(روزنامه وطن امروز – 1396/08/17– شماره 2302 – صفحه 12)
در مباحث ژئوپلیتیک همیشه ظهور بازیگران استراتژیک حائز اهمیت بوده است؛ بازیگرانی که ضمن داشتن پتانسیلهای فراملی، توانایی تغییر مناسبات را در حوزه فراملی خود دارند. نگاهیبه منطقه غرب آسیا نشاندهنده تغییر مناسبات ژئوپلیتیک با ظهور بازیگران جدید و غیرملی در این منطقه است. در همین 5 سال اخیر غرب آسیا در حوزه ژئوپلیتیک تشیع و فراتر از آن ژئوپلیتیک جهان اسلام دچار تغییرات فراوانی شده است. برای مثال بازیگری انصارلله در منطقه غرب آسیا و حشدالشعبی به عنوان یک نیروی استراتژیک نظامی تغییراتی را در این سطح از بازیگری در منطقه ایجاد کرده است اما منطقه غرب آسیا اخیرا با نوع جدیدی از تغییرات ژئوکالچر مواجه شده است که به طور خاص از راهپیمایی اربعین میتوان به عنوان یک نمونه یاد کرد. تغییرات در این سطح با تغییرات در جغرافیای نیروهای نظامی متفاوت است. در ادامه به چند تفاوت این دو حوزه اشاره خواهد شد.
راهپیمایی اربعین و نسل جدید بازیگری تشیع
شیعه در حوزه ژئوپلیتیک دچار تغییرات وسیعی شده است. اگر تا پیش از این جغرافیای فعالیت شیعه به مساجد و پایگاههای محلی بازمیگشت، اینک این جغرافیای سیاسی در حال گسترش به سمت حوزههای جدید است. یکی از مهمترین حوزههای این جغرافیا، ژئوکالچر شیعه است. ژئوپلیتیک در حال پوشیدن ردایفرهنگی و گرایش به سمت حوزه عمومی شیعیان است. راهپیمایی اربعین یکی از نمودهای بارز تحرک شیعه از جغرافیای سخت سرزمینی به جغرافیای نرم باورهای شیعیان و پیوند این دو مهم است، این ترجمان قدرت ژئوکالچر شیعه است. این موضوع نشان میدهد ظرفیت بازیگری در جهان تشیع فراتر از مرزها به حوزههای فراسرزمینی نیز تسری مییابد و برای رسیدن به موضوعات گفتمان، فاصله زیادی وجود ندارد. شیعیان از بازیگران متفرق جدا شده با مرزهای «دولت/ ملت» در حال تبدیل شدن به یک واحد فرهنگی هستند. این موضوع به هیچوجه به معنی از بین رفتن مرزهای سرزمینی نیست، به عبارت دیگر هیچ منافاتی بین داشتن مرزهای سرزمینی و داشتن یک موجودیت واحد فرهنگی وجود ندارد. موضوعی که در کلیت جهان اسلام به دلایل متعدد از جمله حضور برخی بازیگران منفعتمحور اتفاق نیفتاد، این بار در ژئوپلیتیک شیعه در حال رخ دادن است.
قابلیتهای ژئوپلیتیک شیعه
در زیر به برخی از قابلیتهای ژئوپلیتیک جدید منطقه با تمرکز بر ژئوکالچر تشیع اشاره خواهد شد:
- منطقه غرب آسیا اسیر وحشتناکترین نوع جرائم سازمان یافته شده است، موضوعی که نه تنها قابلیت این را دارد که نظم منطقهای را از بین ببرد، بلکه در نوع خود دولت/ ملتهای منطقهای را نیز دستخوش تغییراتی کرده است.
- علاوه بر نظم سخت منطقهای که با مرزها جدا میشود و بازیگران را متفرق میکند، مرزها جلوههای فرهنگی نیز دارند. مثلا جلوه فرهنگی نظم اروپایی، دموکراسی لیبرال اروپاست.
- منطقه غرب آسیا نیز قابلیت فرهنگی دارد، اگر چه به سامان فرهنگی نرسیده است اما از این پتانسیل برخوردار است.
- از بین عوامل نظمدهنده، مذهب از بیشترین توانایی نظمسازی در محیط ژئوکالچر برخوردار است.
- تشیع از انسجام و مشروعیت بیشتری در میان سایر عناصر مذهبی منطقه برخوردار است.
- راهپیمایی اربعین باید در این کانتکس مورد تحلیل قرار گیرد؛ به عنوان نمود و نماد ژئوکالچر منطقه و تنها تجلی نظم جدید فرهنگی منطقه فراتر از مرزهای سخت فیزیکی.
توجه رهبر انقلاب به ظرفیتهای راهپیمایی اربعین
رهبر انقلاب در بیانات مختلفشان درباره راهپیمایی اربعین، از ابراز علاقه قلبی خود برای حضور در میان مردم خبر دادهاند. اما چرا رهبری علاقه دارند در این همایش شرکت کنند؟ رهبر انقلاب به واقع در حال صدور پیام ارادت، محبت و علاقه خود به راهپیمانان اربعین به عنوان بازوی فرهنگی جدید تشیع هستند. این پیام نشاندهنده نگاه تمدنی ایشان به مساله اربعین بوده و این موضوع، همچنین در اصرار ایشان بر موضوع فراسرزمینی نگاه کردن به پتانسیلهای نهفته در جهان اسلام ریشه دارد. رهبر انقلاب بخوبی میدانند مردمی که در این همایش شرکت کردهاند، بدون توجه به تعلقات سیاسی وارد این میدان شدهاند، به همین دلیل است که بار بیانات خود را عاطفی کردهاند. به عبارت دیگر به دلیل وجود مناسبات احساسی در راهپیمایی اربعین ابعاد جدیدی بر این موضوع مترتب شده است. از دیگر سو کسر قابل توجهی از جمعیت شرکتکننده در این همایش، مستضعفین و همان طبقهای از مردم هستند که یکی از سرمایههای اصلی انقلاب اسلامیاند. جریان «تشیع انگلیسی» به این همایش عظیم طمع کرده و ضروری است برای جلوگیری از این خدعه تمایلات واقعی مردم مورد دقت قرار گیرد.
همگرایی در منطقه
در این قسمت به بخش قابل توجه دیگری از اهمیت مساله اربعین در ژئوپلیتیک شیعه اشاره خواهد شد؛ مساله پتانسیل همگرایی و واگرایی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا. این موضوع حتی فراتر از غرب آسیا و شمال آفریقا به حوزههای دیگر جغرافیایی نیز بسط داده شده است و توانسته نفوذ خود را در آنجا نیز پابرجا و زنده نگه دارد.
پتانسیل همگرایی اربعین
بارزترین مصداق شکلگیری نظم در مناطق جغرافیایی وجود عنصر همگراست. عنصر نظمساز در مناطق جغرافیایی، معمولا هژمون اقتصادی- سیاسی است اما با دقت در نظم در حال ظهور در ژئوپلیتیک شیعه، مشاهده میشود عنصر نظمده، فرهنگی و مذهبی است. در طول تاریخ نظریهپردازی، مشهور بوده که مذهب به تداوم ژئوپلیتیک کمک و به دلیل ماهیت فرامرزیاش، ثبات یا بیثباتی طولانیتری ایجاد میکند. اربعین و راهپیمایی این روز را باید در این بستر مورد بررسی قرار داد، پدیدهای با پتانسیل همگرایی مذهبی- اجتماعی که توان ایجاد نظم ژئوپلیتیک جدید منطقهای را دارد. به همین دلیل است که جنگهای مذهبی طولانیترند.
وجه ممیزه رهبری منطقهای ایران
بسیاری از کارشناسان بر آنند که ایران از ابعاد گستردهای از شاخصهای رهبری منطقهای برخوردار است. از جمله این ابعاد میتوان به توانایی جریانسازی در کشورهای مقصد اشاره کرد. تفاوت بین ایران و عربستان نه تنها در عمق قدرت ملی ایران است که آن هم برخاسته از روحیه ملی است، بلکه در توانمندی ایران در موجسازی و جریانسازی نیز هست. یکی از شاخصهای هژمونیک ایران در سطح منطقهای، توانمندی برای ایجاد موج اجتماعی در منطقه است. جمهوری اسلامی به دلیل ماهیت خود، به واسطه فهم خواست عمومی و مطالبات حداکثری مردم منطقه توان فهم جریانهای اجتماعی و متعاقبا جریانسازی اجتماعی را نیز دارد. یکی از مهمترین نمودهای این موضوع را میتوان در شکلگیری نهضت مخالفت با تروریسم در مردم منطقه دید.
تا پیش از این تصور میشد مساله مبارزه با تروریسم مسالهای مختص دولتهاست اما با تغییر نگرشی که در مردم منطقه (با بازیگری ایران و مردم ایران) به وجود آمد، این برداشت از بین رفت و مردم خود را مکلف به مبارزه با تروریسم میدانند. حشدالشعبی عراق، حزبالله لبنان و انصارالله یمن نمودهای این برگرفتن از الگوی جریانساز اجتماعی ایران در سطح منطقهایاند. زمانی که حزبالله لبنان به وجود آمد تقریبا هیچ گروه اسلامی مبارزه با تروریسم دولتی وجود نداشت که بتواند در مقابل رژیم صهیونیستی عرض اندام کرده و آن را تهدید به نابودی کند. درباره توانمندی ایران برای ایجاد موج اجتماعی میتوان به حادثه راهپیمایی اربعین حسینی و بسیج اجتماعی- فرهنگی شیعیان نیز اشاره کرد.
گستره ژئوکالچر عاشورا و تفاوت در 2 حوزه ژئوپلیتیک و ژئوکالچر
درباره تفاوتهای بین 2 حوزه ژئوپلیتیک و ژئوکالچر باید به ابعاد نرمافزاری حوزه ژئوکالچر و ابعاد سختافزاری حوزه ژئوپلیتیک اشاره کرد. یکی از تمایزها، تمایز در مرزهای ژئوپلیتیک و ژئوکالچر است؛ در حالی که مرزها در حوزه ژئوپلیتیک مرزهای سخت و نظامی است، مرزها در حوزه ژئوکالچر مرزهای عقیدتی است، به عبارتی در این حوزه مشخصا حصار و سرزمین قابل تفکیک نیست. دومین موضوع این است که ژئوپلیتیک حوزه منازعات بر سر جغرافیای فیزیکی است ولی ژئوکالچر حوزه منازعات بر سر جغرافیای فرهنگی. به عبارتی هیچ تمایزی بین آزادیخواهی شبیه به مهاتما گاندی و... با کسانی که اعتقادات شیعی دارند وجود ندارد. نقطه تمایز سوم این است که ژئوپلیتیک حوزه امنیت سخت است اما ژئوکالچر حوزه امنیت نرم.
1- ژئوپلیتیک حوزه مرزهای جغرافیایی است اما ژئوکالچر حوزه مرزهای عقیدتی
نگاهی به اخبار جهان تشیع درباره عزاداری امام حسین(ع) نشاندهنده وسعت نفوذ ژئوکالچر شیعه یا بهتر دیده شدن آن در گستره وسیعتری از حوزه بینالمللی است. برخی از این عزاداریها با بازتابهایی توسط رسانههای غربی همراه بوده است. همانطور که در گزارش «یورونیوز» مشهود است، در اغلب کشورهایی که مراسم روز عاشورا برگزار و تکریم میشود، قاطبه جمعیت سنینشین هستند. به عبارتی تسری فرهنگ عاشورایی یا تکریم شهادت امام سوم شیعیان محدود به جهان تشیع نشده است. یورونیوز یکی از رسانههایی است که به عزاداریهای محرم پرداخته است. در گزارش یورونیوز آمده است: از ارامنه ایران که به احترام هموطنان خود در محرم سیاه میپوشند تا زرتشتیان که امام سوم شیعیان را داماد ایرانیان میدانند (زیرا او همسر شهربانو، دختر یزدگرد بوده)، جوامع مسلمان و غیرمسلمان به غیر از ایران در اقصی نقاط جهان مراسم عاشورا را به شیوه خود برگزار میکنند.
2- ژئوپلیتیک حوزه منازعات بر سر جغرافیای فیزیکی است ولی ژئوکالچر حوزه منازعات بر سر جغرافیای فرهنگی
بر اساس همین ویژگی حوزه ژئوکالچر است که هیچ تفاوتی بین مردم در دورترین نقطه غرب آسیا و شمال آفریقا یعنی در مصر با مردمی که در دورترین نقطه شرق آسیا و جنوب آسیا یعنی هند و بنگلادش زندگی میکنند وجود ندارد و حوزههای گفتمانی جهان تشیع توانسته خود را در گستره ژئوپلیتیک سخت تسری داده و به آن نفوذ کند. موضوع نفوذ فرهنگی آموزهها و زیرگفتمانهای جهان تشیع به حوزه جغرافیای سرزمینی ناهمگن، مساله بسیار مهمی است که میتوان از آن برای تسری حوزههای دیگر گفتمانی بهره جست. علتیابی این موضوع میتواند در به وجود آمدن یک فهم صحیح برای تسری به حوزههای دیگر کارگر افتد. یکی از این علل تسری میتواند مظلومیت تلقی شود. بیتردید با شنیدن نام عاشورا و امام حسین در ذهن کسانی که تکریمکننده آموزههای عاشورا هستند، مظلومیت بارور میشود. سوای از آن دادخواهی است، دادخواهی نیز یکی دیگر از زیرگفتمانهای تداعیکننده قیام امام حسین است. از دیگر زیرشاخههای گفتمان امام حسین میتوان به مفهوم آزادی اشاره کرد. موضوعی که توانسته بسیاری از انسانهایی را که در جستوجوی این مفهوم هستند به خود جذب کند.
3- ژئوپلیتیک حوزه ابزار و سختافزار است و ژئوکالچر حوزه انسانیت و نرمافزار
این موضوع را بخوبی میتوان در قیام عاشورا و تاثیری که داشته است، مشاهده کرد. «امام حسین در فرهنگ بشریت چون قاعده زرین ادیان، فصل مشترک مذاهب و مرامهای دینی و قومی و فکری است. نور او چون جد و پدر بزرگوارش مرزهای تاریخی و جغرافیایی را در نوردید و انسانهای روشنضمیر از مهاتما گاندی هندی و توماس کارلایل و ادوارد گیبون انگلیسی، تا واشنگتن ایروینگ آمریکایی، توماس مان و کورت فیشلر آلمانی و توماس مازاریک اسلواک و هزاران تن دیگر را متاثر و شیفته کرد. توماس کارلایل از بزرگترین نویسندگان و فیلسوفان قرن 19 اروپا و انگلستان، در کتاب مشهور خود «قهرمانان»، بارها شخصیت پیامبر بزرگ اسلام، علی(ع) و امام حسین(ع) را ستایش میکند. جمله مشهور «علی را نمیشود دوست نداشت» از او است. کارلایل در توصیف امام حسین(ع) میگوید حسین نماد اعتقاد راسخ بر خداوند، برای همیشه اثبات کرد و به همه آموخت آنجا که بیعدالتی و تفرعن در برابر حقیقت و عدالت صفآرایی میکند، تفوق نفرات و مادیات اهمیت خود را میبازد! خون حسین همچنان میجوشد و سفینه نجات بشریت را همچنان پیش میبرد.
منبع: برهان
http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/2302/12/184187/0
ش.د9603720