تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۳۹۶ - ۰۷:۳۷  ، 
شناسه خبر : ۳۰۴۹۶۷

(روزنامه اعتماد – 1396/05/31 – شماره 3886 – صفحه 6)

صادق خرازي، فعال سياسي اصلاح‌طلب معتقد است كه جريان اصلاحات نياز به آسيب‌شناسي جدي دارد. همين است كه تاكيد مي‌كند موفقيت اصلاح‌طلبان در سال ١٤٠٠ و پس از آن به عملكردشان بستگي دارد. اصلاح‌طلبان عملكرد خوبي نداشتند. اصلاح‌طلبان نه در آن صبح دوم خرداد و نه در غروب ۸۴ و نه در طليعه سال ۹۲ و نه اكنون از استراتژي منظمي برخوردار نبودند. او بيان مي‌كند كه تاكنون از ظرفيت‌هاي فردي شخصيت‌ها نان خورديم.

دليل حمايت اصلاح‌طلبان از آقاي روحاني فقط افراد كابينه نبوده و تقريبا هيچ گفتماني پيرامون ظرفيت‌سازي در كابينه بين اصلاح‌طلبان و آقاي روحاني انجام نشد؛ ما براي شعارها، آرمان‌ها و استراتژي‌ و مباني‌اي كه آقاي روحاني داشت، از او حمايت كرديم. ايشان معتقد به انفتاح و گشايش در سياست خارجي است كه ما هم‌چنين اعتقادي داريم. ايشان به اقتصاد باز، بازار آزاد و تحقق عدالت و ظرفيت‌سازي در كلان اقتصاد ملي اعتقاد دارد و ما نيز همين باور را داريم.

در مباحث اجتماعي و روشنفكري نيز ايشان معتقد است كه جامعه را بايد باز گذاشت و آزادي بيان و حقوق بشر تحقق پيدا كند. بنابراين ما براساس يك سلسله مباني از آقاي روحاني دفاع كرديم و ايشان از يكسري مباني اصلاحي و اعتدالي برخوردار است. نمي‌توان گفت كه تو رييس‌جمهور شدي، وزرايت را با ما هماهنگ كن. اين سلب اختيارات قانوني يك فرد است. نمي‌توان در همه جا يك ديدگاه داشت اما من به‌طور نسبي از اين كابينه راضي هستم.

تعامل دولت با ۱۶ ميليون راي آقاي رييسي موضوع خيلي پيچيده نيست. آن ۱۶ ميليون خاستگاه‌هاي ارزشي خود را دارند و فكر نمي‌كنم كه آقاي روحاني در مباني اصلي انقلاب با آنها مشكلي داشته باشد.

شايد عده‌اي از رهبران آن ۱۶ ميليون ديدگاه‌هاي انقلابي را به نفع خود مصادره كردند اما بدنه اين جريان بدنه عاقل و بالغي است؛ روحاني قدرت گفت‌وگو با اين ۱۶ ميليون را دارد.

موفقيت اصلاح‌طلبان در سال ١٤٠٠ و پس از آن به عملكرد ما بستگي دارد. ما اصلاح‌طلبان عملكرد خوبي نداشتيم. اصلاح‌طلبان نه در آن صبح دوم خرداد و نه در غروب ۸۴ و نه در طليعه سال ۹۲ و نه اكنون از استراتژي منظمي برخوردار نبودند. ما تاكنون از ظرفيت‌هاي فردي شخصيت‌ها نان خورديم.

رهبران اصلاحات هنوز نتوانسته‌اند مباني خاص اصلاح‌طلبي را تبيين كنند.

احزاب اصلاح‌طلب فاقد فرهنگ تعامل و گفت‌وگو هستند، يك حزبي كه كل افرادش در يك ميني بوس جا مي‌گيرد، با حزبي كه بيش از چند هزار كنشگر در آن فعال هستند، يك رنگ و يكجور ديده مي‌شوند. اينها نكات بسيار تلخ و خطرناكي است كه چه بخواهيم و چه نخواهيم، عزت، شرف و موقعيت ما را دچار تعديل كرده است.

جريان اصلاحات به آسيب‌شناسي جدي نياز دارد. همين وضع را ما در بين اصولگرايان مي‌بينيم كه پدرخوانده‌ها باعث ريزش آنها شدند. عدم موفقيت مجامع موجودي كه امروز در جريان اصلاح‌طلبي هست، به دليل وجود و نقش همين افراد است.

اين موضوع شامل آقاي خاتمي نمي‌شود، ايشان رهبر مورد اتفاق اين جريان است. مساله، افرادي هستند كه خود را به آقاي خاتمي نسبت مي‌دهند اما هيچ نسبتي با ايشان ندارند. گفتمان اصلاحات بايد فراگير شود.

كاري كه در چيدمان ليست شوراي شهر تهران شد، كار پسنديده‌اي نبود و به گونه‌اي شكل گرفت كه برخي جريان‌ها و افراد آن را تصرف كردند و براي خود حق دانستند. در مقطع انتخابات به ما مي‌گفتند كه هيس، اينها را نگوييد تا صداي ما را نشنوند چون اگر بشنوند معلوم نيست انتخابات چه مي‌شود. اما اكنون انتخابات تمام و شهردار هم انتخاب شده، حالا بياييم و حرف بزنيم كه چرا اشتباه كرديم. اين نوع چيدمان شوراي شهر منطقي بوده؟ اين نقد هم به فرآيند انتخاب شوراي شهر است و هم به مصاديق.

اصلاح‌طلبان، آقاي روحاني، آقاي خاتمي و ديگران توانستند روي فركانس مردم بيايند اما اين موضوع الزاما هر دوره‌اي تكرار نمي‌شود.

مردم هوشمند هستند، زندگي‌ها و رفتارها را مي‌بينند. مثلا برادر آقاي روحاني را گرفتند، اما هيچ دخالتي نكرد. من همان روز پيش آقاي روحاني بودم. يك نفر سوال كرد كه چه كار مي‌خواهيد بكنيد؟ ايشان گفت كه من كاري نمي‌كنم، كشور قانون دارد، برود وكيل بگيرد و كارهايش را بكند. اگرچه هنوز راي او صادر و اتهامي ثابت نشده و دادگاه و دستگاه قضا بايد منصفانه رسيدگي‌هاي خود را انجام دهند كه به او حتما به عنوان برادر رييس‌جمهور ظلمي نشود. اين يك نوع برخورد است، نوع برخورد ديگر هم اين است كه آقاي روحاني به وزراي خود بگويد حق نداريد سر كار برويد، خودش هم تا اطلاع ثانوي برود كرج خوش بگذراند و دولت را اداره نكند. مردم كدام يك از اين رويكردها را مي‌پسندند؟ عده‌اي ديوانه شايد دومي را بپسندند و بگويند كه خوب شد و حال‌شان را گرفت اما آحاد مردم رويكرد اول را انتخاب مي‌كنند.

آقاي روحاني نشان داده كه قدرت بي‌نظيري در ايجاد ديالوگ و رهبري جريان اعتدالي دارد. روزي كه آقاي روحاني شعار اعتدال را مطرح كرد، خيلي‌ها متوجه نمي‌شدند معناي اعتدال چيست، اما ايشان مدينه فاضله را براساس اعتدالي به تفسير «امت‌الوسطي» كه در قرآن هم آمده، مطرح مي‌كرد. ايشان مي‌گفت كه نمايه فكر ما براساس آن امت الوسطي است. اعتدال، عقلانيت و اخلاق تعارضي با انقلابي بودن ندارد.

آقاي روحاني به عنوان رييس‌جمهور سه مسووليت دارد. يكي اداره كشور است، ديگري سوگندي كه به قانون اساسي خورده و تعهدي كه به قانون اساسي و ساختار ديوان سالار ايران دارد و سوم تعهد به شعارها و باورهايي كه ارايه داده است.

آقاي روحاني در رابطه با حصر اندازه وسعش تلاش كرده و اين‌طور نيست كه او هرچه اراده كند، فردا عملي شود.

من مخالف تشكيل كميته حصر در مجلس نيستم اما فكر نمي‌كنم اين كار راه‌حل قضيه باشد. راه‌حل مشخص است و شوراي عالي امنيت ملي مسووليت دارد. بايد با خود آقاي كروبي و آقاي مهندس موسوي هم صحبت كنند تا اين معضل حل شود.

زيبنده كشور نيست كه سه تن از شخصيت‌هاي تاريخي كشور اين وضعيت را داشته باشند. راه‌حل اين است كه بزرگان و خردمندان و سران سه قوه بنشينند و با مسوولان امر به يك نتيجه و جمع‌بندي برسند و مساله را حل كنند. اگر صحبت كنند حل مي‌شود. ايسنا

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=84022

ش.د9602175