(روزنامه مردمسالاري ـ 1396/05/01 ـ شماره 4369 ـ صفحه 7)
** ترجیح میدهم برای پاسخ به سوال شما به چند سال قبل بازگردم .
* به چه سالی؟
** به سال .1384
* احتمالا به امضای همین قرارداد به منظور توسعه فاز یازده پارس جنوبی با توتال.
** دقیقا.میخواهم تجربیاتی را بگویم تا معلوم شود ما به کجا میرویم و اصلا درباره چه چیزی صحبت میکنیم.قرارداد توسعه فاز یازده پارس جنوبی در سال 1384 با شرکت توتال با مشارکت پتروناس مالزی به امضا رسید؛ یعنی درست 12 سال قبل .قرارداد در این دوره با مدل معمول قراردادی ما یعنی «بای بک» به امضا رسید و نفت هم آن روزها به نسبت سالهای پس از آن و حتی امروز،نفت ارزانی بود .فکر میکنم نفت قیمتی در حدود 20دلار داشت و تحت تاثیر همین نفت ارزان، ارزش این قرارداد در حدود یک میلیارد و 260 میلیون دلار حداقل و یک میلیارد و 400میلیون دلار حداکثر برآورد شد.
* اما این قرارداد هیچ گاه اجرا نشد.
** بله، این پروژه را اجرایی نکردند.قرار بود گاز تولیدی این میدان در کارخانه به گاز مایع تبدیل شود و به بازارهای دور دست صادر شود.یعنی با این قرارداد میخواستیم ورود مفصلی به بازارهای دور دست داشته باشیم.توجه کنید ما بیشترین ذخایر گاز دنیا را داریم اما سهمیاز بازار دنیا را نداریم .
* دلیل اجرایی نشدن این قرارداد چه بود؟
** من سال 1384 بازنشسته شدم و دیگر در وزارت نفت حضوری نداشتم که بتوانم به این سوال پاسخ دقیقی بدهم.
* به هر حال با توجه به اینکه خودتان یکی از امضا کنندگان قرارداد با توتال در سال 1384 بودید، میتوانید پاسخی برای این سوال داشته باشید .
** میتوانم حدسهایی بزنم.
* چه حدسهایی میزنید؟
** از سال 1384 به بعد بازار جهانی نفت با تغییرانی جدی روبرو شد.قیمت نفت ناگهان بالا رفت و قطعا این شرکتها انتظار اصلاح قرارداد را داشتند که میشد این کار را کرد.اگر مبلغ قرارداد اصلاح شده بود امروز 12 سال از توسعه این میدان گذشته بود و سالها بود که تولید آغاز شده بود.این به چه معناست؟ به این معنا که در این میدان مشترک ما 12 سال جلوتر بودیم.سهم ما را «شریک» ما در این میدان، یعنی قطر نتوانسته بود از آن خود کند.او در این سالها نایستاد، کار کرد و حوزه خودش را توسعه داد.
من نمیخواهم کسی را در این حوزه مورد سوال قرار بدهم .به عنوان مسئول آن روز و شهروند امروز از اتفاقی که رخ داده است، دلگیرم.حقیقت این است که برای امضای این قرارداد زحمت کشیده شده بود.یکباره که پای میز ننشستیم تا قرارداد را امضا کنیم.دو سال حرف زده بودیم و کار کرده بودیم و پس از مذاکرات طولانی به اینجا رسیدیم که بالاخره قرارداد امضا شود.
* فکر میکنم دلیل اجرا نشدن این قراردادها را باید در حوزه سیاست جستجو کرد.
** من اصلا به حوزه سیاست کاری ندارم.عضو هیچ گروه و دسته ای هم نیستم .حرف من سیاسی نیست درباره سیاست گذاریها حرف میزنم.این روندی که بر کشور حاکم است، از باب تغییر عجیب و غریب سیاستها میگویم، گاهی آسیبهای فراوانی به ما میزند.همان طور که گفتم من دقیقا نمیدانم چرا این قرارداد اجرا نشد، اما این را میدانم که همتی هم برای اجرای آن در مسئولین وقت نبود.نفت در سالهای پس از 1384 حتی به صد دلار و بیشتر رسید.وقتی قیمت نفت افزایش پیدا میکند، بطور معمول هزینههای کالا وخدمات و تکنولوژی و تجهیزات و ...نیز با فاصلهای زمانی نه چندان طولانی و متناسب با آن رشد میکند، لذا بسیارطبیعی بود که ما مبلغ قرارداد را اصلاح کنیم،مشکلاتمان را حل کنیم و نگذاریم قرارداد اجرا نشود.اصلا من به عنوان یک شهروند این سوال را دارم که چرا باید سیاستهای ما تا این حد نوسان داشته باشد.اگر ما این قرارداد را اجرا میکردیم تا چه میزان میتوانستیم سهممان را هم از میدان مشترک گرفته و هم سهم از بازار جهانی گاز را افزایش دهیم .
* به هر ترتیب مدیران وقت تمایلی به اصلاح مبلغ قرارداد نداشتند، شاید چون سیاستشان توسعه میادین نفتی و گازی نبود.
** کاش در این مورد جواب بدهند.من معتقدم که مدیران برای دور ماندن از حاشیهها و همچنین ورود نکردن در حوزههای حساسی مثل این اصلا بنا نداشتند وارد میدان شوند.شاید قراردادی که قرار بود در شرایط نفت 20 دلاری با یک میلیارد و چهارصد میلیون دلار اجرا شود میشد، با مثلا با دو میلیارد دلار در نفت 100 دلاری اجرا شود ولی دهها میلیارد دلار به دست آید، اما این اتفاق نیفتاد.ممکن است به این دلیل به قضیه ورود نکردند که نمیتوانستند برای انجام چنین اصلاحی مقابل حملات بایستند.باور کنید این «چرا این کار را کردید»ها خیلی مدیران را تهدید میکند اما ببینید که عقب ماندگی ما در این بخش باعث شد چقدر ببازیم.به هر حال سیاستها باید از یک انسجام و تداوم و جهت دار مبتنی بر منافع ملی برخوردار باشد.نباید با جابجایی آدمها و مدیران و ...کل سیاستها جابجا بشود.ما از این زاویه ضرر کردیم.
* روزهای پایانی دولت هشتم، قراردادهای دیگری هم امضا شد، یادم هست همان زمان منتقدان میگفتند این تیم عجله دارد که قراردادها را منعقد کند تا دولت جدید در عمل انجام شده قرار گیرد.
** بله عجله داشتیم؛ عجله داشتیم که بهره برداریمان هر چه سریعتر به قطر برسد.درست میگویید.قرارداد فاز 13 را نیز در همین دوره منعقد کردیم ، تا سال 1384 ، 5فاز پارس جنوبی به تولید رسیده بود و 5 فاز هم در حال توسعه بود.ما قرارداد فاز 11 را با توتال و قرارداد فاز 13 را با شرکت شل بستیم .اتفاقا مذاکره برای توسعه فاز 14 هم در جریان بود.برنامه ریزی کرده بودیم تا به قطر برسیم.این برنامه ریزی پس از رصد دقیق شریک در این میدان تدوین شد.بررسی کردیم ببینیم قطر برای توسعه این میدان به کجا میرود؟ چه برنامه ای دارد؟ تک تک پروژهها و زمان بندی آنها را درآوردیم و فهمیدیم روند حرکت قطر کجاست.بر اساس این روند، پروژههای خودمان را تدوین کردیم.بر اساس همان برنامه مناقصهها برگزار شد.
* مذاکره برای توسعه فاز 14 با چه شرکتی در جریان بود؟
** با شرکت ساسول از آفریقای جنوبی .
* گویا برنامه تدوین شده برای فاز 14 به کلی تغییر کرد.
** دقیقا.آن دوره با آفریقای جنوبی صحبت میکردیم که GTL تولید کنیم.پتروشیمیها برای تولید GTL مذاکره میکردند اما بعدها فهمیدیم که هزینههای این پروژهها بشدت بالا رفته و دیگر اقتصادی بنظر نمیرسیدند و در راستای همان منافع ملی، آن را کنار گذاشتیم.اتفاقا همان زمان قطر هم یک پروژه بزرگ GTL داشت که آن را با همین موضع، کنار گذاشت.
* گفتید محور برنامهها در توسعه پارس جنوبی رسیدن به قطر بود آیا فکر میکردید دولت پس از شما این قراردادها را پیگیری نکند؟
** ما میخواستیم به قطر برسیم و طوری از این کشور جلو بزنیم بطوریکه عقب ماندگیهایمان نیز در سالهای بعد جبران شود.آن طور که ما برنامه ریخته بودیم در سال 2012 به قطر میرسیدیم و پس از آن نیز پیشی میگرفتیم.
* این برنامه 5 سال بعد محقق شد ، در سال 2017، اما شاید یک بدشانسی هم در این حوزه دخیل بود، مشکل تشدید تحریمها در سال 2011 .
** من منصفانه موضوع را بررسی میکنم.این یک بدشانسی صرف که نبود، بالاخره مجموعه عواملی تشدید تحریمها را سبب شد.
* برگردیم به امروز ، حالا پس از 12 سال ، با همه این فراز و نشیبها دوباره قرارداد توتال منعقد شده است و صدای اعتراض خیلی بلندی، به گوش میرسد.توتال اولین باری نیست که وارد ایران شده و اتفاقا هر بار، ورودش اتفاقاتی را در عرصه جهانی و داخلی موجب شده است..
** من آقای دومارژری ، مدیرعامل پیشین شرکت توتال که در جریان یک سانحه هوایی کشته شد را میشناختم.او کسی بود که در سال 1374 قرارداد توسعه میدان نفتی «سیری» را با ما هم مذاکره وهم امضا کرده بود.
* اولین قرارداد بیع متقابل؟
** بله، و بعد در سال 77 یا 78 بود که قرارداد توسعه فاز دو و سه پارس جنوبی را با وجود تحریم آمریکا به امضا رساند.این اتفاق عملا جریان مبارزه با تحریم را در ایران و جهان آغاز کرد.همان طور که گفتم من به لحاظ شخصیتی او را میشناسم.خیلی شجاع بود، در نادیده گرفتن تحریم آمریکا علیه ایران پیش قدم شد و این تصمیم را در شرایطی گرفت که قانون«داماتو» فرامرزی بود تصویب و اجرایی شده بود.
قانونی که طبق آن اگر کسی یا شرکتی بیش از 40 میلیون دلار که بعدها 20 میلیون دلار شد،در ایران سرمایه گذرای میکرد، جریمه میشد که این برای یک شرکت بین المللی که سرمایههای زیادی هم در آمریکا دارد ریسک بزرگی بود.اما وی این ریسک را پذیرفت و ورود کرد.حالا ببینید پس از آن چه شد.زنجیره ای از شرکتهای خارجی جرات کردند و به ایران آمدند .
«انی» ایتالیا برای دارخوین آمد و «شل هلند» و «رپسول » اسپانیا برای سروش و نوروزگازپروم روسیه واو-ام-وی اتریش و استات اویل وهایدرو نروژ و دیگران.حتی شرکتهای آمریکایی نیز علاقمندی شدیدی به حضور در ایران داشتند.ما آن دوره در حال کار اکتشافی در میدان آزادگان بودیم و شرکت آمریکایی «کونوکو» به صورت کاملا محرمانه در این میدان حدود 100 میلیون دلار هزینه کرد و طرح توسعهای برای میدان تهیه کرد.نکته اینجاست که بابت این کارها پولی هم از ما نگرفتند.
* چرا؟ با چه انگیزه ای این کار را کردند؟
** خوب پیش بینی میکردند تحریمها رفع شود و بتوانند وارد میدان شوند و پروژه بگیرند اما این پایان راه نبود.بعد آن آسیاییها آمدند؛ چین ومالزی و ژاپن.آمدن ژاپن البته خود داستان جالبی دارد.کشوری که زیر چتر دفاعی آمریکا زندگی میکند و تا پیش از تحریم دو بار وارد مذاکره شده بود اما قرارداد منعقد نکرد، حالا در شرایطی پای میزمذاکره مینشست که تحریم آمریکا وجود داشت.آنها هم برای میدانهای بلال و سیری و هم پیش ازآن برای میدانهای تنگه هرمز با ما مذاکره کرده بودند و هر دو بار تا پای امضای قرارداد هم رفته بودیم اما با فشار آمریکا بر آنها هیچ قراردادی امضا نشد.
حالا در این نوبت در حالی که با ژاپن در حال مذاکره بودیم موضوع هسته ای ایران مطرح و بشدت سیاسی شد.فکر کنید کشوری مثل ژاپن که خودش را قربانی بمب اتم میداند و نسبت به مسایل هستهای آنهم با آنهمه حواشی که برای ان ساخته بودند،چقدر حساس است و از طرفی روابط خاصی هم با آمریکا دارد، در آن شرایط با ما قرارداد امضا کرد.این قرارداد با شرکت «اینپکس» امضا شد و یادم هست در جریان همان مذاکرات بود که من به دلیل استرس بسیار بالای این مذاکرات حساس دچار بیماری قلبی شدم و بخشی از مذاکرات روی تخت اتاق CCU صورت گرفت.
* این قرارداد هم که اجرایی نشد .
** بله؛ اما منظور من این است که وقتی یک شرکت آمد بقیه هم وارد شدند.از این منظر ببینید قرارداد با توتال برای سیری و سپس توسعه پارس جنوبی چقدر اهمیت داشت.ما توانستیم از تضاد منافعی که بین آمریکا و اروپا وجود داشت حداکثر استفاده را ببریم.واقعا در آن دوره توانستیم تحریمهای آمریکایی را خنثی کنیم.
یادم هست همان سالها در سمیناری شرکت کرده بودم، در این سمینار یک سخنران آمریکایی تعبیر جالبی در مورد تحریم داشت.میگفت هر قراردادی که ایران امضا میکند میخی است بر تابوت تحریم آمریکا علیه ایران.دو نکته در این جمله مستتر است.اول اینکه تحریم را مرده تلقی کرده بود و بعد هم اینکه ما این مرده را رها نمیکردیم و به تابوتش میخ میزدیم.
این اقدامات سبب شد موجی از مخالفت با تحریمها درآمریکا حتی راه بیفتد.این موج فوق العاده بود.چیزی در حدود نزدیک چهارصد و هفتاد- هشتاد شرکت آمریکایی،موسسات پولی و اعتباری و برخی بانکداران ائتلافی را در آمریکا درست کردند به نام «US IRAN ENGAGE یو اس ایران انگیج » و مخالفت با تحریم آمریکا را شروع کردند و سر و صدایی هم ایجاد کردند.
این ائتلاف ائتلافی بسیار قوی بود.میگفتند تحریم یعنی چه؟ سال 2000 رفته بود و من به عنوان رییس کمیته ملی ایران در کنگره جهانی نفت که آن سال در کانادا برگزار میشد، حضور داشتم.انتخابات آمریکا نزدیک بود.آن موقع آقای دیک چنی که به عنوان کاندیدای معاون اولی جرج بوش مطرح بود، در قامت رییس هیات مدیره شرکتهالیبرتون سخنرانی داشت.ایشان به شدت مخالف تحریم بود.من وقتی اینها را کنار هم میگذاشتم ،یعنی ائتلاف و سخنان دیک چنی و ...به این نتیجه میرسیدم ادامه تحریم شانسی ندارد.
* اما این اتفاق افتاد؟
** اعتقادم این است که اگر آن اتفاق بد یعنی حادثه یازده سپتامبر رخ نمیداد، تحریم تمام میشد، اما این اتفاق فضای سیاسی آمریکا را به فضایی تند و جنگی تبدیل کرد.
* اتفاقا حالا هم اظهاراتی از شما شنیده ام مبنی بر اینکه تحریم دیگر شانسی ندارد.
** بله.همین حالا هم زنجیره ای از اتفاقات در حال تکرار است.ما میتوانیم این تجربه را دوباره تکرار کنیم.
* منظورتان از زنجیره تازه اتفاقات دقیقا چیست؟ همین قرارداد توتال؟
** خوب اظهارات خانم موگرینی را دنبال کنید میبینید که اروپا صراحتا علاقه ای به ادامه تحریم ندارد، حتی با حضور دولت عجیب و غریبی مثل ترامپ.اروپاییها صریح میگویند ما به برجام دست نمیزنیم و میخواهیم با ایران کار کنیم.حتی شرکتها و بانکهایشان را تشویق میکنند که مسائلشان را با ایران حل کنند.
* درست است، اما اگر در سایر حوزهها برجام پیشرفت خوبی داشته ، در حوزه روابط بانکی تاثیر مورد انتظار را نگذاشته است.
** اگر تا به حال بحران بانکی را نتوانستیم حل کنیم به این ربط ندارد که آنها نمیخواهند.شاید بخشی از ماجرا به این بر میگردد که ما هم آمادگی لازم را نداشتیم.به هر روی سیاست این نیست تحریم آمریکا دنبال شود .شرکتهای نفتی اروپایی و آسیایی و ...علاقمندند به ایران بیایند و ما میتوانیم همان سیاست را دوباره دنبال کنیم.
صف اول با امضای همین قرارداد شکسته شده است و ما با زنجیره ای از امضای قرارداد و اجرایی کردن آن میتوانیم در مقابل تحریم آمریکا صف آرایی کنیم.باید بتوانیم به بهترین نحو از تضاد منافع جهت خنثی کردن تحریمهای آمریکا بهرهبرداری کنیم.به هر حال لازم است عاقلانه وارد میدان مبارزه شویم.میدان مبارزه در اقتصاد تعیین کننده است.
* البته اگر یازده سپتامبر تکرار نشود.
** انشالله نشود.
* به این ترتیب شما شرایط را با حدود بیست سال پیش شبیه میبینید؟
** بله ،قرارداد توتال امضا شده است.از این زاویه من برای این اقدام ارزش بالایی قائلم.
* از محتوای این قرارداد هم دفاع میکنید؟
** راجع به محتوای قرارداد صحبت ندارم.من نه میگویم این قرارداد خوب است و نه بد.اطلاعات من همان است که شما هم در رسانه منتشر کردید، سخنان وزیر و آقای کاردر و ...اطلاع خاصتری در این حوزه ندارم.من از منظر دیگر حرف میزنم.معتقدم باید دیپلماسی هوشمند تحریک این روند را سبب شود.
* شما مسئول کمیته بازنگری قراردادهای نفتی بودید، این قرارداد با محتوای مدلی که شما طراحی کردید سازگار است؟
** همان طور که گفتم متن قرارداد را ندیدم، همان طور که از محتوای مدل جدید قراردادهای نفتی دفاع میکنم و این مدل را به شدت به نفع ایران میدانم،از این حرکت یعنی امضای قرارداد توتال هم دفاع میکنم و معتقدم گام اول برای شکستن تحریم آغاز شده است.این سر و صداها همیشه بوده اما در عمل میتوانیم مرحلهای تازه را برای شکستن تحریم آمریکا و کار با جهان آغاز کنیم.این مهمترین اتفاقی است که رخ داده است.
منبع : خبرآنلاین
http://www.mardomsalari.net/4369/page/7/17919
ش.د9601213