تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۸  ، 
شناسه خبر : ۳۰۶۲۲۸
تقلیل روحیه خودباوری و کاهش شتاب علمی و مطالبات مقام معظم رهبری
پایگاه بصیرت / محمد اسماعيلي

(روزنامه جوان – 1395/08/02 – شماره 4939– صفحه 5)

در تقويم انقلاب اسلامي، آبان به‌دليل در برداشتن سه رويداد مهم تاريخي و مرتبط با انقلاب اسلامي، به «روز ملي مبارزه با استكبار جهاني» و «روز دانش‌آموز» نامگذاري شده است. اين سه رويداد عبارتند از: 1‌- تبعيد امام خميني(ره) در 13 آبان 1343 به تركيه، 2 -كشتار بي‌رحمانه دانش‌آموزان در 13 آبان 1357و 3 -تسخير لانه جاسوسي امريكا در 13 آبان 1358.

در تقويم انقلاب اسلامي، آبان به‌دليل در برداشتن سه رويداد مهم تاريخي و مرتبط با انقلاب اسلامي، به «روز ملي مبارزه با استكبار جهاني» و «روز دانش‌آموز» نامگذاري شده است. اين سه رويداد عبارتند از: 1‌- تبعيد امام خميني(ره) در 13 آبان 1343 به تركيه، 2 -كشتار بي‌رحمانه دانش‌آموزان در 13 آبان 1357و 3 -تسخير لانه جاسوسي امريكا در 13 آبان 1358.

بدون ترديد اهميت چنين مناسبت‌هايي آن نيست كه تنها با چند سخنراني و همايش آن را خاتمه داد و با تقدير از افرادي خاص دين خود را نسبت به شهداي دانش‌آموز يا دانشجو كه چنين روزهايي به دليل جان‌فشاني‌هاي آنان در تقويم كشور ثبت شده است، ادا كرد. ادا كردن دين در مقابل شهداي دانش‌آموز و دانشجو زماني معنا و مفهوم مي‌يابد كه در جهت اهداف آنان و رشد و پيشرفت علمي كشور گام برداريم و عملي انجام بدهيم؛ همان هدفي كه رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز در طول سال‌هاي گذشته نسبت به آن احساس نگراني كرده و از لزوم توجه به آن گفته‌اند. به عنوان نمونه ايشان در جمع اعضاي هيئت دولت در تابستان94 بيان مي‌كنند: «يكي مسئله ‌حفظ شتاب علمي است...شتاب تنزل كرده. اين را من به دوستان دانشگاهي هم گفتم و عرض مي‌كنم كه نگذاريد شتاب علمي در دهه‌ دوم چشم‌انداز - الان وارد دهه‌ دوم چشم‌انداز شده‌ايم- كم بشود.»

ايشان همچنين در هفته گذشته در ديدار با نخبگان كشور با اشاره به اينكه توقف حركت علمي ايران هدف اصلي دشمنان است، خاطرنشان كردند: «اگر در تحقق اين هدف ناكام ماندند، براي به انحراف كشاندن آن، تلاش مي‌كنند و اگر نشد، روي بدنام كردن و آلوده كردن آن سرمايه‌گذاري خواهند كرد، بنابراين همه بايد مراقب باشيم با ناشي‌گري‌هاي خود به تحقق اين اهداف كمك نكنيم... فردي را به اسم دانشمند به كشور دعوت مي‌كنند و او با انتشار عكس تابلوي فروش پايان‌نامه‌ها در ايران جوانان نخبه كشور را بدنام مي‌كند، آيا اينگونه افراد واقعاً دانشمندند؟»

نفوذ توأم با کاهش شتاب علمی

در حالي دو وزارتخانه مهم كشور در حوزه علم و فناوري درگير مسائل سياسي هستند و بنا به دلايلي از جمله «نفوذ» عناصر جريان نشانه‌دار سياسي، بارها تا آستانه استيضاح و بركناري وزير مربوطه پيش رفته‌اند كه بنا به آمار و مستندات يكي از مهم‌ترين مقاطع به لحاظ ركود علمي را در دانشگاه‌ها و مراكز آموزشي و علمي شاهد هستيم آن هم در شرايطي كه رهبر معظم انقلاب اسلامي جايگاه بي‌بديل علم و نقش محوري آن براي توسعه همه‌جانبه كشور را اينگونه داراي اهميت مي‌دانند: «علم زيرساخت اصلي كشور است... ما نبايد اين را دست‌كم بگيريم، من اعتقادم اين است.

من معتقدم در زمينه‌ علم و كار تحقيقي، هرچه هزينه كنيم، سرمايه‌گذاري است، يعني اصلاً نترسيم از هزينه كردن.» حال سؤال اصلي اينجاست كه چرا در شرايطي كه شاهد كاهش شتاب علمي در كشور هستيم وزير آموزش‌و‌پرورش از سمت خود بركنار و مجلس شوراي اسلامي نيز مجبور مي‌شود به دلايل مهم وزير علوم، تحقيقات و فناوري را تا آستانه استيضاح و بركناري هدايت كند. آيا تغييرات صورت‌گرفته در كابينه و به ويژه در حوزه آموزش‌و‌پرورش يا وزارت علوم نبايد به تغيير رويكردها و باورها در اين دو وزارتخانه و نهايتاً به مطالبات رهبرمعظم انقلاب اسلامي در باب رشد شتاب علمي بينجامد؟اگر چه كاهش شتاب علمي علل فراواني دارد اما مهم‌ترين آن را در «سياسي‌كاري مديران ارشد وزارت علوم و جولان احزاب سياسي در محيط‌هاي علمي و دانشگاهي»، «تزريق روحيه نااميدي در محيط‌هاي علمي– پژوهشي و بي‌انگيزه كردن دانشجويان» و «عدم‌تشكيل جلسات شوراي عتف [شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري] 37ماه گذشته» مي‌توان جست‌وجو كرد؛ علت‌هايي كه هر كدام به تنهايي مي‌تواند مسير رشد و توسعه علمي در هر كشور را با چالش‌هاي اساسي روبه‌رو سازد.

حال به بهانه استيضاح قريب‌‌الوقوع وزير علوم، تحقيقات و فناوري - كه شايد با توجه به زمان كوتاه باقي مانده تا برگزاري انتخابات 96 و وقت پنج ماه باقي مانده مفيد براي خدمتگزاري دولت اقدام قابل دفاعي نيز نباشد – مي‌توان يكي از مهم‌ترين علت‌هاي كاهش شتاب علمي در 5/3 سال گذشته را نفوذ عناصر تندرو جريان تجديدنظرطلب به اين وزارتخانه دانست. يكي از مصاديقي كه مي‌توان براي اثبات حلقه نفوذي در سطح عالي وزارتخانه علوم به آن استناد كرد مسئله بورسيه‌ها بود؛ پرونده‌اي كه با هدايت اين حلقه به سطح رسانه‌ها كشيده شد و ماه‌ها به موضوع اول اين وزارتخانه به جاي پرداختن به اولويت‌هاي لازم، تبديل شد. آنگونه كه تمام انرژي و پتانسيل وزارت علوم را در 20 ماه به خود معطوف كرد و اشتباهات فردي دو يا سه نفر در اصلي كردن اين داستان‌هاي سياسي و بي‌مبنا، كل مجموعه وزارت علوم را به يك فضاي سياسي و جناحي تبديل كرد.

«انتخاب نشدن رؤساي دانشگاه‌ها و اصرار بر افراد وابسته به يك جناح سياسي براي رياست به دانشگاه‌ها» را هم بايد مصداق ديگر سياست‌بازي عده‌اي در اين وزارتخانه دانست، چنين رويكردي نيز باعث شد تا ماه‌ها بسياري از دانشگاه‌ها با سرپرست اداره شوند و از ضعف فقدان رئيس رنج ببرند.

اينگونه تحركات هزينه‌زا مقام معظم رهبري را وادار مي‌كند، خطاب به دولتمردان تأكيد كنند: «محيط علمي كشور را از حاشيه‌سازي‌ها بركنار نگه داريد... اشتباه نشود، من نمي‌گويم در دانشگاه‌ها سياست نباشد... نه، بنده معتقدم محيط دانشگاه، محيط فهم سياسي، تحليل سياسي، دانش سياسي، آگاهي سياسي است، اين را من مانع نيستم، نه، [بلكه مي‌گويم] سياست‌بازي نشود، سياسي‌كاري نشود، حاشيه‌سازي نشود. اين حاشيه‌سازي‌ها به كار اصلي كه عبارت است از كار علم و پيشرفت علم با همه خصوصياتي كه اين مسئله دارد، لطمه مي‌زند.»

در مفاد هشت بندي طرح استيضاح وزير علوم نيز مي‌توان ردپاي اين حلقه را رديابي كرد، آنگونه كه در بخشي از دلايل امضاكنندگان استيضاح به عدم‌اجراي سند دانشگاه اسلامي مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي، عدم‌رشد علمي كشور، عدم‌مديريت صحيح و نظارت بر فعاليت دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالي و عدم‌رسيدگي به وضعيت دانشجويان بورسيه براي جايابي و عدم‌پرداخت كمك‌هزينه تحصيلي كه منجر به خودكشي دانشجوي مقطع دكتري دانشگاه كاشان شد، اشاره شده است. از دلايل ديگر طرح استيضاح وزير علوم مي‌توان به فساد مديران فاقد صلاحيت لازم، بازنشستگي اجباري و اخراج اساتيد ارزشي، برگزاري اردوهاي مختلط و انتشار نشريات با محتواي لائيك، تشديد موضوعات قومي‌گرايي بين دانشجويان، تبليغ رژيم طاغوت و منافقين و استاد‌سالاري نامتعارف به شكلي كه سيستم آموزشي نمي‌خواهد يا نمي‌تواند حقوق حقه دانشجويان را كه تضييع مي‌شود احيا كند، اشاره كرد که توسط نمايندگان مطرح شده است.

آنچه امروز بر دو وزارتخانه آموزش‌و‌پرورش و علوم و تحقيقات حاكم شده است، بي‌انگيزه‌كردن دانش‌آموزان و دانشجويان در جهت حركت در مسير رشد و پيشرفت در حوزه علم، تحقيق و فناوري است؛ هدفي كه همواره مورد توجه نظام سلطه در مواجهه با جمهوري اسلامي ايران بوده و رهبري هم در ديدار خود با دانشجويان در تيرماه 94، بي‌انگيزه كردن دانشجويان نخبه براي كار علمي و ترغيب آنها براي مهاجرت به خارج از كشور را يكي از راهبردهاي غرب براي جلوگيري از رشد علمي در كشور عنوان مي‌كنند. رهبر انقلاب اسلامي در همين جلسه، ايجاد اعتماد به نفس و اميد به آينده در ميان جوانان و به ويژه دانش‌آموزان و دانشجويان را از ديگر كارهاي فرهنگي لازم در مراكز علمي برشمرده و مي‌فرمايند: «خود‌‌كم‌بيني بزرگ‌ترين خطر است، خود‌كم‌بيني و دست‌كم گرفتن توانايي و قدرت ملت و كشور باعث مي‌شود، در شرايطي كه همه به قدرت و نفوذ جمهوري اسلامي ايران در منطقه اذعان دارند، فردي در داخل بگويد: «ما كسي نيستيم و منزوي هستيم!»

بي‌توجهي به مؤلفه‌هايي نظير روحيه خودباوري و اعتمادبه نفس در بين جوانان تا آنجا براي معظم‌له اهميت داشته كه ايشان در ديدار هفته گذشته خود نيز مي‌فرمايند: «اگرچه جنگ حادثه‌اي بسيار تلخ، خسارت‌بار و سخت بود، اما به جوان ايراني ثابت كرد كه مي‌توان با توكل به خدا و تكيه بر استعدادها و توانايي‌هاي داخلي بر دشمني كه همه قدرت‌هاي بزرگ از او حمايت مي‌كنند، غلبه كرد. با وجود آنكه انقلاب اسلامي، روحيه «ما مي‌توانيم» را در مقابل روحيه «وابستگي» زنده كرد و خودباوري را در جامعه ترويج داد اما طرف مقابل به اقتضاي طبيعت جنگ‌هاي عميق كه امروز جنگ نرم ناميده مي‌شود، به بازتوليد آفت فرهنگ وابستگي در شكل‌هاي جديد و به ظاهر جذاب روي آورده است.»

http://www.javanonline.ir/fa/news/818194

ش.د9505039