تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۱  ، 
شناسه خبر : ۲۹۷۶۳۲
(روزنامه اطلاعات - 1395/07/25 - شماره 26560- صفحه 12)

آنچه که از ميراث اسلام کريم اف در عرصه سياست خارجي ازبکستان در 25 سال گذشته مي توان استنباط کرد، يک رويکرد به شدت سينوسي، متغير و با رگه هاي شديد عمل گرايي است. اتخاذ اين نوع سياست خارجي از سوي تاشکند، پيامدهاي مهمي چون تخريب وجهه ازبکستان به عنوان يک متحد قابل اعتماد براي روس ها، چيني ها و جهان غرب، تشديد اختلافات ازبکستان با کشورهاي منطقه آسياي مرکزي بر سر موضوعات سنتي چون اختلاف با قزاقستان در رهبري منطقه، چالش هاي مداوم با تاجيکستان، اختلافات مرزي و بحران آب با همسايگان، تضعيف سازمان امنيت جمعي، واگرايي در سازمان همکاري شانگهاي و تشديد رقابت بين چين و روسيه با آمريکا در آسياي مرکزي را در پي داشته است. ولي کوزه گر کالجي در ايراس نوشت، واژه «اُزبک» از دو کلمه «اُز» به معناي «خودش» و «بَک» يا «بِيک» به معني «خان» و «بزرگ» تشکيل شده است و از اين رو کلمه «ازبک» تداعي کننده مفهوم «خودش خان» است.

شايد اين تعبير را بتوان مناسب ترين واژه و تعبير براي توصيف سياست خارجي جمهوري ازبکستان در دوران 25 ساله رياست جمهوري اسلام کريم‌اف دانست که سينوسي‌ترين و متغيرترين سياست خارجي منطقه آسياي مرکزي را به نمايش گذاشته است. هرچند برخي از کارشناسان از اين رويکرد به عنوان کوشش تاشکند در جهت ايجاد توازن در روابط تاشکند با روسيه و جهان غرب ياد مي کنند؛ اما واقعيت اين است که رويکرد کلي سياست خارجي ازبکستان بيش از آن که تداعي کننده وجه «توازن بخشي» باشد، گوياي يک روند «بي ثبات»، «سينوسي» و به شدت «عمل گرايانه» است که آن را از رويکرد توازن بخش کشوري چون قزاقستان در منطقه آسياي مرکزي کاملاً متمايز مي کند.

تاملي بر ميراث اسلام کريم اف در عرصه سياست خارجي ازبکستان در 25 سال گذشته به روشني گوياي اين واقعيت است.با استقلال ازبکستان در 31 اوت سال 1991، اين کشور نوبنياد به مانند تمامي جمهوري هاي شوروي سابق در دسامبر همان سال به عضويت جامعه کشورهاي مستقل مشترک المنافع (سي. آي. اس) درآمد و نخستين رويکرد مهم سياست خارجي اين کشور در تعامل و همراهي با فدراسيون روسيه شکل گرفت.

در اين بين، تشکيل پيمان امنيت جمعي با هدف مديريت و مهار جنگ داخلي تاجيکستان در آوريل 1992 موجب همگرايي بيشتر تاشکند با اهداف و رويکردهاي فدراسيون روسيه در منطقه آسياي مرکزي شد؛ به گونه‌اي که هسته اوليه سازمان دفاعي مشترک در قالب «پيمان امنيت دسته‌جمعي تاشکند» ايجاد شد. اما در همان نيمه ابتدايي دهه 1990 ميلادي و در اوج وابستگي جمهوري ها به فدراسيون روسيه، ازبکستان با تشکيل «اتحاديه آسياي مرکزي/ (The Central Asian Union (CAU»در سال 1994 در بعد اقتصادي و عضويت در برنامه مشارکت براي صلح ناتو در همين سال در بعد نظامي کوشيد با نفوذ روسيه در منطقه آسياي مرکزي مقابله کند، اما با توجه به شرايط سخت دوران گذار، رويکرد کلي سياست خارجي ازبکستان همچنان بر مدار سياست هاي روسيه مي چرخيد.

اما از نيمه دوم دهه 1990 به تدريج عنصر «متغير» تبديل به واژگان ثابت در تعريف و تحليل سياست خارجي ازبکستان شد و تاشکند مواضع متناقض و متغيري را در قبال دو رقيب اصلي منطقه آسياي مرکزي يعني فدراسيون روسيه و ايالات متحده آمريکا در پيش گرفت. در حالي که قزاقستان، قرقيزستان و تاجيکستان با همراهي چين و روسيه، پيمان امنيتي شانگهاي (گروه شانگهاي- پنج) را در سال 1996 بنيانگذاري کردند، خبري از حضور ازبکستان در اين سازمان امنيتي نبود.

در سال 1997 ازبکستان با حرکت واگرايانه جمهوري آذربايجان و گرجستان در قبال سازمان امنيت جمعي همراه شد و در 2 آوريل 1999 از تمديد پروتکل پنج ساله فعاليت پيمان امنيت جمعي خودداري کرد و با خروج از اين سازمان و عضويت در پيمان امنيتي گوام در سال 1999 جدي ترين و در عين حال آشکارترين رويکرد واگرايانه ازبکستان را در قبال فدراسيون روسيه به نمايش گذاشت. اما به فاصله نسبتاً کوتاهي، ازبکستان در ژوئن 2001 به پيمان امنيتي شانگهاي (که به سازمان همکاري شانگهاي تغيير نام داد) پيوست و بار ديگر با سياست هاي فدراسيون روسيه همراه شد. با اين وجود، همانند فرانسه دوران ژنرال دوگل که از ساختار فرماندهي متحد ناتو و بخش نظامي آن خارج شد، ازبکستان نيز از شرکت در برنامه ها و رزمايش هاي نظامي سازمان همکاري شانگهاي خودداري کرد که اين امر نيز گوياي نوعي احتياط از سوي تاشکند در قبال اين سازمان منطقه اي بود.

وقوع حادثه 11 سپتامبر 2001 موجب شد تا ازبکستان بار ديگر به سمت آمريکا گرايش پيدا کند و با واگذاري پايگاه نظامي خان آباد به نيروهاي آمريکايي، آشکارا رويکردي غرب گرايانه و ضد روسي را در منطقه آسياي مرکزي در پيش گيرد. اين روند تا سال 2005 با جديت تمام از سوي تاشکند دنبال شد.

با وقوع حوادث انديجان در سال 2005 که با سرکوب خشونت بار معترضان از سوي دولت ازبکستان همراه شد، روابط ازبکستان و جهان غرب رو به تيرگي گذاشت. در شرايطي که آمريکا و اتحاديه اروپا تحريم هاي سياسي و اقتصادي گسترده اي را عليه دولت ازبکستان به اجرا گذاشتند، روسيه و چين از رژيم اسلام کريم اف حمايت قاطعي کردند و همين امر تاشکند را يک بار ديگر به مدار سياست خارجي و دفاعي روسيه در منطقه آسياي مرکزي کشاند.

ازبکستان 5 مه 2005 از پيمان امنيتي گوام خارج شد؛ در 25 ژانويه 2006 در شهر سنت پترزبورگ روسيه، رسماً به عضويت «جامعه اقتصادي اوراسيا Eurasian Economic Cooperation» درآمد و در ژانويه 2006 پس از هفت سال مجدداً به دامان سازمان امنيت جمعي برگشت.

اما با گذشت زمان و بهبود روابط ازبکستان و جهان غرب به ويژه لغو تحريم ها، تاشکند بار ديگر رويکرد واگرايانه خود را از سرگرفت. اسلام کريم اف در ديدار با ديميتري مدودف، با انتقاد از ناکارآمدي جامعه اقتصادي اوراسيا، پيشنهاد کرد که اين اتحاديه و سازمان پيمان امنيت جمعي با هدف ايجاد يک سازمان قدرتمند تر در هم ادغام شوند؛ پيشنهادي که با استقبال روسيه و ساير اعضاء مواجه نشد و بدين ترتيب، ازبکستان در نخستين حرکت واگرايانه از روسيه پس از حوادث انديجان، در نوامبر 2008 ميلادي از ترکيب «جامعه اقتصادي اوراسيا» به عنوان يکي از سازمان هاي روس محور منطقه خارج شد.

در اين مقطع، دومين حرکت واگرايانه ازبکستان در قبال پيمان امنيت جمعي آغاز شد. در حالي که اکثر کشورهاي عضو سازمان پيمان امنيت جمعي با طرح روسيه مبني بر ايجاد نيروهاي واکنش سريع موافقت به عمل آوردند، ازبكستان از پروتكل جداگانه اي حمايت مي كرد كه در آن به محدود كردن مشاركت سازمان پيمان امنيت جمعي اشاره مي كرد و نيروهاي نظامي در دسترس سازمان پيمان امنيت جمعي را تحت شرايط خاصي و بسته به تصميم گيري سياسي در آن زمان مي کرد.

پس از اين رويداد، برخي منابع از جمله کنستانتين زاتولين (Konstantin Zatulin) رئيس موسسه مطالعات کشورهاي مستقل مشترک المنافع روسيه(CIS Studies Institute) احتمال خروج مجدد ازبکستان از سازمان امنيت جمعي را مطرح کردند که عليرغم مخالفت دبيرکل اين سازمان با طرح چنين مسائلي، روند تحولات آتي صحت پيش بيني افرادي چون زاتولين را ثابت کرد.

ازبکستان در فوريه سال 2009 ميلادي با تشکيل نيروهاي واکنش سريع در سازمان امنيت جمعي مخالفت کرد و در نشست غير رسمي سازمان امنيت جمعي در قزاقستان در 12 اوت 2011 نيز شرکت نکرد و در نهايت در 28 ژوئن 2012 ميلادي، ازبکستان براي دومين بار تصميم به خروج از پيمان امنيت جمعي گرفت.

عواملي چون بروز مشکلات بين آمريکا و قرقيزستان بر سر تمديد اجاره پايگاه نظامي ماناس انعقاد «توافقنامه مشارکت استراتژيک ميان آمريکا و افغانستان/ The U.S.-Afghanistan Strategic Partnership Agreement» و طرح خروج نظاميان آمريکايي از افغانستان تا سال 2014 ميلادي، موجب شد تا هفت سال پس از حوادث انديجان، ازبکستان يک بار ديگر از روسيه فاصله گرفته و به سمت غرب روي آورد و در اين راستا، پارلمان ازبکستان به پيشنهاد اسلام کريم اف قانون «مفهوم جديد سياست خارجي ازبکستان «New Concept of Foreign Policy» را به تصويب رساند.

در اين بين عواملي چون تعطيلي پايگاه ماناس قرقيزستان در تابستان 2014 ميلادي که عملاً ايالات متحده را در برخورداري از پايگاه نظامي در منطقه آسياي مرکزي محروم ساخته بود، وجود ناامني گسترده در انتقال تجهيزات به ويژه سوخت مورد نياز نيروهاي ناتو، ايساف و آمريکا از طريق پاکستان موسوم به «شبکه توزيع جنوبي Southern Distribution Networkکه منجر به طراحي مسير جايگزين ديگري از سمت شمال موسوم به «شبکه توزيع شماليNorthern Distribution Network»با مشارکت کشورهاي قفقاز و آسياي مرکزي از جمله ازبکستان شد و نيز نگراني هاي مشترک در قبال افغانستان پس از 2014 به ويژه در رابطه با خطر گسترش تروريسم، افراط گرايي و قاچاق مواد مخدر، زمينه را براي نزديکي هر چه بيشتر ازبکستان به غرب فراهم کرد که نمونه بارز آن، ميزباني اجلاس 1+5 وزير خارجه آمريکا و وزيران خارجه پنج کشور آسياي مرکزي در سمرقند در نوامبر 2015 ميلادي بود. با اين وجود، ازبکستان هنوز نتوانسته است اعتماد کامل غرب، ناتو و اتحاديه اروپا را پس از حوادث انديجان سال 2005 به دست آورد.

مشابه همين رويکرد عدم اعتماد و نگراني را - البته در سطحي پايين تر- از جانب روس‌ها نيز مي توان مشاهده کرد. خروج ازبکستان براي دومين بار از پيمان امنيت جمعي که بازوي امنيتي و دفاعي جامعه کشورهاي مستقل مشترک المنافع محسوب مي شود، با توجه به جايگاه منحصر به فرد ژئوپليتيکي ازبکستان در قلب آسياي مرکزي که با همه کشورهاي اين منطقه، مجاورت جغرافيايي دارد، عملاً يک حفره امنيتي و دفاعي را در اين منطقه براي روس ها ايجاد کرده است.

همچنين، عدم تمايل تاشکند براي پيوستن به اتحاديه اقتصادي اوراسيا (برخلاف قزاقستان و قرقيزستان) و نيز رويکرد نزديکي مجدد به جهان غرب و ايفاي نقش فعال در شبکه توزيع شمالي و همکاري با ناتو به اين نگراني روس‌ها دامن زده است .

بنابراين، آنچه که از ميراث اسلام کريم اف در عرصه سياست خارجي ازبکستان در 25 سال گذشته مي توان استنباط کرد، يک رويکرد به شدت سينوسي، متغير و با رگه هاي شديد عمل گرايي است.

اتخاذ اين نوع سياست خارجي از سوي تاشکند، پيامدهاي مهمي چون تخريب وجهه ازبکستان به عنوان يک متحد قابل اعتماد براي روس ها، چيني ها و جهان غرب، تشديد اختلافات ازبکستان با کشورهاي منطقه آسياي مرکزي بر سر موضوعات سنتي چون اختلاف با قزاقستان در رهبري منطقه، چالش هاي مداوم با تاجيکستان، اختلافات مرزي و بحران آب با همسايگان، تضعيف سازمان امنيت جمعي، واگرايي در سازمان همکاري شانگهاي و تشديد رقابت بين چين و روسيه با آمريکا در آسياي مرکزي را در پي داشته که به سهم خود نقش مهمي در شکل گيري و تداوم شرايط ناپايدار سياسي و امنيتي در منطقه آسياي مرکزي طي دو دهه گذشته ايفا کرده است.

در نتيجه به نظر مي رسد تعريف و اتخاذ يک رويکرد باثبات و روشن در عرصه سياست خارجي، مهم ترين چالش جدي جانشين اسلام کريم اف خواهد بود و طرف هاي روسي، چيني و غربي با دقت و حساسيت اين موضوع را دنبال خواهند کرد که رويکرد سياست خارجي ازبکستان تا چه ميزان از روند سينوسي و متغير دوران کريم اف خارج خواهد شد.

ظرفيت و توانايي رهبري جديد در ايجاد اجماع در عرصه داخلي و نوع رويکرد سياست خارجي، نوع تعامل با روسيه به ويژه در رابطه با بازگشت احتمالي به پيمان امنيت جمعي يا عضويت در اتحاديه اقتصادي اوراسيا، نحوه مواجهه با جهان غرب و ناتو در سايه مسائل چالش برانگيز و متناقض‌گونه‌اي چون وضعيت دموکراسي، حقوق بشر و آزادي‌هاي مدني در ازبکستان از يک سو و تحولات افغانستان پس از 2014 و مقابله با خطر گسترش تروريسم، افراط گرايي و قاچاق مواد مخدر از سوي ديگر، تنظيم مناسبات ميان روسيه، چين و آمريکا، اختلافات سنتي با قزاقستان در رهبري منطقه آسياي مرکزي و چالش هاي مداوم با تاجيکستان و نيز روند مناسبات سطح پايين ازبکستان با ايران، از جمله چالش هاي مهم سياست خارجي ازبکستان پس از اسلام کريم اف به شمار مي رود.

اعلام آمادگي شوکت ميرضيايف، رئيس جمهوري موقت ازبکستان که از شانس بسيار بالايي براي انتخاب به عنوان جانشين اسلام کريم اف برخوردار است، براي توسعه مناسبات با چين، روسيه، غرب و نيز ايران مي تواند نخستين نشانه هاي تغيير در رويکرد سنتي سياست خارجي ازبکستان باشد که در راستاي خروج تدريجي از سايه سنگين کيش شخصيت اسلام کريم اف و ايفاي نقش متفاوت در عرصه سياست داخلي و خارجي ازبکستان صورت مي گيرد.

نکته بسيار مهم، حساس و چالش برانگيز، تغيير و تحول در سياست خارجي ازبکستان به موازات حفظ ثبات و امنيت در کشوري است که با 447 هزار کيلومتر مربع مساحت، در قلب منطقه آسياي مرکزي قرار دارد؛ با جمعيتي 30 ميليون نفري، نيمي از جمعيت منطقه را در خود جاي داده است و با توجه به پراکندگي اقليت قابل توجهي از قوم ازبک را در سراسر آسياي مرکزي و افغانستان، از ابزارهاي نفوذ و اهرم‌هاي فشار خاص خود برخوردار است.

بنابراين، ازبکستان با توجه به چنين ويژگي هايي، «وزنه تعادل» در عرصه ژئوپليتيکي منطقه آسياي مرکزي محسوب مي‌شود و به نوعي «لنگرگاه ثبات» در اين منطقه محسوب مي‌شود. بنابراين، هر نوع بي ثباتي احتمالي در اين کشور در دوران گذار از ميراث رهبري اسلام کريم اف، تنها محدود و منحصر به محدوده جغرافيايي ازبکستان نخواهد بود و به سرعت سراسر فضاي آسياي مرکزي و حتي مناطق پيرامون آن در روسيه، چين و افغانستان را تحت تاثير خود قرار خواهد داد.

ازبکستان پس از کريم‌اف؛ چالش يا فرصتي جديد براي روسيه

روسيه به طور علني موضوع ايجاد خط مشي جديد در روابط با ازبکستان را مطرح نکرده و گنجاندن آن را در مدار جغرافياي سياسي خود تسريع نخواهد کرد. مسکو به احتمال زياد، به منظور جلوگيري از بي‌ثباتي در اين کشور، بر حفظ روندهاي سياسي-اجتماعي موجود در ازبکستان تاکيد مي‌کند و از نامزدي حمايت خواهد کرد که قادر به حفظ وضع موجود بوده و بيش از ديگران با ساختارهاي نظامي ازبکستان مرتبط باشد. با اين حال، در حال حاضر و در آينده نگرش مسکو به تاشکند موضوع اصلي را تغيير نمي‌دهد.

نفوذ ژئوپليتيکي بدون شکل‌گيري جامعه وفادار به کشور شريک امکانپذير نيست.اين مطلب گزيده‌اي از مقاله‌ الکساندر آندرييف است که در 31 آگوست در سايت مرکز تحقيقات استراتژيک روسيه بازنشر شد و در آن نويسنده به چگونگي تغيير در مناسبات دو کشور در صورت تغيير دولت در ازبکستان پرداخته است. گفتني است نويسنده براي نگارش اين مطلب به سخنان کارشناسان و تحليلگراني سياسي همچون آجار کورتف و سالاننيکف استناد کرده است .بيماري جدي اسلام کريم اف نخستين رئيس جمهوري ازبکستان، که قريب به سه دهه تجسم توسعه پايدار کشور بوده است، اگرچه به لحاظ نظري از نظر بسياري از افراد قابل انتظار بود، اما در عمل بسيار غيرمنتظره بوده است.

طبق اصلاحات اعمال شده در قانون اساسي ازبکستان در اواخر سال 2010 در صورت ناکارآمدي رئيس جمهوري رئيس سنا (به مدت سه ماه تا تعيين رئيس جمهوري بعدي) اداره کشور را به عهده خواهد گرفت. با اين حال با توجه به ويژگي فرهنگ سياسي محلي، اليت ازبکستان درباره تعيين جانشين به توافق خواهد رسيد. اما در ارتباط با چگونگي تغيير در روابط مسکو –تاشکند نويسنده بر اين باور است که با توجه به اينکه در سال‌هاي اخير در ازبکستان تاريخ را به اين صورت آموزش داده‌اند که روسيه دشمن تاريخي مردم ازبکستان است، در رابطه با مناسبات ازبکستان با روسيه، در هر صورت نبايد در انتظار پيشرفت و تحول اساسي بود .

نويسنده در ادامه با استناد به سخنان آجار کورتف مي‌نويسند چنانچه شوکت ميرزيايف نخست وزير ازبکستان قدرت را در اختيار گيرد ممکن است تاشکند در آينده روابط نزديکي با روسيه داشته باشد که البته به معناي بازگشت کامل ازبکستان به سازمان پيمان امنيت جمعي يا امکان الحاق اين کشور به اتحاديه اوراسيا نخواهد بود.

وارثان کريم اف به حمايت واقعي نياز خواهند داشت که در مسکو اين آمادگي وجود دارد. کورتف در ادامه مي‌افزايد: «در اين رابطه، رهبر جديد ازبکستان ممکن است در گفت و گو با مسکو تجديد نظر کند.

تصوير کريم اف به اسطوره استقلال ازبکستان گره خورده است و به عبارتي تا سال‌ها در جامعه اين ايده تبليغ خواهد شد که با تلاش‌هاي کريم اف ازبکستان استقلال خود را از روسيه به دست آورده است. اما رهبر جديد اين آمادگي را نخواهد داشت، يعني به لحاظ نظري مي‌تواند حاضر به ورود کشور در هر اتحادي شود و از اين فرمول‌بندي ساختگي که الحاق به پروژه‌هاي همگرايي در فضاي پساشوروي منجر به از دست دادن استقلال مي‌شود امتناع نمايد.

در اين ميان، کورتف خاطرنشان مي‌کند نيروهايي که علاقمند به بي‌ثبات‌کردن اوضاع کشور هستند مي‌توانند از ابهام و روشن نبودن وضعيت استفاده نمايند و دست کم درصدد خواهند بود که خود را مطرح و يادآوري کنند. به عقيده اين کارشناس، در ميان اين دسته از نيروهاي سياسي، دو گروه قرار دارند، گروه اول اپوزيسيون ليبرال دموکراتي که در خارج از کشور حضور دارند و از اوايل سال‌هاي 1990 مخالف کريم‌اف بوده‌اند؛ دوم افراطي‌هايي که که در انتظار بهانه و فرصتي براي بازگشت خود (به قدرت) البته با حمايت از بيرون هستند.

ديميتري سالاننيکف مدير موسسه توسعه دولتي معاصر نيز معتقد است اليت سياسي ازبکستان در حال حاضر حقيقتا تقويت شده است و نامزد جانشيني کريم‌اف نتيجه تصميم توافق شده نخبگان سياسي اين کشور خواهد بود. اين کارشناس بروز تکرار «سناريوي سال 2006 ترکمنستان» و ظهور رهبري بر اساس بازدارنگي و توازن بين نيروهاي مختلف را رد نکرد.

به عقيده وي، با وجود اختلاف نظرهاي موجود، کادرهاي دست‌چين شده اسلام کريم‌اف براي پست رهبري، حداقل در ابتدا خط مشي سياست خارجي رئيس جمهوري فقيد را ادامه خواهند داد. لذا روسيه نبايد در انتظار تغييرات جدي در رويکرد ازبکستان باشد، چراکه در اين جمهوري عملا نفوذ خارجي زيادي وجود ندارد. طبق تاکيد وي، کريم‌اف از تماس با روسيه، آمريکا، چين و ايران پشتيباني مي‌کرده است، با اين حال، به هيچ کدام اجازه نمي‌داد نفوذ مطلقي بر نخبگان سياسي ازبکستان داشته باشند.

بر کسي پوشيده نيست که رئيس جمهوري ازبکستان بيش از ديگران در برابر تلاش‌هاي روسيه براي جوانه‌زدن لابي جدي در کشور مقاومت مي‌کرد. به عقيده سالاننيکف در شرايط فعلي رهبر جديد هر کس که باشد خود را ادامه‌دهنده خط مشي کريم‌اف معرفي خواهد کرد و به اين دليل سياست خارجي ازبکستان نيز دوران نخست با تغييرات جدي مواجه نخواهد شد.اينکه آيا روسيه قادر به ايجاد دورنماي ژئوپليتيکي پايداري براي خود در ازبکستان باشد در گام‌هاي بعدي نسبت به تغييرات پيش رو در ازبکستان مشخص خواهد شد.

احتمالا سياست «درهاي باز» در فضاي پساشوروي و منطق بخشش بدهي‌ها در ازاي تضمين دوري تاشکند از رقباي مسکو در آسياي مرکزي، به فراموشي سپرده شده باشد. چراکه تا حد زيادي در نتيجه سياست‌هاي مسکو، موجوديت نظام سياسي به شکل کره شمالي (که حتي شايعات بيماري رهبر مي‌تواند ناآرامي غيرقابل کنترلي درجامعه برانگيزد)، ادعاهاي ارضي احتمالي از سوي تاجيکستان و احتمال انتقام اسلامگرايي در ازبکستان امکانپذير شده است.

بدون شک، روسيه در فضاي به طور علني ايجاد خط مشي جديد در روابط با ازبکستان را مطرح نکرده و گنجاندن آن را در مدار جغرافياي سياسي خود تسريع نخواهد کرد. مسکو به احتمال زياد، به منظور جلوگيري از بي‌ثباتي در اين کشور، بر حفظ روندهاي سياسي- اجتماعي موجود در ازبکستان تاکيد مي‌کند و از نامزدي حمايت خواهد کرد که قادر به حفظ وضع موجود بوده و بيش از ديگران با ساختارهاي نظامي ازبکستان مرتبط باشد. با اين حال، در حال حاضر و در آينده نگرش مسکو به تاشکند موضوع اصلي را تغيير نمي‌دهد. نفوذ ژئوپليتيکي بدون شکل‌گيري جامعه وفادار به کشور شريک امکانپذير نيست.بدون هيچ پيشرفتي در اين راستا، حمايت روسيه از هر جانشين بالقوه اسلام کريم‌اف همواره براي رئيس جمهوري جديد به دليل فعاليت و تحرک ديگر بازيگران ژئوپليتيکي از اهميت درجه دو برخوردار خواهد بود.

https://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2016\10\10-15\19-58-37.htm&storytitle=%C7%D2%C8%98%D3%CA%C7%E4%A1%E3%ED%D1%C7%CB%20%C7%D3%E1%C7%E3%9D%98%D1%ED%E3%9D%C7%DD%20%E6%20%8D%C7%E1%D4%9D%E5%C7%ED%20%81%ED%D4%9D%D1%E6

ش.د9502707