تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۹  ، 
شناسه خبر : ۳۱۰۴۶۹
مرزبندی تجدیدنظرطلبان با اصلاح‌طلبان میانه‌رو آشکار می‌شود
پایگاه بصیرت / جعفر تكبيري

(روزنامه جوان - 1395/08/11 - شماره 4947 - صفحه 5)

عدم‌تحقق خواسته‌هاي ساختارشكنانه جريان تجديدنظرطلب توسط اعضاي فراكسيون اميد، حالا صداي اين جماعت را بلند كرده و باعث شده تا اتهامات تازه‌اي را متوجه اعضاي ليست اميد كنند؛ موضوعي كه نمود بارز آن را مي‌توان در گفته‌هاي الهه كولايي يكي از نمايندگان جنجالي مجلس ششم جست‌وجو كرد.

خانم كولايي كه با خبرگزاري دانشگاه آزاد گفت‌وگو كرده بود و گفته‌هايش به دستمايه گزارشي در روزنامه آرمان تبديل شده بود، با حمله به اعضاي ليست اميد، در خصوص شيوه قرارگيري آنها در اين ليست اشاره كرده و گفته بود كه «به هر حال افرادي كه از امكان مالي و ارتباطات خوبي برخوردارند و چنين امكاناتي براي آنها فراهم است، قطعاً نسبت به بقيه افراد شانس بيشتر و بهتري براي حضور در همه ليست‌هاي انتخاباتي دارند.» وي در بخشي ديگر از سخنان خود اظهار مي‌كند: «هميشه پول و قدرت در حوزه سياست تأثيرگذار هستند. برخي كانديداها از طريق رانت وارد ليست اميد شدند و من اين مسئله را تكذيب نمي‌كنم.»

يك عقب‌نشيني

حمله به اعضاي ليست اميد و متهم كردن آنها به بهره‌گيري از پول و رانت براي قرار گرفتن در ليست اميد، در حالي توسط چهره‌هاي تند جريان تجديدنظر‌طلب صورت مي‌گيرد كه تا پيش از اين همين افراد كوشش فراواني به خرج مي‌دادند تا پيروزي اين تعداد اندك را به چماقي بر سر جريان رقيب تبديل كنند و از آن براي بازگشت به فضاي سياسي پسافتنه بهره بگيرند؛ اتفاقي كه اين جريان بر سر آن هزينه‌هاي زيادي را پرداخت كرد و حتي كار را تا آنجا پيش برد كه موافقان و مروجان تحريم انتخابات در تمامي ادوار، مجبور شدند براي حفظ حيات سياسي خود از اعتقاداتشان عقب‌نشيني كنند و با بازي در پازل جمهوري اسلامي ايران هواداران خود را به حضور گسترده در انتخابات دعوت كنند تا شايد با بهره‌گيري از كرسي‌هاي به دست آمده اهداف خود را مجدداً با قدرت بيشتري پيگيري كنند.

نااميدي از ساختارشكني

اما روي كار آمدن دولت حسن روحاني و انتخاب برخي چهره‌هاي اصلاح‌طلب در انتخابات اسفند ماه گذشته نيز نتوانست آنان را به اهداف خود نزديك كند، دليل آن نيز چيزي جز عدم‌تمايل چهره‌هاي برگزيده به ساختارشكني بود.

در اين خصوص مي‌توان به ذكر چندين مثال پرداخت. نمونه اول عدم‌پيگيري موضوع رفع حصر، توسط رئیس‌جمهور بود. وي كه با هدف جلب رأي تجديدنظرطلبان به سفارش مشاوران خود يكي از شعارهاي محوري خود را پيگيري و حل موضوع محصورين قرار داده بود، با گذشت بيش از سه سال از آغاز به كار در سمت سكاندار قوه مجريه، عملاً هيچ اقدام عملي در اين خصوص انجام نداد و تنها به ذكر چند جمله كوتاه در نشست‌هاي خبري خودبسنده كرد؛ موضوعي كه خشم تجديد‌نظرطلبان از روحاني را به همراه داشت، به گونه‌اي كه برخي از آنان در آستانه انتخابات پيش روي رياست‌جمهوري، دم از گذر از روحاني مي‌زنند.

نمونه دوم كه قابليت لمس بيشتري دارد، عدم‌پيگيري خواسته‌هاي اين جريان توسط اعضاي ليست اميد در مجلس است. پس از آنكه پروپاگانداي اصلاح‌طلبان در خصوص كسب اكثريت مجلس با شكست عارف در انتخابات هیئت رئيسه و همچنين از دست دادن رياست كميسيون‌هاي مختلف از ميان رفت، جريان تجديدنظر‌طلب تلاش زيادي كرد كه با ايجاد حواشي براي فراكسيون اميد، سرپوشي روي اين شكست‌ها بگذارد، اما اخبار مختلف حكايت از آن دارد كه نمايندگان وابسته به ليست اميد، جديتي براي پيگيري اين موضوعات ندارند.

در اين خصوص مي‌توان به عدم‌استقبال نمايندگان ليست اميد از نامه نمايندگان به رئيس قوه قضائيه درخصوص پرونده يكي از محكومان امنيتي به نام نرگس محمدي اشاره كرد، به گونه‌اي كه تنها 13‌نماينده از ليست اميد حاضر به امضاي اين نامه شدند و خبري نيز از نام محمدرضا عارف سرليست اين جريان در پاي اين نامه نبود؛ موضوعي كه خشم رسانه‌هاي اصلاح‌طلب را نيز به دنبال داشت و همين روزنامه آرمان‌امروز به مقايسه عارف با يك نماينده زن پرداخت و او را محافظه‌كار خواند.

اين روزنامه همچنين در اين خصوص نوشت: «عدم‌امضاي نامه از سوي عارف، به باقي بودن گلايه‌هاي او از انتخاب رئيس مجلس باز مي‌گردد يعني مي‌توان چنين مطرح كرد كه به دليل امتناع برخي نمايندگان از رأي به او براي جلوسش بر كرسي رياست، او هم چندان تمايلي براي همراهي با ديگر اصلاح‌طلبان در موضوعاتي اينچنين از خود نشان نمي‌دهد.»

مجلس دهم، مجلس ششم نمي‌شود

اما مرور اتفاقاتي كه در مجلس ششم روي داده و سرنوشت شكل‌دهندگان به اين اتفاقات بيانگر اين واقعيت بزرگ است كه نمايندگان مجلس دهم به هيچ وجه نمي‌خواهند سرنوشتي همچون نمايندگان مجلس ششم پيدا كنند و آينده سياسي خود را قرباني منافع سكولارهايي كنند كه امروز كنار گود مجلس نشسته‌اند و مي‌كوشند با تهييج نمايندگان تازه‌وارد مجلس دهم، اهداف خود را پيگيري كنند؛ مجلسي كه نامه جام زهر به رهبر انقلاب نوشت و در نهايت با استعفا به دنبال انحلال مجلس و ايجاد يك بحران امنيتي براي جمهوري اسلامي ايران بود اما حالا بسياري از نمايندگان آن روز مجلس ششم نه تنها ديگر هويت سياسي ندارند و نامي از آنان در عرصه سياسي جامعه برده نمي‌‌شود بلكه بسياري از آنان به دامن دشمنان ايران خزيده‌اند و از تريبون رسانه‌هاي بيگانه عليه كشورشان اقدام مي‌كنند، البته در اين بين نبايد فراموش كرد كه برخي ديگر از اين نمايندگان نيز به اتهامات امنيتي چندين بار به زندان افتاده‌اند.

آنچه در پایان نباید از نظر دور داشت اینکه سخنان عضو حزب منحله مشارکت درباره این موضوع که رانت و پول در انتخابات تعیین کننده است، اعتراف صریحی به جایگاه نازل مردم‌سالاری نزد آنان است و بر خلاف ادعاها آنچه برای آنها اصالت دارد رانت و پول است، نه شایستگی افراد برای سپردن مشاغل، بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که در عصر حاکمیت آنها در دولت اصلاحات، مناسبات و مسئولیت‌ها براساس رانت و پول واگذار شده است و نه شایستگی.

http://www.Javann.ir/820092

ش.د9504581