تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۲  ، 
شناسه خبر : ۳۰۶۰۹۳
به منظور رسیدن به ائتلاف
پایگاه بصیرت / رضا بردستانی

(روزنامه آفتاب يزد – 1394/11/28 – شماره 4552 – صفحه 3)

قابل درک است! حتی بیشتر از سوگند یاد کردن باهنر برای باقی ماندن در جمع اصولگرایانی که مردد بین پذیرفتن و نپذیرفتن وی شده بودند و قابل درک است حتی بیشتر از تمام تکذیب ها و تاییدهای رسانه‌ای! به گل نشستن کشتی آرزوها نه یک احتمال که امری مسلم است و این یعنی راه به بیراهه پیمودن توسط کسانی که در پس همه لبخندهای سیاسی آنان موجی از تمامیت خواهی موج می زند.

اینکه حداد عادل گفته است: «آن اصولگرایانی که در فهرست قرار نگرفتند برای خدا بهتر است انصراف دهند، آنها نباید بی‌جهت رای بشکنند که بعدا پشیمان بشوند.» و حتی اینکه سخنگوی شورای ائتلاف اصولگرایان گفته است: «بنده فکر می‌کنم همان طور که نامزدهایی که در لیست ائتلاف قرار گرفتند، تکلیف دارند بمانند، آن اصولگرایانی که در فهرست قرار نگرفتند نیز برای خدا بهتر است انصراف دهند.» حتی اگر رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس دهم اذعان داشته باشد به اینکه: «مجلس تنها جای خدمت به انقلاب نیست و اگر کسی به هر دلیلی از جمله محدود بودن ظرفیت، اسمش در فهرست قرار ندارد، می‌تواند در جاهای دیگر به انقلاب خدمت کند.

اصولگرا کیست؟ انصراف چیست؟

باز هم می‌گوییم قابل درک است و می‌توانیم بفهمیم این تکانه شدید درونی چه معنایی می دهد اما، نه در جناح اصلاح‌طلبان که در میانه جمع گرم و صمیمی اصولگرایان مستقل و میانه رو، کم نیستند کسانی که می خواهند بدانند منظور حداد عادل از عبارت «آن اصولگرایانی که...» دقیقا چیست؟ یعنی اصولگرایی که حداد عادل آنها را خطاب قرار داده است همان اصولگرایی است که همگان می شناسند یا منظور حداد معجونی از چهره های پایداری، یکتا، موتلفه و... است که همگان را از تشخیص خط و ربط واقعی آنان«گیج و منگ» کرده است، زیرا جدایی برخی از چهره های مطلقا اصولگرا از این ائتلاف«مثلا!» فراگیر نشان داد یا ائتلاف مورد اعتراض است یا ایجاد زاویه و انحراف در بدنه یکی از بزرگترین جبهه های سیاسی کشور؟

بعد از اصولگرایی که تعریف آن برای عده ای تقریبا به یک معمای پیچ در پیچ بدل شده است باید به این پرسش پاسخ داده شود که وقتی برای لیست مثلا ائتلاف از همه نظرخواهی نشده است پس دعوت به انصراف چگونه می تواند توجیه‌پذیر باشد؟ بر فرض که اساسا انصراف به زعم آقای حداد خوب باشد! حالا چرا به خاطر خدا؟ آیا این ادبیات انتخاب شده توسط سخنگوی ائتلاف به معنای تقدس بخشیدن به یک تفکر نیست؟

شاید بد نباشد این سوال یا این چالش به میانه بحث آورده شود که مگر ده ها و شاید صدها جلسه هم اندیشی و وحدت و ائتلاف با انواع عناوین و بهانه ها تشکیل نشد؟ آیا انتخاب ادبیات مصلحت نگرانه، نمی تواند به معنای قلم ابطال کشیدن به تمامی منتقدان برخی تفکرات و تصمیمات باشد، زیرا حداقل جامعه سیاسی ـ رسانه ای این روزهای ایران به خوبی می دانند اگرچه بخشی از اصولگرایان دم از ائتلاف می زنند یا از وحدت، ائتلاف و همگرایی حرف می زنند اما اساسا ائتلاف به کمرنگ‌ترین و ساده ترین و ابتدایی‌ترین شکل آن نیز تشکیل نشده است که حمایت حداقلی را در بدنه اصولگرایی جلب کند پس چگونه نماینده چندین دوره مجلس که کاندیداتوری ریاست جمهوری را نیز تجربه کرده است انتظار شنیدن پاسخ مثبت از سوی کسانی را در ذهن می پروراند که از اساس با ائتلاف رسانه ای شده مشکل و زاویه دارند؟

واخوانی از انتها به ابتدا!

فرض محال را کسی محال نمی داند! حال به فرض محال اگر از لیست بیرون مانده های ائتلاف اصولگرایی دقیقا چنین خواسته ای را مطرح کنند، اما با یک واخوانی«از انتها به ابتدا» به این معنا که از آقای حداد عادل و همفکران ایشان تقاضا کنند حال که بعد از گذشت بیشتر از دو سال نتوانستید به یک جمع بندی جامع و مانع نگر دست پیدا کنید؛ حتی نه با قید«به خاطر خدا»! که تنها به منظور عدم ایجاد شکاف در اصولگرایی و پیشگیری از تحمیل شکستی دیگر بر بدنه آسیب خورده اصولگرایی، لطف کرده از صحنه انتخابات خارج شوید؛ پاسخ حداد عادل و همفکران امروزی ایشان چه خواهد بود؟

رای‌شکنی بهانه است یا تردید؟

باقی ماندن از لیست ائتلاف بیرون مانده ها در انتخابات می تواند آثار و تبعات ناخوشایندی به بار آورد اما وقتی می تواند بهانه رای شکنی این طیف از سوی حداد عادل پذیرفته شود که در جناح مقابل این تفکر، عده‌ای به این اعتقاد پافشاری نداشته باشند که اساسا این ائتلاف و وجود برخی چهره ها در این ائتلاف از هم اکنون تردیدهای رای شکنی را نزدیک به وقوع کرده است که اگر این ذهنیت را ذهنیتی غالب بدانیم آیا چهره های قرار گرفته در ائتلافی که بیشتر رنگ و بوی پایداری می دهد و یکتا تا اصولگرایی! حاضر به ترک صحنه به منظور عدم وقوع رای شکنی خواهند بود؟

بیرون مانده‌ها، فاصله گرفته‌ها یا جدا شده‌ها؟!

حداد عادل می گوید:«آن اصولگرایانی که در فهرست قرار نگرفتند برای خدا بهتر...» اما در فهرست قرار نگرفتن تصور حداد عادل است، زیرا آنهایی که در لیست 30 نفره فعلی قرار ندارند اساسا چنین اعتقادی مبنی بر بیرون ماندن از لیست ندارند بلکه تاکید دارند از اصولگرایانی که حاضر به ائتلاف به هر«قیمتی»شده اند یا فاصله گرفته اند یا اساسا ساز جدایی کوک کرده اند پس این جمله حداد عادل طیف گسترده ای را در بر نخواهد گرفت، زیرا مخاطب این جمله تنها عده محدودی هستند، چرا که بیرون ماندن از لیست دو وجه دارد؛ نخست عدم تمایل برخی از چهره ها به دلیل قبول نداشتن مبانی فکری و دیگر قرار نگرفتن در لیست به دلیل چانه زنی ها، سهم خواهی ها و فشارهای پنهانی و پشت پرده است و این نمی‌تواند برای همه آنانی که جایی در لیست مورد نظر ندارند مورد قبول باشد.

وجود «جنم» و جرات سیاسی و پایان ماجرا!

درست ترین قسمت گفته های سخنگوی ائتلاف ـ به اصطلاح ـ اصولگرایان این جمله است که گفته شده: «بنده فکر می‌کنم همان طور که نامزدهایی که در لیست ائتلاف قرار گرفتند، تکلیف دارند بمانند، آن اصولگرایانی که در فهرست قرار نگرفتند نیز برای خدا بهتر است انصراف دهند.» به عبارتی ساده تر ماندن و نماندن تکلیف است مثل رد و قبول یا ماندن و رفتن که گاه علی السویه تکلیف ایجاد می کند اما این ایجاد تکلیف، بُعد تشخیصی نیز دارد به این معنا که ماندن و رفتن اگر تکلیف است به تشخیص فردی و جمعی مرتبط خواهد بود که یا شخص به تنهایی تشخیص می دهد بماند یا برود یا صاحبان قوه تشخیص که از مقبولیت، جامعیت و محبوبیتی برخوردارند چنین تکلیفی را معنا می بخشند حال باید پرسید در این میان صاحبان قوه تشخیص در جبهه اصولگرایان چه کسانی هستند؟ میزان محبوبیت و مقبولیت آنان چه اندازه است آیا در کنکاشی گذرا در گذشته می توان به مواردی رسید که تشخیصی که داده شده منجر به خیر شده یا منتهی به شر؟!

در این برهه جنم و جرات سیاسی می خواهد ماندن و رفتنی که تاریخ ساز شود همان گونه که طی دو سال اخیر خیلی ها، آرام و بی سر و صدا یا جدایی گزیدند یا فاصله گرفتند اما معتقدیم برای کسانی که سعی در تقدس بخشیدن به برخی تفکرات حزبی دارند خالی از لطف نیست که گذران روزگار سیاسی اصولگرایان تلخی چشیده و ناراضی را پیش چشم آورند و در خلوت خود به این نتیجه برسند که ترک صحنه سیاست به صواب نزدیک تر است یا تشخیص ماندن و رفتن دیگران و تعیین تکلیف، زیرا با نگاهی به بیرون مانده های از لیست ائتلاف این تعیین تکلیف را دقیقا معادل امر محال می دانیم و در کوتاه زمانی حیرت آور! منتظر ارائه چندین و چند لیست اصولگرایی از جانب بیرون مانده های از دایره ائتلاف هستیم امری که بسیار محتمل تر از ترک صحنه انتخابات است و این یعنی حداد عادل به جای تعیین تکلیف امر به محال کرده است و امر به محال؛ عقلا و منطقا پاسخی رضایت بخش دریافت نخواهد کرد!

http://aftabeyazd.ir/?newsid=27582

ش.د9406091