تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۶  ، 
شناسه خبر : ۲۹۴۱۲۰
پایگاه بصیرت / دکتر حامد حاجي‌حيدري
(روزنامه رسالت - 1394/12/05 - شماره 8608 - صفحه 1)

اصولگرايان، از سال هشتاد و دو و با ورود آبادگران ايران اسلامي کوشش کردند تا مسير جوانان به رده‌هاي مختلف حکومت را بگشايند، هر چند که انکار ناپذير است که شماري از کهن‌سالان، بويژه «گروه کهن‌سالان نياوران»، براي سد مسير اين جوانان تقريباً از هيچ کاري فروگذار نکردند، و برداشت من اين است که جوانان، با نجابت و صبوري و با تدبير و اميد واقعي، مسير خود را ادامه داده‌اند و راه خود را از کوره راه، با نيرويي که از رهبر خود گرفتند استمرار بخشيدند؛ و اين انتخابات، قطعاً و اگر يزدان نيکي‌دهش توفيق عطا فرمايد، يک شروع دوباره خواهد بود، براي باور به نسل تازه جوانان خودساخته‌اي که اکنون با تقديم «نسل دوم شهيدان انقلاب اسلامي»، شهيدان هسته‌اي و شهيدان مدافع حرم، صدق و صداقت و لياقت خود را به اثبات رسانده‌اند، آن‌ها در جهان خوش درخشيده‌اند. آن‌ها براي راه خود «خون» داده‌اند.

سال‌هاست که گروهي از فرزندان انقلاب، جوانان هيئتي، که در کلاس انقلاب، خوب آموزش ديده‌اند، دايره بسته قدرت فعلي را براي کار و تلاش و پيشرفت جامعه محدود مي‌انگارند. آن‌ها در سال هشتاد و دو و هشتاد و چهار، براي گشودن اين دايره بسته تلاش‌هايي کردند، اما به در بسته خوردند. واقعاً به در بسته خوردند، و «گروه کهن‌سالان نياوران»، براي شکست آن‌ها هر کار توانستند کردند. البته خطا کردند و تدبير نه اين بود.

بسياري از جوان‌هايي که روزهاي سخت تحريم را ديده‌اند و هر يک، به شيوه خود، به نحوي، تحريم‌ها را دور زده‌اند، امروز، با قدري افسوس و البته هنوز با انرژي بسيار توأم با اصرار بر هم‌دلي و هم‌زباني، به فرصت‌هايي مي‌نگرند که با اصرار «گروه کهن‌سالان نياوران» بر شيوه‌هاي قديمي و نادرست از دست مي‌روند. البته اين جوانان اذعان و باور دارند که ريش سپيدان و بزرگان در مجامع و شوراهاي عالي، حکمت‌هاي اندوخته طي سال‌ها را براي گره‌گشايي از معضلات يا تشخيص مصلحت‌ها به کار بندند، ولي همان حکمت ايجاب مي‌کند تا با ايجاد تلفيقي ميان ذهن‌هاي عملياتي جديد و افکار تدبيرگر (ولي نه بدون اميد و ايمان) قديم، زمينه براي گشايش مسير انقلاب به آينده و از طريق نخبگان جديد فراهم شود.

اما اين راه سد شد، و دولتي روي کار آمد که بغايت مسن و کم توان و کم باور است. هر چند که دولت تدبير و اميد است، ولي در عمل تدبير بدون اميد است که عملاً تدبير نيست و تعطيل است و رکود.اصولگرايي جوانان هيئتي، در اين سال‌ها، باني خاصي نداشته است. آن‌ها هم اينک در کف جامعه، يا در قعر نهادها و ارگان‌ها و سازمان‌ها حضور دارند، و تنها در هنگامه‌هاي ديني و مرامي چون عاشورا و نهم دي و جلسات دعاي ندبه و بيست و دوم بهمن و فاطميه، دور هم جمع مي‌شوند و به تبادل نظر در مورد مسائل جاري جامعه که پيش از آن در شبکه جريان داشت، شکل عيني مي‌بخشند.

آن‌ها با صبوري و به شيوه کاملاً خاص خود، به مسير خويش ادامه مي‌دهند. هيچ کس، حتي، کساني که با خشونت، آن‌ها را تازه به دوران رسيده و بيکار و بي شناسنامه و حتي «بي سواد» خطاب مي‌کنند، ديگر نمي‌توانند وجود آن‌ها را منکر شوند. اين که سهل است، بلکه با قدري هراس، دست به انفجارهاي انتحاري بيخ گوش خودشان مي‌زنند تا شور برآمده از انگيزه‌هاي جوانان را فرونشانند.

آن‌ها خودزني مي‌کنند و هزينه اين خودزني را ملت مي‌پردازد. ولي، جوانان «شريف» و «علم و صنعت» و «امير کبير»، مي‌خواهند با سلامت و آرامش و همدلي و هم‌زباني، جايگزيني در نسل نخبگان سياسي کشور را نرم نرمک رقم بزنند.

صدور دستور توسعه هسته‌اي، در حقيقت، بهانه‌اي بود تا جوانان انقلابي، بلوغ سياسي خود را با يورش به جبهه «توسعه دانش و تکنولوژي» جشن بگيرند، و بزم خون راه بيندازند. آن‌ها در اين مسير شهيد دادند و زمينه اي را فراهم کردند تا کشور چيزهايي براي معامله بر سر ميز مذاکره داشته باشد. آن‌ها خوش درخشيدند، نه فقط در اين حوزه‌ها، بلکه در تمام حيطه‌هايي که به کار فرا خوانده شدند، خوش درخشيدند؛ ولي «گروه کهن‌سالان نياوران»، همچنان آن‌ها را تازه به دوران رسيده و بيکار و بي‌شناسنامه و حتي بي‌سواد خواندند. اين ديگر خيلي بي‌انصافي بود. البته «خيالي نيست»؛ در مواردي هم که «گروه کهن‌سالان نياوران»، چنين انگ‌هايي را به جنبش جوانان «شريف» و «امير کبير» و «علم و صنعت»، زدند، بيشتر مورد استهزاي مردم قرار گرفتند تا مورد باور ايشان، طوري که مجبور شدند، روز بعد، گفته‌هاي خود را مرمت کنند، چه بد مرمت کردني! هر چه بود، اين بود که اين جوانان براي مدعاي خود «خون» داده بودند و هنوز هم مي‌دهند؛ «نسل دوم شهداي انقلاب اسلامي» گواه لياقت جوانان هيئتي بودند، چه «گروه کهن‌سالان نياوران» بخواهد چه نخواهد.

حرف‌هاي حق جوانان، باطني بهتر از گفتار و رفتار و عملکرد «گروه کهن‌سالان نياوران» داشته است، و دست خدا را در اين برتري مي‌توان ديد.اينک، که جوانان «شريف» و «امير کبير» و «علم و صنعت»، در مسير پر آشوب بلوغ خود، «خون» داده‌اند، و «گروه کهن‌سالان نياوران»، با برگه‌هاي خون آن‌ها بر سر ميز معامله کرده‌اند، مردم، مسير خود را يافته‌اند، و همه شواهد نشان مي‌دهد که مجلس آينده، مجلسي جوان‌تر و اصولگراتر خواهد بود. کسي نمي‌تواند خود را قهرمان اين موج برخاسته از خون «نسل دوم شهيدان انقلاب اسلامي»، معرفي کند، اما، بزرگ‌ترين افتخار اين است که هر کس به نوعي اعلام کند: من هم «پيرو طريق شهيدان» هستم، همان گونه که ديگران اعلام کردند ... و در آينده هيچ کس نمي‌تواند در راهي جز اين راه گام بر دارد، و لو آن که اين گام برداشتن از سر تظاهر باشد!

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=224230

ش.د9405727