تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱۳۹۶ - ۰۷:۲۵  ، 
شناسه خبر : ۳۰۸۰۰۷
گزارش خبری تحلیلی کیهان

(روزنامه كيهان – 1396/07/27 – شماره 21750 – صفحه 2)

در روزهای گذشته سخنگوی دولت در نشست خبری خود گفت که چرا برخی در داخل می‌خواهند به دشمن گرا بدهند که خزانه کشور خالی است؟! در حالی که نخستین بار این مورد را رئیس‌دولت تدبیر و امید بیان کرد و همچنین برخی از دولتمردان و حامیان درجه یک دولت نیز به‌اشکال دیگر چنین عملی را مرتکب شدند.

گذشت روزها اتفاق‌های جالبی را به همراه دارد. انگار اینکه گفته‌اند زمان تکرار می‌شود چندان هم بیراه نیست. محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت و رئیس‌سازمان برنامه و بودجه به تازگی در نشست خبری خود گفته است: «من از کسانی که با دولت مخالفت‌هایی دارند تقاضا می‌کنم در حال حاضر وحدت را در کشور به نمایش بگذارند و مدام نگویند که منابع مالی ما برای اداره کشور کم است. کسانی که بیرون از مرزها نشسته‌اند اگر ببینند که ما وضعیت اقتصادی خوبی نداریم و منابع مالی در اختیارمان کافی نیست در اقداماتشان جری‌تر می‌شوند...چرا عده‌ای در داخل کشور می‌خواهند گرا بدهند که منابع مالی کم داریم؟ ما منابع مالی داریم و با همان هم می‌توانیم به توسعه کشور بپردازیم.»

اما نگاهی گذرا و مرور وقایع گذشته (حتی به اندازه چند پاراگراف) به خوبی بیان می‌کند که چه کسانی به دشمن گرا می‌دادند. در این میان ممکن است برخی ناخواسته چیزی را گفته باشند که گرای به دشمن باشد و عده‌ای دیگر بر سر منافع گروهی و حزبی در این معرکه افتاده باشند و البته بعضی هم آشکارا با دشمن این ملت ارتباط گرفتند و به او گرا دادند و گفتند که در این شرایط ایران را تحریم کنید؛ مانند برخی اصحاب فتنه سبز.

گرای آبگوشتی!

«اگر قرار باشد تعرفه واردات برداشته شود، در هیچ صنعتی به جز آبگوشت بزباش و قرمه‌سبزی، در هیچ تکنولوژی تولید رقابتی و برتری نخواهیم داشت.»

این جملات اکبر ترکان از اعضای حزب اعتدال و توسعه و از دولتمردان یازدهم و دوازدهم است. تحقیر صنایع داخلی و متخصصان و جوانان این مرز و بوم چیزی به جز گرا دادن به دشمنان است؟! معنای این حرف این است که ما بدون غربی‌ها در صنعت نمی‌توانیم کاری از پیش ببریم؟!

باید به امثال آقای ترکان گفت که اگر تاکنون صنعت ما خاصه در خودرو‌سازی این نقایص و کمبودها را دارد دلیلی ندارد جز بی‌عرضگی مدیران این مجموعه‌ها و البته و متاسفانه در برخی موارد مسایل مادی. چرا که قراردادهایی مانند قراردادهای صنعت خودروسازی گاه فواید کلان مالی برای برخی به عنوان واسطه داشته است.

آقای ترکان به صنایع نظامی و پیشرفت‌های فوق‌العاده آن بنگرند و ببینید چه عاملی باعث شده در کشوری که جوانانش در بخشی می‌توانند با وجود همه نوع تحریم و سنگ اندازی و فشار مثلا در فقره موشک چنان پیشرفت کنند که موشک‌هایی با برد چندهزار کیلومتر و با دقت بالا تولید کنند و یا در صنعت پهپاد به این پیشرفت‌های مافوق تصور در این زمان کوتاه دست یابند چنانکه در شمار چند کشور برتر قرار گیریم اما در همین کشور صنعت خودروسازی به این شکل باشد. آری جناب ترکان ایراد را در خود و دیگر مدیران بخش صنعت جست‌وجو کنید و در عدم خودباوری.

تنها با یک بمب!

«آمریکا می‌تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ایران را از کار بیاندازد!» این جمله وزیر دفاع یا یکی از ژنرال‌های ارتش آمریکا نیست. متاسفانه این جمله وزیر خارجه کشورمان آقای محمدجواد ظریف است.

آذر ماه 1392 هنگامی که ظریف برای جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی در تالار علامه امینی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران حاضر شده بود در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان چنین عنوان کرد: «آیا فکر کردید آمریکا که می‌تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از سیستم دفاعی ما می‌ترسد؟ آیا واقعا به خاطر قدرت نظامی، آمریکا جلو نمی‌آید؟ بر اساس کدام سند فکر می‌کنید آمریکا می‌تواند به اطلاعات نظامی ما دست پیدا کند؟»

اگرچه به قول رهبر انقلاب آقای ظریف انسانی مومن و دلسوز برای کشور هستند اما این مورد به واقع مصداق گرا به دشمن است و صد البته که منظور، گرای آگاهانه نیست بلکه این جملات کاملا خطا، به دشمن می‌گوید که تو می‌توانی با یک بمب تمام تاسیسات نظامی ما را از کار بیندازی!

این جملات وزیرخارجه کشورمان در حالی بیان شد که قدرت‌های جهانی و سازمان‌های جاسوسی کشورهای غربی تا کنون در گزارش‌های متعددی به توان بالای سیستم‌های دفاعی ایران اذعان کرده‌اند. به تازگی «جان کری» وزیر خارجه آمریکا در دوره اوباما گفته است: «حسنی مبارک رئیس‌جمهور مصر، ملک عبدالله پادشاه عربستان، نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل، همه آنها ما را ترغیب می‌کردند تا به ایران حمله کنیم. باراک اوباما نیز درخواستهای شخصی مکتوب زیادی به دستش می‌رسید تا به ایران حمله کنیم.»

به راستی چه چیزی باعث شد تا آمریکا به ایران حمله نکند؟! آیا جز این بود که ذیل اراده حق تعالی، این اقتدار نظامی ایران بود که آنها را در این باره مردد می‌کرد؟

بزرگ‌بینی دشمن!

«من در سال‌های آخر حیات امام(ره) نامه‌ای را خدمت‌شان نوشتم، تایپ هم نکردم برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را مطرح کردم و نوشتم شما بهتر است در زمان حیات‌تان اینها را حل کنید. در غیر این صورت، ممکن است اینها به صورت معضلی، سد راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی هست که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود. یکی از این مسائل، رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم قابل دوام نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.»

آنچه خواندید اظهارات مرحوم هاشمی رفسنجانی است که در روزهای پایانی سال 1390 در دیدار مسئولان فصلنامه مطالعات بین‌المللی مطرح شد که در همان روزها بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها داشت. اینکه مسئول باسابقه‌ای در نظام اسلامی موضوع نامه خصوصی خود به امام را این چنین مطرح کند و به صراحت آمریکا را ابرقدرتی بخواند که ناچاریم با او ارتباط داشته باشیم آیا مصداق گرا به دشمن نیست؟!

این دست سخنان عملا در دشمن این تصور را به وجود آورد که ما نیازمند به او و رابطه با او هستیم. وقتی هم که دشمن به این یقین برسد در همه عرصه‌ها دست بالا را می‌گیرد. این یعنی عملا از پیش آن مرحوم دست مذاکره‌کنندگان ایرانی را بست چرا که دشمنان را با فرض برتری خویش بالا برد.

مرحوم هاشمی اکنون در قید حیات نیست تا به وضوح ببیند که فرق آمریکا با بقیه چیست. کشوری که نه تنها به هیچ‌ تعهد خویش پایبند نیست بلکه به صراحت از نیت خویش برای سرنگون کردن نظام ایران و پاره کردن برجام سخن می‌گوید.

مُبدع خزانه خالی

«در مرداد ماه [وقتی دولت را تحویل گرفتیم] با خزانه خالی مواجه بودیم... خزانه کشور جایی است که درآمدهای دولت به آنجا منتقل می‌شود و مخارج هم از آنجا تامین می‌شود. طبق قانون بودجه باید ماهانه 17 هزار و 500 میلیارد تومان درآمد می‌داشتیم. چون طبق قانون بودجه درآمد ما در سال 210 هزار میلیارد تومان بوده است... روزی که من کار خود را شروع کردم یعنی 12 مردادماه، موجودی خزانه حدود 1280 میلیارد تومان بود. ما باید آخر ماه، میزان 7 هزار و 500 میلیارد تومان حقوق پرداخت می‌کردیم که از این مبلغ فقط 2هزار و 870 میلیارد تومان در خزانه موجود بود. یعنی دولت باید بیش از 4 هزار و 600 میلیارد تومان از بانک استقراض می‌کرد.»

اینها جملات رئیس‌جمهور کشورمان آقای حسن روحانی است که در آذر ماه 1392 بیان شد. به راستی این جملات مصداق تذکر آقای نوبخت نیست؟! آیا رواست که رئیس‌جمهور کشوری در ملا عام و در برابر گوش‌های تیز شده بیگانگان و دشمنان از صندوق درون خانه و خالی بودن آن بگوید؟ بگذریم از اینکه پس از آن بسیاری بر این مدعا نقد نوشتند و خالی بودن صندوق را غیرممکن خوانند. البته رئیس‌دولت‌های نهم و دهم نیز طی دو اعلامیه به تفصیل در این باره سخن گفت و اینکه صندوق را با چه میزان به دولت بعد سپرده است. اکنون و در این گزارش قصد بررسی ادعاهای دو رئیس‌جمهور مذکور را نداریم و تنها موضوع بر زبان آوردن این جمله توسط رئیس قوه مجریه کشور است.

عملی که برای دیگران مکروه است برای ریاست محترم جمهور قطعا حرام است. برای نمونه همین موضوع سخن گفتن از مسایل محرمانه مملکت آن هم در آستانه مذاکرات. یعنی به واقع با این جملات به دشمن در بُعد اقتصادی گفتیم که ما به شدت به این توافق نیازمندیم.

می‌توان گفت که آقای روحانی با این جملات عملا و از پیش دست مذاکره کنندگان را بست. باید از آقای نوبخت پرسید که چگونه عملی در سال 1392 آن هم از جانب رئیس‌دولت شایسته بوده و در سال 1396 از جانب دیگران ناشایست؟! و البته عقیده صواب این است که در هر دو زمان این عمل ناشایست است و قطعا در شرایط پیش از مذاکرات بیش از دیگر زمان‌ها.

خودشان می‌گویند

استفاده از ظرفیت‌های سیاست خارجی یک بحث است و چوب حراج زدن به منافع ملی بحث دیگری است. رهبر معظم انقلاب اول فروردین 92، دشمنی‌های دولت فرانسه با ملت ایران را ناهوشمندی توصیف کرده و این کار را موجب ایجاد دشمنی در میان ملت ایران دانستند که در تاریخ دور خود نگاه بدی به فرانسه نداشته‌اند. ایشان در عین حال 29 آبان 92 فرمودند؛ «بعضی سردمداران اروپایی می‌روند تملق صهیونیست‌های وحشی را می‌گویند و خودشان را تحقیر می‌کنند. ملت فرانسه در اروپا اعتبار سیاسی به دست آورد به دلیل اینکه در مقابل آمریکا در ماجرای بازار مشترک اروپا ایستاد... حالا دولتمردان همان کشور نه فقط مقابل آمریکا بلکه بروند در مقابل صهیونیست‌های نحس نجس اظهار کوچکی و تواضع بکنند، مایه سرشکستگی ملت فرانسه است».

حالا تصور کنید طی دو سال مذاکرات، مکرراً از سوی برخی مسئولان دولت و حامیان سیاسی و رسانه‌ای آنها گفته می‌شود که فرانسه نقش پلیس بد را بازی کرده و سخنگوی اسرائیل شده و... اما سربزنگاه و در اولین فرصت، وزیر خارجه بدنام همان کشور به تهران دعوت می‌شود، حال آنکه هم‌نام خون‌های آلوده را به یدک می‌کشد، هم پیشنهاد دهنده برگشت‌پذیری سریع تحریم‌هاست و هم علناً از اهانت نشریه فرانسوی به پیامبر اعظم(ص) حمایت کرده است. در این سفر چه کلماتی رد و بدل شده است؟ رئیس‌جمهور می‌گوید «آقای فابیوس گفت در پاریس به شرکت‌ها گفتم دوره‌ای که قبلا نسبت به ایران داشتید تمام شده و اگر می‌خواهید کالا به ایران ببرید، دولت ایران زیر بار نخواهد رفت، شما باید سرمایه و تکنولوژی ببرید» اما می‌دانید همین فابیوس به هنگام حضور در تهران و در گفت‌وگو با رسانه‌های فرانسوی چه گفت؟ به گزارش رادیو فرانسه «فابیوس گفت ایران نیازهای عظیم دارد و حالا خودشان[!] می‌گویند نیازهای زیادی دارند، مثلا به قطار، مواد غذایی[!!] و همه نوع تجهیزات احتیاج دارند»!

به جمله فابیوس دقت کنید: «حالا خودشان می‌گویند نیازهای عظیمی دارند!» خودشان یعنی چه کسانی؟! چه کسی به این دلال جنایت گفت که ما محتاج مواد غذایی فرانسه بودیم؟! و به راستی ما محتاجیم یا فرانسوی‌ها که طی چند سال اخیر با آشوب‌های اقتصادی زنجیره‌ای و به آتش کشیدن هزاران خودرو و اتوبوس در شب‌های سیاه پاریس و برخی شهرهای دیگر روبه‌رو بوده‌اند؟

http://kayhan.ir/fa/news/116874

ش.د9604020