تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۶  ، 
شناسه خبر : ۳۰۹۴۵۴

(روزنامه اطلاعات – 1396/05/07 – شماره 26778– صفحه 7)

جون(Junn)و پاتر( Potter)نشان دادند که در سال‌های ۱۹۶۹تا ۲۰۰۴ در نرخ مشارکت نیروی کار میان مردان امریکایی تحصیل‌کرده‌ ۲۵تا ۴۴ساله نمی‌توان کاهشی را ملاحظه کرد. مشارکت نیروی کار به میزان قابل ملاحظه‌ای میان افرادی که در دوران دبیرستان ترک تحصیل کرده‌اند و به خصوص امریکایی‌های آفریقایی‌تبار دیده می‌شود.

علاوه بر این، به نظر می‌رسد از سال ۱۹۶۰تاکنون برای مردان امریکایی ۲۵تا ۴۴ساله تغییر اندکی در ساعات کاری و شرایط اشتغال رخ داده است. البته چند دلیل را می‌توان برشمرد که احتمالاً باعث شده‌است پیش‌بینی کینز در مورد افزایش اوقات فراغت تحقق نیافته باشد. واضح‌ترین دلیل به اثر درآمد و اثر جانشینی بازمی‌گردد.

در حالی‌که اثر درآمدی ما را به مصرف بیشتر کالاهای تفریحی سوق می‌دهد، اثر جانشینی که باعث افزایش دست‌آورد کار کردن می‌شود، ما را به کار بیشتر وا می‌دارد. علاوه بر این، احتمالاً می‌توان ادعا کرد پیشرفت‌های فناورانه کار کردن را به فعالیتی دلپذیرتر از آنچه زمانی بوده، تبدیل کرده و ما به جای این‌که از طریق کارِ کمتر ثروت‌اندوزی کنیم، از طریق کارِ راحت‌تر ثروت‌مان را افزایش داده‌ایم.

آخرین فرضیه این است که کینز توانایی نوآوری‌های فناوری را برای تولید محصولات قابل خرید بسیار جذاب‌تر دست‌کم گرفته بود.

در مورد زنان، روند مشارکت نیروی کار و ساعات سپری‌شده در محل کار غالباً رو افزایش بوده است. امّا این روند تا حدی به این خاطر امکان تحقق یافته که بهبود فناوری ساعات مورد نیاز را برای انجام امور اصلی خانه‌داری کاهش داده است.

پژوهش بیانچی (Bianchi) و همکارانش حاکی از آن است که در سال ۱۹۶۵زنان متاهل به طور میانگین هر هفته 3/22 ساعت را برای آماده ساختن وعده‌ غذایی، تمیزکاری‌های مربوط به پخت‌و‌پز و شستن لباس‌ها اختصاص می‌داده‌اند. در سال ۱۹۹۵میزان زمان صرف شده برای این امور به 6/8 ساعت در هفته کاهش یافته بود. انقلاب فناوری در خانه‌داری ــ مانند مایکروویو، ماشین لباس‌شویی، غذاهای آماده ــ به‌شدت از بار مربوط به امور خانه کاسته و امکان ورود گروه قابل توجهی از زنان متأهل را به بازار کار مهیّا ساخته است.

افزایش شدید مشارکت نیروی کار میان زنان در اواسط دهه‌ ۱۹۹۰تعدیل شده و پس از آن روند افزایش آن شیب کمی‌ داشته است. در سال ۱۹۹۵حدود 3/62 درصد از زنانی که بچه‌ای شش‌ساله یا کمتر داشته‌اند، در بازار کار حاضر بوده‌اند و این شاخص سیزده سال بعد به6/63 رسیده است.

به نظر می‌رسد فناوری‌های تازه جایگزین بهتری برای زمانی بوده‌اند که به شستن ظرف‌ها اختصاص می‌یافت تا زمان اختصاص‌یافته به تربیت کودکان و به‌سختی می‌توان گفت چرا افزایش درآمد باید به کاهش خواست والدین برای تعامل با فرزندان‌شان بینجامد. به طور حتم هزینه‌فرصت آن افزایش می‌یابد، امّا بازده‌ سرمایه‌گذاری در تربیت فرزندان هم افزایش خواهد یافت.

اگر سرمایه‌گذاری در پرورش کودکان تأثیر قابل توجهی بر توسعه‌ سرمایه‌ انسانی در بلندمدت دارد، پس افزایش نرخ بازده‌ این سرمایه‌گذاری به کاهش نرخ مشارکت نیروی کار میان والدین کودکان کم‌سن‌و‌سال خواهد انجامید؛ چرا که آنها می‌دانند زمانی که با کودک خردسال خود سپری کنند، در آینده بازگشت اقتصادی به مراتب بیشتری خواهد داشت.

اموری که امریکایی‌ها بیشترین زمان را به آنها اختصاص می‌دهند به ترتیب خوابیدن( 8/7 ساعت در روز)، کار (3/2 ساعت در روز) و تماشای تلویزیون (2/83 ساعت در روز) هستند. این‌که امریکایی‌ها امروزه تقریباً همان زمانی را که به کار کردن اختصاص می‌دهند، صرف تماشای تلویزیون می‌کنند، مهم‌ترین تغییر اساسی از روزگاری است که کینز در آن می‌زیست.

با در نظر گرفتن زمانی که صرف تماشای تلویزیون می‌شود و ذات این مدیوم که مبتنی بر فناوری‌ است، کاملاً محتمل به نظر می‌رسد که رشد سریع شبکه‌های کابلی سودآورترین پیشرفت فناورانه بوده است.

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2017\07\07-28\20-04-35.htm&storytitle=100%20%D3%C7%E1%20%CF%90%D1...

ش.د96047001