(روزنامه جوان ـ 1396/06/30 ـ شماره 5194 ـ صفحه 2)
جمهوري اسلامي ايران در طول چهار دهه عمر خود مجموعهاي (كلكسيوني) از اشكال مختلف تهديدات نظامي، امنيتي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي، علمي، فناوري، اجتماعي و... را در سه حوزه سخت، نيمه سخت و نرم تجربه كرده است. جنگ هشت ساله تحميلي يكي از مصاديق مهم تهديدات عليه تماميت ارضي و استقلال نظام مقدس ما بود كه در آن جمهوري اسلامي ايران با دستهاي خالي و بدون هر گونه حمايت خارجي و بينالمللي، يك تنه تقريباً با همه جهان جنگيد و از ۳۹ كشور اسير گرفت و رد پاي حمايت آشكار و پنهانِ لجستيكي، اقتصادي، فني، جنگافزاري، اطلاعاتي، مستشاري، شناسايي و... توسط دهها كشور از رژيم بعث عفلقي رهگيري و شناسايي شد.
پس از چهار دهه مبارزه بيامان با جهانخواران و مستكبران در شرايط كنوني، كشور با وجود دارا بودن ظرفيتهاي فوقالعاده مادي و معنوي از يكسو و دستيابي به قلههاي پيشرفت در بسياري از زمينههاي علمي و تكنولوژيكي از سوي ديگر، متأسفانه در حوزههاي مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي، علمي و... با مشكلات و معضلات فراوان (نظير ركود اقتصادي، فساد اقتصادي، قاچاق، رانتخواري، ويژهخواري، تبعيض، بيكاري، اشرافيگري، ولنگاري فرهنگي، طلاق، اعتياد، آسيب ديدن نظام خانواده و... ) روبهرو است و در نهايت تأسف بايد اذعان كنيم كه عزم جدي براي تحقق «دولت اسلامي» در دولتمردان و احزاب سياسي مشاهده نميشود.
آن چيزي كه دوران طلايي و افتخار آميز دهه ۶۰ و ايام دفاع مقدس را در چهار دهه مبارزه مردم ايران در برابر نظام سلطه برجسته كرده و سبب تخصيص هفتهاي با عنوان «هفته دفاع مقدس» و بزرگداشت آن و تكريم شيرمردان و رزمندگان دلير و شجاع آن دوران شده است، بيترديد حجم و بزرگي تهديد و اهميت آن نبوده و نيست كه به اذعان و اعتراف تمامي اهالي كوي سياست نبرد در حوزههاي نيمهسخت (اطلاعاتي و امنيتي) و نرم (فرهنگي) به مراتب از جنگ نظامي پيچيدهتر و سختتر است، بلكه مزيت و برتري دوران دفاع مقدس را بايد در مجموعهاي از شيوههاي مديريتي و تكريم ارزشهاي ناب ملي و اسلامي جستوجو كنيم. در قياس بين دهه 60 و سه دهه بعد از آن با دو سؤال سلبي و ايجابي مواجه هستيم:
۱ - علت پيروزيهاي شگفتانگيز و معجزه گونه دوران دفاع مقدس (به رغم همه كمبودها، بيثباتي مديريتي، انفجارات و ترورها و كشتار مسئولان نظام، كودتا، تحركات گروهكهاي محارب و معاند و...) چيست؟
۲ - علت ناكامي در ايجاد دولت اسلامي بهعنوان سومين مرحله از مهندسي فرايند انقلاب اسلامي (با وجود افزايش امكانات، ظرفيتهاي روزافزون علمي و اقتصادي، توسعه تجارب مديريتي و... ) چيست؟
كماكان اين ابهام اساسي ذهن صاحبنظران و نخبگان را به خود مشغول كرده كه چرا كشوري كه بيش از ۷ درصد از ظرفيتهاي جهان را در اختيار دارد در اداره يك درصد از جمعيت جهان موفق نبوده است... و اين سؤال نيز ذهن همه را مشغول ساخته كه چرا در حوزههايي نظير موشكي، هوافضا، سلولهاي بنيادي، نانو، ماهواره و... شگفتيساز بوده و به رتبههاي برتر جهان دست يافتهايم اما هنوز در ساخت خودرو و امثال آن واماندهايم و نبوغ و خلاقيت صنعتگران دولتي ما در حد اعمال تغييرات در طلقخطر، بوق و چراغ، سپر، گلگير پرايد خلاصه شده است!
پاسخ به هر دو سؤال به صورت كلي و در يك جمله كوتاه عبارت است از: «آنچه كه در دوران دفاع مقدس و دهه آغازين انقلاب، عامل پيروزي و بالندگي و سرافرازي ملت و نظام بود در دهههاي پساجنگ» متأسفانه عمداً يا سهواً كنار گذاشته شد ؛ ايثار، گذشت، دشمنشناسي و دشمنستيزي و... و فضائل و مكرمتهاي اخلاقي منبعث از انقلاب اخلاقي حضرت امام راحل جاي خود را به غربگرايي، غربگدايي، رفاهطلبي، تكاثر ثروت، اشرافيگري، رياستطلبي و... داده و ايستادگي در برابر زيادهخواهي و فزونطلبي نظام سلطه و استكبار جاي خود را به تعامل با شيطان و وادادگي در برابر دشمن و تبعيت از استراتژي سازش و تسليم و صرفنظركردن از بخشي از حقوق ملت به بهانههاي واهي و دست نيافتني نظير لغو تحريمها داده است؟ دشمن ستيزي جاي خود را به تعامل با دشمن و دشمن ندانستن شيطان داده است!
فضاي كشور در دهه ۶۰ معطر بود به عطر خدابيني به جاي خودبيني. رزمندگان در طول سالهاي جنگ تحميلي، در پياده كردن فرمايشات امام راحل هيچگاه ترديد و دودلي به خود راه ندادند، با نظام قهر نكردند، براي وانهادن پست فرماندهي به فرد لايقتر از خود سر از پا نميشناختند و گريه سر ميدادند، براي تحقق منويات آن عزيز سفر كرده سر ميدادند، سخن امام برايشان قاطع بود، مردم جنگ را باور داشتند، هيئت دولت جنگ را باور داشت ؛ شهيد تندگويان به عنوان يك مدير انقلابي و شجاع بر اساس وظيفه انقلابي براي رسيدگي به جريان استخراج و صادرات نفت در خط مقدم جنگ حاضر بود. حضرت امام سلامالله عليه حتي بر طراحي انقلابي ساختار وزارتخانهها و نهادها تأكيد و اصرار داشت و ساختار جهاد سازندگي، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و... طبق همين مدل طراحي گرديد و عليالظاهر قرار بود همه وزارتخانهها نيز به تبع جهاد سازندگي ساختاري جهادي به خود گرفته و با عزم انقلابي و با تحرك جهادي وظايف خود را انجام دهند و اگر وزارتخانههاي «جهاد آموزش و پرورش»، جهاد صنعت معدن تجارت، جهاد راه و شهرسازي، جهاد امور خارجه و... تشكيل ميشد قطعاً اوضاع خدمت رساني در دولت جز اين بود كه هست. بايد بپذيريم كه بعد از جنگ تحميلي، مسئولان و دولتمردان ما مسير زراندوزي و اشرافيگري را در پيش گرفته و از فضاي الهي و جهادي جنگ فاصله گرفتند و هر چه پيشتر آمدند، بيشتر فاصله گرفتند... بايد بپذيريم كه اصحاب سياست مسير را اشتباه رفته و فرصتسوزي كردهاند، وصيت امام راحل به فراموشي سپرده شده و نامحرمان و نااهلان در ساختار نظام رخنه و جايگاههاي مديريتي نظام را اشغال كرده و به طراحي فتنههاي و كودتاها نرم پرداخته و براي نظام هرينههاي بيشمار توليد كردند. بايد بپذيريم كه از ظرفيتهاي داخلي نظام استفاده نشده و حمايت از توليد ملي جاي خود را به واردات بنجلهاي خارجي داد و اين رويه غلط تا آنجا پيش رفت كه آشكارا به تحقير ملت پرداخته و گفتند هنر ملت ايران پختن قورمه سبزي و آبگوشت بزباش است و بايد براي اداره كشور بايد مدير را هم از خارج وارد كنيم!
و امروز در سيو نهمين سال انقلاب شكوهمند اسلامي، اين تقارن مبارك (هفته دفاع مقدس با دهه محرم) حكم ميكند كه عقلا، نخبگان، اهالي كوي سياست و همه دستاندركاران و دلسوزان و صاحبان كرسيهاي سياسي و فرهنگي نظام در جاي جاي كشور (حوزههاي علميه، دانشگاهها و... ) به بازمهندسي ساختارهاي دولت اسلامي (سختافزاري و نرمافزاري) با الگوگيري از الگوهاي مديريتي و اخلاقي نهضت حضرت سيدالشهدا عليه السلام و جنگ تحميلي پرداخته و مسير تحقق دولت اسلامي را هموار سازند.
ش.د9602658