تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۴  ، 
شناسه خبر : ۳۰۴۸۹۶

(روزنامه جوان ـ 1395/08/15 ـ شماره 4950)

رجب طيب اردوغان، رئيس‌جمهور تركيه، از اول مي‌خواست سهمي در آزادسازي موصل از دست داعش داشته باشد و حتي اشتون كارتر، وزير دفاع امريكا را واسطه كرد تا رضايت دولت عراق را در اين مورد به دست بياورد. اشتون كارتر هم پيام او را به بغداد آورد اما پاسخ معنادار و البته محترمانه حيدر العبادي دست رد صريحي به خواسته اردوغان بود. اردوغان راضي به اين پاسخ نبود و تنش بين آنكارا و بغداد در طول يكي دو هفته اخير كم كه نشده به حد خطرناكي رسيد. حالا العبادي آنكارا را مورد خطاب قرار مي‌دهد و مي‌گويد:«عراق خواهان جنگ با تركيه نيست اما اگر مقام‌هاي تركيه به دنبال جنگ باشند، ما آماده‌ايم.» به نظر مي‌رسد كه نه آن پاسخ محترمانه و نه اين هشدار تند العبادي تأثيري بر تصميم اردوغان براي دخالت مستقيم نظامي در شمال عراق نداشته و او دستور اعزام تانك‌هايش را به سوي شهر سيلوپي واقع در نزديكي مرز تركيه با عراق داده است. فكري ايشيك، وزير دفاع تركيه، مدعي مبارزه با تروريسم براي استقرار اين تانك‌هاست اما اين ادعاي نخ‌نمايي بيش نيست كه هر نيروي خارجي براي پيشبرد اهداف خود از آن استفاده مي‌كند و بايد به انگيزه‌ها و اهدافي توجه كرد كه اردوغان براي فرستادن اين تانك‌ها به خاك عراق و اشغال شمال عراق مد‌نظر دارد.

پيوند تاريخي

براي پي‌بردن به انگيزه‌ها و اهداف اردوغان نمي‌توان به پيش‌زمينه‌هاي تاريخي و پيوند نگاه او به شمال عراق با اين پيش‌زمينه‌ها بي‌توجه بود. امپراطوري عثماني با شكست در جنگ جهاني اول تن به توافق آتش‌بس موسوم به متاركه مودورس (Armistice of Mudros)، داد كه در 30 اكتبر 1918 بين رئوف ارباي و آدميرال كالتروپ، نمايندگان دولت‌هاي عثماني و بريتانيا، روي كشتي بريتانيايي اچ ام اس آگاممنون و در بندر مودورس به امضا رسيد. بريتانيا سه روز بعد از اين توافقنامه شهر موصل و اطراف آن را به اشغال خود در آورد اما تركيه نوين بعد از جنگ استقلال اين كشور و به رهبري كمال آتاتورك حاضر به پذيرش جدايي موصل نشد. آتاتورك معتقد بود كه موصل در زمان متاركه مودورس بخشي از دولت عثماني بوده و بايد به تركيه بازگردد اما مخالفت بريتانيا كار را به جامعه ملل و كميسيون تحقيق آن كشيد و بعد هم با اكراه حاضر به قبول حكم اين كميسيون مبني بر تعلق موصل و منابع نفتي آن به دولت عراق شد. گفته مي‌شود كه آتاتورك در يادداشت‌هاي خود به جانشينانش وصيت كرده كه موصل در داخل مرزهاي ميثاق ملي و متعلق به تركيه است و به همين جهت هم است كه بازگرداندن موصل به تركيه همواره از اهداف ملي‌گرايان تركيه بوده است. براي نمونه مي‌توان به سخنان سليمان دميرل، رئيس‌جمهور وقت تركيه، در 1995 اشاره كرد كه گفته بود:«مرزي بين موصل و تركيه وجود ندارد. ولايت موصل در درون قلمرو امپراطوري عثماني قرار داشت و موصل بخشي از تركيه است.» اردوغان را نمي‌توان از اين ميراث آتاتوركي جدا دانست چنانكه او در ششمين روز از عمليات آزادسازي موصل به صراحت گفت: «موصل از نظر تاريخي متعلق به تركيه است.» اين سخن اردوغان انگيزه موروثي او از آتاتورك را نشان مي‌دهد كه مسئله اصلي بر سر اقليت تركمن در شمال عراق يا اهل تسنن اين منطقه نيست بلكه او همان هدفي را دنبال مي‌كند كه آتاتورك وصيت كرده بود تا موصل را به تركيه بازگرداند.

عمق استراتژيك

احمد داداوغلو در 2001 و هشت سال قبل از ورود به دولت تركيه كتاب عمق استراتژيك خود را تصنيف كرده بود تا در آن عمق راهبردي تركيه در منطقه را ترسيم كند. راهكار او در آن كتاب بر مبناي راهبرد تنش صفر يا رساندن مشكلات تركيه با كشورهاي همسايه به نقطه صفر بود كه بعد از بروز تحولات كشورهاي عربي از اوايل 2010 مبدل به راهبرد مداخله در كشورهاي عربي شد. شمال عراق و از اين تغيير راهبرد مصون نماند، چراكه اختلافات داخلي عراق جديد بعد از سقوط رژيم بعث زمينه مناسبي براي آنكارا ايجاد كرد تا علاوه بر ميراث آتاتوركي، شمال اين كشور را عمق استراتژيك خود بداند و در تأمين اين عمق حركت كند. نزديكي آنكارا با حكومت خودمختار اقليم كردستان عراق و حمايت‌هاي بعدي از طارق هاشمي مواردي از اين حركت بود كه بعد با ظهور داعش صبغه جدي‌تري پيدا كرد. داعش در 9 ژوئن 2014 موصل را تصرف كرد كه همان زمان گزارش‌هايي از نقش دولت تركيه در اين موضوع مطرح شد تا آن حد كه كنسولگري تركيه در موصل به عنوان اتاق جنگ داعش معرفي شد. حمايت آنكارا از داعش تا آن حد بود كه داود اوغلو، نخست وزير وقت، در نشست با مسئولان امنيتي و نظامي تركيه طرح مشاركت تركيه در هر اقدام نظامي زميني يا هوايي عليه داعش را رد كرد و هنگامي كه نيروهاي داعش به سمت اربيل، مركز حكومت اقليم كردستان عراق، حركت كردند؛ مسئولان اقليم از بي‌توجهي و عدم حمايت تركيه در برابر حملات داعش اظهار تعجب كردند. در واقع، اردوغان با داعش و تقويت آن برنامه‌اي براي تحكيم پايگاهي در موصل براي حفظ اين شهر در عمق استراتژيك مورد نظر خود دنبال مي‌كرد و حالا با نابودي داعش در اين شهر كل برنامه خود را در معرض نابودي مي‌بيند. او در برابر اين خطر راه‌حلي با دو وجه پيش رو دارد كه به نوعي بازخواني نقش پاكستان بعد از سقوط حكومت طالبان است.

نقش پاكستاني اردوغان

اين راه‌حل دو‌وجهي همان كاري است كه پاكستان در زمان سقوط طالبان در افغانستان انجام داد. هنگامي كه امريكا با حمله به افغانستان در هفتم اكتبر 2001 به صورتي سريع حكومت طالبان را ساقط كرد، تصور عمومي بر نابودي اين گروه بود اما خيلي زود معلوم شد كه اين تصوري اشتباه بوده و نه تنها رهبران طالبان به خصوص ملا عمر از مهلكه نجات پيدا كرده‌اند بلكه بدنه اين گروه هنوز توان جنگيدن را دارد كه اين موضوع بعد از يك دهه‌و‌نيم ادامه دارد. انتشار 92 هزار سند توسط تارنماي ويكي‌ليكس در شش سال قبل نشان مي‌دهد كه ‌اي‌اس‌آي، سازمان اطلاعات پاكستان، با رهبري ژنرال حميد گل چگونه مجموعه طالبان را از آتش جنگ نجات داده و بعد با سازماندهي دوباره و حمايت‌هاي مالي و تسليحاتي اين گروه را مبدل به نيروي جنگي جديدي در افغانستان كرده است. اردوغان اين نقش پاكستاني را در موصل و با سقوط داعش در پيش‌رو دارد كه در وجه نخست بايد آن دسته از رهبران يا فرماندهان داعش با پيوندهاي قبيله‌اي در داخل عراق را از مهلكه جنگ موصل نجات بدهد و بعد با استفاده از همين پيوندها، آنها را دوباره سازماندهي كرده و وضعيتي را ايجاد كند كه افغانستان طي بيش از يك دهه و نيم اخير شاهد آن بوده و به نظر هم نمي‌رسد كه راه حل كوتاه‌مدتي داشته باشد. اين راه‌‌حل با توجه به تركيب داعش در موصل و اطراف آن قابل توجه است كه از مجموعه نيروهاي خارج از عراق تشكيل نشده بلكه بخش عمده آن از بعثي‌هاي عراقي همراه با برخي از قبايل شمال عراق است. اردوغان نمي‌تواند از اين پتانسيل براي حفظ عمق استراتژيك خود در موصل دست بكشد تا به راحتي شاهد نابودي آن به‌دست نيروهاي متحد عراقي باشد.

مشكل مداخله نظامي

نيروهاي پاكستان در 2001 همراه با ائتلاف ضد‌طالبان بود و مي‌توانست تحت پوشش اين ائتلاف رهبران و بدنه اصلي اين گروه را نجات دهد اما مشكل اردوغان اين است كه العبادي به هيچ وجه حاضر به مشاركت اردوغان براي آزادسازي موصل نشد تا بتواند همان نقش ژنرال حميد گل را در موصل بازي كند. حالا اردوغان خودش تصميم گرفته تا تانك‌هايش را روانه مرز عراق كند تا حتي بدون اجازه دولت بغداد يا هيچ مجوز بين‌المللي، آنها را روانه موصل كند تا نقش پاكستاني خود را اجرا كند. در اين مورد نبايد به ادعاهاي اردوغان در مورد تركمن‌زبان‌ها يا حمايت از اهل تسنن توجه كرد، چراكه اين ادعاها جز بهانه‌هايي بدون توجيه هستند كه او مطرح مي‌كند و در پس اين بهانه‌جويي‌ها اهداف ديگري وجود دارد كه مي‌تواند عراق را به ورطه‌اي از تروريسم و مرگ بكشاند كه تا سال‌ها گريبانگير اين كشور خواهد بود. ميزان موفقيت اردوغان در اجراي اين نقشه بسته به مقاومت دولت و نيروهاي عراقي است. در واقع، دولت عراق و شخص العبادي اگر نمي‌خواهد كشورش به وضعيتي مشابه امروز افغانستان دچار شود، بايد تمام پايداري خود را براي مداخله‌جويي‌هاي تركيه به كار بگيرد و اجازه ندهد با فرار رهبران و فرماندهان داعش به آن سوي مرز، تخم فتنه‌اي مصيبت‌‌بار در شمال عراق كاشته شود. اين پايداري به دو صورت ممكن است؛ نخست اينكه العبادي برخوردار از ابزار ديپلماتيك است تا مداخله نظامي اردوغان در شمال عراق را به مثابه تجاوز نظامي و اشغالگري عراق تثبيت و حتي موضوع را در شوراي امنيت و تحت فصل هفتم از منشور ملل دنبال كند. ابزار دوم وجه سخت افزاري و در جريان جنگ فعلي ممكن است به اين وجه كه نحوه پيشبرد جنگ به صورتي باشد كه احساس نياز به نيروي ديگري پيش نيايد و راه هر نوع بهانه‌جويي اردوغان مسدود شود. در هر صورت، يك نكته مسلم است و آن نيات اردوغان نسبت به شمال عراق است كه بنابر ادعاهاي تاريخي و تصور او از عمق استراتژيك در اين منطقه نسبت به تحقق نيات خود كوتاه نمي‌آيد و تنها دولت عراق و العبادي است كه مي‌تواند كشورش را از مصائب آينده نجات دهد.

http://www.Javann.ir/820758

ش.د9504510