تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۴  ، 
شناسه خبر : ۳۰۵۰۳۴
پایگاه بصیرت / مصطفي مطهري / دکتري علوم سياسي

(روزنامه وقايع اتفاقيه – 1396/05/04 – شماره 461 – صفحه 5)

رسانه‌ها بي‌شک نه‌تنها يار کمکي و بلکه به‌مثابه بازوي کمکي وليعهد عربستان‌سعودي از همان آغاز طي کردن مسير کوچک بودن تا رسيدن به بزرگي بي‌وصف در سرزمين مدعيان سالخورده سلطنت محسوب مي‌شوند. به عبارتي در بازي تاج و تخت محمد بن‌سلمان و رقابت او با ديگر مدعيان قدرت در عربستان سعودي، نقش و خدمت رسانه‌ها به وي کم‌نظير و بي‌بديل بوده است که همچنان نيز در خدمت‌رساني بي‌دريغ به وليعهد کوچک سعودي هيچ‌گونه مضايقه‌اي نمي‌کنند.
گفت‌وگوي محمد بن‌سلمان، وليعهد عربستان‌سعودي با واشنگتن پست درباره وضعيت داخلي عربستان‌سعودي و پيوند دادن آن با موضوعات منطقه‌اي (ايران و عملکردهاي منطقه‌اي ايران) از جمله نکات جالب و قابل‌تأملي است که به سنخ‌شناسي قدرت و تهديدهاي احتمالي قدرت محمد بن‌سلمان ارتباط پيدا مي‌کند. درواقع وي با اين ادعا که افراط‌گرايي ديني موجود در عربستان‌سعودي ناشي از پيامدهاي انقلاب اسلامي ايران است به‌دنبال سناريو‌سازي براي انجام اقدامات بعدي از جمله امنيتي‌سازي در داخل است. ازاين‌رو، نبايد فراموش کرد که اين ادعاهاي واهي از سوي محمد بن‌سلمان در ادامه سلسله اتهامات نسبت داده شده به ايران از سوي وي و ساير مقامات سعودي انجام گرفت، که بدون شک در بردارنده مقاصد برنامه‌ريزي شده و هدفمند بوده است.

آنچه در‌اين‌راستا مهم به نظر مي‌رسد و به عاملي در جهت تحليل موضوع مذکور در اين يادداشت تبديل شده است، تبارشناسي رفتار و گفتار اخير وليعهد سعودي در اين رابطه است. ازاين‌رو، در سطور زير به‌طور موردي به واکاوي اين ادعاهاي واهي و سخنان بي‌اساس خواهيم پرداخت و ارتباط آن را با سياست‌ها و اهداف منتسب به محمد بن‌سلمان نيز مورد بررسي قرار خواهيم داد. يکي از اهداف و علل مهمي که موجب شده تا محمد بن‌سلمان به جنگ لفظي خود عليه ايران شدت ببخشد، با موضوع وليعهدي وي و برنامه‌هايي که وي دراين‌باره در پي انجام آن است، بي‌ارتباط نيست. به‌طوري‌که وي با موضع‌گيري‌هاي تنش‌زا در رابطه با مسائل ارزشي و ايدئولوژيک منطقه‌اي نه‌تنها به‌دنبال توجيهي براي اقدامات سلبي رژيم سعودي و خود است، بلکه از اين طريق درصدد است تا خود را به‌عنوان شخصيتي ميانه رو و ليبرال مسلک نشان دهد. به نوعي مي‌توان گفت که محمد بن‌سلمان از اين طريق مي‌خواهد خود را در مقام يک شاهزاده سعودي که وليعهد نيز است به جريان‌سازي قدرت و اقتدار مرتبط با خود در عربستان‌سعودي دست بزند. درواقع با توجه به اختلافات مبني‌بر وليعهد شدن وي در ميان آل‌سعود، محمد بن‌سلمان اهداف خود را براي انحصارسازي قدرت در شکل تمام قد آن، در تقويت پايگاه اجتماعي و حتي سياسي خود با جذب نيروهاي منتقد سنت ديني و مذهبي عربستان مي‌بيند.

از‌سوي‌ديگر، نيز وي از اين طريق به‌دنبال آن است تا با توجيه رفتارهاي متعصبانه ديني و قوانين شرعي صادره از سوي کانون‌هاي مذهبي سعودي يعني مفتيان وهابي، تصويري مردمي را از اين فرماندهان مذهبي (مفتيان) ارائه دهد تا به کمک اين سياست، سنتز رفتار مکتبي - ايدئولوژيک ايران در منطقه را علت صدور فتواي مذهبي در عربستان معرفي کند. درواقع وي با شفاف نشان‌دادن و روتوش کردن چهره کدر وهابيت و گزاره‌هاي شناخته شده ديني نهادينه شده در وهابيت و سازمان‌هاي ديني مرتبط با مفتيان در اين فکر است که در مسير جذب حداکثري جامعه علماي ديني سعودي گام بردارد.

هدف ديگري که محمد بن‌سلمان از طرح ادعاي‌هاي رسانه‌اي عليه ايران به‌دنبال آن است، تأثير مستقيم و غير‌قابل انکاري است که از اتخاذ مواضع ضد ايراني در عرصه اقتصادي و برنامه مدرنيزه‌سازي عربستان‌سعودي حاصل مي‌شود، که وي از مدت‌ها قبل در پي متحول‌سازي آن بوده است. درواقع بن‌سلمان با اتخاذ مواضعي از اين دست، درصدد است تا بسترها را براي آنچه در اقتصاد و توسعه صنعتي سعودي در قالب سندهاي چشم‌انداز اقتصادي 2030 و... از آنها صبحت مي‌کرد، فراهم سازد. به‌طوري‌که آماده‌سازي لوازم و ابزارهاي مورد نياز براي آغاز تحولات مورد نظر اقتصادي با تصدي نزديک وي بر تخت پادشاهي عربستان‌سعودي با توجه به مانورهاي تبليغاتي تأثيرگذار وي در چند سال اخير همزمان با آغاز پادشاهي پدرش که با برد داخلي و خارجي همراه بود، از جمله اهدافي است که ذيل اتخاذ راهکار موضع مذکور، قابل رصد کردن و در خور پردازش قرار دارد.

ارتباط دادن وضعيت داخلي و خارجي در عربستان‌سعودي از جمله اهدافي است که منجر به اتخاذ رويکرد چالشي مذکور از سوي محمد بن‌سلمان شده است. درواقع با اعلام وليعهدي وي و بيعت شوراي شاهزادگان سعودي موسوم به شوراي بيعت با وي و به تبع آن آغاز اختلافات و مخالفت‌هاي شاهزادگان سعودي با وليعهدي وي از يک سو و فرسايشي شدن تجاوز سعودي‌ها به يمن و چالش‌هاي فراروي آنها در يمن (مانند تقابل منافع مؤتلفين (مانند امارات) با آنها) و همچنين آغاز نزاع و رويارويي‌هاي آنها با قطر از‌سوي‌ديگر، موجب شده است تا محمد بن‌سلمان به اين امر واقف شود که او در وضعيت فعلي اگر از تاکتيک‌هاي فريبنده همچون تهديدزا بودن ايران استفاده بهينه نکند، قادر نخواهد بود تا همزمان در جبهه‌هاي سخت داخل و خارج به فعاليت و مبارزه بپردازد.

ازاين‌رو، اگرچه اکثريت قريب به اتفاق تحليلگران در حوزه مطالعات شبه جزيره عربستان، محمد بن‌سلمان را طراح نبردهاي مذکور سعودي در عرصه داخلي و منطقه‌اي مي‌دانند و به نوعي وي را در پسِ بيشتر سياست‌هاي چند سال اخير سعودي مي‌بينند به‌طوري‌که رد پاي وي به‌طور مشخص قابل رؤيت است اما وي کاملاً دريافته است که روزها و ماه‌هاي آتي براي وي با توجه به تحولات اخير داخلي و شدت فشارهاي احتمالي به قدرت وي از سوي قطب‌هاي قدرت در سعودي (شاهزادگان سعودي و متوليان سنتي قدرتِ مذهبي) سخت و دشوار خواهد بود. پس از طريق چالش‌زايي با قدرت‌هاي منطقه‌اي همچون ايران که برد داخلي فراواني دارند، مي‌تواند در ادامه روند قدرت‌سازي وي در عربستان‌سعودي و ارائه شخصيت مقتدر داخلي و خارجي از او که هيچ‌گونه محدوديتي را برنمي‌تابد، کمک شاياني بکند.

بااين‌حال، با توجه به نکات بيان شده در سطور بالا، نکته مهم در جمع‌بندي نکات فوق، پيوند ميان مولفه‌هاي قدرت و مورد وثوق محمد بن‌سلمان در عرصه داخلي و خارجي است؛ به‌طوري‌که محمد بن‌سلمان با هوشمندي در عرصه خارجي و تلاش براي ايجاد دشمن‌سازي‌هاي خارجي و فرضي و تحميل آن به اذهان عمومي در داخل عربستان درصدد است با امنيتي‌سازي‌ها در داخل، تهديدات احتمالي داخلي را مهار و کنترل کند.

http://vaghayedaily.ir/fa/News/76847

ش.د9602170