تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۶  ، 
شناسه خبر : ۳۰۲۹۸۷
پایگاه بصیرت / جواد محقق/ نویسنده و شاعر

(جام سياست ويژه‌نامه روزنامه جام جم ـ 1396/04/20 ـ شماره 51 ـ صفحه 2)

درباره اختلال در دستگاه‌های فرهنگی ابتدا باید دید دستگاه چیست؟ وزارت ارشاد است؟ سازمان تبلیغات اسلامی است؟ حوزه‌های علمیه است؟ مدارس و دانشگاه‌هاست یا ده‌ها و بلکه صدها جای مشابه دیگر؟ بعد به این مساله باید پرداخت که آیا بودجه هر کدام از اینها به نسبت هزینه‌های جاری و اداری که صرف حقوق و اضافه کار و امثال آن می‌شود،‌ چقدر است و چند درصدش صرف تحقق هدف اصلی می‌شود؟ آن وقت می‌توان مشخص کرد که اینها اصلا برنامه مدون و روشنی برای آنچه شما بهبود وضعیت می‌نامید، دارند یا نه.

بعد از اینها تازه باید دید بهبود وضعیت فرهنگی آیا در گرو فعالیت درست اینها است یا نهادهای سیاسی و مخصوصا اقتصادی هم در آن دخیلند؟ و سهم هر یک چقدر است؟ از این هم که بگذریم تازه می‌رسیم به این‌که جامعه مخاطب چه سهمی از این آشفتگی دارد؟ آیا خانواده‌ها وقت و حوصله لازم برای تربیت نسل‌های بعدی را دارند یا نه؟ اصلا در این زمینه احساس وظیفه می‌کنند؟ چقدر به نسخه‌هایی که از این سازمان‌ها و نهادها می‌پیچند،‌ عمل می‌کنند؟ اغلب خانواده‌های ما آیا اصلا چنین درک و فهم و قدرت تشخیصی دارند یا نه؟ آیا به مشکلات فرهنگی فرزندانشان به اندازه مریضی آنها اهمیت می‌دهند؟ می‌بینید که مساله بسیار پیچیده‌تر از آن است که تصور می‌شود. مساله مهم‌تر روشن کردن این موضوع است که شیوه‌های مشخص کردن این پیشرفت یا پسرفت فرهنگی با کدام متر و معیار و شاخص علمی و عملی می‌تواند بررسی شود و اصلا کم کردن این مساله کیفی تا چه اندازه مقدور است و چگونه مقایسه می‌شود؟ در اینجا هم نقطه مشترک واضحی که علم و عقل به آن گواهی صریحی داده باشند وجود ندارد. مساله نهایی این است که قضاوت درباره این بهبود یا نبود آن را چه کسی می‌تواند بگوید؟ یعنی تشخیص آن کار کدام فرد یا نهادی است؟ و به چه دلیل کار اوست؟ آیا آن شخص و نهاد ابزارهای لازم برای رسیدن به چنین قضاوتی را دارد یا نه ؟ اگر این چیزها روشن نشود،‌ این حرف‌ها از نظر منطقی در حد غرغرهای مطرح شده در تاکسی و اتوبوس است و ارزش علمی عملیاتی ندارد و برای هرکدامش هم استدلال‌ها و خاستگاه‌های متفاوتی وجود دارد که از کج‌فهمی و بی‌اطلاعی گرفته تا منفعت‌طلبی شخصی و گروهی تا اظهار وجود کردن در جمع و فضل فروشی و همرنگ جماعت شدن و مقبول همگنان قرار گرفتن در میانش هست و هرکدام از اینها به اصالت و صحت اظهارنظرها لطمه می‌زند. یعنی آنها را نمی‌توان اظهارنظری کارشناسانه و منصفانه دانست. تا خود ما نخواهیم، هیچ فرد یا نهادی نمی‌تواند بهبودی در این زمینه ببخشد. فرد یا جامعه بیمار، ‌اول باید بپذیرد بیمار است، ‌بعد به پزشک متخصص مراجعه کند. آن وقت به نسخه او عمل کند و در این عمل هم مداومت داشته باشد. وگرنه بهبودی حاصل نخواهد شد.

به نظر من، اگر غرض و مرض در کار نباشد، ‌فهم معنای سخن هر کسی با توجه به جایگاه و پایگاه اجتماعی او ‌و همچنین سخنان پیشینی‌اش در موارد مشابه، خیلی کار سختی نیست. عبارت آتش به اختیار،‌ شبه جمله‌ای نظامی است که کاربرد فرهنگی گرفته. مثل مهندسی فرهنگی که واژه مهندسی‌اش از حوزه صنعت و معماری به حوزه فرهنگ آمده است. واژه‌های مشابه متعددی در این یکی دو دهه از حوزه‌های خود به حوزه‌های دیگر رفته و کارکردهای متفاوتی یافته‌اند. بهترین معنی در این عبارت و به منظور جلوگیری از سوءتفاهم‌ها، همان تعبیری است که خود رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز عید فطر به کاربردند: «کارفرهنگی خودجوش و تمیز» یعنی کاری که «جوانان صاحب اندیشه»، ‌خودشان با ابتکارهای فرهنگی،‌ برای سدکردن راه دشمن انجام می‌دهند و مانع از نفوذ او از «منافذ فرهنگی» می‌شوند. در انقلاب و دفاع هشت ساله مقدسمان نشان دادیم این کارها را بلدیم و چطور انجام بدهیم. ایشان صراحتا گوشزد کردند که: « آتش به اختیار،‌ به معنای بی‌قانونی و طلب کار کردن مدعیان پوچ اندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست.» در حالی که هم مخالفان و معترضان در فضای مجازی نشان دادند که درک درستی از موضوع ندانسته و هم بعضی از مدعیان حمایت از رهبری و انقلاب آن را به درستی فهم نکرده‌اند. اگر ما ـ مخالف و موافق ـ اهل منطق و انصاف باشیم و خالی از غرض و مرض، دیگر جای هیچ عذر و بهانه‌ای نیست و با توضیح و تبیین رهبری، وظیفه هر کسی معلوم است. حد و حدود آن هم مشخص است.

منظور از خودجوش، کارهایی است که مراکز و نهادهای رسمی در انجام آن ناتوانند یا نسبت به انجامش متعهد نیستند. مثلا در دوره پهلوی که نهادهای حکومتی نسبت به مشکلات اقتصادی و آموزش دینی مردم‌ بی‌تفاوت و مخالف بودند، صاحبان فکر و اندیشه دینی به تاسیس مدارس اسلامی، صندوق‌های قرض‌الحسنه و هیات‌های عزاداری پرداختند. این یک حرکت خودجوش ملی، مذهبی، آموزشی و اقتصادی بود که بدون اتکا به نهادهای رسمی حکومت انجام شد. این همه مسجد و حسینیه و ستادهای تهیه جهیزیه و مدارس و بیمارستان‌هایی که می‌بینید،‌ در یک حرکت خودجوش مردمی ساخته شده‌اند. هیات‌های عزاداری ایران در واقع بزرگ‌ترین سازمان مردم نهاد دنیاست که به جهت مردم، ‌برای مردم تاسیس شده و قرن‌هاست که بی‌اتکا به حمایت دولت‌ها اداره می‌شود و تمام هزینه‌هایش را در طول تاریخ چند صدساله‌اش خود مردم تامین می‌کنند و نظیرش را در کمتر جای جهان می‌توان یافت‌. غالبا هم در کنارشان ستاد تهیه جهیزیه، ‌صندوق قرض‌الحسنه، ‌درمانگاه و امثال آن را هم دارند. مردم ما در این حرکت بزرگ، منتظر حمایت هیچ دولتی نشده‌ و یک کار بزرگ ملی را با اراده و اختیار خود صدها سال به این تمیزی تاسیس و تدارک کرده‌اند. این یعنی همان آتش به اختیار بودن، ‌خودجوش بودن،‌ غیرقانونی رفتارنکردن، ‌بی‌نظمی نداشتن، تامین آرامش برای جامعه مخاطب در کنار کار فرهنگی،‌ فکری و هنری برای ایمان و آرمان مردم.

درباره مخاطب بیانات رهبر انقلاب هم باید اشاره کرد که مخاطب این سخنان همه نیروهای متعهد به انقلاب و ایران و متدین به اسلام و دیگر مذاهب رسمی کشورند و انتظار می‌رود در هر جایی که فهم یا توان و تعهد مسئولان دولتی ونهادهای وابسته به آنها دچار قصور یا تقصیر است و کار بر زمین مانده است، خود به میدان بیایند و در حوزه‌ای که تخصص آن را دارند،‌ دست به اقدام و عمل بزنند. اقدام و عملی که در آن از یک سو فحاشی و بی‌قانونی و نظم گریزی و هرج و مرج نباشد و از سوی دیگر باعث سوءاستفاده دشمن نشود و مدعیان دموکراسی و آزادی را طلبکار نیروهای انقلاب و مدافعان واقعی کشور را هم بدهکار یا مدیون دیگران نکند. همه اینها در سخنان رهبری بوده و هر دو طرف اگر اهل علم و اطلاع و منطق و انصاف باشند باید آن حرف‌ها را بدون القائات بیرونی ـ یا به تعبیر علمی‌تر، برون متنی ـ بشنوند و ببینند و به آن متعهد شوند‌. همه باید بدانیم و بفهمیم که سرنوشت ما به سرنوشت بقیه مردم از هر جنس و گروه و طبقه دیگری که باشند، گره خورده است و خوشبختی ما در خوشبختی دیگران است و هیچ چیزی نباید خلاف رای عامه مردم و مسئولان و رهبران منتخب آنها اتفاق بیفتد.

اگر دشمن بر ما مسلط شود، از کسی نمی‌پرسد عضو کدام حزب و گروه هستی! کما این‌که داعش در سوریه و عراق از کسی سوال نکرد و همه را یکسان از دم تیغ گذراند. همه باید آرام،‌عاقل و هوشیار باشیم.

http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2911455150950154929

ش.د9601038