(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/11/05 ـ شماره 558 ـ صفحه 11)
راهبرد نظامی ایالاتمتحده آمریکا سه اولویت اصلی را مدنظر قرار داده است که در اولین بند میتوان به تعیین چشمانداز و اولویتهای رهبری آن اشاره کرد. همچنین آموزشهای نظامی و تخصصهای مربوطه برای افرادی که از فضای غیرنظامی به نهادهای نظامی وارد میشوند نیز دیگر اولویت مورد توجه سند راهبردی نظامی است. این بند نشاندهنده توجه مقامهای دولتی آمریکا به دیپلماسی در بستر فعالیتهای نظامی است. نظارت بر عملکرد کنگره و نظارت بر مالیات عمومی برای سرمایهگذاری ۷۰۰ میلیاردی نیز دیگر اولویت این سند عنوان شده است که بار دیگر هزینهسازبودن توسعه و گسترش نیروهای نظامی را یادآوری میکند.
استراتژیهای نظامی در ایالاتمتحده که در سند راهبردی به آن اشاره شده از چارچوبهای دشوار مفهومی و فکری تشکیل شده است. این چارچوبها فقط با استراتژیهای امنیت ملی که از سوی رئیسجمهوری تصویب میشوند ارتباط نزدیک پیدا میکند. پیش از این، انتقاد مهمی که در ارتباط با سند راهبردی نظامی موردنظر مطرح میشد به سردرگمی و بیاستراتژی بودن موضوعات نظامی ایالاتمتحده اشاره داشت؛ موضوعی که به نظر میرسد جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا، تلاش میکند آن را از میان بردارد.
چالشهای سال ۲۰۱۸
سند راهبرد نظامی آمریکا در سال ۲۰۱۸ چالشهای پیشروی نیروهای نظامی و ارتش آمریکا را بهصورت روشن آشکار کرد. راهبرد منتشرشده از سوی وزارت دفاع آمریکا در راستای استراتژی امنیت ملی این کشور قرار دارد؛ بهاین ترتیب که آمریکا دیگر جامعه جهانی را عرصه یکپارچه بینالمللی در نظر نمیگیرد، بلکه پهنه گیتی براساس این استراتژی، صحنهای است که بازیگران در آن با یکدیگر به رقابت میپردازند. در سند راهبرد نظامی علاوهبر ارتش و نیروهای نظامی بر رهبری دیپلماتیک ایالاتمتحده نیز تاکید شده است.
در این مسیر آمریکاییها تلاش میکنند با حفظ نفوذ منطقهای موجب ایجاد توازن قدرت در بخشهای مختلف جامعه جهانی شوند. کوری شیک، تحلیلگر مسائل نظامی، در مقالهای که نشریه «فارن پالیسی» منتشر کرده است، نوشت: «با توجه به هراس جامعه جهانی از بینظمی در عرصه بینالمللی که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد، آمریکا تلاش میکند از تکرار آن اجتناب کند.» بنابراین سند راهبرد نظامی آمریکا اعلام میکند که نقاط قوت نیروهای نظامی آمریکا در اثر مداخله در بخشهای مختلف جهان، در حال فرسایش است؛ از این رو، پنتاگون ناچار است هرچه سریعتر نسبتبه یافتن جایگزین مناسب اقدام و عمل کند. در چارچوب این راهبرد همچنین به راهکارهایی که رقبای بینالمللی آمریکا برای تقابل با نیروهای نظامی این کشور در پیش خواهند گرفت اشاره شده است. مسکو و پکن بهعنوان رقبای اصلی در این میدان معرفی شدهاند؛ کشورهایی که در سند استراتژی امنیت ملی نیز با عنوان رقیب آمریکا معرفی شده بودند.
یکی دیگر از چالشهای پیشروی نیروهای نظامی آمریکا که در راهبرد منتشرشده بهصورت مفصل به آن پرداخته شد نیز کرهشمالی است. درواقع، کرهشمالی و خطر هستهای این کشور بهعنوان مهمترین چالش سالهای پیشرو معرفی شده است. همچنین ایران یکی از کشورهایی است که برای نیروهای نظامی ایالاتمتحده بهعنوان چالش معرفی میشود.
نقاط قوت در برابر دور باطل نظامیگری
«فعالکردن همپیمانان بینالمللی ایالاتمتحده در نظام بینالملل» از مواردی است که در سند راهبرد نظامی ایالاتمتحده گنجانده شده و از سوی برخی تحلیلگران بهعنوان یکی از نقاط قوت این سند در نظر گرفته میشود. ایالاتمتحده آمریکا براساس این راهبرد با فعالکردن میدانهای رقابتی، میان واشنگتن و دیگر بازیگران بینالمللی تلاش میکند منافع ملی آمریکا را در صحنه جهانی تامین کند.
به باور دیوید استنلی، تحلیلگر مسائل آمریکا که یادداشتی در روزنامه «واشنگتن پست» منتشر کرده است، راهبرد نظامی آمریکا با همه مزایایی که برای قدرت اول نظامی جهان ایجاد میکند، هزینههای گزافی را نیز به بودجه ملی این کشور تحمیل خواهد کرد؛ موضوعی که در روزهای اخیر به چالش اصلی میان کاخ سفید و کنگره تبدیل شده است. استنلی معتقد است سند راهبردی کنونی که 11صفحه آن بهصورت عمومی منتشر شده است، منابع دردسترس را به شیوه واقعگرایانه مورد توجه قرار نمیدهد. ماتیس نیز در سخنرانی رونمایی از سند راهبردی به بحران کمبود بودجه برای نیروهای نظامی اشاره کرد و گفت: «در طول سالهای گذشته، هیچ دشمن خارجی نتوانسته است تا این حد ارتش ملی آمریکا را تحت فشار قرار دهد. کمبود بودجه و هزینههای موردنیاز در سالهای اخیر بهاندازه دشمن خارجی به ارتش آمریکا خسارت وارد کرده است.» اما ماتیس برخلاف استنلی معتقد است سند راهبردی سال ۲۰۱۸ میتواند چالشهای دو دهه اخیر نیروهای نظامی آمریکا را برطرف کند.
ایالاتمتحده آمریکا با ایجاد «محیط امنیتی پیچیده» در بستر نظام بینالملل تلاش میکند منافع ملی آمریکا را تامین کند؛ روندی که در دورههای گوناگون با همین اسم رمز تکرار شده و به باور منتقدان، اقدامات نظامی آمریکا، همواره نتیجهای ثابت و مشخص داشته است؛ اتلاف انرژی، هزینه و نیروهای انسانی. اما وزیر دفاع آمریکا اصرار دارد راهبرد جدید، برنامهای مجزا و متفاوت از برنامههای گذشته آمریکا خواهد بود. کاتلین هیکس، مدیر برنامه امنیت بینالمللی در مرکز مطالعات استراتژیک، معتقد است که اصرار ماتیس، اصرار بر روندی تکراری است که براساس آن آمریکا راهحل هر بحرانی را در حضور نظامی تعریف میکند.
تئوریسین راهبرد نظامی آمریکا
جیمز ماتیس، سخنران اصلی مراسم رونمایی از سند راهبردی نظامی – دفاعی، بهعنوان مالک معنوی این استراتژی نیز شناخته میشود؛ استراتژیای که علاوه بر نزدیکی با ایدههای ذهنی دونالد ترامپ، تفاوتهایی نیز با نگاه رئیسجمهوری آمریکا دارد؛ یعنی همانطور که ماتیس به تاثیر ایجاد اتحادیهها، همپیمانیها و بهطور کلی دیپلماسی بر مسائل نظامی معتقد است، این سند راهبردی نیز به این محورها توجه ویژه دارد. به اعتقاد ماتیس، استراتژی منتشرشده در تقابل با سیاستهای نظامی در دورههای گذشته رؤسای جمهوریخواه از عقلانیت بیشتری بهرهمند خواهند شد.
رونــد ســیــر تــحــولات در ایالاتمتحده نشاندهنده تمایل این کشور به نظامیگری است. تفکرات راهبردی و اندیشههای امنیتی آمریکا در ذات دکترین سیاست خارجی آمریکا قرار دارد. کریستین وورثموث، تحلیلگر نشریه «نیوزویک»، در بررسی راهبرد نظامی کنونی نوشت: «سه اولویت اصلی هویتی در آمریکا متشکل از خدا، طلا و سلاح است. خدا بر ایدئولوژی مسیحی این کشور استوار است و طلا و سلاح تمایل قدرتطلبانه ایالاتمتحده را آشکار میکند؛ از این رو، راهبردهای نظامی همواره در اولویت ذهنی آمریکایی قرار داشته است.» پس از جنگ جهانی دوم، دوران جنگ سرد برای ایالاتمتحده به میدان نبردی سرنوشتساز تبدیل شد. واشنگتن در طول سالهای جنگ سرد تلاش میکرد با استفاده از ابزار تسلیحاتی مانع از قدرتنمایی شوروی در نظام جهانی شود؛ نبردی که درنهایت به فروپاشی شوروی ختم شد. هرچند بسیاری از تحلیلگران معتقدند فروپاشی شوروی بنا بر دلایل داخلی این کشور رخ داد و رقابت تسلیحاتی با آمریکا تاثیری در این رابطه نداشته است.
با آغاز سال ۲۰۱۴ میلادی، نیروهای نظامی بر تواناییهای موجود متمرکز شدند. تا پیش از این سال، وزارت دفاع بر ظرفیتهای موجود تمرکز داشت. با آغاز سال ۲۰۱۵ نیز آمریکاییها مدرنسازی ارتش را بیش از پیش مورد توجه قرار دادند؛ به شکلی که عمده سرمایهگذاریها در این سال صرف مدرنسازی ارتش شد. فعالیت در زمینههایی چون ایجاد و نقشآفرینی در اتحادیهها نیز از دیگر موضوعاتی بود که مورد توجه پنتاگون قرار گرفت؛ برای مثال، آمریکا نقش رهبری خود در ناتو را تقویت کرد، اما در سالهای اخیر این نقش در بحرانهای خاورمیانه کمرنگ شد؛ چراکه براساس دکترین سیاست خارجی اوباما، این کشور خاورمیانه را از اولویت اصلی خود خارج و توجه به آسیای شرقی را جایگزین غرب آسیا کرد، اما با بهقدرترسیدن دونالد ترامپ، دکترین سیاست خارجی اوباما و دستگاه دیپلماسی او مورد انتقاد شدید قرار گرفت. تا جایی که رئیسجمهوری فعلی آمریکا تلاش میکند بار دیگر اقتدار را به نیروهای نظامی کشورش بازگرداند؛ اقتداری که یادآور شکستهای پیاپی چون نبرد ویتنام، کره و جنگهای خاورمیانه است.
https://asemandaily.ir/post/12730
ش.د9604892