تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۹  ، 
شناسه خبر : ۳۰۵۴۱۴
در حال حاضر 1812 شرکت دانش بنیان در کشور کار می‌کنند که از این میان 400 شرکت به بهره‌وری و تجاری‌سازی محصولات خود رسیده‌اند
اشاره: صندوق نوآوری و شکوفایی اگرچه شاید در نگاه اول یک صندوق مالی مشابه با صندوق‌های دیگر به نظر برسد اما داستان چیز دیگری است. این صندوق در کنار کارکردهای مالی حمایت از شرکت‌های دانش بنیان - به‌عنوان طلایه داران تحول اقتصادی کشور و دگردیسی از اقتصاد سنتی به سمت اقتصاد دانش محور و نوآور- می‌خواهد نوعی اتاق فکر، چاره اندیش و بازخوردگیر از شرکت‌های دانش بنیان هم باشد. از این زاویه می‌توان صندوق نوآوری و شکوفایی را یک فضای گلخانه‌ای برای پا گرفتن شیوه و نوع دیگری از اقتصاد تحول زا مبتنی بر دانش و نوآوری دانست، صندوقی که می‌خواهد با همکاری دستگاه‌های مرتبط از جمله معاونت علمی رئیس جمهور، وزارتخانه‌های علوم و بهداشت به بهبود تجاری‌سازی فناوری‌ها و تحول در بخش خصوصی کشور برسد. آنچه در ادامه می‌آید گزیده‌ای از سخنرانی دکتر بهزاد سلطانی، رئیس هیأت عامل صندوق نوآوری و شکوفایی در جمع فعالان بخش خصوصی، شرکت‌های دانش بنیان، صاحبنظران و مسئولان اتاق بازرگانی در آیین رسمی افتتاحیه شبکه مدیریت نوآوری ایران است که می‌خواهد بخشی از رصدهای مرتبط با نوآوری در شرکت‌ها و رتبه‌بندی تجارب برتر تجاری‌سازی را انجام دهد. گزارش دکتر سلطانی در این سخنرانی علاوه بر بازگویی عملکرد این صندوق، تصویری از فعالیت شرکت‌های دانش بنیان، چالش‌های بر سر راه رسیدن به اقتصاد دانش‌محور و نوآور، ضرورت پوست‌اندازی اتاق‌های بازرگانی از شیوه و کارکردهای سنتی و جدی‌تر گرفتن تحولات فناوری و تغییر ریل تفکر ما از مقابله با فناوری‌های نو به سمت درک و هضم و جذب این فناوری‌ها ارائه می‌دهد.
پایگاه بصیرت / حسن فرامرزی
(روزنامه ايران - 1395/12/23 - شماره 6456 - صفحه 11)

ما برای حمایت از بخش خصوصی نیاز به صافی داشتیم

فلسفه وجودی صندوق نوآوری و شکوفایی مرکزی برای سرویس دهی به شرکت‌های دانش بنیان است. البته کارکرد نهادهای دیگر بویژه اتاق‌های بازرگانی در فهم و هضم این رویداد، یک ضرورت مهم برای ایجاد تحول در ساختار اقتصادی کشور و حرکت به سمت اقتصاد دانش بنیان است. ما یک کارگزار و صندوق هستیم، مثل معاونت علمی ریاست جمهوری و وزارت علوم نهاد حاکمیتی و سیاستگذار نیستیم. یک خبر خوب که در همین آغاز می‌توان به آن اشاره کرد این است که در سه هفته گذشته هم در دولت و هم در مجلس و هم در برنامه و بودجه 96 مصوب شد که صندوق یک مؤسسه عمومی غیر دولتی است و تعیین این ساختار برای صندوق دست ما را برای تعامل بهتر و دوسویه با بخش غیر دولتی باز می‌گذارد.

این درست است که محور همه بحث‌های ما نوآوری است و می‌توان گفت نوآوری مدار رشد شرکت‌ها و ثروت آفرینی برای کشور محسوب می‌شود اما بحث دانش بنیان را با این منطق بپذیریم که اگر ما این عیار را کنار بگذاریم از 150 هزار شرکت بخش خصوصی و تعاونی در کشور چقدر می‌شود حمایت‌های مختلف کرد؟ واقعاً کار چندانی نمی‌توان صورت داد. اگر بخواهیم زیاد تقلا کنیم 10 درصد می‌شود یعنی 15 هزار شرکت که به نوعی سقف شرکت‌های دانش بنیان است، پس این شرکت‌ها را باید با یک فیلتری جدا کرد و ما در این برهه به این نتیجه رسیده‌ایم که شرکت مبتنی بر فناوری و دانش روز می‌تواند این ممیزه حمایتی ما باشد. البته در دنیا چیزی به نام شرکت‌های دانش بنیان نیست اما مشابهت‌هایی در این باره وجود دارد که ما آنها را گرفته‌ایم و داخلی و بومی کرده‌ایم و اسمش را گذاشته‌ایم شرکت دانش بنیان، شرکت‌هایی که از معافیت مالیاتی و گمرکی برخوردارند و از تسهیلات صندوق می‌توانند استفاده کنند.

چرا گفتیم «مدیوم تک» در کنار «های تک» باشد؟

اجازه بدهید من این پرسش را مطرح کنم که اگر این فیلتر دانش بنیان نبود ما چه کار باید می‌کردیم؟ به هر حال سیاست کشور در رشد اقتصادی و توسعه زیرساخت‌های اقتصاد فن محور است. اگر این معیار و ممیز نبود ما باید می‌نشستیم همه این 150 هزار شرکت را یکی یکی بررسی می‌کردیم که اصلاً امکانپذیر نبود، یک طرح بسیار زمان بر و فرسایشی. البته نوآوری می‌تواند در قسمت‌ها و مراحل مختلف از فعالیت و عمر یک شرکت اتفاق بیفتد و ارزش افزوده و ثروت آفرینی اتفاق بیفتد اما پیش فرض ما این است که اگر پای فناوری «های تک» وسط بیاید این ارزش افزوده روند صعودی و سرعت بالایی به خود خواهد گرفت. البته این وسط یک نکته وجود دارد.

ما ابتدا در قانون گفتیم فناوری برتر یا «های تک» و این را تفسیر به رأی کردیم و دیدیم اگر بگوییم «های تک» آن قدر شعاع دایره حمایتی را تنگ می‌کنیم که عملاً شرکت چندانی در کشور نمی‌ماند و راه ما خیلی باریک می‌شود، در واقع تعداد شرکت‌های منطبق با این الگو بسیار پایین می‌آید و اثرگذاری چندانی هم در کشور نخواهد داشت، بنابراین این معیار را کمی باز کردیم و گفتیم «مدیوم تک» و «های تک» و اسمش را هم گذاشتیم دانش بنیان. ما وقتی می‌گوییم «مدیوم تک» گاهی ممکن است چیزهای ساده‌ای هم از این فیلتر رد شوند، شرکت‌هایی که فعالیت آنها از بعد فناوری زیاد چشمگیر نباشد.

خب شما فردا می‌توانی بگویی واقعاً این دانش بنیان است؟ اینکه یک شرکت کاملاً معمولی است. بله ممکن است عوارض مدیوم تک همین باشد که حالا 5 تا 10 درصد شرکت‌ها گرفتار این مقوله باشند، از طرفی وقتی می‌گوییم مدیوم تک نقطه اشتراکی با فضای صنعتی موجود کشور پیدا می‌کنیم، بنابراین در آن رِنج مدیوم تک این انتظار که ارزش افزوده فوق‌العاده بالا برود برآورده نمی‌شود اما اگر صبور باشیم و قدری جلوتر برویم در دو سه سال آتی با غربال شدن تدریجی و طبیعی شرکت‌ها و روشن‌تر شدن افق، این اتفاق کم کم می‌افتد.

دولت تدبیر و امید با وجود همه تنگناهای مالی در کنار صندوق بود

نکته دیگر اینکه ما به‌عنوان صندوق نوآوری و شکوفایی، شخص بنده و شورای سیاستگذاری، توانمندسازی فعالیت‌های صندوق را در دستور کار داریم، در واقع رصد و دیده بانی دایمی و تصحیح فعالیت شرکت‌های دانش بنیان در دستور کار ما قرار دارد و ما بازخورد فعالیت‌هایمان را در آینه اتفاقاتی که برای شرکت‌های دانش‌بنیان و بالندگی و رشد آنها می‌افتد می‌بینیم. ما سرنوشت شرکت‌های دانش بنیان را سرنوشت خودمان می‌دانیم و این وجه ممیزه ما با صندوق‌هایی است که صرفاً کارکرد تجاری و سودمحور دارند.

باید عرض کنم با همه کارهای بزرگی که در این چند سال صورت گرفته ما معتقدیم در ابتدای راه اقتصاد دانش بنیان هستیم و تازه به جایی رسیده‌ایم که می‌خواهیم ببینیم چه می‌شود کرد؟ ما در این چهار سال موج بزرگی را رد کرده‌ایم و از حجم شرکت‌های دانش بنیانی که سال‌ها پشت نوبت ارائه تسهیلات و سرگردان باز شدن چتر خدمتی بر سرشان بودند کاسته‌ایم و خوشبخاته دولت تدبیر و امید هم با درک اهمیت موضوع و با وجود محدودیت‌ها و تنگناهای مالی، دست صندوق را در حمایت از شرکت‌های دانش بنیان باز گذاشته و از این زاویه ما سامان خوبی به این شرکت‌ها داده‌ایم و الان هم داریم به این موضوع فکر می‌کنیم که برنامه راهبردی‌مان چیست.

اصرار به تعامل نزدیک با غیردولتی‌ها داریم

ما با همه محدودیت‌هایی که در کشور وجود دارد اما با تکیه بر استعدادهای داخل، افق روبه‌رو را بسیار روشن می‌بینیم و فکر می‌کنیم فضا برای مانور ما که یک ایجنت هستیم و کار اجرایی - البته با دغدغه ملی - انجام می‌دهیم مهیاست. البته ما نمی‌خواهیم مجری به معنای متداول آن باشیم، بلکه بیشتر به دنبال راه‌اندازی هستیم و در این میان رتبه‌بندی یکی از دغدغه‌های ماست و اگر روزی رتبه‌بندی خوب، علمی و بیطرفانه‌ای در بخش مستقل از دولت اتفاق بیفتد شاید اصلاً نیازی به طبقه‌بندی شرکت‌ها نداشته باشیم اما چون در حال حاضر الگویی در این باره نداریم این یک چالش برای ماست.

ما در صندوق نوآوری و شکوفایی از سه سال پیش نیروی دولتی نگرفتیم، با اینکه متخصصان و فارغ‌التحصیلان نخبه و توانمندی را به خدمت گرفته‌ایم که حداقل مدرک‌شان کارشناس ارشد است، آن هم از دانشگاه‌های خوب کشور. فرض ما از همان آغاز این بود که به بخش خصوصی نزدیک باشیم و در این مدت ارتباط خوبی هم با اتاق بازرگانی داشتیم، در سفرهای استانی - حداقل در 15 استان - با مسئولان اتاق استان‌ها جلسات مکرر داشته‌ایم تا شرکت‌های دانش بنیان بتوانند بتدریج وارد اتاق‌های بازرگانی شوند و از آن طرف اتاق‌ها هم از توانمندی و دانش روز این شرکت‌ها بهره‌مند شوند.

موج جدید فناوری در کشور راه افتاده است

برآورد ما به‌عنوان نهادی که بیشترین تماس و ارتباط با شرکت‌های دانش بنیان را داریم این است که موج حرکت فناوری در کشور راه افتاده است، ما این موج را بیش از هر زمان دیگری حس می‌کنیم چون در بطن این رویداد هستیم و در جریان زایش و رشد این شرکت‌ها قرار داریم. در حال حاضر 1812 شرکت دانش بنیان در کشور کار می‌کنند که 400 شرکت به نتیجه قطعی رسیده‌اند و محصول یا خدمت آنها وارد بازار شده است، در واقع از 1812 شرکتی که ما پشتیبانی کردیم 400 شرکت زودبازده بوده - از این تعداد 378 شرکت موفق و 22 شرکت ناموفق بوده‌اند – و مابقی در سال‌های بعد به بازدهی و رشد مورد نظر می‌رسند.

برخورد فعالانه با فناوری به جای مقابله و انفعال

به اعتقاد ما جریان فناوری در شرکت‌های دانش بنیان کشور راه افتاده است. شما تاریخچه را که نگاه کنید می‌بینید این حرکت به دنبال خود فناوری توسعه‌ای می‌آورد. البته روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی علمی به ما خواهد گفت که برخورد ما با فناوری‌های نو چگونه بوده است؟ خب این تاریخچه بررسی‌اش مفصل است. من خیلی مجمل می‌گویم که اگر ما می‌خواهیم به سلامت از این مرحله بگذریم، شیوه برخوردمان با فناوری‌ها را باید تصحیح کنیم. شما می‌بینید در یک دوره‌ای در این کشور ما با دستگاه ویدئو مشکل داشتیم که آیا این دستگاه باید آزاد شود یا نه، شاید امروز برای نسل جدید جای تعجب و پرسش باشد اما در یک دوره‌ای مسأله جدی کشور نوع مواجهه با ویدئو بود. از این نمونه چند تای دیگر هم داشتیم. می‌خواهم عرض کنم مواجهه ما با فناوری عمدتاً یک مواجهه منفعلانه بوده است، برخورد فعال یا بسیار فعال نبوده است.

جلوتر که می‌آییم و به عصر اینترنت می‌رسیم، می‌بینیم همین بحث‌ها به شکل دیگر امروز هم مطرح می‌شود. شما می‌بینید امروز هم همان بحث‌ها به گونه‌ای دیگر درباره شبکه‌های اجتماعی راه افتاده است اما ما کمتر از زاویه برخورد فعالانه با این فناوری‌ها به موضوع پرداخته‌ایم. مثلاً اینکه موج فناوری چگونه می‌تواند ایجاد بازار و کسب و کار و تولید ثروت کند. خوشبختانه در کشور نمونه‌هایی راه افتاده است. این نمونه‌ها در حوزه‌های آی تی بیس و خدمات بیس است، یعنی حوزه‌هایی که زود به بازار می‌رسد. یک دفعه می‌بینید دو جوان 19 ساله یک سایت فروش اینترنتی را شروع می‌کنند و در 10 سال چرخه مالی و ظرفیت مالی شرکت را به چند صد میلیارد می‌رسانند، در حالی که ما در باور عمومی - فرهنگی و کسب و کار سنتی‌مان قبول نداریم که یک جوان 19 ساله بتواند به چنین جایگاهی برسد. اما الان می‌بینیم که می‌شود.

در همین دوره‌ای که ما زندگی می‌کنیم، می‌بینیم بحث حمل ونقل اینترنتی راه می‌افتد که یک بخش اجتماعی را از سیستم خارج می‌کند و یک بخش اجتماعی جدیدی با خود می‌آورد. آژانس‌های سنتی بازار کار و مشتری خودشان را از دست می‌دهند و برایشان مشکل ایجاد می‌شود و برای گروه جدیدی شغل ایجاد می‌شود. آن گروه جدید همه‌شان تخصص همین گروه قدیم را دارند اما به استانداردهای بالاتر و به روزتری مجهزند، در این فضا برخی کارکردها کاملاً متحول شده است یعنی اسم و آدرس و عکس راننده آنجاست و نمی‌تواند به برادرش بگوید برو به جای من مسافر ببر، بنابراین اینگونه امنیت هم بالا می‌رود و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی خاص خود را خواهد داشت.

خب این فضا چالش‌های اجتماعی جدیدی هم با خود می‌آورد اما اقبال به سمت این فضا زیاد است چون نیازها را ساده‌تر رفع می‌کند و رفاه ایجاد می‌کند. من به شما بگویم امروز چند نمونه از این شرکت‌ها را می‌بینید، فرض کنید 10 برند شاخص به چشم‌تان می‌خورد اما 100 تای دیگر از اینها هم دارد راه می‌افتد و هر کدام از اینها در یک حوزه‌ای می‌تواند تحول ایجاد کند.

خوشحالم استارت آپ‌های جوان از اسم‌های ایرانی استفاده می‌کنند

یک اتفاق خوشایند که من این روزها شاهدم در اقبال به فرهنگ ایرانی از سوی جوان‌هایی است که این استارت آپ‌ها را راه می‌اندارند. فرض کنید طرف موسسهای راه می اندازد و 7 صبح به شما نان تازه و داغ دلخواه‌تان را می‌دهد، شاید ایده ساده‌ای به نظر برسد اما این اپ به هر حال نیازی را در جامعه شناسایی کرده و دارد به این نیاز پاسخ می‌دهد. جالب است اینها به صورت خودجوش و کاملاً مختار از اسامی موجود در فرهنگ بومی و ایرانی برای برند خود استفاده می‌کنند مثل همین برند.

مامان پز، زودپز و نظایر آن، با اینکه کسی آنها را مجبور به این کار نکرده اما خوشحالیم این حس فرهنگی در میان همین شرکت‌های فناوری محور و دانش بنیان وجود دارد که وفادار به فرهنگ و سرزمین مادری خود هستند، ما باید از این جوان‌ها که فرهنگ قدیم ما را با فناوری‌های نو عجین می‌کنند و دوباره این فرهنگ را سر زبان‌ها می‌اندازند و زنده می‌کنند تشکر و قدردانی کنیم، چون این اتفاق صرفاً یک رخداد فناوری و خدماتی نیست بلکه تبعات گریزناپذیر اجتماعی و فرهنگی را هم به دنبال خود می‌آورد و چقدر خوشحال‌کننده است که تبعات فرهنگی فعالیت این شرکت‌ها و برندها تا این حد مثبت و امیدوارکننده و در خدمت به فرهنگ اصیل کشور باشد.

دانش‌بنیان‌ها پا بگیرند فرهنگ عمومی نوآوری غوغا به پا خواهد کرد

همچنان که اشاره شد ما در این فضا باید راهبرد صحیح داشته باشیم و از راهبردهای مقابله‌ای و منفعلانه به سمت راهبرد فعالانه، مسلط و تحول آفرین حرکت کنیم و هر چقدر که این فضا بدرستی فهم و مدیریت شود هدایت آن به سمت جلو سهل‌تر خواهد بود. ما هنوز در حوزه مدیریت تحولات فناوری با چالش مواجه هستیم اما امیدوارم که خیلی زود مدیریت این فضا دچار دگردیسی شود و ما با ذهن پویا، یکپارچه و جامع تری سراغ مدیریت این فضا برویم. به این معنا که حاکمیت به این موضوع فکر کند که قاعدتاً نمی‌توان با فناوری‌های نو مقابله کرد اما باید به فکر آن راننده آژانسی بود که می‌خواهد به صورت سنتی به فعالیت خود ادامه دهد، نه اینکه با جریان جدید مقابله شود. ما این موج را هنوز بدرستی نفهمیده‌ایم. این ما که می‌گویم مرادم هم دولت است، هم بخش خصوصی و هم اتاق‌های بازرگانی، همه ما هنوز آن طور که باید این موج را حس نکرده‌ایم.

برداشت من این است که این 100 شرکت نوپا آرام آرام بیایند بازار تا چهار پنج سال دیگر دیده شوند، آن وقت دیگر این حس در میان نخبگان و فارغ‌التحصیلان ما ایجاد می‌شود که بروند یک ایده پیدا کنند و یک شرکت بزنند و ثروتمند شوند. من از خدا می‌خواهم هرچه زودتر این حس فراگیر شود. من این حس را در سوئد که رتبه و رشد فناوری‌اش بالاست، 17 سال پیش دیدم. آنجا دانشجوی سال دوم مهندسی دنبال ایده بود که وقتی دو سال بعد فارغ‌التحصیل شد یک شرکت بزند و محصول خود را تولید کند. اگر شرکت‌های دانش بنیان ما بیایند بازار و خودی نشان دهند، این حس در کشور ما هم ایجاد می‌شود. این حس فرهنگ عمومی نوآوری است. الان مصادیق فناوری دارد این جریان را ایجاد می‌کند اما این در سال‌های آتی یک مقدار عمیق‌تر می‌شود و فقط هم به حیطه فناوری محدود نمی‌شود و نوآوری در همه عرصه‌ها را به ارمغان می‌آورد.

خب اگر این فرهنگ عمومی نوآوری در کشور ایجاد شود، غوغایی به پا می‌کند و تحولات زیادی را در کشور ایجاد می‌کند، نه فقط تحولات اقتصادی که تحولات فرهنگی، اینکه جوان‌های ما به این نتیجه برسند پس می‌شود بدون اتکا به دولت، طرحی را جلو ببرند و به نتیجه برسانند بسیار مبارک خواهد بود. ان‌شاءالله ما چه بخش‌های دولتی، چه غیر دولتی و چه صندوق بتوانیم به این جریان کمک کنیم. ما نمی‌توانیم و نباید جلوی این جریان بایستیم یا بخواهیم سلیقه و ذائقه خودمان را در آن دیکته کنیم. این جریان انبوه بچه‌های تحصلیکرده این کشور هستند که فارغ‌التحصیلان مهندسی‌اش در دنیا چهارم هستند و این یک دریا و سیل فرصت است که در اختیار ما قرار گرفته است.

هر شغل در شرکت‌های دانش‌بنیان، فقط 30 میلیون تومان

ما اگر شرکت‌های دانش بنیان را به‌عنوان حامل‌های فناوری فرض کنیم، این حاملان فناوری هم در اشتغال کشور و هم در رشد اقتصادی کشور تأثیر دارند. آماری که اخیراً آقای دکتر نیلی دادند در سال 94 یک میلیون و 200 هزار نفر بیکار به مجموع متقاضیان کار کشور اضافه شده در حالی که حداکثر ظرفیت دولت برای ایجاد شغل پایدار 700هزار شغل است، این یعنی سال 94، 500 هزار نفر به بیکاران قبلی اضافه شدند و پیش‌بینی هم شده که سال‌های بعد همین روال ادامه خواهد داشت. اما توجه کنید که ایجاد شغل پایدار در این مسیری که اسمش را دانش بنیان گذاشته‌ایم هزینه‌های به مراتب کمتری دارد.

مطابق با محاسبات و برآوردها دولت 330 میلیون تومان برای ایجاد یک شغل پایدار هزینه می‌کند اما در فرآیند مبتنی بر اشتغالزایی دانش بنیان که ما محاسبه کردیم این رقم برای ایجاد یک شغل، حدود 30 میلیون تومان است، در حالی که خودپاست و لازم نیست دولت اشتغال ایجاد کند و دیگران استخدام شوند، اینجا فرد خودش ایده را می‌آورد، خودش ایده را تراش می‌دهد، محصول را می‌سازد، استخدام می‌کند و جلو می‌رود. ما در اشتغال مسیر دیگری جز این نداریم. ایجاد شغل پایدار در مسیری که اسمش را دانش بنیان گذاشته‌ایم به مراتب هزینه‌های کمتری دارد. در رشد اقتصادی هم مسیر ما همین است.

ما می‌خواهیم اقتصاد دانش بنیان به 10 درصد GDP برسد

پرسش این است که جایگاه کشور ما در اقتصادهای دنیا کجاست. اقتصاد یک کشور یا مبتنی بر منابع است، یا مبتنی بر بهره‌وری یا نوآوری. البته برخی از دوستان معتقدند که ما در اقتصاد بهره‌وری هستیم اما من چندان به این اعتقاد ندارم و هنوز خیلی راه مانده که ما به شاخص‌های این نوع اقتصاد برسیم. از این زاویه ما دو مرحله پیش رویمان داریم؛ «اقتصاد مبتنی بر بهره‌وری» و «اقتصاد مبتنی بر نوآوری». برداشت ما این است که اقتصاد دانش بنیان در حال حاضر کم‌تر از نیم درصد اقتصاد کشور را می‌پوشاند. طبق محاسباتی که کرده‌ایم و در سند چشم‌انداز اقتصاد دانش بنیان می‌خواهد به 10درصد GDP برسد. این هدف‌گذاری ای است که ما در نظر داریم که البته خیلی آرمانی است. شما نگاه کنید امریکا می‌گوید 20 درصد اقتصاد من «های تک» است، در این فضا ما هدف‌گذاری 10 درصدی داشته باشیم، آرمانی است اما این به خاطر آن است که بیشتر فعال باشیم و تحرک بیشتری در این زمینه داشته باشیم.

در چنین فضایی، فناوری هم در توسعه بهره‌وری یاریگر و کمک رسان است و هم در نوآوری خیلی تأثیر می‌گذارد. شرکت‌های دانش بنیان که حامل فناوری هستند، می‌توانند در هر دو شاخص اثرگذار باشند، بنابراین اگر در 10 سال آینده رشد 20 برابری اقتصاد دانش بنیان یا حجم اقتصادی شرکت‌های دانش بنیان را داشته باشیم، این به آن معنا خواهد بود که در 10 سال آینده شرکت‌های دانش‌بنیان بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی کشور و بخش خصوصی خواهند بود و اگر این اتفاق بیفتد یعنی تا آن موقع شرکت‌های دانش بنیان به‌عنوان بخش خصوصی قدرتمند و اثرگذار حتماً در اتاق‌های بازرگانی و صنعت و کشاورزی هم رفته‌اند، یعنی در اتاق‌ها می‌روند، انتخاب می‌شوند و سکان‌های هدایت اتاق‌ها را دست می‌گیرند.

تلنگر موج فناوری به اتاق‌های بازرگانی رسیده است

پرسش این است که ما الان چه داریم؟ ما یک بخش خصوصی باسابقه و دارای سرمایه در کشور داریم که در اتاق‌های ما منسجم شده‌اند. اتاق بازرگانی، صادرکننده‌ها و صنایع بزرگ. از آن طرف بخش خصوصی دارای دانش و جوان و نوپا هم داریم که تجربه و دانش و مدیریت شرکت‌داری را ندارد اما بشدت پویاست و می‌تواند چالش‌هایی را از سر راه بردارد که شاید در تفکر سنتی اتاق‌های ما بعید به نظر برسد. من احساس می‌کنم این تلنگر به اتاق‌های بازرگانی ما خورده که وارد این فضا شوند و این پوست‌اندازی فناوری در آنها اتفاق بیفتد اما هنوز این شوک به بدنه اتاق‌ها نرسیده در حالی که اگر ما به این موج نرسیم در آینده از دست می‌رویم، یعنی آینده‌ای برای بخش خصوصی جز درک و هضم این موج فناوری نمی‌توان متصور بود.

متن تلخیص شده سخنرانی دکتر بهزاد سلطانی، رئیس هیأت عامل صندوق نوآوری و شکوفایی در آیین رسمی افتتاحیه شبکه مدیریت نوآوری ایران

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/176672

ش.د9504662