(روزنامه اعتماد – 1395/10/12 – شماره 3708 – صفحه 6)
راهبرد انتخاباتي جناح راست ناكارآمد نشان دادن دولت اعتدال است
دو قطبي حاميان و مخالفان وضع موجود بسيار زودتر از آنچه تصور ميشد توسط اصولگرايان كليد خورد. در هفتههاي گذشته مخالفان سياسي روحاني با برجستهسازي برخي موضوعات، تمام توان خود را به كار گرفتهاند تا از دولت روحاني تصوير دولتي ناكارآمد را بسازند و بر بستر بحران ناكارآمدي سوار بر اسب مراد شوند.
اين روزها حتي نقاط كور اصولگرايان كه هرگز در تصميمگيريهاي اين جريان نقش عمدهاي نداشتهاند نيز با سوداي فتح پاستور به ميدان آمدهاند. فصل مشترك تمامي اين گروهها و احزاب و جبههها نقد وضع موجود است. روز گذشته پردهاي تازه از استراتژي دوقطبيسازي توسط اصولگرايان كنار رفت. مصطفي ميرسليم، كانديداي موتلفه و سيد حسين نقويحسيني، نماينده اصولگراي مجلس و عضو جبهه مردمي نيروهاي انقلاب حرفهايي زدند كه بيش از همه رنگ و بوي ساماندهي يك دوقطبي انتخاباتي با محوريت عملكرد دولت حسن روحاني ميدهد. سيد حسين نقوي حسيني كه همزمان عضو جبهه پايداري و جبهه مردمي نيروهاي انقلاب است طي اظهاراتي هدفگيري همفكران سياسي خود را در معرض نقد افكار عمومي قرار داد. نقوي حسيني با بيان اينكه برخي ميخواهند بدون آنكه خود را پاسخگو بدانند از وضعيت موجود دفاع كنند، گفته است: جبهه مردمي نيروهاي انقلاب در نقطه مقابل وضع موجود است.
امروز بيكاري جوانان به بزرگترين نگراني جامعه تبديل شده و با وضعيت كنوني اقتصادي نميتوان به آينده اميدوار بود؛ براي اميدواري در حوزه اقتصاد و معيشت مردم لازم است گروههاي وفادار به انقلاب اسلامي با استفاده از اقتصاددانان فرهيخته شرايط را براي بهبود وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم فراهم كنند. متاسفانه در دولت يازدهم شاهد تعطيلي كارخانجات و بيكاري جوانان بودهايم كه اين مهم زمينه افزايش بيكاري در كشور شده است. كساني كه فكر ميكنند ميتوانند مدافع وضع موجود باشند بايد صادقانه با مردم سخن بگويند و پاسخگوي وضعيت نامناسب در حوزههاي مختلف از جمله مسائل اقتصادي باشند؛ برخي ميخواهند بدون آنكه خود را پاسخگو و مسوول بدانند از وضعيت موجود دفاع كنند، اما جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي بهصراحت اعلام كرده كه خواهان اصلاح وضع كنوني است.
سيد مصطفي ميرسليم، كانديداي اختصاصي حزب موتلفه نيز ديروز در سخناني سعي كرد تا هم اقدام به ارايه كارنامه سياسي خود كند و هم آنكه همزمان عملكرد اقتصادي دولت روحاني را آسيبشناسي كند. همين بود كه وي با اشاره به تجربيات اجرايي خود، گفت: من در طول ۷ سال درسهاي زيادي را از آيتالله خامنهاي گرفتم.من با تمام روساي جمهور از بني صدر گرفته تا آقاي حسن روحاني كار كردهام؛ البته اين همكاريها فقط براي خدمت به نظام بوده است .ميرسليم با تاكيد بر اينكه نميتوانيم دم از مبارزه با مفاسد بزنيم ولي از سوي ديگر خودمان گرفتار در فساد باشيم، گفت: اگر آقايان مسوول نتوانستند در مبارزه با فساد كاري كنند به اين دليل است كه خودشان در اين مساله گرفتار شدهاند. اين خيلي زشت است كه رتبه ايران در دنيا در مقابله با فساد ۱۵۷ است؛ آيا اين محترم شمردن اسلام و انقلاب اسلامي است؟ ريشه بسياري از مفاسد در جامعه را بايد در نرخ بيكاري جستوجو كنيم. معني افزايش اشتغال بالابردن آمار كارمندان دولت نيست چراكه براساس سياست ابلاغي مقام معظم رهبري، بايد در راستاي كاهش حجم دولت حركت كنيم.
صريح عليه روحاني
رييس شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي با اشاره به برخي آمارهاي غيرواقعي در كشور، گفت: متاسفانه در محضر رهبر معظم انقلاب و در روز ميلاد پيامبراكرم(ص) ميگويند به ملت ايران تبريك ميگوييم كه نرخ رشد اقتصادي كشور به ۷٫۴ درصد رسيده است؛ آيا كسي كه اين آمار را ميدهد ميداند نرخ رشد ۷٫۴ درصدي يعني چي؟ يعني با اين نرخ رشد ما نبايد هيچ مشكلي اعم از بيكاري و ركود اقتصادي در كشور داشته باشيم. عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام دو سوم نرخ رشد ۷٫۴ درصدي را متعلق به فروش نفت دانست و تاكيد كرد: دولت در واقع نفتهايي كه به فروش رسانده و پول آن هم هنوز در بانكهاي خارجي مانده است را در نرخ رشد حساب ميكند؛ اين چه صداقتي است؟ اگر قرار است ما هم از اين حرفها بزنيم، بهتر است كه اصلا به صحنه نياييم. بررسي نقاط مورد تمركز اصولگرايان نشان ميدهد وضع فعلي تنها بازنمايي كوچكي است از آنچه در ٨ سال دولت اصولگرا و ١٢ سال مجلس با همين سليقه سياسي بر سركشور آمده و آنها كه امروز به بهانه نقد وضع موجود بر دولت ميتازند ناخواسته باعث ميشوند برگهايي از اقدامات دولت محبوبشان رونمايي شود. در ادامه به چند مورد از اين نقدها رجوع ميكنيم:
اقتصاد ويران يا آباد
اصولگرايان بيشترين تمركز خود را بر وضعيت اقتصادي شهروندان قرار دادهاند. يكي از نقاط اساسي كه اصولگرايان در آن تشكيك ايجاد ميكنند زير سوال بردن آمارهاي اعلامي درباره تورم، نرخ رشد اقتصادي و ميزان بيكاري است. آنها جسته و گريخته بر طبل غير واقعي بودن اين آمارها ميكوبند. اما فراموش كردهاند همين چند سال قبل در مواجهه با اين انتقاد بر استقلال بانك مركزي از دولت تاكيد ميكردند و تشكيك منتقدان را با اتهام دروغ نسبت دادن به دولت مستقر و مشروع كشور مساوي ميدانستند. حالا چه چيزي تغيير كرده است؟ استقلال بانك مركزي يا مشروعيت دولت؟ اين اصولگرايان هستند كه در آن سالها چشم بر تورم بيش از ٤٠ درصدي ميبستند و حالا ميگويند تورم تك رقمي در زندگي مردم احساس نميشود. آنها نميگويند چطور منتقد تورم چهل و چند درصدي نبودند اما حالا بر تورم يك رقمي ميتازند و آن را زير سوال ميبرند. در سالهايي كه قيمت نفت تا ١٢٠ دلار افزايش پيدا كرد آيا رفاه و معيشت مردم عادي تغيير ملموسي داشت؟ قضاوت در اين مورد كار سختي نيست. اصولگراياني كه امروز عليه وضع موجود بسيج شدهاند در سالهايي كه دولت و مجلس را يكپارچه در اختيار داشتند و از درآمد نجومي نفت نيز براي اداره كشور برخوردار بودند چه دستاوردي در تغيير ملموس رفاه مردم داشتند؟ آنها امروز در حالي از مردم ميخواهند كه بار ديگر اعتماد كنند كه هنوز آثار اعتماد قبلي بر پيكره اقتصاد ايران باقي مانده است.
امروز در حالي مشتريان نفتي اروپايي و آسيايي براي خريد به صف شدهاند كه ٥ سال قبل يكي از آنها پيشنهاد داده بود به جاي بدهي نفتياش پشم و چوب به ايران بدهد! اصولگرايان منتقد كدام وضعيت هستند؟ پرونده فازهاي ٣٥ ماهه پارس جنوبي كه قرار بود در ارديبهشت ماه سال ٨٨ به بهرهبرداري برسد و هرگز اتفاق نيفتاد پيش چشم فعالان صنعت نفت است و در مقابل اقدامات اساسي و بهرهبرداريهاي پياپي دولت روحاني قرار دارد. اما اصولگرايان هنوز خواهان بازگشت به سالهايي هستند كه حتي يك فاز از پارس جنوبي هم به مرحله بهرهبرداري نرسيد. يكي ديگر از محورهاي انتقادات و تخريبها عليه دولت روحاني مساله قرارداد خريد هواپيما از شركتهاي بزرگ است. آنها در مصاحبهها و موضعگيريهاي خود اين رويكرد دولت را در حالي زير سوال ميبرند كه ايران قرار نيست از درآمدهاي نفتي خود براي خريد هواپيما اقدام كند و اين اتفاق از طريق فاينانس رخ خواهد داد. فاينانسي كه در دولت محبوب اصولگرايان در حكم يك گوهر ناياب بود. آنها به راحتي فراموش كردهاند عمر ناوگان هوايي ايران چقدر است و چه اتفاقات دلخراش و ناگواري در كمين صنعت هوايي است. از اين دست موضوعات در حوزه اقتصاد آنقدر فراوان است كه نميتوان تمامي آنها را برشمرد.
برجام خدمت يا خيانت
وضع موجود در روابط ديپلماتيك آنقدر روشن و شفاف است كه مقايسه آن با سالهاي ٨٤ تا ٩٢ به خوبي نشان ميدهد ديپلماسي دولت نهم و دهم در مقايسه با تعاملي كه روحاني وعدهاش را داده بود و آن را عملياتي كرد چه جايگاهي داشته است. اصولگرايان خواستار بازگشت به دوراني هستند كه نه فقط امريكا بلكه شوراي امنيت سازمان ملل نيز عليه ايران به اجماع ميرسيد و قطعنامههاي ناجوانمردانه عليه شهروندان يكي پس از ديگري صادر ميشد. امروز ايران در حالي يكي از اصليترين بازيگران معادلات منطقه است كه در سالهاي گذشته تركيه و برزيل ميانجي حل معضل هستهاي شده بودند. طرحي كه البته هرگز اجرايي نشد. در حوزه فرهنگ و هنر امروز خانه سينما بازگشايي شده، هنرمندان و فعالان فرهنگي كمتر دغدغه ديده شدن به عنوان سوژه امنيتي دارند و فعاليتهاي هنري و فرهنگي در شاخههاي مختلف با رونق نسبي روبهرو است. اما يادآوري دوران مميزيهاي عجيب و غريب كتاب و فيلمهاي مجوز نگرفته نشان ميدهد حاملان ايده «نه به وضع موجود» به دنبال چه فضايي هستند. آنها خواستار روزهايي هستند كه چتر نگاه امنيتي بر سر فرهنگ و هنر كشور نيز گشوده شده بود.
نه به روحاني؛ تنها اشتراك اصولگرايان
با نيم نگاهي به سرفصل اظهارات بازيگران سياسي اصولگرا و سر خط گزارشها و اخبار رسانههاي تحت مديريت اين جريان كاملا مشخص است كه هاديان و آمران جريان اصولگرايي و نو اصولگرايي اگر براي رسيدن به وحدت راهبردي و انتخاباتي دچار تجادل و تنازع استراتژيك هستند در تخريب عملكرد دولت اعتدال، وحدت گفتماني و اشتراك روش دارند. از همين رو به نظر ميرسد حسن روحاني در چند ماه باقيمانده به انتخابات بيش از هميشه بايد منتظر حملات سياسي و رسانهاي اصولگرايان باشد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=64102
ش.د9503372