تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۷:۳۰  ، 
شناسه خبر : ۳۰۳۴۶۰
اشاره: سيدابراهيم رئيسي را همه در انتخابات با آرامش و اخلاق شناختند، با افشاگري‌هايي كه مي‌توانست بكند و نكرد، با آرامشي كه در انتقادات و اعتراضاتش هم نمايان بود و با نجابتي كه مقابل بي‌اخلاقي‌هاي رقيب نشان داد. او حالا با گذشت دو ماه از انتخابات پاي پرسش‌هاي مديران برخي خبرگزاري‌ها نشسته و سؤالات آنان پيرامون انتخابات را پاسخ گفته است، اين بار هم با آرامش و نجيب و اخلاقي. وي در اين مصاحبه، از شرايط كشور مي‌گويد كه چطور او را به رغم آنكه خادمي امام رضا (ع) را بهترين شغل مي‌داند، به كانديداتوري براي انتخابات رياست جمهوري كشاند. از ديدارش با جوان خواننده‌اي مي‌گويد كه پس از آن حواشي غيراخلاقي برايش درست شد و از اينكه او را نمي‌شناخته است. از بي‌اخلاقي‌هاي رقيب انتخاباتي مي‌گويد و از اينكه با توجه به لباس روحانيت و جايگاه رياست جمهوري رقيب، انتظار اين حجم تخريب و رقيب‌هراسي را نداشته است و اين همه تخريب باعث شده تا صداي رئيسي به گوش قشر متوسط برسد و به دروغ سخيف ديواركشي اشاره مي‌كند. رقيب‌هراسي را شيوه‌اي غربي توصيف مي‌كند كه نبايد در جامعه اسلامي استفاده شود. از ناشناخته بودن خودش براي مردم مي‌گويد و ممنون 16ميليون نفري است كه به رغم اين همه تخريب، به او اعتماد كرده‌اند. از بي‌طرف نبودن صداو‌سيما در انتخابات مي‌گويد و از هشدار در مورد كاهش مشاركت مردم محروم. او كمي از سكوتش را شكسته و گفته‌هايي خواندني دارد، براي هر كسي كه پي اخلاق در انتخابات است.
(روزنامه جوان - 1396/04/22 - شماره 5136 - صفحه 5)

* آقاي رئيسي، اگر امروز مي‌خواستيد براي ورود به انتخابات تصميم بگيريد، مجدداً نامزد مي‌شديد؟

** من در دوران تبليغات انتخابات رياست‌جمهوري هم چندين بار گفتم كه بهترين شغل يعني خادمي علي بن‌موسي‌الرضا(ع) و زوار بزرگوارشان را دارم و هيچ كاري برايم از اين بالاتر و شيرين‌تر نيست اما واقعاً با وضعيتي مواجه بوديم و هستيم كه يك مسئوليت مضاعفي را براي حضور در انتخابات ايجاب مي‌كرد.

جمهوري اسلامي در دهه چهارم حياتش، بايد نشان دهد كه همچنان «مي‌تواند» و بايد كارآمد و الهام‌بخش و پيشرو باشد. اين تفكر «ما مي‌توانيم» در چند سال اخير به طور واضح در سطوحي از قوه مجريه كشور افول كرد و در ميان مديران جاي خودش را به «نااميدي و نمي‌شود» داد. براي يك حركت پيش‌رونده و يك موجود زنده با نشاط به‌نام انقلاب، «نگاه ما نمي‌توانيم» يك تهديد اساسي است. اين واضح است كه نسخه دشمن براي مقابله با انقلاب در دوره كنوني القاي پشيماني از گذشته به مسئولان و مردم است تا جايي كه مداوم دستور عقب‌نشيني صادر شود، متأسفانه اين رويكرد غلط در انديشه برخي از مديريت‌هاي كلان اجرايي هم نفوذ كرده است.

واقع مطلب اين است كه انقلاب اسلامي در عرصه مديريت كشور پس از سال‌ها هنوز نتوانسته است طرح خود را به صورت كامل ارائه دهد. الگوهايي از مديريت انقلابي وجود دارد و آثار خوبي خلق كرده است ولي به عنوان يك جريان غالب نه خود را كاملاً شناسانده است و نه بر فرهنگ مديريتي و اجرايي كشور حاكم شده است. ريشه‌هاي مشكلات كشور شناخته شده نبودن اين نوع از مديريت عقلاني و انقلابي و جاري نشدن آن در ساختارهاي مديريتي كشور است. من عقيده دارم انقلاب اسلامي حتي به كساني كه به اين انقلاب اعتقاد ندارند بيشترين خدمت را كرده است و وظيفه هم دارد بكند، منتها اين پروژه هنوز كامل نيست و خلأهايي دارد كه بايد پوشانده شود.

حالا در مقابل اين مسير، تكليف نيروهاي دلسوز و دغدغه‌مند چيست؟ نشستن و تماشا كردن؟ نگراني از هزينه شدن و هزينه دادن؟ مردم مؤمن و فداكار ما براي انقلاب‌شان اين همه هزينه مالي و جاني را پذيرفته‌اند تا به يك الگوي مستقل تبديل شود، حالا در مقابل جرياني كه مي‌خواهد بگويد پيشرفت الا و لابد از راه وابستگي به غرب يا شرق مي‌گذرد و در واقع مي‌خواهد به مردم بگويد كه شعارهاي استقلال و آزادي را كه در انقلاب خواسته‌ايد، در حد شعار بوده و تحقق‌يافتني نيست، چه بايد كرد؟ آيا نبايد حرف منطقي و عقلاني انقلاب را سر دست گرفت؟ اين يك وظيفه و يك مطالبه عمومي بود. بسياري از مردم مؤمن و نخبگان دانشگاهي و علماي بزرگوار و طلاب و دانشجويان و اقشار مختلف اتمام حجت كردند و خواستند كه در صحنه اين مبارزه و امتحان حاضر شوم، من هم سعي كردم وظيفه‌ام را انجام دهم و از اين بابت خدا را شكر مي‌كنم. من به اين انتخابات قدم گذاشتم كه بگويم رفتار و مديريت انقلابي آن تصويري نيست كه دشمنان ساخته‌اند و گام اول براي اينكه وضعيت كشور اصلاح شود اصلاح اين تصوير است.

* با اين توصيف شما، نتيجه انتخابات يعني مردم به الگويي كه شما معتقديد نادرست است، اعتماد كردند و مسيري را كه مي‌گوييد مسير بهتري بوده، رد كردند؟

** تحليل نتيجه انتخابات با اين ساده‌سازي‌ها به نظرم خطايي است كه نبايد در دام آن بيفتيم. ما مي‌دانيم مردم به دلايل مختلف به يك فرد يا يك جريان رأي مي‌دهند، اگر اين انگيزه‌ها را دقيق نشناسيم خودمان را به اشتباه خواهيم انداخت و موجبات سوء‌استفاده از رأي مردم را فراهم خواهيم كرد. بله، يك جريان تبليغي خاصي كه طيف هم هستند از باندهاي بلندگوي تبليغاتي دشمنان از امريكا و انگليس گرفته تا برخي رسانه‌هاي داخلي مي‌خواهند نتيجه انتخابات را همين‌طور تفسير كنند. چرا؟ چون با اين تفسير كار دارد. مي‌داند كه اگر بتواند اين تفسير را جا بيندازد، پله‌اي هست براي مقاصد بعدي و تضعيف هويت و استقلال ملي اما واضح است كه اين تفسير، معيوب است.

* تفسير خود شما از نتيجه چيست؟

** چارچوب اول و اصلي براي ما در انتخابات، حضور گسترده مردم بود، چون لازمه حفظ اصل نظام، حضور و انسجام مردم است. اگر امروز ما نگرانيم كه برخي در دنبال كردن اهداف پيشرفت و تعالي كشور، لَنگ مي‌زنند، به‌خاطر اين است كه اين ضعف‌ها و ناكارآمدي‌ها، ممكن است مردم را نسبت به اصل نظام و كارآمدي آن بدبين كند. حالا اگر در همين شرايط يك جمعيت عظيم 41 ميليوني پاي صندوق بيايند، اين يعني موفقيت نظام، اين يعني با وجود همه بدخواهي‌ها و بددلي‌ها مردم به صندوق رأيي كه نظام برايشان گذاشته، اعتماد دارند. اين يك شكست واضح براي دشمنان كشور است. نگاه نكنيد كه در اين انتخابات از تحريم صحبت نكردند يا ظرفيت عظيم تبليغي‌شان را براي يك جريان بسيج كردند، ته دلشان و آرزوي اصلي‌شان اين است كه مردم نااميد شوند و با نظام قهر كنند، وقتي ديدند اين نقشه قديمي‌شان نمي‌گيرد، تاكتيك را عوض كردند.

شما انتخابات مجلس نهم را ببينيد در بهمن سال 89. اين اولين انتخابات بعد از انتخابات رياست جمهوري 88 بود، همه توان‌شان را گذاشتند كه بگويند مردم به نظام اعتماد ندارند و بعد از 88 ديگر پاي صندوق نمي‌آيند. مردم چه كردند؟ بيش از 60 درصد پاي صندوق آمدند، يعني معادل انتخابات مجلس در دور قبل آن، البته اين نكته را هم بايد بگويم كه اگر رأي مناطق مختلف را تحليل كنيد، متوجه مي‌شويد كه مشاركت قشر ضعيف و محروم، در انتخابات كاهش پيدا كرده است و اين نقطه‌ضعف دولت‌هاست كه گاهي با سياست‌هاي غلط‌شان اميد مردم و به‌خصوص طبقه محروم را كم كرده‌اند. ببينيد تا اميد نباشد، حركت ايجاد نمي‌شود. در انتخابات اخير حدود 15 ميليون نفر رأي ندادند، بررسي‌هاي ما نشان مي‌دهد بخشي از آن، آراي اخذ نشده در روستاها و شهرهاي كوچك است اما سهم زيادي از اين جمعيت كساني هستند كه نسبت به رفت‌وآمد دولت‌ها بي‌تفاوت شده‌اند، چون احساس مي‌كنند در اين رفت‌وآمد دولت‌ها سود و نفعي براي آنان وجود ندارد. در واقع در اين انتخابات ناكارآمدي‌ها بخش‌هايي از جامعه را از مشاركت‌جويي سياسي نااميد كرد.

در اين انتخابات، يك نقطه مركزي سخنان بنده در توجه به همين اقشار بود تا مردم مستضعف و با كرامت ما احساس نكنند كه حرف آنها زده نمي‌شود و بدانند كه در ميان هياهوهاي سياسي احزاب و جناح‌ها، كسي هم هست كه درد آنها را بشناسد و با صداي بلند بگويد.

* پس چرا همين اقشار به شما رأي ندادند و برنده انتخابات نشديد؟

** رأي دادن يا ندادن، مسئله دوم است، مسئله اول اين است كه آيا بخشي از جامعه كه در اثر سياست‌هاي غلط ضعيف و ضعيف‌تر شده و اميدي براي حركت ندارد، بداند كه در صحنه انتخابات كه اوج شلوغ‌كاري‌هاست، كساني هستند كه حرف دل او را بزنند، اين خودش اميدآفرين است ولو آنكه به اندازه‌اي توليد اميد نكند كه منجر به رأي غالب بشود. من فكر مي‌كنم اين كار تا حدي انجام شد، يعني اگر چنين صدايي در انتخابات وجود نداشت، بلاشك، مشاركت مردم در انتخابات به مراتب كمتر از اين بود.

اين رويكرد حتي در مسير رقيب هم اثر گذاشت. تبليغات جريان رقيب ما در انتخابات را تحليل محتوا كنيد. اينها ابتدا وجود مشكلات جدي را انكار مي‌كردند. پيام نوروزي امسال رئيس‌جمهور محترم را نگاه كنيد. آمارهايي كه آنجا گفته مي‌شود، يعني تقريباً هيچ مشكلي در كشور وجود ندارد و مسائلي نظير بيكاري، ركود، فقر و كاهش قدرت خريد مردم به ويژه اقشار ضعيف يك مشت حرف بيخود از جانب منتقدان است.

اما چه مي‌شود كه در ايام منتهي به انتخابات ناگهان مستمري مددجويان افزايش قابل توجهي پيدا مي‌كند، سايت كارورزي راه مي‌افتد، براي وصل يارانه افرادي كه يارانه‌شان را قطع كرده بودند، پيامك و حركت تبليغاتي مي‌زنند، وعده يك‌ميليون شغل در سال را كه ما داده بوديم، اول مسخره مي‌كنند اما سخنگوي دولت را پشت تريبون مي‌فرستند تا بگويد سالي955 هزار شغل ايجاد مي‌كنيم، وعده افزايش سه برابري يارانه ضعيفان را كه ما داده بوديم، اول هجو مي‌كنند بعد خودشان مي‌گويند حتي تا پنج برابر امكان افزايش وجود دارد؟ البته الان شنيده مي‌شود كه بعد از انتخابات دارند زير برخي از همان وعده‌ها مي‌زنند، مثلاً همان يارانه را كه به قطع‌شده‌ها پيامك داده بودند، مي‌خواهيم وصل كنيم، الان پيامك داده‌اند كه نه، بايد بررسي كنيم! اميدوارم اينها درست نباشد. اين نشان مي‌دهد اين انتخابات حداقل خاصيتي كه داشت اين بود كه دولت را وادار كرد صداي مردم را بشنود. همين موفقيت كمي نيست.

* يعني شما به اينكه دل محرومان را شاد و بخشي از آنها را با خودتان همراه كرديد، راضي و قانع هستيد؟

** من از اينكه حرف دل بخشي از مردم را در انتخابات گفتم، راضي و خدا را شاكر هستم، چون اين مردم عموماً رنج‌ديده‌ها و هزينه‌داده‌ها براي انقلاب هستند و وظيفه ما كه در اين نظام مسئوليت داريم در توجه به آنها مضاعف است اما اينكه گفتيد، قانع هستيد، نه، قانع نيستم.

اولاً ما در اين انتخابات اشكال‌هايي داشتيم. مثلاً زمان دوره تبليغات زمان كوتاهي براي معرفي ايده‌ها و برنامه‌هاي من بود و من كار تبليغاتي را به علت رعايت قانون شروع نكرده بودم. نظرسنجي‌هاي يك‌ماه مانده به انتخابات نشان مي‌داد بسياري از مردم اساساً مرا نمي‌شناختند. برخلاف طرف مقابل كه چهار سال در قدرت بود و انواع و اقسام ابزارهاي تبليغاتي را هم در اختيار داشت، حتي صداوسيما كه بايد ملي و فراجناحي باشد، به دلايلي از جمله گروكشي‌ها در خصوص بودجه و گاهي گرايش‌هاي خاص تحليلي، در مقاطع نزديك به انتخابات متأسفانه به روابط عمومي و ستاد تبليغي دولت تبديل شده بود كه اين وضع در شأن سازماني با مأموريت‌هاي ملي نيست.

نكته ديگر اينكه «تبليغ منفي» در كارهاي انتخاباتي دنيا به يك امر رايج تبديل شده است، يعني كانديداها نگاه مي‌كنند به وضع خودشان و محاسبه مي‌كنند با رأي پايه‌اي كه دارند به طور طبيعي نمي‌توانند برنده شوند، خب تدبير رايج در اين شرايط چيست؟ اين است كه رأي‌دهندگان مردد را بترسانند و طرف مقابل را خطرناك نشان دهند.

جلب رأي از مسير اثبات كارآمدي، كار يك ماه و دو ماه نيست. مجموعه‌اي كه به هر علتي احساس كند نتوانسته در طول چند سال در عرصه اجرا، كارآمدي ايده و عمل خود را اثبات كند، به رسانه و عمليات رواني تكيه مي‌كند، چون ترساندن مردم از رقيب برخلاف مورد قبلي، نياز به فرصت ندارد و ظرف چند روز محقق مي‌شود. شما اين را در انتخابات اخير به‌وضوح ديديد. هراس‌زدايي از جامعه نسبت به جريان انقلابي يكي از مهم‌ترين مأموريت‌هاي آينده است.

* يعني شما كه وارد انتخابات شديد، مسائل را از قبل نمي‌دانستيد، طبعاً وقتي كه وارد چنين عرصه‌اي مي‌شويد بايد آماده اين تير و تركش‌ها هم باشيد.

** بله اين وضع، قابل پيش‌بيني بود اما حقيقتاً خود بنده اين حجم از تخريب و ترساندن مردم را پيش‌بيني نمي‌كردم، چرا؟ چون پيش خود مي‌گفتم كه اولاً طرف رقابت، فردي است كه لباس دين و روحانيت را به تن دارد و لااقل در اين قضيه حد نگه مي‌دارد، نه اينكه كاري نمي‌كند بلكه بالاخره تا يك جايي جلو مي‌رود، ثانياً ايشان از اول انقلاب مسئوليت داشته، بنابراين لااقل حريم نظام و اصول اخلاقي انتخابات را نگه مي‌دارد، ثالثاً اكنون رئيس‌جمهور است و شئونات رئيس‌‌جمهور را حفظ خواهد كرد، خب در انتخابات و خصوصاً 10 روز آخر هر سه محاسبه ما به هم خورد.

* يعني معتقديد اگر رقيب اين كارها را نمي‌كرد، مردم به شما رأي مي‌دادند؟

** قرار نيست بنده جاي مردم تصميم بگيرم، من دارم عرض مي‌كنم كه در انتخابات اين اتفاقات افتاد و بسيار مؤثر هم بود، البته به دليل همان وقت كمي كه داشتيم و پرهيزي كه از ورود زودهنگام و غيرقانوني به انتخابات داشتم و همچنين برخي ضعف‌هاي تبليغاتي ما، در مواردي بايد خيلي بهتر عمل مي‌كرديم، مثلاً در اينكه بتوانيم علاوه بر محرومان و اقشار ضعيف، صدايمان را به طبقه متوسط هم برسانيم، منتها حرف من اين است كه رقيب، با مجموعه تبليغات تخريبي بي‌سابقه‌اي، چنان فضاي رعب و ترس‌آلودي ايجاد كرد كه صداي ما به بخشي از جامعه نرسيد. به نظر شما سخيف‌تر و خنده‌دارتر از اين ادعا وجود دارد كه مي‌گفتند اگر فلاني بيايد در خيابان‌ها و پياده‌روها ديوار مي‌كشد؟ (خنده)

اما با تبليغات و تخريب‌ها كاري كردند كه متأسفانه بخشي از جامعه ترسيده بود كه نكند واقعاً اينها رأي بياورند و آزادي‌هاي مردم را سلب كنند! يا مثلاً گفتند اگر اينها رأي بياورند، جنگ و ناامني مي‌شود يا دوباره تحريم مي‌شود. خب اخيراً مردم خبرها را مي‌بينند، در امريكا يكي از بي‌سابقه‌ترين تحريم‌ها عليه ما در حال تصويب است. اينها شماتت نيست بلكه تبيين واقعيت است. اين واقعيت را كه برداشتن تحريم‌ها تنها از مسير شكل‌گيري يك دولت مقتدر و نه با ترس و مجامله محقق مي‌شود برخي پوشاندند و الان هم پاسخگو نيستند. اينها گلايه از تخريب شخص خودم نيست، مطلقاً. اينها نگراني از باب شدن يك روش در فرهنگ سياسي ماست.

رقيب‌هراسي، آن هم به دروغ و فريب، يك روش جاري در رقابت‌هاي انتخاباتي دنيا به ويژه غرب است اما نظام ما فرق دارد. ما كه مسلمان هستيم، آيا بايد همان روش‌هاي غيراخلاقي غربي‌ها را كپي كنيم؟ به هر حال انتخابات تمام شده اما اين يك زنگ خطر است. اينكه فرهنگ سياسي مسئولان چنان تغيير كرده كه همانند غربي‌ها براي كسب قدرت، كميته عمليات رواني تشكيل مي‌دهند و در آنجا براي نشر حداكثري دروغ و تهمت‌هاي عجيب و غريب برنامه‌ريزي مي‌كنند و بعد هم كه نتيجه مي‌گيرند، نه تنها احساس گناه نمي‌كنند بلكه براي خودشان كف مي‌زنند و مي‌گويند موفق شديم. اين يعني فرهنگ سياسي رو به انحطاط است.

تا گفته مي‌شود تهاجم فرهنگي يا گفته مي‌شود «منكر»، ذهن برخي افراد مي‌رود سراغ پوشش جوانان يا امثال اين موارد، در حالي كه مهم‌ترين اولويت در تهاجم فرهنگي، ما مسئولان هستيم و غربي شدن فرهنگ سياسي هم يكي از مهم‌ترين منكرات است كه متأسفانه در ذهن سياسيون در حال تبديل شدن به معروف است. اگر ما مسئولان در نظام اسلامي اينگونه عمل كرديم، قاعده اجتماعي «الناس علي دين ملوكهم»، وضعيت به مراتب بدتري در عرصه معاملات و تعاملات اجتماعي را وعيد مي‌دهد. عمليات رواني و رقيب‌هراسي كه اتفاق افتاد متأسفانه دامن ديگراني را هم گرفت كه بماند.

* ببخشيد كه صريح سؤال مي‌پرسم، يعني به نظر شما كساني بودند در انتخابات كه بخواهند به شما رأي بدهند اما با عمليات رواني رقيب شما به آقاي روحاني رأي داده باشند؟

** جامعه در كليت خود، صفر و يكي نگاه نمي‌كند و همه يك جور تصميم نمي‌گيرند. بالاخره بخشي از مردم را از آنچه خودشان هم مي‌دانستند بي‌اساس است ترساندند و با اين اقدام فضاي رواني كشور را تحت تأثير قرار دادند. يك نمونه براي اين موضوع، همان جوان، آقاي مقصودلو بود. خب، ايشان را در نمازخانه فرودگاه، درست در زماني كه براي رسيدن به پرواز عجله هم داشتم به من معرفي كردند و اگرچه با سابقه او آشنايي نداشتم اما گفتند به‌رغم سابقه‌اش، اخيراً اشعار و ترانه‌هاي اثرگذاري در مورد شهدا، حجاب، مدافعان حرم و... خوانده است و همانجا خيلي صادقانه باب صحبت كوتاهي درباره سوابق منفي گذشته‌ و اينكه از آن رويگردان بوده، باز كرد.

با اينكه بعد از نماز با عجله به سمت پرواز بايد مي‌رفتم، اما نشستم و سه تا چهار دقيقه او را به خاطر ترانه‌اي كه براي امام رضا (ع) خوانده بود، تحسين و تشويق كردم و رفتم. بعداً از دوستان شنيدم كه ايشان تصوير اين ديدار كوتاه را در فضاي مجازي منتشر كرده و نوشته كه من ابتدا از فلاني مي‌ترسيدم... ‌ببينيد چگونه فضاي رواني جامعه و جوانان را با عمليات رواني تحت تأثير رقيب‌هراسي قرار داده بودند. صدها هزار نفر تحت تأثير اين تبليغات قرار گرفته بودند، البته گويا ايشان تاوان اين اظهارنظر خود را هم داده بود. خيلي متأسف شدم وقتي شنيدم كه تصاوير نامناسبي از گذشته كه او از آنها اعلام برائت كرده با طراحي همان اتاق عمليات رواني به طور گسترده در فضاي مجازي پخش شد. خب، اين كار خيلي زشت و حرام بين و اشاعه فحشا از جواني است كه اظهار مي‌كند من توبه كرده‌ام. اين گناهي عظيم‌تر است.

خب از اين ديدار معمولي هم متأسفانه برخي سوء‌استفاده كردند. شئونات فردي و اجتماعي ما به عنوان يك طلبه اقتضا دارد كه جوانان را از خود نرانيم، خصوصاً افرادي كه مي‌خواهند راه اصلاح را در پيش بگيرند. من در طول سال‌هاي گذشته بارها در مجامع عمومي و... با افرادي كه بعضاً سوابق خوبي هم نداشتند و حتي محكوم هم شده بودند، صحبت كرده‌ام و پاي درد دلشان نشسته‌ام.

* اما ظاهراً شما علاوه بر روش تبليغاتي رقيب، مدعي مواردي همچون انجام تخلفات آشكار و فراوان در انتخابات نيز شديد؟

** انتخابات تمام شد و بنده و هم دوستانمان و همه حاميان ملتزم به نتيجه انتخابات هستيم. تمام تلاشمان هم كمك به مجموعه دولت و رئيس‌جمهور محترم براي ارتقاي كارآمدي‌ها و تحقق وعده‌ها و حل مشكلات مردم است.

مواردي كه در فرآيند انتخابات مورد اعتراض بنده بود و هست دقيقاً منطبق بر اصل هشتم قانون اساسي است؛ اصل مترقي امر به معروف و نهي از منكر كه متأسفانه در جامعه ما تنها تفسير مورد اشاره از اين دستور الهي و اصل قانون اساسي رعايت پوشش و آن هم مختص بانوان بوده است. من معتقدم كاربرد اصلي و ضروري‌تر امر به معروف و نهي از منكر در خطاب به مديران و حاكمان است. اين موضوعات با رويكرد «اصل هشتمي» بايد پيگيري شود و الا من هيچ شكايت و گلايه عمومي از بابت موارد شخصي ندارم و آن را به خداي خود واگذار كرده‌ام.

يكي از اين تخلفات، استفاده بي‌رويه از ابزارهاي حاكميتي در اختيار دولت در دوره قبل و حين برگزاري انتخابات بود. من چندين دوره عضو هيئت‌هاي اجرايي و مركزي نظارت بر انتخابات بوده‌ام، در همين دوره هم عضو بودم كه قبل از اعلام كانديداتوري، از آن استعفا كردم. اين را نه به‌عنوان يك كانديدا بلكه به‌عنوان فردي با سابقه چندين دوره عضويت در هيئت‌هاي اجرايي و مركزي نظارت و اطلاع از سوابق عرض مي‌كنم كه كمّ و كيف اين نحو تخلفات در اين دوره عجيب و بي‌سابقه بود. تخلف، زيبنده نظام اسلامي نيست و بايد جلويش گرفته شود.

اكنون هم شوراي محترم نگهبان اعلام كرده كه تخلفات دولتي را به قوه قضائيه ارسال كرده است و اميدواريم دستگاه قضايي به طور جدي و بدون مماشات با مجري و مباشر و معاون در تخلف، بر اساس قانون برخورد كند تا در آينده حق مردم اينگونه تضييع نشود.

* 16ميليون هستند كه به شما رأي داده‌اند و بيش از 23 ميليون كه رأي نداده‌اند، با اينها مي‌خواهيد چه كار كنيد؟

** حقيقتاً و براي چندمين بار عرض مي‌كنم سپاسگزار آن اعتماد 16ميليوني هستم كه با وجود باران سيل‌آساي تهمت و تخريب، باز هم به بنده اعتماد كردند. بايد پرسيد چه مي‌شود كه با وجود تأخير و ضعف‌هاي تبليغاتي ما و تخريب‌هاي رسانه‌اي عظيم طرف مقابل و آن تصويرسازي ترسناك شبكه تبليغاتي با وسعتي بي‌نظير و تهديدها و تطميع‌ها در شهرها و روستاها اما در نهايت، يك رأي پرقدرت شكل مي‌گيرد كه خب اين رأي براي نفر دوم در مقايسه با همه انتخابات گذشته يك ركورد است به ويژه در شرايطي كه رئيس‌جمهور مستقر، خودش يك ضلع رقابت است.

اين اتفاق، بي‌اغراق يك نعمت بزرگ است كه اولاً بايد شكرش را بجا آورد و ثانياً براي حفظ و ارتقاي آن به خود مردم مراجعه كنيم. من به‌رغم نگراني از معضلاتي كه براي معيشت مردم و عزت و اقتصاد ملي پيش‌بيني مي‌كنم، اما كشور را در دوره پس از آن در آستانه يك تحول مديريتي مي‌بينم. اين تحول، به اعتقاد من با گرايش عموم مردم و آگاهي آنان رخ خواهد داد، فارغ از اينكه مجري آن، امثال بنده يا اين و آن باشد. بنابراين تلاش توده عظيمي كه در اين انتخابات به شعارهاي مطرح شده از سوي اينحانب اعتماد كرد به هدر نرفته، اين اراده‌ها بر اساس قواعد مردم‌سالاري در جلب نظر سايرين و تعيين مسير آينده‌اي نزديك در كشور مؤثر خواهد بود.

* يعني بنا داريد فعاليت‌هايتان را از سر بگيريد؟

** فعاليت حرفه‌اي ما در آستان قدس به عنوان متولي و مدير كلان اين مجموعه مقدس، از اقتضائات روزمره سياسي جداست و در مسير ترسيم شده خود ادامه خواهد يافت. براي اداره آستان يك افق بلندمدتي داريم كه عمدتاً هم از حكم هفت‌بندي رهبر معظم انقلاب در انتصاب اينجانب، الهام گرفته شده است و حتي اگر من رئيس‌جمهور هم مي‌شدم، همان مسير پيگيري مي‌شد، كما اينكه براي پرهيز از اصابت شائبه‌ها و تهمت‌ها به اين آستان مقدس، از ابتداي ورود خود به عرصه انتخابات تا پايان آن، ارتباطات كاري خود با آستان را به طور كل قطع كردم و به تمامي مديران آستان تكليف كردم كه حق ندارند همزمان با اشتغال در اين آستان فعاليت انتخاباتي كنند.

اما درباره نيازي كه به تحول در مديريت كشور احساس مي‌شود، اولاً بحث فعاليت صرف شخص بنده نيست، زيرا فعاليت نيروهاي دلسوز كشور براي تحول در مديريت كشور محدود به بنده يا انتخابات نيست. اساساً براي تغيير وضع موجود در مديريت به طرف مطلوب در كشور بايد اقدام و روشنگري كرد و از همه فرصت‌ها براي قدرت يافتن مردم در اداره امور خودشان و اصلاح روند مديريتي كشور استفاده كرد. ثانياً اين فعاليت‌ها متوقف نشده بود كه بخواهيم از سر بگيريم. يك جريان اجتماعي پرانگيزه، مقاوم و اهل خدمت صادقانه به مردم، در اين انتخابات خودش را نشان داده و دارد راهش را براي آينده باز مي‌كند. مطالبات اين جريان هم چيزي جدا از مطالبات قاطبه ملت نيست. همه تلاش ما اين خواهد بود كه با ايجاد انسجام، حرف مردم و خواست مردم و حقوق اساسي مردم را طرح كنيم.

* رابطه‌تان با افرادي همچون آقايان قاليباف و جليلي كه در انتخابات به نفع شما كار كردند، همچنان برقرار است؟

** برادراني كه گفتيد در انتخابات حقيقتاً مجاهدت و اقدامي وظيفه‌شناسانه و زمان‌شناسانه كردند. بنده ممنون آنها و ديگر عزيزاني هستم كه بي‌دريغ و با نيت الهي، در سراسر كشور كار شبانه‌روزي و بي‌منت كردند، البته همين‌جا هم بگويم كه برخلاف برخي ادعاهاي رسانه‌ها، من نه قبل از ثبت‌نام‌ها و نه بعد از آن تا روز انتخابات از احدي از نامزدهاي بالقوه و بالفعل انتخاباتي نخواستم كه ثبت‌نام يا كناره‌گيري كنند و اين اقدام را براي خود نوعي تكبر سياسي مي‌دانم.

در هر صورت، حتماً در ادامه اين مسير، كشور نيازمند اجماع و همدلي همه نيروهاي انقلابي از جمله بزرگواراني كه نام برديد، است. بايد در اولين فرصت، همه نيروهاي انقلاب فراتر از دسته‌بندي‌هاي رايج سياسي، دور هم جمع شوند و براي حركت‌هاي بعدي، همفكري و همكاري‌ها را به نفع مردم و خصوصاً محرومان تقويت كنند، البته امثال بنده و عزيزاني هم كه نام برديد و سايرين، وظيفه بيشتر و سنگين‌تري داريم كه بايد با همدلي حول منافع مردم و اصول مكتبي و انقلابي، به وظايف‌مان عمل كنيم.

* روشن بفرماييد برنامه‌تان براي 23 ميليوني كه به شما رأي ندادند، چيست؟

** امروز ديگر انتخابات تمام شده و اصرار بر تقسيم كردن مردم، كار درستي نيست. ما نبايد كار ناپسند برخي را تكرار كنيم. ديگران را متهم به ديواركشي كردند اما خودشان، بين مردم ديوار كشيدند و بعد از انتخابات اين كار را ادامه دادند. اينگونه تقسيم‌بندي‌ها، هم غيرواقعي است هم خلاف منافع ملي و امنيت ملي. مردم طبق قاعده‌اي كه نظام ايجاد كرده و با دلسوزي و احساس مسئوليت رأيشان را دادند و امروز همه 80 ميليون ايراني، پيكر واحد و يد واحديم و بايد براي پيشرفت كشورمان و دفاع از منافع ملي در برابر دشمنان ملت از هميشه بيشتر تلاش كنيم. بايد سوء‌تفاهم‌ها را برطرف كرد و به زبا‌ن‌هاي مختلف سطوح مختلف اجتماعي را نسبت به مسير تحول و پيشرفت كشور توجيه كرد.

http://www.javanonline.ir/fa/news/861760

ش.د9601397