گولن واقعا دارای چنین مشروعیت وکاریزمای حیرت آوری در میان مردم و مسئولان است که در یک پالایش اولیه از وفاداران او، هزاران نفر از نخبه ترین افراد نظامی و حکومتی بازداشت می شوند. به راستی او کیست؟

کیستی گولن از جنبه تاریخی ارتباط ارگانیک غیر قابل انکاری با خود آقای اردوغان دارد .اردوغان که به قدرت نفوذ رقیبش واقف و البته به نوعی هم پرورش یافته مکتب اوست به خوبی می داند در منطق به هم آمیخته و خطرناک مذهبی - سیاسی فتح الله گولن، افراد خاصیت ابزاری، دوره‌ای و گذرا دارند. مکتب سیاسی و مذهبی گولن، متدی دو وجهی و کاملا متوازن دارد. همین توازن حساب شده که با لایه‌ای محکم از اعتقادات مذهبی حفاظت می شود تا کنون نقش مهمی در پیش برد اهداف او و سیستم تحت امرش داشته.به همین دلیل کم نیستند تحلیل گران و کارشناسانی که معتقدند به صرف متهم بودن دروقایع اخیر اولا برای این دو رقیب چیزی تغییر نمی‌کند. ثانیا امکان حذف و قلع و قمع جریان گولن خوشبینانه و تقریبا امر بعیدی است.

در وجه عمومی مکتب گولن مسلمان به مثابه یک فرد حتی سکولار، نقش محوری نسبت به خود در عبادات و رابطه شخصی با خدا دارد و هیچکس حتی نهاد دولت حق دخالت در آن را ندارد.اما همین فرد که الزاما می تواند مومن معتقد هم نباشد، وظیفه‌ای فراتر و مهم تر به نام خدمت به افراد و جامعه به عهده دارد.درنگاه کاربردی مکتب گولنیسم هر شخص نسبت به خود وظیفه‌ای محدود، گذرا و تعریف شده در زمان دارد اما برای هدفی بزرگتر و نامحدود یعنی تحقق "آرمان شهررویایی پیشوا یا مرشد بزرگ" باید خود را وقف عموم و پیشوا کند. از نگاه این مکتب، حس تداوم و ماندگاری، وجهی مهم والبته منفی در فرد است که می تواند تاثیر نورو الوهیت پیشوارا تحت تاثیر قرار دهد. در واقع نوعی صوفی گری وعرفانیسم شرقی که گولن قرائت وتعریفی مدرن اما متناقض از آن مبتنی بر خدمت به پیشوای مذهبی واصول منتهی به او ارائه می دهد. در این تناقض او مروج نوعی سانترالیزم مذهبی دموکراتیک است که درک مبانی آن بسیار مشکل خواهد بود.

تمجید سیاسی وتاریخی گولن ازپادشاهی عثمانی، ارائه قرائتی جدید از تعالیم اسلامی مبتنی بر آنچه خود روح تسامح و لیبرالیسم دینی مدارا گراتوصیف می کند و در نهایت ایجاد نوعی قداست معنوی و الوهی برای پیشوای صوفی عارف مسلک(یعنی خود او) ، کارکردی چند وجهی در عرصه تاریخ ، مذهب و سیاست و نهایتا رسالت خود خوانده اجتماعی به اوداده که بی شک مقابل فردی و ساختاری با گولن و گولنیست‌ها را اگر نه غیرممکن که مشکل می‌کند. موقعیتی که با به کارگیری ساختار و سازمانی کاملا مدرن، حرفه‌ای و سیستماتیک به نام "جنبش خدمت" عملا گولن را به نیرویی قوی و غیر قابل انکار در جامعه ترک تبدیل کرده است.

نظام مذهبی وباور مدارانه گولن، به نهاد فرد تا آنجا که به خود او و پیوند آسمانی اش مربوط است، چندان وارد نمی‌شود، اگرچه بی تفاوت هم نیست. در واقع آنجا که به تاثیر رابطه خصوصی فرد بر جامعه و خدمت به پیشوا مربوط می شود، جنبه عمومی مکتب گولن وارد عرصه انسانی شده و بر گرفته از اصول سانترالیزم حزبی، به ساماندهی فرد با رویکرد اجتماعی از پیش تعریف شده می پردازد.قرائت خاص به گفته گولن تساهل گونه و مدارا محور از دین، تسهیل کننده اصلی رابطه شخص با سازمان و نهایتا جامعه‌ای خواهد بود که قرار است بنا به تعریف سازمانی، انسان‌ها به مثابه جزیی از کل به آن خدمت کنند. تجلی اجتماعی آراء و اندیشه‌های گولن درتشکلی مردم نهاد به نام "جنبش خدمت "تمرکز یافته که علی رغم وسعت حیرت آور اجزای هرمی آن و خدماتی که ارائه می‌دهد، اما فاقد ساختاری رسمی و قابل رویت است. تمامی اعضا عضویت خود در جنبش را تایید نمی کنند ،اما عملا و آشکارا در خدمت آن قرار دارند.

"جنبش خدمت" اکنون فراتر از ترکیه ماهیتی اینتر ناسیونالیستی به خود گرفته و شبکه‌ای عظیم در کشورهای اسلامی را هدایت و کنترل می کند. محور عملیاتی این جنبش فراگیر در 4حوزه

به شدت فعال است.

1- امور خیریه.

2- خدمات درمانی و رفاهی رایگان

3- آموزش و تحصیل تقریبا رایگان در مدارس مدرن تا پایان دانشگاه

4- ایجاد اشتغال مناسب و تضمین شده برای اعضا به صورت هرمی و زنجیری.

کارکرد اصلی سیاسی و راهبردی آینده نگر مکتب گولن از همین جا و به ویژه از بند چهارم شروع می شود. در این میان آنچه بیش از پیش جلب توجه می کند، رو شدن اهداف استراتژیک گولن و جریان معتقد به او در پس این اقدامات است که عملا صداقت آنها را به عنوان یک نیروی صرفا اجتماعی عمیقا زیر سوال برده.

اواسط سال 1999 سخنرانی از آقای گولن افشا شد که عواقب ناشی از آن هم اردوغان را هوشیارو نگران کرد و هم منجر به خروج گولن از کشور و عزیمت به پنسیلوانیا شد. این روحانی مذهبی که روزی امام جماعتی ساده برای نماز گزاران در ازمیر بود و اینک به عنوان پیشوا با توهمی صوفی گرایانه چون قدیسی دست نیافتنی در ایالات متحده بسر می برد در آن سال میان جمعی از پیروان خود و نیز گروهی از اعضای جنبش خدمت به آنها می گوید"شما باید بدون اینکه کسی متوجه شود در شریان‌های سیستم رخنه کنید،تا اینکه به تمام مراکز قدرت برسید. شما باید صبر کنید تاهمه قدرت حکومت به دستتان بیفتد. تا موقعی که همه قدرت نهاد‌های منبعث از قانون اساسی در کنارتان قرار گیرد".

دایره اقدامات گولن و جنبش تحت حمایت او البته محدود به ترکیه نیست و شبکه‌ای وسیع در سراسر جهان را تحت پوشش دارد. در خود ترکیه حداقل 300 مدرسه و مراکز آموزشی فوق مدرن، بیش از یک هزار شبکه درمانی و خدماتی و به همین تعداد مراکز خیریه و عام المنفعه تحت نظر جنبش خدمت قرار دارند. ضمن آنکه مخارج تحصیلی و خانوادگی بسیاری از دانشجویان (از خانواده مذهبی یا سکولار تفاوتی نمی‌کند) پرداخت و تامین می‌شود. مسئولان این جنبش اما هیچ‌وقت معلوم نکرده اند که مخارج هنگفت این خدمات از کجا تامین می شود. ادعای آنها مبنی بر پرداخت هزینه‌ها از سوی خیرین و پرداخت 5 تا 15 درصد از درآمدشان به امورخیریه، مضحک و باور کردنی نیست.

به نظر می‌رسد بسیاری از بازداشتی‌های سیاسی، اداری، نظامی و انتظامی اخیر خروجی چنین نظام آموزشی و تامینی سخاوتمندانه هستند و اردوغان این را خوب می داند. از شدت عمل و موج وسیع بازداشت‌ها چنین استنباطی وجود دارد.

از سوی دیگر گفته می شود هزاران مرکز مشابه در سرتاسر جهان از جنوب آسیا گرفته تا خاورمیانه و خلیج فارس و از اروپا گرفته تا آفریقا وآمریکای لاتین توسط این جنبش هدایت و سرپرستی می‌شوند. برخی منابع خبری و مالی بین المللی مدعی هستند تنها در آفریقا و خاورمیانه حدود 1000 مدرسه و تقریبا 500 تا800 مرکز خیریه درمانی و خدماتی با امکانات کامل توسط جنبش خدمت سرپرستی می‌شود.

با این حال به درستی نمی دانم گولن واقعا و مستقیما در کودتای اخیر دست داشته یانه؟ اما در نگاه و برداشت عمومی از آنچه که او مروج و الهام بخش آن تلقی می شود به اندازه کافی انگیزه در معتقدانش برای هر اقدامی ولو خود مستقیم به زبان نیاورد، ایجاد می‌کند. به همین دلیل کشف دخالت مستقیم اودر کودتا تغییری در اصل ماجرا و مخاطره او و مریدانش ایجاد نمی کند. از همین زاویه است که رجب اردوغان به عنوان یک رقیب سیاسی، گولن را مورد حمله قرار داده است. اردوغان نه مصادیق توطئه؛ که ماهیت گولنیسم و مرشد آن را یک خطر جدی برای خود وشاید جامعه ترک می داند.

اردوغان با آگاهی از نیات ایدئولوژیک و سیاسی رقیب، با هرانگیزه‌ای که به باور من سیاسی و رقابتی است، حمله به گولن را از 3جبهه آغاز کرده است. نخست، اثبات نفش منفی او در ترویج خشونت،تروریسم و براندازی داخلی. دوم، اثبات این مهم که جریان گولن در منطقه عمومی آسیای میانه و خاورمیانه و اروپا در صورت اتصال حلقه‌های آن به هم بالقوه خطری برای کل منطقه اروپا محسوب می شود. سوم، تلاش در جهت قداست زدایی از چهره گولن که این یکی رانمی دانم موفق خواهد شد یا نه؟ اما موفقیت در آن کلید اصلی پیروزی اردوغان و حزبش در دوجبهه اول و دوم است. گولن نیز به نوبه خود دست اردوغان را خوانده به همین دلیل تلاش می کند چهره خود را به عنوان یک رهبر اسلامی صرفا معنوی که دخالتی در امور سیاسی و شرورانه (حتی کودتا) ندارد، حفظ کند. این راهم نمی‌دانم گولن موفق خواهد شد یا نه؟ آینده‌ای نزدیک همه چیز را مشخص خواهد کرد. به هرحال نگرانی جدی و فوری است.

http://aftabeyazd.ir/?newsid=43764

ش.د9501401