* بازدید برنارد کوشنر، وزیر امور خارجه فرانسه از عراق را چگونه ارزیابی میکنید؟
** من آن را در یک کلمه خلاصه میکنم. این اقدامی تاریخی بود. پس از رهایی عراق از زیر یوغ دیکتاتوری صدام این برای نخستین بار است که وزیر فرانسوی برای گفتوگو با رهبران و مشاهده اوضاع عراق وارد بغداد میشود. مطمئن هستم که این بازدید به درک متقابل دو کشور از هم کمک خواهد کرد.
دوستی من و کوشنر بیش از دو دهه سابقه دارد. زمانی که وی در مأموریت پزشکان بدون مرز برای کمک به قربانیان غیرنظامی بمبارانها و تبعیدهای رژیم صدام بود در کوههای کردستان با هم ملاقاتهایی داشتیم و از آن زمان تاکنون هرگز ارتباطمان قطع نشده است.
در سال 2006 من به طور رسمی و دیپلماتیک از کوشنر دعوت کردم تا به بغداد و کردستان بیاید. وی دعوت من را پذیرفت اما این سفر امکانپذیر نشد. نیکولا سارکوزی، رئیسجمهور فرانسه نیز علاقهمند به نزدیکی دو کشور است. وقتی سارکوزوی وزیر کشور فرانسه بود به ما قول داد به محض این که رئیسجمهور شود بیشتر به ما کمک خواهد کرد بویژه در زمینه امنیتی. ما این امکان را فراهم کردیم که فرانسه نیروهای امنیتی عراقی را آموزش دهد و برای دفاع از غیرنظامیان، سلاحهای سبک در اختیار آنان قرار دهد.
* شما از این بازگشت فرانسه به صحنه عراق چه انتظاری دارید؟
** عراق ملتی بزرگ و کشوری ثروتمند است که میتواند در کل خاورمیانه تأثیرگذار باشد. فرانسه باید به ارتقای دموکراسی کمک کند. روابط میان فرانسه و عراق به طور سنتی بسیار خوب بوده است.
در گذشته دولت فرانسه با دیکتاتوری رابطه داشت که مورد تنفر مردم عراق بود. این روابط امروز باید در بستری تازه و با محوریت دوستی بین دو کشور، دوباره از سر گرفته شود.
زمینههای فراوانی برای همکاری وجود دارد. فرانسه میتواند در گسترش شرکتهایی که در زمینه بازسازی مناطق تخریب شده فعالیت میکنند به عراق کمک کند. همینطور ما میادین نفتی زیادی داریم که از سرمایهگذاری شرکتهای فرانسوی در این میادین استقابل میکنیم.
* فرانسه چه کاری میتواند انجام دهد؟ آیا شما به ابتکاری مشابه کنفرانس طرفهای لبنانی که در پاریس برگزار شد فکر میکنید؟
** مشکل بزرگ و در واقع وظیفه ما پایان دادن به درگیریهای داخلی عراق و رسیدن به آشتی ملی است و این تنها راه پایان دادن به تروریسم در کشور ماست. زیرا تروریستها که عمدتاً از خارج عراق تغذیه میشوند و بیشترشان غیرعراقی هستند جوامع مختلف عراقی را تحریک میکند و از اختلافهای آنها برای ارتکاب اعمال تروریستی و جنایت استفاده میکنند. من اعتقادی به ضرورت تشکیل کنفرانس ملی در عراق ندارم. در لبنان، احزاب مختلف قادر به گفتوگو با هم یا نشستن پشت یک میز مذاکره نیستند اما در عراق احزاب مختلف با هم گفتوگو میکنند و هر روز با هم ملاقات دارند. همه قشرهای جامعه عراق در این گفتوگو شرکت میکنند بدون این که نیازی به تشکیل کنفرانس باشد.
* وزیر امور خارجه فرانسه، عراق را با لبنان مقایسه کرد و در این راه به تعارضهای موجود میان شیعیان و سنیها و خطری که از این بابت منطقه را تهدید میکند اشاره کرده است. نظر شما چیست؟
** در عراق جنگ شیعه و سنی وجود ندارد اما اختلافهایی میان این دو وجود دارد؛ حتی اختلافهایی در درون خود این جوامع نیز وجود دارد.
از سوی دیگر فراموش نکنید وقتی از سنیها صحبت میشود اکثر کردها به این جامعه تعلق دارند. باید بگویم ما در شرایط رودرویی دو جبهه کاملاً مخالف هم قرار نداریم.
در مقابل در بطن این دو جامعه یعنی جامعه شیعه و جامعه سنی تشکلهای سیاسی گوناگون وجود دارد. در هر دو جریان شیعه و سنی گروههای افراطی وجود دارند که با هم اختلاف و کشمکش دارند. اما اکثریت قریب به اتفاق شهروندان عراقی از درگیر شدن با هم امتناع میکنند.
ما همچنین شاهد نوعی جدل سیاسی برای تقسیم قدرت در عراق هستیم. علاوه بر این سوءتفاهمهایی در مورد قانون اساسی و اجرای آن وجود دارد.
* با این حال عراق چند روز پیش شاهد مرگبارترین سوء قصد دوران معاصر خود بود در اینباره چه نظری دارید؟
** وجود حملههای تروریستی در عراق حقیقت دارد اما هدف این حملهها بیشتر از ارتش و نیروهای پلیس، غیرنظامیان هستند. این گروههای تروریستی با خودروهای بمبگذاری شده به روستاهای فقیرنشین ترکمنها یا آبادیهای یزیدیان که دور از شهرها و نزدیک مرز سوریه قرار دارند میروند.
* دولت عراق همچنین یک بحران بزرگ را پس از استعفای برخی وزیران بویژه وزیران سنی به خود دید. در اینباره نظر شما چیست؟
** این پدیدهای طبیعی در جریان دموکراسی است. این استعفاها دلایل مختلفی داشت. اعراب سنی درخواستهایی از دولت داشتند و خواستار پاسخگویی سریع به خواستههایشان بودند.
نوری مالکی نخستوزیر عراق هم هنوز برای انجام خواستههای آنان کاملاً آماده نبود در حالی که وزیران مستعفی با این تفکر که با آنان همانند یک شریک سیاسی واقعی رفتار نمیشود کابینه را ترک کردند.
درباره وزیران شیعه متعلق به جنبش مقتدی صدر باید گفت که این هم یک مشکل دیگر است. نوری مالکی تدابیری را علیه برخی از گروههای وابسته به جریان مقتدی صدر که قانون را نقض میکردند اتخاذ کرده بود، یعنی آن دسته از افراد خودسر که به نام جیشالمهدی مخالفانشان را به قتل رسانده بودند.
مقتدی صدر با تأیید این که با این جنایتها مخالف است این اتهامها را رد کرد و نوری مالکی هم مجبور شد تا در برابر این شبهنظامیان شدت عمل بیشتری از خود نشان دهد و بدین ترتیب وزیرانی که مخالف اقدامهای مالکی بودند دولت را ترک کردند.
هماکنون صدریون در حال مذاکره با نخستوزیر هستند و میگویند که آمادهاند دوباره وارد جریانهای سیاسی و پارلمانی شوند، همچنین پیشنهاد دادهاند وزیرانی توانمندتر به جای وزیران مستعفی وارد کابینه شوند.
* آیا این کار برای خروج از بحران مفید است؟
** ما نشستی را برگزار کردیم که در آن نمایندگان همه جناجهای سیاسی کشور برای بحث و تبادل نظر درباره موارد مورد اختلاف حضور داشتند. توافقی هنوز به دست نیامده اما پیشرفتهایی وجود داشته است. مهمتر از همه این که تمامی رهبران از جناحهای مختلف سیاسی عراق مصمم به حلوفصل همه این مشکلات هستند.
اعراب سنی احتمالاً دوباره وارد دولت نخواهند شد اما باید بگویم حتی در این صورت نیز مشکلی برای همراهی با این جریان سیاسی وجود ندارد. بازگشت آنان به دولت به برآوردشان از اوضاع و شرایط بستگی دارد.
ما تلاش میکنیم تا آنان را به بازگشت به دولت متقاعد کنیم زیرا بدون حضور آنان دولت بعد «اتحاد ملی» خود را از دست میدهد. اعراب سنی عنصر مهمی از این اتحاد ملی هستند.
اما اگر آنان بازنگردند دولت آنچنان آسیب جدی نخواهد دید زیرا دولت همواره اکثریت قاطع پارلمان را در اختیار دارد و میتواند به حیات خود ادامه دهد.