تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۷  ، 
شناسه خبر : ۲۹۴۸۱۳
مقدمه: دکتر نوذر شفيعي کارشناس مسائل بين‌المللي در گفتگو با خبرگزاري خبرآنلاين تغيير نام جبهه‌النصره، علل و زواياي آن را بررسي کرد. پنجشنبه هفتم مرداد 95 برابر با 28 جولاي 2016 ميلادي، ابومحمد الجولاني سرکرده گروه تروريستي موسوم به جبهه النصره در يک نوار ويدئويي که از شبکه الجزيره قطر پخش شد، مدعي جدايي از شبکه تروريستي القاعده شد و نام النصره را به آنچه «جبهه فتح الشام» خواند، تغيير داد. وي اعلام کرد جدايي از القاعده در راستاي پاسخگويي به تمايل مردم شام(سوريه) براي گرفتن بهانه‌ها از جامعه جهاني صورت گرفته است. دکتر نوذر شفيعي، کارشناس مسائل بين المللي، فلسفه اين تغيير نام را تنها معطوف به جبهه النصره نمي داند و معتقد است که آمريکا براي حفظ تعادل و توازن قدرت در سوريه از جبهه النصره بهره مي برد. در ادامه مشروح گفتگوي گروه بين‌الملل خبرآنلاين با سخنگوي پيشين کميسيون امنيت ملي در مجلس نهم را در ادامه مي‌خوانيد:

(روزنامه اطلاعات – 1395/05/23 – شماره 26510 – صفحه 12)

افول گروه‌هاي تروريستي‌ انزواي رياض در ميدان سوريه

‌* در ابتدا بفرماييد ارزيابي‌تان از تغييرنام جبهه النصره به جبهه فتح‌الشام چيست؟

** در حال حاضر، در سوريه يک سري از تصفيه حساب‌ها، قرار است اتفاق بيفتد. در واقع يک سري اتحادها و ائتلاف هايي در سطح منطقه و داخل سوريه در حال شکل گرفتن است. مي توان گفت:اتحادها و ائتلاف‌هاي خارجي و همچنين داخلي، با هدف حذف گروه‌هاي راديکال مثل داعش و ساير گروههاي افراطي مثل جبهه النصره که وابسته به القاعده هستند، در جريان است.

به نظر من آمريکا با بعضي از اين گروهها کار دارد، بدين معنا که براي تعادل بخشي و توازن در قدرت در سوريه با اين گروهها برنامه دارد. چون آمريکا اگر بخواهد جبهه النصره را مبنا قرار بدهد، اين گروه دستش به خون مردم سوريه آلوده است و هيچ پايگاه و منزلت اجتماعي ندارد. بنابراين اين نيرو بايد حذف شو‌د. از آنجايي که آمريکا مي خواهد از جبهه النصره براي تعادل و توازن قدرت در سوريه استفاده کند، با توصيه يا بدون توصيه و يا به شکل خودکار، نام اين گروه را تغيير داده است. از اين رو شاهديم که نيروهاي جبهه النصره با نام جديد فتح الشام فعاليت مي کنند. اين مساله فقط معطوف به جبهه النصره نمي شود. در طول تاريخ گروههايي بودند که در فهرست گروههاي تروريستي قرار گرفتند، منتهي براي اينکه بتوانند از اين ليست خارج شوند و کارهايشان را جلو ببرند، نام خود را تغيير دادند.

* به نظر شما آيا اين اتفاق در بحران سوريه يک گام به جلوست؟

** اين اتفاقات نشانه يک سري از تحولات در سوريه است. احتمالاً جريان هايي که همانند جبهه النصره هستند، در چارچوب استراتژي ها و برنامه هاي آمريکا قرار ندارند و به نوعي با آمريکا همسو نيستند قرار است مورد هدف قرار بگيرند. از اين رو، اين تغيير اسم نشان مي دهد که بعضي از گروههاي راديکال در سوريه به زودي بايد مورد هدف و حمله قرار بگيرند.

* واکنش کشورهاي مختلف به اين تغيير نام را چطور ارزيابي مي‌کنيد؟

** کشورهاي مختلف واکنش چنداني نشان ندادند. يکي از کشورها عربستان سعودي است که حتماً قبل از اينکه جبهه النصره در ليست گروههاي تروريستي قرار بگيرد، توصيه کرده که اين تغيير نام صورت پذيرد. از سويي چون سياست خارجي عربستان از سياست خارجي آمريکا تأثير مي‌پذيرد، حتماً اين بحث با آمريکايي‌ها مطرح شده است.

بنابراين قاعدتاً همه کشورها اگر اين تغيير نام را نشانه اي از تحول در سوريه ببينند که مبناي اين تحول سرکوب نيروهاي راديکال است، احتمالاً خوشحال خواهند شد. البته کشورهايي مثل عربستان،ترکيه،اردن و قطرکه از کل اين جريان حمايت مي‌کنند، احتمالاً نگران خواهند شد، اما چون جبهه النصره با اين تغيير نام در حال مستثني شدن از گروههاي تروريستي است، مي‌تواند براي آنها خوشايند باشد.

* آيا دولت سعودي هم متقاعد شده است که از گروههاي تروريستي حمايت نکند؟

** دولت عربستان سعودي متقاعد شده و هر چه زمان مي گذرد فشارها عليه اين دولت بيشتر مي شود. عربستان سعودي به عنوان يکي از عاملان حادثه 11 سپتامبر شناخته شد. برخي عوامل مانع از آن شد که اين گزارش‌ها به بيرون درز پيدا کند. گروه‌هاي وابسته به عربستان در سوريه به عنوان گروههاي تروريستي و عربستان سعودي هم به عنوان حامي آنها شناخته شدند.

اين مسائل به سازمان ملل وارد شد و مانع از اين شد که اين بحثها در دنيا مطرح شود.در مجموع فشارها بر روي عربستان سعودي زياد است. متحدان سعودي نيز يک به يک در حال جدا شدن از اين کشور هستند. ترکيه به اجبار جدا شد، مصر، مغرب و کشورهايي که فعلاً در اين ائتلاف ها واتحادها با عربستان سعودي هماهنگ هستند، خسته شده اند و در حال جدا شدن هستند. لذا مجموعه اي از کشورها عليه سعودي و سياست‌هايش وجود دارند.

اين عوامل دولت سعودي را متقاعد بر اين مي کند که سياست ديگري را در پيش بگيرد؛ درغير اين صورت، تداوم اين روند مي تواند کل عربستان سعودي را دچار مشکل کند.

* آينده را چگونه پيش‌بيني مي‌کنيد؟

** به نظر من با توجه به آنچه که در کشورهاي اروپايي از جمله در فرانسه،آلمان و بلژيک اتفاق افتاد و در حال حاضر هم به اشکال مختلف در آمريکا و همينطور در سوريه، عراق و اخيراً در افغانستان در حال وقوع است، زنگ خطر را براي جامعه بين الملل به صدا در مي آورد که تروريسم و راديکاليسم مرز نمي شناسد، دوستي و دشمني با اين گروهها پايدار نيست. اينطور نيست که فکر کنند اين گروهها فقط ابزاري در دست کشورها هستند، بلکه روزي همين گروهها، ساير کشورها، حتي کشورهايي که روزي زادگاه و خاستگاه آنها بوده و در توليد آنها نقش داشته هم مي‌تواند هدف حمله اين گروهها قرار بگيرد.

کمااينکه شاهديم که اين اتفاقات در ليبي، مصر و در عربستان تحرکاتي از جانب اين گروهها عليه کشور مادر(و خاستگاه اين گروهها) اتفاق افتاده و مي افتد. بنابراين به نظر مي رسد اين تحولات علامت و نشانه اي مبني بر يک اراده جمعي براي سرکوب و سرنگوني اين گروهها وجود دارد.زماني که مقامات امنيتي سعودي به روسيه رفته بودند، اين مساله مطرح شده بود که منشأ و مبدأ اين گروهها عربستان سعودي است و ممکن است که روزي اين گروهها از کشور مادر جدا بشوند و به طور مستقل بخواهند عمل کنند. در اين صورت چگونه اين گروهها را مي توان جمع کرد و از بين برد، به گونه اي که تهديدي عليه صلح و امنيت بين المللي نباشد، پاسخ مقامات سعودي اين بود که اين امر امکانپذير و مديريت آن در دست ماست.

بنابراين به نظر مي‌رسد که اين تفکر که مي‌گويد اين گروهها بايد سرکوب، محدود يا کنترل شوند، در دستور کار قرار گرفته و لذا روند آينده به زيان اين گروهها تمام خواهد شد. البته در عراق و سوريه نيز احتمالاً درسياستهاي دولتي يک تجديد نظري اتفاق بيفتد.به اين معنا که آن دسته از گروههايي که بومي هستند، يا گروههايي ديگر که اغفال شدند، يا آن گروههايي که امکان دارد تک سلاح خود را زمين بگذارند و مشي سياسي را دنبال کنند. احتمالاً ممکن است که دولتهاي موجود، اين گروهها را در قدرت شريک کند تا از طريق اين جذب، جاذبه و يا دافعه بتوانند اين چند دسته را از هم جدا کنند و آنچه که امنيت منطقه را تهديد مي‌کند، رفع کنند.

پوست‌اندازي تروريست‌ها در سوريه با هدف ادامه بقا

اعلام جدايي «جبهه النصره» از سازمان «القاعده» و تغيير نام اين گروه تروريستي در شرايطي که تلاش هاي منطقه اي و بين‌المللي براي مقابله با تروريسم در سوريه و يافتن راه‌حل‌ سياسي پايان بحران اين کشور افزايش يافته است، اقدامي تاکتيکي براي حفظ بقا در شرايط متغير تحولات سوريه تحليل مي شود.

«ابومحمد الجولاني» سرکرده گروه تروريستي جبهه النصره در سوريه اعلام کرد اين گروه از تابعيت القاعده خارج شده و نام خود را به «جبهه فتح الشام» تغيير داده است. پيش از پخش ويدئوي سخنان الجولاني، «ايمن الظواهري» سرکرده القاعده با انتشار يک سخنراني صوتي خطاب به رهبران جبهه النصره اعلام کرده بود اين گروه اگر لازم مي داند مي تواند از القاعده اعلام استقلال کند و اگر اين روابط باعث خدشه در اتحاد و همکاري مي‌شود، مجاز است روابط سازماني را بي درنگ فدا کند.اعلام جدايي جبهه النصره از سازمان القاعده و تغيير نام آن به سرعت با واکنش‌هاي منطقه‌اي و بين المللي مواجه شد.

در نخستين واکنش ها، جمهوري اسلامي ايران، روسيه و آمريکا اعلام کردند جبهه النصره را همچنان يک گروه تروريستي مي دانند و تغيير نام آن نمي تواند ماهيت تروريستي و اقدام‌هاي گذشته آن را تغيير دهد. آمريکا و روسيه همچنين تاکيد کردند که به حملات خود عليه مواضع اين گروه ادامه مي دهند.

پرسشي که در اين ميان به ذهن مي آيد اين است که هدف جبهه النصره از تغيير عنوان چيست و چه عوامل احتمالي منجر به موضع گيري اخير رهبران اين گروه تروريستي شده است؟ در ابتدا بايد گفت جدايي جبهه النصره از القاعده و تغيير نام آن در راستاي تحولات اخير در سوريه و تلاش براي بقا در شرايط متغير بحران سوريه قابل تفسير است.اگر نگاهي به تحولات هفته هاي اخير در ارتباط با بحران سوريه داشته باشيم مي بينيم که خطر گسترش تروريسم بيش از گذشته در کانون توجه کشورهاي درگير در بحران سوريه قرار گرفته است. عملياتي که داعش هفته هاي گذشته در اروپا انجام داد، جامعه جهاني را براي مقابله با اين گروه مصمم تر کرده است.

اکنون همگان به اين نتيجه رسيده اند که تداوم بحران سوريه و پابرجايي کانون هاي استقرار و عمل تکفيري هاي مسلح جز گسترش دامنه تروريسم به خارج از مرزهاي سوريه و ناامني جهاني نتيجه اي نخواهد داشت.کشورهاي غربي که تاکنون در قبال گروه هاي تروريستي آنها را به گروه‌هاي خوب و بد تقسيم کرده بودند با حملات اخير هواداران داعش در ترکيه، فرانسه و آلمان به اين نتيجه رسيده اند که بي تفاوتي و حتي گاه حمايت از تروريست ها چه پيامدهاي امنيتي جدي نه تنها براي امنيت جهاني، بلکه براي امنيت داخلي آن ها به دنبال دارد.

به دنبال چنين پيامدهاي امنيتي ناشي از گسترش جهاني تروريسم بود که در ديدار چند هفته پيش وزيران امور خارجه آمريکا و روسيه توافق‌هايي ميان 2 طرف در جهت يافتن راه حلي سياسي براي پايان دادن به بحران سوريه صورت گرفت و 2 طرف متعهد به انجام اقدام‌هايي در اين زمينه شدند.

همچنين، عذرخواهي رييس جمهوري ترکيه از همتاي روس وي به خاطر ساقط کردن جنگنده روسي و از سرگيري روابط مسکو و آنکارا نيز اين ذهنيت را ايجاد کرده که توافق‌هايي ميان طرف هاي درگير در بحران سوريه براي پايان دادن به اين بحران در حال انجام است.

در اين پيوند، وزير امور خارجه ترکيه اعلام کرد آنکارا و مسکو هماهنگي هايي را براي مبارزه با گروه‌هاي تروريستي در سوريه و به ويژه گروه هاي داعش و جبهه النصره صورت مي دهند. از سوي ديگر، در داخل سوريه نيز ارتش و نيروهاي مقاومت با حمايت روسيه در تلاش براي ايجاد جبهه تازه اي در حلب و آزادسازي کامل اين شهر از دست گروه هاي تروريست هستند.

شواهد نشان دهنده طرح حمله اي گسترده از سوي ارتش سوريه و نيروي هوايي روسيه براي آزادسازي کامل شهر حلب و مناطق اطراف آن است و به نظر مي رسد در اين زمينه هماهنگي هايي نيز با طرف هاي غربي صورت گرفته باشد.همزمان با اين تحولات، «استفان دي ميستورا» نماينده سازمان ملل متحد در امور سوريه تلاش هايش را براي از سرگيري گفت وگوهاي صلح ژنو از سر گرفته و ديدارهايي نيز در اين زمينه با برخي بازيگران بحران سوريه داشته است.

در چنين شرايطي است که جبهه النصره از سازمان القاعده اعلام جدايي مي کند و به نظر مي رسد اين گروه درصدد است با اين تغيير تاکتيکي، خود را يک گروه ميانه رو اعلام کند تا از اين راه نه تنها از حملات آمريکا و روسيه در امان بماند، بلکه بتواند با ديگر گروه هاي سوري نيز يک جبهه‌بندي تازه ايجاد و موقعيت و بقاي خود را در مقابل ارتش سوريه حفظ کند.بايد توجه داشت که بيشتر اعضاي جبهه النصره را معارضان سوري تشکيل مي دهند و حوزه عمل خود را محدود به سوريه مي دانند.

در برابر، القاعده با ترکيبي از مليت‌هاي گوناگون اهدافي گسترده و بين‌المللي را دنبال مي کند. اعلام جدايي از القاعده در شرايطي که تلاش‌ها براي حل بحران سوريه هم در سطح منطقه‌اي و هم در سطح بين‌المللي شدت يافته است اين امکان را به رهبران جبهه النصره مي دهد تا خود را يک گروه مردمي در سوريه معرفي کنند و برکنار از تهديد عيني نابودي، براي قرار گرفتن در زمره بازيگران مشروع آينده اين کشور زمينه سازي کنند.

از سرگيري گفتگوهاي صلح در راستاي حل سياسي بحران سوريه

پيشروي هاي تازه ارتش سوريه به ويژه در مناطق پيراموني حلب، پيامدهاي خود در عرصه گفتگوهاي سياسي و ديپلماسي را نيز آشکار ساخته است. از جمله اين پيامدها افزايش تکاپوي نماينده سازمان ملل متحد در امور سوريه براي رايزني با بازيگران موثر عرصه تحولات اين کشور است.رخدادهاي روزهاي اخير در عرصه ديپلماسي در کنار تحولات ميداني سوريه نشانگر شکل گرفتن وضعيتي تازه است که در آن بازيگران بحران سوريه قصد دارند بيشترين منافع و مزيت هاي ممکن را از آن خود سازند.

در اين پيوند، «استفان دي ميستورا» نماينده سازمان ملل متحد در امور سوريه براي ديدار با مسئولان ايراني روز يکشنبه دهم مردادماه وارد تهران شد و با «صادق حسين جابري انصاري» معاون عربي و آفريقاي وزارت امورخارجه ديدار کرد.

در اين ديدار، 2 طرف بر ازسرگيري گفتگوهاي صلح و يافتن راهکاري سياسي براي پايان دادن به پنج سال جنگ و درگيري در سوريه تاکيد کردند.اين دومين سفرِ دي ميستورا به تهران طي سال جاري بود. وي پيش از اين، بيست و چهارم فروردين ماه با مقام هاي ايراني به منظور ازسرگيري گفت وگوهاي صلح ژنو رايزني کرده بود .

سفر نماينده سازمان ملل متحد در امور سوريه به ايران در شرايطي صورت گرفت که تلاش هاي بين المللي براي از سرگيري گفت وگوهاي ژنو بار ديگر آغاز شده است و بر پايه اعلام نظر دي ميستورا، در صورت فراهم شدن شرايط، گفتگوهاي صلح در ماه آينده ميلادي انجام خواهد شد.

همزمان با ديدار دي ميستورا با مقام هاي ايراني، «رمزي عزالدين» معاون نماينده ويژه سازمان ملل متحد در امور سوريه از «بشار اسد» رييس جمهوري سوريه درخواست کرد تا دولت دمشق در دور تازه مذاکرات با مخالفان در اواخر ماه آينده ميلادي شرکت کند. همچنين، قرار است در روزهاي آينده، آمريکا و روسيه از طرح خود درباره سوريه رونمايي کنند. در ديدار ماه گذشته «جان کري» و «سرگئي لاوروف» وزيران امور خارجه آمريکا و روسيه، دو طرف به توافقي کلي درباره راهکار حل بحران سوريه دست يافتند و قرار شد مقدمات آن هر چه زودتر فراهم شود.

اين شواهد، نشان دهنده افزايش تلاش‌هاي بين‌المللي براي ازسرگيري گفتگوهاي صلح ژنو است.درگيري‌ها در سوريه که پنجمين سال خود را پشت سر مي گذارد، تاکنون صدها هزار کشته و ميليون ها تن آواره بر جا گذاشته است. با اين حال، چند دور گفتگو ميان طرف هاي درگير به دليل کارشکني برخي از کشورهاي مخالف دولت دمشق به شکست انجاميده است. در اين شرايط، مخالفان دولت سوريه با وجود سنگ اندازي بر سر راه گفتگوهاي صلح تاکنون نتوانسته اند در هدف خود که همانا پشتيباني از معارضان سياسي و تروريست ها است به پيروزي دست يابند.

ارتش سوريه نه تنها مانع پيشروي اين گروه ها شده، بلکه با کمک نيروهاي مقاومت و نيروي هوايي روسيه، پيشروي هاي مهمي را به ويژه در شهر حلب و حومه آن داشته است.شکست هاي پي درپي تروريست ها و پيشروي هاي ارتش سوريه باعث شد تا مخالفان، گفتگوهاي صلح را به تعويق اندازند چرا که در اين شرايط دولت سوريه دست برتر را در گفتگوها داشت. در راستاي مقابله با پيشروي نيروهاي سوري، تروريست ها با پشتيباني گسترده مالي و تسليحاتي مخالفان دولت سوريه، آتش بس سراسري اسفند ماه 1394 را نقض کردند تا در شرايطي که دولت به آتش‌بس پايبند است، عليه مواضع ارتش پيشروي کنند.

درپيش گرفتن سياست صبر و انتظار ميان مخالفان براي تداوم بحران سوريه، اينک با چالش اساسي تشديد حمله هاي هواداران داعش در کشورهاي اروپايي و ترس و وحشت از «گرگ هاي تنها» همراه شده است. اکنون با حمله هاي اخير هواداران داعش در ترکيه، فرانسه و آلمان فشار بر رهبران اروپايي براي يافتن راهکارِ مبارزه با داعش و پايان دادن به بحران سوريه – به عنوان کانون اصلي رشد و گسترش داعش و تفکرات آن- افزايش يافته است.آنچنان که گفته شد، ارتش سوريه به همراه نيروهاي مقاومت و نيروي هوايي روسيه عمليات بزرگي را براي آزادسازي شهر حلب و حومه آن آغاز کرده و به باور ناظران در روزهاي آينده آزادسازي حلب به عنوان دومين شهر بزرگ سوريه را شاهد خواهيم بود.

با توجه به اهميت تسلط بر حلب براي مخالفان دولت سوريه، آزادسازي اين شهر ضربه بزرگي به تروريست‌ها و پشتيبانان خارجي شان خواهد بود. در اين شرايط، ارتش سوريه راه‌هاي ارتباطي تروريست‌ها را از حلب به خارج سوريه قطع کرده است.تداوم وضعيت کنوني ضمن قرار دادن تروريست‌ها در سراشيبي از دست دادن قلمروشان در سوريه مي تواند باعث گسترش فعاليت داعش فراتر از مرزهاي سوريه شود.

به همين دليل، آمريکا و همپيمانانش در تلاشند با طرح دوباره گفتگوهاي صلح، مانع گسترش داعش و پراکندگي بيشتر آن شوند و همزمان در آينده نظام سياسي سوريه سهمي عمده داشته باشند. ازسرگيري تلاش هاي نماينده سازمان ملل متحد در امور سوريه براي آغاز گفتگوهاي صلح نيز مي تواند تا حد زيادي در اين چارچوب قابل تفسير باشد.

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2016\08\08-12\20-09-14.htm&storytitle=%C7%DD%E6%E1%20%90%D1%E6%E5%9D%E5%C7%ED%20%CA%D1%E6%D1%ED%D3%CA%ED%9D%20%C7%E4%D2%E6%C7%ED%20%D1%ED%C7%D6%20%CF%D1%20%E3%ED%CF%C7%E4%20%D3%E6%D1%ED%E5

ش.د9501653