تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۹  ، 
شناسه خبر : ۲۹۹۶۵۲
پایگاه بصیرت / سعدالله زارعی

(روزنامه كيهان – 1395/08/20 – شماره 21486 – صفحه 2)

پیروزی «دونالد ترامپ» یک علامت سؤال بزرگ را جلوی وضع کنونی سیستم آمریکا و آینده آن قرار داده است. ترامپ یک جمهوری‌خواه است که پس از 8 سال حکومت دموکرات‌ها به پیروزی رسیده است و از این رو چهل و پنجمین انتخابات آمریکا هم مثل چهل و چهار تای دیگر محصول رقابت دو حزب و کاندیداهای نهایی آن به حساب می‌آید اما خود آمریکایی‌ها هم می‌گویند این انتخابات به گونه‌ای رقم خورد که مردم را بین ادامه وضع موجود و تغییر آن در ابعاد راهبردی قرار داد و در نهایت آنچه رأی‌آورد لزوم تغییرات راهبردی در سیاست و رویه حکومت‌د‌اری آمریکا بود. بر این اساس می‌توان گفت:

1- ترامپ تعابیر تندی درباره هیئت حاکمه آمریکا و سوابق و نتایج سیاست‌های این کشور به کار برد تا جایی که بعضی از شخصیت‌های مؤثر این حزب نظیر جرج بوش اعلام کردند که به ترامپ رأی نخواهند داد. عباراتی که او به کار می‌برد جنبه درون توده‌ای داشت و مخاطبان را برمی‌انگیخت و به همین دلیل و برای آنکه پاسخی برای اتهامات بزرگی که متوجه نظام سیاسی آمریکا می‌کرد نداشتند، او را به «پوپولیسم» متهم می‌کردند. ترامپ در این فضا و علیرغم مخالفت بخش‌های مختلف حاکمیت آمریکا، رأی آورد و دقیقاً به دلیل نگرانی‌هایی که از ترامپ در درون سیستم پدید آمده بود، او دیروز در اولین اظهارات پس از انتخابات خود گفت به آن‌هایی که از من حمایت نکرده‌اند می‌گویم که به کمک شما برای متحد کردن کشورمان احتیاج دارم.

بنابراین آمریکایی‌ها برای تحقق آنچه ترامپ با حرارت از آن سخن می‌گفت به او رأی داده‌اند اما در اینجا سؤال اساسی این است که آیا ترامپ به آنچه وعده داده است، عمل خواهد کرد. تردیدی وجود ندارد که حداقل تا مدتی فشار بر او برای تحقق آنچه وعده داده شده وارد می‌شود اما بعید به نظر می‌رسد ترامپ بخواهد به آنچه در بخش‌های مختلف گفته است عمل کند و بعید به نظر می‌رسد حتی حزب جمهوری‌خواه که اینک اکثریت را در مجلس نمایندگان و سنا دارد نیز اجازه بدهد ترامپ با عمل به وعده‌های انتخاباتی، دگرگونی قابل ملاحظه‌ای را در سیستم آمریکا پدید آورد. شاید به همین دلیل بود که ترامپ در اولین مواجهه با هواداران پیروز خود و در اولین عبارت‌هایش گفت؛ اکنون زمان آن است که آمریکا زخم‌های خود را ترمیم کند ما باید به عنوان مردمی متحد دوباره جمع شویم. یادمان نرفته است که تیتر انتخاباتی باراک اوباما نامزد دموکرات‌ها نیز در سال 2008 هم تغییر (Change) بود و یکی از وعده‌های او این بود که به مداخلات نظامی آمریکا و زندانی کردن مظنونین در گوانتانامو خاتمه می‌دهد ولی همان راه بوش را ادامه داد.

2- وضع اقتصادی مردم آمریکا خیلی ضعیف‌تر از دو دهه و سه دهه پیش است. مؤسسه نظرسنجی «پیو» در مرداد ماه گذشته گزارش داد که براساس یافته‌های مطالعاتی 81 درصد از کسانی که می‌گویند به ترامپ رأی خواهند داد، معتقدند زندگی در آمریکا برای افرادی مثل آن‌ها بدتر از 50 سال پیش شده است. این در حالی است که 59 درصد حامیان کلینتون معتقد بودند وضع آنها نسبت به 50 سال پیش بهتر شده است. با این وصف اگر چه نمی‌توان به اقتصاد به عنوان عامل مسلط در رأی‌آوری ترامپ اشاره کرد اما می‌توان گفت شهروندان آمریکایی شرایط اقتصادی کشور خود را قابل قبول نمی‌دانند این در حالی است که سیاهان و هیسپان‌ها اگرچه به دلیل اعمال تبعیض‌های گسترده همواره اپوزیسیون محسوب شده‌اند اما به دلیل شعارهای افراط‌گرایانه علیه مهاجرین، سیاهان و مسلمانان به ترامپ رأی نداده و آراء خود را به نفع هیلاری به صندوق ریخته‌اند بر این اساس بعضی از ناظران سیاسی معتقدند در نتیجه انتخاب ترامپ شاهد افزایش شکاف اجتماعی و تبدیل این شکاف‌ها به نزاع خواهیم بود.

سفیدپوستانی که به ترامپ رأی داده‌اند به دلیل اینکه عمدتاً از طبقه تحصیل کرده و ثروتمند نیستند، آمادگی زیادی برای درگیر شدن با اقلیت‌های نژادی دارند. دیروز بلافاصله پس از پیروزی ترامپ، جوانان هوادار او در یکی از ایالت‌های آمریکا علیه مهاجرین، سیاه‌پوست‌ها و مسلمانان شعار دادند. شرایط داخلی آمریکا همین الان هم مناسب نیست و حوادث هر روزه‌ای نظیر آنچه در «فرگوسن» پیش آمد امنیت را از شهروندان سلب کرده است. دوره ترامپ هر دوره‌ای باشد دوره التیام جراحت‌های ناشی از تبعیض نژادی نخواهد بود.

3- سخنان ترامپ درباره تحولات منطقه‌ای چند لایه و متناقض بوده و از این رو نمی‌توان پیش‌بینی کرد که او در دوره 4 یا 8 ساله ریاست جمهوری خود چه کار خواهد کرد او از یک سو عبارات تندتری از کلینتون درباره ایران به کار برد و معاون او «مایک پنس» گفت ترامپ در صورت پیروزی اعمال فشار بر ایران را افزایش می‌دهد اما در همان حال دونالد ترامپ در یک مناظره انتخاباتی گفت در مبارزه با داعش باید در کنار ایران و سوریه بود. آنچه در این مورد می‌توان گفت این است که «آمریکای ترامپ» به هیچ وجه آمریکای جدید با توانایی‌های جدیدی نخواهد بود و از این رو اظهارات ضد ایرانی او نمی‌تواند در عمل راه به جایی ببرد آنچه مسلم است اکثریت جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان و سنا در شرایط فعلی تمایل دارند تا از درگیری‌های آمریکا در فرامرزها بکاهند و سیاست‌های تعجیلی اوباما برای حل نمادین پرونده‌های خاورمیانه را کنار خواهند گذاشت. ترامپ نمی‌تواند انرژی تازه‌ای به ارتش خسته آمریکا وارد کند و در منطقه ما هم نیرویی وجود ندارد که بتواند جایگزین جدی نیروهای مداخله‌گر آمریکایی شود. به عبارت دیگر وضع جنگ‌هایی که دیگران به نیابت از آمریکا دنبال می‌کردند، در دوره ترامپ کسادتر خواهد بود.

4- خودافشایی اخلاقی و سیاسی دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه و بخصوص تلاش جمهوری‌خواهان برای مدیریت غیرنخبگان و به تعبیری آراء خاکستری نشان می‌دهد شرایط طی دهه گذشته به گونه‌ای پیش رفته است که تا حدی از سیطره مراکز شناخته شده قدرت کاسته شده است. در واقع می‌توان گفت آمریکا نیز مانند بسیاری دیگر از مناطق وارد دوره‌ای شده است که از مجامع بزرگ و رسانه‌های بزرگ در شکل‌دهی به افکار عمومی کار عمده‌ای ساخته نیست. این بار رسانه‌های بزرگی مثل CNN، نیویورک تایمز و واشنگتن پست نتوانستند تأثیر عمده‌ای به جای بگذارند و از این رو در اعلام نتایج انتخابات تعلل می‌کردند و از شبکه‌های اجتماعی عقب‌تر قرار داشتند.

جامعه آمریکا امروزه تا حدی از شرایط پر اختناق ترسیم شده میان دو حزب فاصله گرفته است و پیروزی نسبتاً برجسته ترامپ در واقع ناشی از این فضاست این موضوع در متن خود تبعات اجتماعی و امنیتی خاصی برای آمریکا دارد و در حد نگرانی دستگاه‌های رسمی آمریکا از این موضوع تا حدی است که از آن به «انقلاب سفید» یاد شده است. اگر این تعبیر درست باشد که این بار دستگاه حاکمه آمریکا با شورش سفیدها مواجه شده است باید در انتظار حوادث مهمی در متن جامعه آمریکا بود. هم اینک ناراضیان سفید به ناراضیان سیاه، ناراضیان مسلمان، ناراضیان هیسپان و بطور کلی نارضایتی اقلیت‌ها اضافه شده است و این می‌تواند ضربه‌های عمده‌ای را به سیستم آمریکا بزند. ضربه‌ای که برخلاف گذشته، اینک به دلیل گسترش شبکه‌های اجتماعی به آسانی قابل مهار نخواهد بود.

5- اعتبار بخشی به روسیه در انتخابات آمریکا یک موضوع جالب توجه بود. همه می‌دانیم که روسیه و جمهوری‌های جنوبی مستقل آن در دهه‌های 1990 و 2000 در معرض انقلاب‌های رنگین بودند و هیئت حاکمه آمریکا با حمایت از بوریس یلتسین و بعضی دیگر از رؤسای جمهور بعد روسیه در صدد فروپاشی کامل روسیه بودند و پس از ناکامی از فروپاشی روسیه در صدد تغییرات هویتی و امنیتی در جمهوری‌های مستقل شده از شوروی برآمدند و در چندین جمهوری آن دست به کودتای مخملی زدند، اینک در انتخابات آمریکا سخن از تأثیر روسیه بر انتخابات آمریکاست و دونالد ترامپ در برابر اتهام وابستگی به روسیه نه تنها اعتراض نمی‌کند بلکه چون اعلام همکاری آمریکا با روسیه رأی‌آور است می‌گوید در صورت پیروزی، کریمه را به عنوان جزیی از قلمرو فدراسیون روسیه تلقی خواهد کرد.

http://kayhan.ir/fa/news/90053

ش.د9503913