(روزنامه آفتاب يزد – 1396/08/01 – شماره 5022 – صفحه 3)
** باید ببینیم که چرا ما ائتلاف کردیم تا بعد به این پرسش پاسخ دهیم که آیا تداوم ائتلاف ضروری است یا خیر. یادآور می شوم که اصلاح طلبان در سال 92 در شرایطی از دکتر روحانی حمایت کردند که کشور با وضعیت خوبی مواجه نبود. نرخ رشد اقتصادی منفی بود، بیکاری بیداد می کرد و تورم نیز نزدیک به 40 درصد رسیده بود. تحریم ها مانع فروش نفت ما شده و آن را به کمتر از یک میلیون بشکه در روز رسانده بود. به لحاظ سیاسی نیز جناح اصولگرا در این توهم به سر می برد که اصلاح طلبان مرده اند و آنان حاکم مطلق چند دهه آینده ایران خواهند بود. در چنین شرایطی ما از دکتر روحانی حمایت کردیم که گرچه از اصولگرایان برخاسته بود اما گفتمانی اصلاحی در پیش گرفته بود و برنامه ای که از آن سخن می گفت و دفاع می کرد، به مراتب به اصلاح طلبان نزدیک تر بود. از اینرو ما راه پیشرفت کشور را در آن می دیدیم که از نامزدی حمایت کنیم که شعارش چرخش سانتریفیوژها همراه با چرخش چرخه های اقتصادی کشور بود.
به نظرمن آن ائتلاف کاملا موفق بود و در تداوم آن به حماسه های 94 و 96رسیدیم و مجلس شورا و شورای های اسلامی شهر و روستا را هم پوشش داد. امروز همان تهدیدات وجود دارد. ترامپ هم درصدد است که حتی اگر نتواند برجام را پاره کند، مانع دستیابی ایران به امتیازات ناشی از برجام شود. به لحاظ اقتصادی درست است که دولت تورم را مهارکرده اما بیکاری همچنان بیداد می کند و با وجود نرخ رشد مثبت اقتصادی اما جامعه احساس می کند که بخش های زیادی از اقتصاد کشور در رکود بهسر می برد و چشم انداز کاملا روشنی نیز دیده نمی شود. اصولگرایان خاص نیز درصددند تا دستاوردهای چند سال اخیر را به محاق برند و دوباره با راهبرد خود کشور را به قهقرا برند.در چنین شرایطی عقل سلیم حکم می کند که ما ائتلاف را ادامه دهیم و هیچ دلیلی برای نقض آن نداریم. البته تا انتخابات 1400 فاصله ای به اندازه 4 سال پیش رویمان است و در این فاصله انتخابات مهم مجلس برگزار می شود.
بنای ما همچنان بر ائتلاف است مگر آنکه خدای ناکرده مشکلاتی پیش آید یا با تغییر شرایط ما به سمت تغییر راهبرد خود پیش برویم ولی در شرایط عادی اصل بر تداوم ائتلاف است. به نظر من ادامه ائتلاف هم ممکن و هم مفید است و حتی ضروری.
* آقای دکتر! برخی احزاب اصلاحطلب صراحتا اعلام کردهاند که دوران ایدئولوژی به پایان رسیده و اکنون عصر استراتژی است. در واقع گفته میشود بایستی استراتژی بر ایدئولوژی تقدم داشته باشد. این موضعگیریها را چگونه ارزیابی میکنید و آیا بخشی از اصلاح طلبان در حال عبور از گفتمان اصلاح طلبی برای استمرار و تحکیم قدرت هستند؟ اگر این موضع گیری عبور از گفتمان نیست چه معنی دارد؟ آیا میتوان اینگونه استنباط کرد چنین رویهای ممکن است به وجهه اجتماعی جریان اصلاح طلب آسیب بزند؟
** آنچه اصلاحات را در معرض خطر قرار می دهد، آن است که نتواند پاسخگوی مشکلات مردم باشد و چهره ای کارآمد از خود در اداره کشور ترسیم کند. این مسئله بیشترین اهمیت را دارد.
درکنار آن آلودگی به فساد است که می تواند همچون خوره ای به جان اصلاحات بیفتد و آن را از درون بپوساند. بنابراین باید مبارزه با فساد چه در سطح ملی و چه در سطح جناحی به طور جدی در دستور کار همه ما قرار داشته باشد.
سوم سهم خواهی و قبیله گرایی و نیز تضعیف دولت و کوبیدن بر طبل ناامیدی و یاس است. معنای سخن من آن نیست که دولت بهترین عملکرد را دارد و کارآمدترین افراد را به کار گرفته است بلکه ما باید ضمن دفاع قاطع از دولت و تلاش برای تحقق وعده هایی که روحانی داده است، اولا صرفا به جنبه های منفی دولت انتقاد کنیم و ثانیا از تذکر نقاط مثبتش غافل نشویم و البته به گونه ای رفتار نکنیم که این شبهه ایجاد شود که هدف ما از دفاع از روحانی گرفتن پست و مقام بوده است. آنچه برای ما اهمیت استراتژیک دارد، اجرای وعده های روحانی است نه افرادی که به کار می گیرد. البته هرقدر این افراد کارآمدتر باشند، آن وعده ها زودتر و عمیق تر تحقق می یابند اما ما از آن سر باید به مسئله بنگریم و از روحانی بخواهیم که وعده هایش را نه فراموش کند و نه برای اجرا نکردن آنها بهانه بتراشد. اگر چنین مسیری را دنبال کنیم، دکتر روحانی نیز مجبور می شود برای تحقق وعده های خود، ازشایسته ترین افراد استفاده نماید.
* اگرچه زود است اما از هماکنون برخی از انتخابات 1400 میگویند. آیا جریان اصلاح طلب ممکن است عطف به پیروزی در سالهای 92 و 96 مجددا از یک اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری دفاع و حمایت کند.
** به نظر من تحولات مهمی پیش رو داریم. بسیار زود است که بخواهیم درباره انتخابات 1400 نظر قطعی دهیم. باوجود این به نظر می رسد که اصلاح طلبان در آن انتخابات نامزد خاص خود را داشته باشند. از نامزدی آقای لاریجانی به عنوان کاندیدای اصولگرایان استقبال می کنیم تا با او رقابت کنیم. البته فکر می کنم که اصولگرایان در مورد آقای لاریجانی به اجماع نرسند و حداقل با دو نامزد در انتخابات شرکت کنند و شایدم 3 نامزد. ولی اگر بتوانند درمورد آقای لاریجانی به اجماع برسند، انتخابات رقابتی خوبی خواهیم داشت. در یک طرف وی حضور دارد و در طرف دیگر نامزد اصلاحطلبان.
* سعید حجاریان چندی پیش اذعان کرد کفگیر اصلاحطلبان ته دیگ خورده است. او با توجه به آرایش کابینه چنین اظهارنظری را مطرح کرده بود. آیا به راستی اصلاحطلبان دچار قحط الرجال شده اند؟ چندی پیش اصلاح طلبان معتقد بودند که جریان راست با چنین مشکلی روبه روست.
** اصلاح طلبان مدیران برجسته و باتجربه زیادی دارند که متاسفانه دلایل واهی و سیاسی مانع رسیدن آنها به مناصب عمومی می شود. در نسل جوان نیز چهره های خوش آتیه ای دارند که البته با همان گرفتاری نسل قبل خود مواجه اند. گویی توافق نانوشته ای وجود دارد که چهره های توانا نباید در عرصه مدیریت حاضر شوند و از این نظر کشور با چالشی جدی مواجه است.
* زمزمههایی مبنی بر اختلاف اصلاح طلبان و حزب کارگزاران شنیده میشود. این اختلافات را در قالب نقد درون گفتمان باید تعریف کرد یا شروع یک تشتت؟
** اختلاف دیدگاه در میان اصلاح طلبان از ابتدا وجود داشته، هم اکنون هم هست و در آینده نیز وجود خواهد داشت. علت آن روشن است. هر جریانی که بر عقلانیت تکیه کند، به طور طبیعی پذیرفته است که در درون آن اختلاف نظر وجود داشته باشد، چراکه علایق، سلایق و منافع اشخاص و احزاب مختلف است و هریک بخش هایی را نمایندگی می کند چه به لحاظ فکری و سیاسی و گاهی هم اقتصادی. هنر اصلاحات این است که با اینکه اختلاف نظرها را نفی نمی کند و آنها را به رسمیت می شناسد، باوجوداین سعی می کند که در مقاطع مهم رویه واحدی را پیش بگیرد و متحد عمل کند. روشن تر بگویم. ما اذعان داریم که در عالم نظر، اختلاف نظرهای زیادی میان اصلاح طلبان وجود دارد و مفتخریم که با همه اختلاف نظرها در انتخابات یکپارچه و متحد عمل می کنیم. در عرصه سیاست عمل واحد مهم است وگرنه به لحاظ نظری اختلاف حتی در درون تک تک احزاب نیز وجود دارد و هیچ دو فرد حزبی همانند هم فکر نمی کنند.
چقدر انتقادهای اخیر به فراکسیون امید را بجا میدانید. همچنان عدهای خاص میگویند این فراکسیون بیش از حد ساکت و محافظه کار است.
** مردم با امید زیادی به فهرست امید رای دادند و انتظار دارند که برگزیدگانشان در عرصه های مختلف فعال باشند. به نظر من بخشی از گله های مردم وارد است. فراکسیون امید و در راس آن دکتر عارف باید بیش از گذشته تلاش کنند. ببینید مدتی است که تعدادی از مردم از اینکه پس اندازهایشان را بانک ها و صندوق های مختلف عملا نابود کردهاند، اعتراض دارند. انتظار این است که فراکسیون امید کمیتهای تشکیل دهد، به دیدار این افراد رود و حرفهایشان را بشنود و مسائلشان را پیگیری کند و برای حل آنها فعال شود. همچنان که انتظار میرود در زمینههای مختلف از جمله اجتماعی، فرهنگی به ویژه در مواردی که مشخصا نقض قانون محسوب می شود، قاطعانهتر، در نطقهای پیش از دستور، بیانیههای دستهجمعی، با ملاقاتهای مختلف با مقامات و سخن گفتن با رسانهها دیدگاه خودشان را بیان کنند. البته تا به حال فراکسیون امید کارهای مثبت و خوبی انجام داده است اما به نظر من هم کافی نیست. نمایندگان باید فعال تر در صحنه حاضر شوند.
* نظر جنابعالی درمورد ماجرای اخیر در خصوص اهدای تبلت و خودرو به اعضای جدیدالورود شورای شهر تهران چیست؟شانتاژ رسانه های محافظه کار بوده یا خبط اعضا؟
** من پیشتر در یادداشت کوتاهی در این زمینه نظر خود را اعلام کردم و اینکه در شرایط عادی دادن یک خودرو و یک تبلت به اعضای شورای شهر تهران اشکال ندارد اما در شرایط کنونی که همه از کمبود بودجه می نالند و وضعیت جامعه نیز به شدت آسیب پذیر شده است، خرید و اعطای این اجناس به نظر من در اولویت قرارنداشت.
* دیپلماسی حسن روحانی در ایام اخیر را چطور دیدید؟ از نطق او در سازمان ملل گرفته تا پاسخی که به اظهارات رئیس جمهوری آمریکا در خصوص برجام داد؟
** در دوئلی که چه ماه پیش در سازمان ملل میان دکتر روحانی و ترامپ اتفاق افتاد و چه در سخنرانی اخیری که ترامپ کرد و بلافاصله آقای روحانی پاسخ او را داد، در هر دو پیروز قاطع و با فاصله، آقای روحانی بود. علت هم خیلی روشن است. جهان، خواهان صلح، همزیستی مسالمت آمیز و آرامش است و آقای روحانی بر این موج سوار است و ترامپ در نقطه مقابل درصدد به آشوب کشیدن بیشتر منطقه حساس خلیج فارس و خاورمیانه است که هم اکنون نیز بیشترین نزاع های جهانی در آن در جریان است. تفاوت آقای روحانی با رئیس دولت قبل در این است که آقای احمدی نژاد برخی دولت های بزرگ جهان را علیه ایران و ایرانی به اتحاد و اجماع رساند. آقای روحانی درست در نقطه مقابل او این اجماع را شکست و تقریبا همه دنیا را علیه ترامپ بسیج کرده است.
به گونه ای که به محض اینکه آقای ترامپ سخنانی ماجراجویانه بر زبان می آورد، پیش از ایران مقامات اتحادیه اروپا، روسیه، چین و دیگر کشورها از آن اظهارات برائت می جویند یا به ترامپ انتقاد می کنند که چرا چنین سخنانی را به زبان می آورد و حال آنکه اکنون زمان بیان این اظهارات نیست و این مطالب می تواند به آتش جنگ و تروریزم در منطقه و در سطح جهان دامن بزند. بنابراین مادامی آقای روحانی بر این خط سوار است، یعنی بر خط صلحی که افکار عمومی جهان آن را می طلبد، از پشتیبانی جهانیان بهرهمند است. خط جنگ و تحریمی که ترامپ دنبال می کند حتی در داخل آمریکا با مخالفت بخش های عظیمی از مردم و عظیم تر از آن با انزجار نخبگان آمریکا مواجه است.
* عملکرد محمد علی نجفی را در شهرداری تهران چگونه ارزیابی میکنید؟ انتصابهای او با دو انتقاد روبه رو شده است. اول عدم انتصاب زنان و دوم انتصاب، ابقا و ارتقای برخی مدیران قالیبافی.البته اخیرا ایشان دو خانم را به عنوان شهردار انتخاب کرده اند اما این دو نیز جزء مدیران دوره قالیباف بوده اند.
** آقای نجفی در مجموع یکی از مدیران موفق در جمهوری اسلامی است که هم با درایت عمل کرده و هم با پاکدستی و همینطور نسبت به فساد و رانت هم حساسیت های زیادی دارد. فکر می کنم عملکرد ایشان در مجموع مثبت است و روز به روز هم بهتر خواهد شد. به دلیل اینکه آشنایی بیشتری با شهرداری پیدا می کند. اگرچه به دلیل حضور 6ساله در شورای شهر تاحدود زیادی با این دستگاه آشناست امیدوارم کارنامه اش در 4 سال آینده به گونه ای باشد که همه ما خوشحال باشیم ازاینکه به لیست امید رای دادیم و اعضای این لیست هم چنین انتخاب شایسته ای کردند. البته معنای حرف من این نیست که آقای نجفی بهتر و دقیق تر از این نمی توانست عمل کند و یا در آینده نباید عمل کند. اما اگر برآیند را در نظر بگیریم به نظر من نمره قابل قبولی به دست می آورد.
* اخیرا دکتر عارف جلساتی را تحت عنوان « استمرار راه امید» با حضور برخی نمایندگان مجلس و شورای شهر و همچنین شهردار تهران برگزار کرده است که گفته می شود جهت پاسخگو کردن اصلاح طلبان در قدرت است. نظر جنابعالی درباره این اقدام آقای دکتر عارف چیست؟
** من از هر اقدامی که منتخبان مردم را به تلاش بیشتر تشویق کند و بر آنها نظارت نماید، استقبال می کنم.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=87737
ش.د9603035