تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۷  ، 
شناسه خبر : ۲۹۹۲۶۳
سیدمحمد ساداتی‌نژاد/ رئیس گروه اسلام و روابط بین‌الملل دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه

(جام سياست ويژه‌نامه روزنامه جام جم ـ 1395/11/12 ـ شماره 33 ـ صفحه 13)

رهبر معظم انقلاب در خرداد ماه سال 95 در حرم مطهر امام خمینی (رضوان‌الله علیه) پنج شاخص را به عنوان شاخص‌های انقلابی‌گری معرفی کردند. در واقع به یک بیان، تمامی این خصلت‌ها را می‌توان در شخصیت وجودی رهبر معظم انقلاب مشاهده و ایشان را تجسم عینی ارزش‌ها و معیارهای انقلابی‌گری و به یک معنا «انقلابی کامل» دانست.

یکی از این معیارها، پایبندی به مبانی و ارزش‌های اساسی اسلام و انقلاب در حوزه‌های مختلف سیاسی، حکومتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. به‌عنوان مثال در حوزه سیاسی و بین‌المللی پایبندی نخبگان سیاسی و دیپلمات‌ها به مبانی و ارزش‌های اساسی اسلام و انقلاب، به معنای متعهد ماندن به اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی شامل توحیدمحوری، اسلام‌محوری، عدالت‌محوری، ولایت‌محوری، اخلاق‌محوری، تقوی‌محوری، امر به معروف و نهی از منکر، نفی سلطه و زور، مبارزه با ظلم و حمایت از مظلوم، اعتلای اسلام، حفظ اساس اسلام، استقلال‌محوری، اتحادمحوری، استکبارستیزی، استعمار و استثمارستیزی، آمریکا و اسرائیل‌ستیزی (به‌عنوان دو مصداق بارز استکبارستیزی) و اصول دیگر است. اصرار بر این مبانی و فکر کردن و اقدام کردن یک دیپلمات و نخبه سیاسی بر اساس این مبانی و ارزش‌ها همان معنای انقلابی‌گری است.

بنابراین در هر حوزه‌ای، مبانی و ارزش‌های اساسی براساس اسلام و انقلاب وجود دارد که اگر پایبندی به آنها وجود داشت، حرکت انقلاب اسلامی، یک حرکت مستمر و مستقیم خواهد بود و در تندباد حوادث مختلف، دچار تغییر نخواهد شد. نقطه مقابل این پایبندی نیز عمل‌گرایی افراطی و تفریطی است. به این معنا که فرد هر روزی به یک طرف برود و هر حادثه‌ای انسان را به یک طرف بکشاند.

شاخص دوم، انقلابی‌گری، هدف‌گیری آرمان‌های انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنهاست. بر این اساس، در مسیر پیگیری اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی نباید حتی لحظه‌ای ناامید، منصرف یا در برابر فشارها تسلیم شد. عدالت‌طلبی، حمایت از محرومان و مستضعفان، ولایت‌پذیری و پیروی از ولایت‌فقیه، استکبارستیزی و ظلم‌ستیزی بخشی از آرمان‌های انقلاب در حوزه بین‌المللی است که برای رسیدن به آن باید یک حرکت دائمی، مستمر و همت عالی داشت و هیچ‌گاه ناامید و تسلیم فشارها نشد.

پایبندی به استقلال کشور یکی دیگر از معیارهای انقلابی‌گری ذکر شده است. وقتی صحبت از استقلال می‌شود، استقلال در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی مورد نظر است. بنابراین تمامی نخبگان جمهوری اسلامی در بخش‌های مختلف باید چه در مرحله اعتقاد و تفکر و چه در مرحله اقدام و عمل، پایبندی به استقلال و حفظ اقتدار کشور و شعار نه شرقی و نه غربی و استکبارستیزی را سرلوحه کار خود قرار دهند؛ در غیر این صورت قطعا وابستگی به دشمن موجب ضربه خوردن انقلاب اسلامی خواهد بود.

حساسیت در برابر دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از آن یکی دیگر از معیارهای انقلابی‌گری است. به‌عبارتی ضروری است تا ابتدا دشمن را شناخت، نقشه‌‌های او را فهمید و مورد شناسایی قرار داد و سپس این نقشه‌ها را خنثی یا بی‌اثر کرد و در هیچ مرحله‌ای از دشمن تبعیت نکرد.

حفظ اسلام، حفظ وحدت و انسجام اسلامی در مواجهه با دشمن، دفاع از انقلاب و آرمان‌های انقلابی، حساس بودن در برابر دشمن و رصد تحرکات و اقدامات آن و مراقبت از نفوذ، بصیرت داشتن، ایستادگی در برابر زورگویی‌های قدرت استکباری، زیربار ظلم نرفتن، خدشه‌دار نشدن منافع ملی و عدم سازشکاری از اصول و ارزش‌هایی است که باید در ارتباط با دشمن مدنظر قرار داد.

آخرین معیار انقلابی‌گری تقوای دینی و سیاسی داشتن است. در واقع پایبندی به آرمان‌های اسلام و انقلاب اسلامی براساس اعتقاد داشتن به اسلام و یک تکلیف دینی است. بنابراین از یک جهت تداوم باور داشتن به مبانی و ارزش‌های اسلامی، تقوای دینی است و از طرفی برای یک نخبه سیاسی که در دولت و نظام اسلامی مشغول به کار است، دشمن‌شناسی و مراقبت بر نفوذ و تحرکات دشمن و مقابله با آن و اهرم ندادن به دست دشمن، همان تقوای سیاسی است.

ساده‌زیستی و پرهیز از اشرافی‌گری، عدم هرج و مرج و دلبخواهی کار کردن، حفظ حدود و ثغور، صداقت و راستگویی، مردمی بودن و جدا نشدن از مردم، رفتار خوب با مردم، ایثار و گذشت، جهادی عمل کردن، مبارزه با نفس، مدنظر قرار دادن رفتار اسلامی و مکارم اخلاقی، قانونمداری، اخلاص و هزینه کردن به خاطر خدا، عقلانیت، برنامه‌ریزی و موارد دیگر، بخشی از مبانی و ارزش‌هایی است که در ارتباط با تقوای دینی و سیاسی مطرح می‌شود.

سخن آخر این‌که برخی شخصیت‌ها با بررسی علمی مفهوم انقلاب و انقلابی‌گری بخوبی بیان کرده‌اند که انقلابی‌گری به دو حوزه باور و مشارکت برمی‌گردد. به عبارتی انقلابی فردی است که همچنان به آرمان‌ها و اهداف انقلاب باور دارد (ولو این‌که از نظر تاریخی در روند انقلاب حضور نداشته) و دوم این‌که در ساختارهای مختلف انقلاب و نظام، مشارکت فعال دارد. باور نیز به حوزه درونی انقلاب یعنی اعتقاد به یک نظام مدنی ـ سیاسی مبتنی بر اسلام و عقلانیت اسلامی و هم به حوزه بیرونی یعنی حرکت بیداری اسلامی در جهان اسلام برمی‌گردد. بر این اساس، مشارکت نیز در هر دو حوزه درونی و بیرونی جریان دارد.

بحث بصیرت، نفوذ و انقلابی‌گری یا انقلابی بودن و انقلابی ماندن، سه مفهوم پیوسته و مرتبطی است که خصوصا توسط رهبر معظم انقلاب در چهارمین دهه از انقلاب بارها مورد تاکید قرار گرفته است. مفهوم نفوذ در واقع مرتبط با مفهوم انقلابی‌گری است و به‌واسطه زنده بودن و پویایی انقلاب و انقلابی بودن نخبگان سیاسی نظام اسلامی است که دشمن به دنبال نفوذ و تاثیر‌گذاری از درون نظام می‌افتد. دشمن همزمان با تلاش‌ها از بیرون و مقابله با نظام اسلامی و انقلابی به دنبال تلاش از درون یا به‌عبارتی نفوذ در نخبگان سیاسی است تا با خارج کردن آنها از حالت انقلابی و تعهد به اهداف و آرمان‌های انقلاب، مسیر دستیابی به اهداف خود را تسهیل کند. بنابراین قطعا، انقلابی‌گری و انقلابی بودن و بصیرت انقلابی داشتن، یک عامل مهم برای مقابله با نفوذ دشمن است. مفهوم نفوذ بارها در فقه اسلامی در قالب اصول مختلف فقهی مانند اعتلای اسلام، نفی سلطه کفار و بیگانگان، منع محبت و تودد نسبت به بیگانگان، امر به معروف و نهی از منکر، تولی و تبری، استکبارستیزی و... مورد نظر فقهای شیعه بوده است و می‌توان گفت علاوه بر تاکیداتی که در قرآن و سنت نسبت به مراقبت بر سلطه و نفوذ دشمن بر جامعه اسلامی مطرح شده، فقهای شیعه نیز از ابتدا بر مراقبت در برابر نفوذ دشمن هشدار داده‌اند. منتهی این موضوع در دوره فقهی انقلاب اسلامی خصوصا با توجه به تاسیس جمهوری اسلامی و نیاز و ضرورت، توسط فقهای دوره انقلاب اسلامی بویژه توسط امام خمینی(ره) و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان ولی فقیه و سکان‌داران هدایت نظام جمهوری اسلامی مورد تاکید و بسط و تفصیل بیشتر قرار گرفته است.

http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2713155285096338449

ش.د9503708