تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۸  ، 
شناسه خبر : ۳۰۳۱۲۹

(روزنامه آرمان ـ 1396/04/25 ـ شماره 3368 ـ صفحه 6)

«سید حسین موسویان» پژوهشگر دانشگاه پرینستون آمریکا و عضو پیشین گروه مذاکره کننده هسته ای در مقاله ای در تارنمای المانیتور نوشت، آمریکا باید به جای مداخله در منطقه و تخریب توافق هسته ای، به دنبال راه های تعامل و همکاری جمعی باشد. موسویان در آغاز مقاله خود برای المانیتور نوشت: برداشت غالب در حلقه‌های سیاسی آمریکا و متحدانش این است که ایران به دنبال سلطه بر خاورمیانه است. اسرائیل و سایر کشورهای منطقه مکرر ادعا کرده اند که ایران می‌خواهد «امپراتوری پارسی» را احیا کند. وی در ادامه مقاله خود افزود: با وجودی که مقام‌های ایرانی بارها این ادعا را مضحک خوانده و آن را رد کرده‌اند، واقعیت این است که این موضوع مرکز ثقل اختلافات فعلی آمریکا و متحدانش با ایران است. بر خلاف ادعاهای مذکور، ایرانی‌ها همواره خود را قربانی تجاوزات قدرت‌های متخاصم خارجی در تاریخ معاصرشان می‌بینند و در تلاشند تا امنیت خود را حفظ کنند. از زمان انقلاب اسلامی سال 1357، سلسله‌ای از رویدادها و عوامل سبب شدند تا تهران به این باور برسد که واشنگتن و متحدانش در منطقه، به دنبال تغییر رژیم و تجزیه کشور هستند. واقعیت این برداشت با سخنانی از نوع آنچه «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه آمریکا در اوایل هفته جاری ابراز کرد، بهتر درک می شود. تیلرسون گفت: «قبل از آنکه ایران و آمریکا بتوانند به روابط مثبت و ماندگاری دست یابند، تغییر رژیم در ایران ضروری است».

در مجموع چند عامل از زمان انقلاب 1357 این استنباط را در میان ایرانیان به وجود آورد که در معرض تهدید قرار دارند.نخست: آمریکا و متحدانش در حاشیه خلیج فارس، نقشی مهم در ایجاد بحران ایفا کردند. آنان به تجزیه‌طلبان کمک رساندند و هرگونه حمایت ممکن را به «صدام حسین» ارائه دادند. دوم: نظامی‌شدن روزافزون منطقه که ایران از زمان انقلاب تا کنون در سراسر مرزهایش مشاهده می‌کند. نه تنها ایران در حلقه پایگاه‌های نظامی آمریکا قرار دارد، بلکه سیل سلاح‌های آمریکایی نیز مستمرا به منطقه، به‌خصوص خلیج فارس، سرازیر است. «باراک اوباما» رئیس جمهوری پیشین آمریکا، به سعودی‌ها بیش از 115 میلیارد دلار اسلحه فروخت که رکورد این فروش را نسبت به دولت‌های پیش از خود شکست. درعین حال «دونالد ترامپ» دست اوباما را نیز از پشت بست. امروز ایران به‌رغم آنکه دو برابر عربستان سعودی جمعیت دارد، یک پنجم این کشور بودجه نظامی صرف می‌کند. سوم: تحریم‌های بی‌نظیری که ایران از سال 1357 تا حال در معرض آنها قرار دارد. حتی با وجود آنکه ایران به دقت مفاد توافق اتمی تیر 1394 را رعایت می کند، کنگره آمریکا به دنبال وضع دور جدیدی از تحریم‌هاست. چنین تحریم‌هایی مدت‌هاست که توسط اسرائیل و عربستان سعودی با هدف زمینگیر کردن اقتصاد ایران، تشویق می‌شوند. چهارم: جنگ‌های پنهان آمریکا و متحدانش در شکل حملات سایبری، ترور و حمایت از گروه‌های تروریستی همچون سازمان بدنام مجاهدین خلق. اخیرا نیز آمریکا به قصد تقویت این تاکتیک‌ها، یک واحد ویژه ایران در سازمان سیا تحت هدایت فردی با خصوصیات شدیدا تندرو به نام «مایکل دی آندریا» تاسیس کرده است. در واقع، تمامی دولت‌های آمریکا از سال 1357، سیاست «تمام گزینه‌ها روی میز است» را دنبال کرده‌اند. پنجم: موضع تقابلی عربستان سعودی در قبال جمهوری اسلامی که امروزه گفته می شود ریاض را به سوی برقراری روابط استراتژیک با اسرائیل سوق داده است.

ایران و عربستان سعودی در چارچوب سیاست حسن نیت «اکبر هاشمی رفسنجانی» رئیس جمهوری فقید ایران، طی مذاکرات نگارنده با «عبدا... بن عبدالعزیز» ولیعهد آن زمان سعودی، به تنش زدایی دیپلماتیک رسیدند و از سال 1996 میلادی روابط خوبی را تجربه کردند. دولت ترامپ باید به سخنان گروهی از ژنرال‌ها و دریاسالاران بازنشسته آمریکایی گوش فرا دهد که در نامهٔ سرگشاده اخیرشان تاکید کردند«بدون دیپلماسی، درگیری‌های کوچک می‌توانند براحتی از کنترل خارج شوند.» در واقع، متیس و تیلرسون وزاری دفاع و خارجه آمریکا، به جای تدارک برای مداخلات نظامی، تخریب وجهه ايران یا تخریب توافق هسته ای، باید راه تعامل دیپلماتیک را با تمامی طرف‌های درگیر، دنبال کنند و مهم‌تر از آن، به ایجاد یک سیستم برای همکاری‌های جمعی در منطقه، کمک کنند.

http://www.armandaily.ir/fa/news/main/191445

ش.د9601091