تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۷:۲۵  ، 
شناسه خبر : ۳۰۹۴۷۶
پایگاه بصیرت / محمدجواد اخوان

(روزنامه جوان ـ 1396/10/25 ـ شماره 5286 ـ صفحه 1)

سخناني كه رسانه‌ها از رئيس‌جمهور در اختتاميه نهمين دوره جشنواره بين‌المللي فارابي نقل كردند، حاوي نكات شگفت‌آور و بعضاً قابل‌تأمل بود. با توجه به مجال محدود به سه نكته خاص كه در سخنان وي بيشتر بحث‌برانگيز است، مي‌پردازيم:

1- حال كه ترامپ با بردن برجام به لبه پرتگاه، بازي نخ‌نماي تقسيم‌كار ميان اروپا و امريكا را پيش مي‌برد، به‌نظر مي‌رسد بار ديگر آقاي روحاني ماجراي تكراري تعريف و تمجيد چندباره از برجام را شروع كرده است. وي مي‌گويد: «در برجام موفقيت‌هايي به دست آورديم كه هيچ‌گاه از بين نمي‌رود و هيچ‌كس نمي‌تواند آنها را از بين ببرد. ... برخي انگار هنوز همه ابعاد برجام را لمس نكردند. برجام يك آثار دائمي دارد كه تا قيامت باقي خواهد ماند و هيچ‌وقت از بين نمي‌رود و يك آثاري دارد كه ممكن است بماند يا نماند. » طبعاً آقاي روحاني و برخي ياران وي چون برجام را به نام خود گره‌زده مي‌بينند، از تعريف و تمجيد آنان از برجام نبايد تعجب كرد. آنچه اينجا محل تأمل است، همزماني اين اظهارات با شرايط فعلي كشور است!

تقريباً هر ناظر منصفي خاستگاه اعتراضات و نارضايتي‌هاي مردم را در حوزه اقتصاد مي‌داند و هرقدر هم گروهك‌هاي ضدانقلاب تلاش كنند با شعارهاي ساختارشكنانه و اقدامات آشوبگرانه اين اعتراضات را سياسي كنند و يا هر اندازه كه برخي مديران دولتي تلاش كنند مطالبات عامه مردم را غيراقتصادي تفسير كنند، واقعيت امر پنهان نمي‌ماند. حال بايد از آقاي روحاني پرسيد مگر برجام براي اين نبود كه چرخ اقتصاد به همراه چرخ هسته‌اي بچرخد؟ كدام‌يك از اين دو چرخ اكنون در حال چرخيدن است؟

گلايه‌اي كه بايد از آقاي رئيس‌جمهور داشت، اينجا نه تمجيد اغراق‌آميز از برجام، بلكه انتقاد از بي‌توجهي به خواسته‌هاي اصلي مردم است وقتي بيشتر مردم در خصوص معيشت خود و اقتصاد كشور گله‌مند هستند و ما پيش‌تر به آنها قول و وعده حل شدن همه اين مشكلات با برجام را داده‌ايم، آيا وقت آن نرسيده به‌خاطر معطل كردن بيجا و وعده‌هاي غيرقابل تحقق از آن‌ها عذرخواهي كنيم؟ آيا قرار است تا روز قيامت هم در مقابل سفره‌هايي كه هر روز كوچك‌تر مي‌شود و يا جمعيتي كه هر روز كار خود را از دست مي‌دهد، برجام‌درماني كنيم؟

2- آقاي روحاني در خصوص تحول در علوم انساني نيز جملاتي بيان نموده كه تأمل‌برانگيز است. وي مي‌گويد: «علوم انساني بايد جامعه را هدايت كند و اين در حالي است كه ما تصور مي‌كنيم، چند نفر در يك اتاق بايد علوم انساني را هدايت كنند درحالي‌كه علوم انساني هدايتگر جامعه است... تحول در علوم انساني نيز با مهندسي ممكن نيست. علوم انساني را نمي‌توان مهندسي كرد، علوم انساني با پول پيشرفت نمي‌كند و با سفارش متحول نمي‌شود. » اگر اين جملات به‌حساب عدم‌حمايت ايشان به‌عنوان عالي‌ترين مقام اجرايي و رئيس شوراي انقلاب فرهنگي از سياست كلان «تحول در علوم انساني» بگذاريم، بايد پرسيد آيا ايشان جديداً به چنين نظري رسيده‌اند يا پيش‌تر نيز چنين نظري داشته‌اند؟ تنها براي قضاوت مخاطبان به سخنان وي در آخرين جلسه شوراي انقلاب فرهنگي در سال 1392 نگاهي مي‌اندازيم كه گفته است: «انقلاب ما انقلابي اسلامي است و بايد با توجه به تأكيد رهبر معظم انقلاب در خصوص اسلامي شدن علوم انساني، در اين مسير گام برداريم. بيشتر مقالات علمي و تأليفات مطرح دانشمندان و انديشمندان كشور در حوزه علوم تجربي و رياضي بوده است. همسو با تحولات رخ‌داده در حوزه علوم انساني نسبت به توليد فكر و انديشه تدوين كتب و تربيت استاد و دانشجو اقدامات مؤثري انجام دهيم. » اينكه ايشان قبلاً خود در جلسه‌اي در يك اتاق(!) از لزوم تحول در علوم انساني سخن مي‌گويد و اكنون خود منتقد اين رويكرد مي‌شود، امري است كه مخاطبان بهتر مي‌توانند آن را تحليل كنند.

3- سومين نكته عجيب در تناقض آشكاري بود كه اين بار، نه در ميان سخنان رئيس‌جمهور در دو جلسه مختلف، بلكه در اظهارات بيان‌شده در همين سخنراني اخير بود. از يك‌سو ايشان به‌صراحت اذعان مي‌دارد كه: « امروز در منطقه ما گروه‌هايي كه به جنايت پرداختند از بمب و موشك و اينترنت و فضاي مجازي استفاده كردند؛ آنهايي كه منطقه خاورميانه را به آشوب كشيدند كساني بودند كه در فهم درست از مسائل اجتماعي عقب‌مانده و از صنعت و تكنولوژي براي انحراف و به هم ريختن جامعه استفاده كردند. گروهك‌هاي تروريستي مانند داعش بيشترين استفاده را از اينترنت و فضاي مجازي و علم داشتند. » بااين‌حال آقاي روحاني دقايقي بعد با نقد فيلترينگ در فضاي مجازي جملاتي مي‌گويد كه مي‌توان آن را نوعي فاصله‌گذاري و مرزبندي با كنترل فضاي مجازي تلقي كرد. اينجا بايد چگونه اين تناقض آشكار را حل كرد؟ از يك‌سو بيان مي‌شود كه فضاي مجازي جولانگاه گروهك‌هاي تروريستي و آشوب‌طلب بوده و در ادامه شخصي كه 28 سال عضو يا دبير يا رئيس شوراي عالي امنيت ملي كشور بوده پيشنهاد مي‌دهد كه اين بستر بي‌ثباتي را رها كنيم!

اگر همان‌گونه آقاي روحاني هم مي‌گويد، گروهك تروريستي داعش از طريق پيام‌رسان‌هاي خارجي اقدام به هدايت عمليات تروريستي در داخل كشور نمايد و به دليل عدم دسترسي نهادهاي داخلي نتوان از اين فاجعه پيشگيري كند، چه كسي مسئوليت ناامن سازي محيط كشور را با رهاسازي و ولنگاري فضاي مجازي خواهد پذيرفت؟ اگر خداي‌ناكرده خون مظلومي بر زمين بريزد چه كسي از بازماندگان او به‌خاطر عمل نكردن به دانسته‌ها، عذرخواهي خواهد كرد؟ بار ديگر به اولين نكته‌اي كه در نقد سخنان رئيس‌جمهور بيان شد، بازگرديم. گويا قرار است واقعيت‌هاي گله‌مندي‌هاي مردم همچنان ناشنيده باقي بماند. همچنان مشكل مردم نه گراني، نه كاهش قدرت خريد، نه ركود، نه بيكاري و نه بحران بانكي و ... ، بلكه فيلترينگ يا تحول در علوم انساني است! شايد بزرگ‌ترين نارضايتي‌ها از نشنيدن يا چشم بستن بر واقعيت‌ها است. با تأسف بسيار بايد گفت تا قيامت نيز عده‌اي اگر بمانند، در روي همين پاشنه خواهد چرخيد!

http://www.Javann.ir/890954

ش.د9604677