(روزنامه آرمان ـ 1396/04/19 ـ شماره 3363 ـ صفحه 3)
از همکاری تا حمایت
در
بررسی سوابق اجرایی محتشمیپور میتوان به حضورش بر کرسی وزارت کشور از سال 1364
تا 1368 اشاره کرد که بهواسطه جنگ، دوران پرآشوبی برای کشور بود و محتشمیپور
توانست با تدبیر خود سهم زیادی در آرام نگه داشتن فضای داخلی کشور ایفا کند. پس از
آن هم نماینده مردم تهران در دوره سوم مجلس بود. اما آنچه سبب پدید آمدن اشتراکات
میان محتشمیپور و روحانی شد را باید در دو دوران بررسی کرد. نخست دوران دفاع مقدس
و دیگری زمان انتخابات92. حسن روحانی در دوران دفاع مقدس مسئولیتهای متعددی، از
جمله عضویت در شورای عالی دفاع (از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷)، عضویت در شورای عالی
پشتیبانی جنگ و رئیس کمیسیون اجرایی آن (از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷)، معاونت فرماندهی
جنگ (از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴)، ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء (از سال ۱۳۶۴
تا ۱۳۶۶) و فرماندهی پدافند هوایی کل کشور (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰) را برعهده داشت.
در همین ایام محتشمیپور در وزارت کشور حضور داشت و وظیفه سازماندهی نیروهای مرزی
و مبارزه با دشمنانی را بر عهده گرفته بود که قصد سوءاستفاده از فضای کشوری را
داشتند که متاثر از جنگ بود. این امور نیازمند هماهنگی با مسئولانی بود که برنامهریز
دفاع مقدس بودند و یکی از آنها دکتر حسن روحانی بود.
در انتخابات سال 92 باز هم اشتراک دو روحانی میانهرو مشخص شد. در آن سال گروههای اصلاحطلب به این نتیجه رسیدند که باید با چشمپوشی بر منافع حزبی به حمایت از کاندیدایی بپردازند که با حضور او بتوان در مسیر تحقق خواست ملت گام برداشت و این گزینه حسن روحانی بود. در آن سال محتشمیپور بهواسطه آشنایی که با روحانی داشت، به حمایت از او برخاست و البته شاید این حمایت آنچنان نمایش علنی نداشت، اما واضح بود که او در مسیر حمایت از روحانی و ترغیب دیگران برای رأی دادن به او گام برداشته است. در اردیبهشت 96 هم مجمع روحانیون، تشکل متبوع محتشمیپور، در بیانیهای آورد: «...از مردم شریف و آگاه ایران دعوت کرد تا با رأی قاطع خود به حسن روحانی، زمینه رشد و شکوفایی هرچه بیشتر میهن اسلامیمان را در مسیر عقل و اعتدال فراهم آوردند.»
اشتراکات فکری
البته نباید از نظر دور داشت که روحانی و محتشمیپور در موضوعات مهمی دارای اشتراک هستند، مانند همان دوران دفاع مقدس که محتشمیپور درباره مخالفت امام با ادامه جنگ چنین گفت: «بعد از فتح خرمشهر است که دشمن شکست خورده بود و تنها کسی که مخالف ادامه جنگ بود امام بودند. آقایان نزد امام آمدند و گفتند ما باید یک قسمت از خاک عراق را بگیریم و از موضع قدرت پشت میز مذاکره با عراق بنشینیم تا خسارت بگیریم. حضرت امام گفتند این را بدانید ما وقتی داخل عراق برویم معادله تغییر میکند و نیروهای عراقی با رویکرد جدیدی وارد میشوند. اما سران قوا اصرار داشتند که نیروهای ما با اخلاص جنگ را ادامه خواهند داد. امام گفتند نظر من این است اما شما بروید با کارشناسان صحبت کنید و اگر آنها همین حرف شما را میزدند، جنگ را ادامه دهید.» روحانی آن روزها را اینگونه روایت میکند: «فاصله یکماهه تصمیم شجاعانه امام(ره) در پذیرش قطعنامه تا پایان جنگ و آتشبس دارای اهمیت بسیار زیادی در انقلاب اسلامی است و درک درست آن مقطع زمانی ضروری میباشد. بر خلاف تصور خاماندیشانه دشمن، پذیرش قطعنامه و تصمیم به پایان جنگ از سوی حضرت امام(ره) نه از موضع ضعف، بلکه از موضوع اقتدار و مصلحت بود و سیل حرکت مردم به جبههها، حضور مسئولان ارشد کشور در میان رزمندگان و هماهنگی نیروهای نظامی پس از پذیرش قطعنامه، خیال دشمن و منافقین خائن و کوردل را نقش برآب ساخت.» این دو روایت نشان از دو اشتراک دارد. نخست نزدیکی هر دو شخصیت به امام و دیگر اشتراکات فکری آنها در مواجهه با بحرانها.
و اکنون همکاری
اکنون سالهاست که از جنگ تحمیلی میگذرد، اما رفاقتها و همفکریها ادامه دارد. محتشمیپور چه در تهران باشد و چه نباشد، از همکاری فکری با روحانی دریغ ندارد و با او درمورد مسائلی مشورت میکند که نتیجه آن موفقیت دولت باشد. به نظر میرسد بیشتر گفتوگوهای دو روحانی در سالهای اخیر با محوریت نحوه مقابله با تندرویهای دلواپسان بوده باشد، چراکه هر دو شخصیت به خوبی با اهداف و راهکار آنان آشنا هستند. از سوی دیگر محتشمیپور به واسطه حضورش در کنار دولتمردان سابق برای انتخاب گزینههای اصلح هم به روحانی مشاوره میدهد، اما آنچه درنهایت دارای ارزش است، تداوم دوستی و رفاقت نمادهای اعتدال است که سالها اتهامزنی و دروغ نتوانست خللی در ارتباط و تعاملات آنها ایجاد کند.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/190838
ش.د9601053