تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۷  ، 
شناسه خبر : ۳۰۹۲۲۸
پایگاه بصیرت / آرزو فرشيد

(روزنامه اعتماد - 1396/07/26 - شماره 3932 - صفحه 6)

فهرست احزاب فعال در ايران بلند بالا و قابل تامل است. هر يك از دو جريان سياسي اصلاح‌طلب و اصولگرا گستره‌اي از افكار را در چارچوب احزاب مختلف سامان‌ داده‌اند اما آواز اين دهل از دور خوش است. ١٢ انتخابات رياست‌جمهوري و ١٠ انتخابات مجلس شوراي اسلامي نشان مي‌دهد كه موفقيت چنداني در اين زمينه حاصل نشده و اصولگرايان در اين آزمون نمره بدتري مي‌گيرند. اين در حالي است كه جريان محافظه‌كار بيش از رقيب خود امكان دارد تا بر افزايش توان تشكيلاتي‌‌اش متمركز شود.

اصولگرايان در مقايسه با اصلاح‌طلبان توان مالي بيشتري دارند. همچنين روابط صميمانه‌تري با نهادهاي قدرتمند حاكميت داشته و از يك حاشيه امن برخوردار هستند. از همين رو انتظار مي‌رود جرياني كه در بزنگاه‌ انتخابات‌ها نگران ردصلاحيت نامزدهاي اصلي خود نيست؛ بتواند چند كانديداي توانمند معرفي كرده و يك رقابت جانانه را رقم بزند. اين انتظار هرگز محقق نشده و اصولگرايان در سال‌هاي گذشته ترجيح داده‌اند كه از يك چهره مطرح و مدعي اصولگرايي كه به تشخيص آنها توان پيروزي دارد؛ حمايت كنند. اين چهره يك بار احمدي‌نژاد بوده و يك بار جليلي، قاليباف يا رييسي. نتيجه رويه غير تشكيلاتي آنها اين است كه احمدي‌نژاد نامي رييس‌جمهور شود و چنان عمل كند كه حاميان قبل از انتخابات، از او اعلام برائت كنند.

حلقه گمشده در ساحت سياسي ايران «تحزب» است و كار تشكيلاتي. اين آفت به مزرعه اصلاح‌طلبان كمتر زده و كارنامه آنها مويد اين ادعا است. مجمع روحانيون مبارز به عنوان يك تشكل مذهبي- سياسي چپ‌گرا بستر رشد و ظهور سيد محمد خاتمي در انتخابات ٧٦ بود. هشت سال بعد كه خاتمي بايد دولت را واگذار مي‌كرد نيز صحبت از كانديداهايي همچون مصطفي معين و مهدي كروبي بود كه برآمده از حزب مشاركت و مجمع روحانيون مبارز بودند. اصلاح‌طلبان نيز همچون رقيب خود گاهي حمايت از يك گزينه برون‌جرياني و پيروزي در انتخابات را به معرفي يك كانديداي تشكيلاتي ضعيف ارجحيت داده‌اند اما اين تصميمي از سر اضطرار بوده است. عدم عبور مهره‌هاي اصلي اين جريان از فيلتر نهادهاي نظارتي كار را به آنجا رساند كه در انتخابات ٩٢ راهي غير از حمايت از روحاني نداشته و در سال ٩٦ نخواهند از نيمه راه بازگردند. با اين وجود از حالا خود را آماده انتخابات‌هاي آتي مي‌كنند و در تلاش‌ هستند تا به گفته بزرگان جريان‌شان در انتخابات ١٤٠٠ كانديداي خود را داشته باشند. اين كانديدا جهانگيري باشد يا محسن هاشمي يا ساير گزينه‌هايي كه اين روزها به گوش مي‌رسد فرق چنداني ندارد زيرا نشان مي‌دهد كه اصلاح‌طلبان اساسا به كار حزبي و تشكيلاتي باور دارند و با وجود موانع موجود مي‌كوشند كه كار سياسي را از مسير احزاب دنبال كنند. رويكرد اصولگرايان اما چيز ديگري است.

كريمي اصفهاني، دبيركل جامعه اسلامي اصناف و بازار يكي از اصولگراياني است كه قبول ندارد جريان سياسي متبوعش در امر تحزب ضعيف‌تر از رقيب عمل مي‌كند. او در گفت‌وگو با «اعتماد» در اين باره گفت: «منكر نيستيم كه در ايران كار حزبي و تشكيلاتي ضعيف است اما تاكيد دارم كه هر دو جريان سياسي در اين زمينه توفيق خاصي نداشته‌اند لذا نمي‌توان گفت كه اصولگرايان بدتر عمل مي‌كنند».

او دليل حمايت اصولگرايان در نامزدهاي انتخاباتي كه برآمده از كار تشكيلاتي درون جريان اصولگرا نيستند را باور به «شايسته‌سالاري» دانست و گفت: «اين چيزها معيار ضعف و قوت يك جريان سياسي نيست. نشانه قدرت يك جريان سياسي اين است كه براي خود اصولي داشته و به آن اصول پايبند باشد. اصولگرايان باور دارند كه حكومت از آن خداست و كساني بايد در راس قدرت قرار بگيرند كه شايسته هستند لذا هر فردي با اين مشخصات حمايت مي‌كند».

وي افزود: «يك خبرنگار خوب كسي است كه هم امانتدار باشد و حرف مصاحبه‌كننده را تحريف نكند و هم نكات مورد نظر خود را پرسيده و به جواب مد نظر خود برسد. نسبت فعالان سياسي و نظام نيز همين است. فردي بايد پيروز انتخابات باشد كه شايسته اداره كشور است اينكه در درون اصولگرايي رشد كرده يا خير در اولويت نيست».

كريمي اصفهاني با تاكيد بر اينكه «من در دولت نهم و دهم بيشترين نقدها را به دولت داشتم»، گفتم: «البته بارها گفتم كه احمدي‌نژاد را اصولگرا نمي‌دانم و او فردي است كه از نردبان اصولگرايي بالا رفت».

وي در پاسخ به اينكه چرا اصولگرايان به جاي تقويت احزاب خود و معرفي كانديداهاي برآمده از تشكيلات اصولگرا به افرادي همچون احمدي‌نژاد اجازه مي‌دهند كه از نردبان ‌آنها بالا روند؟ گفت: «همان طور كه گفتم هر دو جريان سياسي كشور نواقص و مشكلاتي دارند كه موجب مي‌شود در مقاطعي اشتباه كنند. حمايت از احمدي‌نژاد يكي از همان اشتباه‌ها بود همان طور كه اصلاح‌طلبان نيز از اين اشتباه‌ها مي‌كنند».

كريمي همچنين گفت: «در درون جريان اصولگرا نيز احزاب قديمي و باسابقه‌اي هستند كه در انتخابات‌ها كانديدهاي خود را معرفي مي‌كنند، حزب موتلفه اسلامي نمونه احزاب اصولگرا است».

او در واكنش به اينكه حزب موتلفه هيچ‌وقت يك كانديداي قوي و مورد اجماع نداشته است، گفت: « احزاب اصلاح‌طلب مثل مشاركت و كارگزاران نيز وضعيت مشابهي دارند. كانديداها و چهره‌هاي سياسي برآمده از اين احزاب نيز در همين حد هستند».

كريمي اصفهاني حزب موتلفه اسلامي را نماد احزاب اصولگرا دانسته و معتقد است كه از لحاظ وزن سياسي از احزاب اصلاح‌طلب كمتر نيست. اين درحالي است كه اسدالله بادامچيان، عضو شوراي مركزي حزب موتلفه همين ديروز در همايش ملي نكوداشت آيت‌الله مهدوي‌كني در مورد حمايت از احمدي‌نژاد گفت كه حزب متبوعش در زمان رياست‌جمهوري احمدي‌نژاد موافق همكاري با او نبوده اما تاييد آيت‌الله مهدوي كني براي آنها در اين حزب، حجت شرعي شده است. وي گفت: « آيت‌الله مهدوي كني گفتند كه اگر نفر بعدي آقاي احمدي‌نژاد {كانديدايي به جز احمدي‌نژاد} بيايد، خيلي مشكلات پيش مي‌آيد بنابراين ما در حزب موتلفه حمايت كرديم و از اين حمايت شاد هستيم». اين اظهارات بادامچيان به خوبي روشن مي‌كند كه ريش‌سفيدي بيش از كار تشكيلاتي در جريان اصولگرا جايگاه دارد. با اين وجود كريمي اصفهاني اصرار دارد كه اصولگرايان از اصلاح‌طلبان عقب‌تر نبوده و اگر ايرادي وارد است به هر دو جريان سياسي وارد است.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=89314

ش.د9604608