(روزنامه شرق ـ 1396/11/12 ـ 11/12 ـ شماره 3076 ـ صفحه 6)
جامعهشناسی در یک وضعیت خاص و ویژهای برای شکلدادن مباحثات معاصر درباره فصل مشترک کنشگران و فرایندهای ملی و فراملی قرار دارد. چهارم اینکه، با علاقه فزاینده و رو به رشد به «جامعهشناسی عمومی»، از میان برداشتن رابطه میان جامعهشناسی و سیاستگذاری عمومی ورای مدل تکنوکراتیک که در عصر پساجنگ غالب بوده، سهلتر و آسانتر میشود. اما هنگامی که پی به این مسئله برده شود که موضع سیاسیمان به روابط قدرت وابسته است، جامعهشناسان لزوما مجبور به اتخاذ یک رویکرد طرفدارانه صرف نیستند. این به این دلیل است که بهترین پیشنهادی که میتوان کرد، چشماندازی منحصربهفرد از جامعهشناسی و ظرفیت آن برای جهتدادن به مباحثات سیاسی همراه با دیگر چشماندازهای جامعهشناختی است.پنجم آنکه مطالعه مقولات سیاسی از چشمانداز جامعهشناختی بر وعده آنچه که سی رایت میلز آن را بینش جامعهشناختی نامیده، جامعه عمل میپوشاند. از نگاه او بینش جامعهشناختی یعنی درک رابطه بین مشکلات به ظاهر خصوصی مانند ازدستدادن شغل و مقولاتی مثل بیکاری- یک مشکل جمعی. از آنجایی که ساخت اجتماعی مسائل و مشکلات عمومی یکی از جنبههای اصلی هر دو بحث سیاسی و اجتماعی است، جامعهشناسی بهطور اجتنابناپذیری با مسائل سیاسی در ارتباط است. از نقطهنظر تاریخی، همانگونه که رابرت نیزبت در کتاب سنت جامعهشناختی پیشنهاد میکند، جامعهشناسی بهتدریج بهعنوان جایگزینی برای علوم اقتصادی مدرن ظهور کرد.
امروزه، در میان علوم اجتماعی، علوم اقتصادی دیدگاهی غالب در بیشتر مباحثات سیاسی باقی است. در ضمن در چنین مباحثاتی، جامعهشناسان از نظرها پنهان نیستند. ششم آنکه پژوهش سیاسی بینرشتهای تا آنجایی که فهم کنیم که سنتهای جامعهشناختی کماکان به قوت خود باقی است و دیدگاههایی که آنها ارائه میکنند، باید همدیگر را همپوشانی کرده تا شهروندان و سیاستگذاران بیشتر از چالشها و فرصتهایی آگاه شوند که آنها با آن روبهرو هستند، امری مناسب و درخور است. در نتیجه مشارکت جامعهشناسان در مباحثات سیاسی جامع، میتوانند بدون آنکه هویتشان را بهعنوان پژوهشگر از دست دهند در این مباحثات شرکت کنند. در نهایت با درک تاریخچه رشته جامعهشناسی، نقش اصلی دولت در جوامع معاصر و سهم درخور توجه دیدگاه جامعهشناختی درباره مباحثات سیاسی کلان، دیگر نباید از سیاستگذاری عمومی بهعنوان یک مقوله صرفا فنی و به تبع آن بهعنوان مقولهای ناچیز و بیاهمیت یاد کرد. در پایان بهواسطه تجزیه و تحلیل مقولات سیاسی وابسته به تصویر بزرگ، جامعهشناسی میتواند به جزء اصلی بینش جامعهشناختی نائل آید.
http://www.sharghdaily.ir/News/151624
ش.د9604779