جهان با تغییرات اقلیمی مواجه است و پدیدهای به نام گرمایش جهانی و ذوب شدن یخهای قطب اوضاع را به هم ریخته است؛ پدیدهای که به افزایش میانگین دمای زمین و سطح اقیانوسها منجر شده است. بنا بر آمار و واقعیات، در صد سال گذشته سیاره زمین به طور غیر طبیعی حدود ۱ درجه گرمتر شده و تاکنون تمهیدات جهانی برای مقابله با این پدیده نتایج خاصی به همراه نداشته است و ادامه این روند ممکن است دمای زمین را در سالهای نه چندان دور بین ۲ تا ۳/۵ درجه افزایش دهد؛ امری که زنگ خطر سهمگینی برای همه ساکنان کره زمین خواهد بود. از پیامدهای تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین در دهههای اخیر که همه کشورهای جهان را در بر گرفته، میتوان به بحران «کمآبی» و «بیآبی» اشاره کرد؛ بحرانی که خود سنگبنای همه معضلات و آسیبهای زندگی بشر خاکی است. روند افزایش دمای کره زمین با به خطر انداختن محیط زیست جانوری و گیاهی و نابودی اکوسیستمهای آبی و خاکی ممکن است تخریبی بزرگتر از بمب هستهای به همراه بیاورد.
ریشههای معضل بیآبی
باید گفت رشد صنایع، مصرف بیش از اندازه سوختهای فسیلی، افزایش جمعیت جهان، تغییرات کاربری اراضی، چاههای غیر مجاز و تخلیه سفرههای زیرزمینی و بهرهبرداریهای بیرویه، بیمبالاتی در تخلیه نخالههای آلوده و زبالههای عفونی و آلوده کردن منابع و ذخایر آبی از دلایلی است که به معضل امروز خشکسالی و کمبود آب و آب ناسالم دامن زده است. این مخاطره مختص ایران نیست و همه دنیا را با مشکل مواجه کرده است و در حال حاضر ما با پدیده گرمایش جهانی مواجه هستیم و خشکترین سالها را در بیش از ۵۰ سال اخیر تجربه میکنیم. ذخایر آبی در مخازن سدهای ما در سال آبی جاری در مقایسه با سال آبی گذشته کاهش یافته است و این موارد به دلیل سالها خشکسالی و کمبود بارش و تهی شدن آب سفرههای زیر زمینی و کاهش آبهای سطحی و... است. این گرمایش جهانی و خشکسالی افزون بر کمبود آب در سطح جهانی و کاهش سطح ذخایر آبی و منابع طبیعی عوارض ناگواری، همچون نابودی اکوسیستمهای طبیعی در بیشتر نقاط جهان به همراه دارد. از این نابودی اکوسیستمها میتوان به خشک شدن دریاچهها اشاره کرد.
خشک شدن دریاچهها
به گفته پژوهشگران زیست محیطی، بیش از نیمی از بزرگترین دریاچههای جهان در طول سه دهه گذشته به دلیل خشکسالی کوچک شدهاند. این مشکلی است که خطری مضاعف برای مردمی که برای آب آشامیدنی و آبیاری به آن دریاچهها وابسته هستند، ایجاد میکند؛ زیرا خشک شدن دریاچهها سلامت اکوسیستمها و پرندگان مهاجر را تهدید میکند و میتواند به طوفانهای گرد و غبار ویرانگر منجر شود. دانشمندان آبهای زیرزمینی میگویند حدود یک چهارم جمعیت زمین در مکانهایی زندگی میکنند که آب دریاچههای آنجا از بین رفته است. نزدیک به ۶۰۰ کیلومتر مکعب آب در طول ۲۸ سال گذشته در ۵۳ درصد از دریاچههای جهان ناپدید شده است که این میزان حدود ۱۷ برابر حداکثر ظرفیت دریاچه مید، بزرگترین مخزن آب در ایالات متحده است. محققان از شبیهسازیهای هیدرولوژیکی و اقلیمی برای درک فرآیندهای مؤثر بر نوسانات سطح آبها استفاده کردند و دریافتند، تغییرات آبوهوایی و مصرف انسان از دلایل اصلی کاهش دریاچههای طبیعی است، در حالی که در مخازن زمینی، رسوبگذاری دلیل اصلی از دست دادن آبهای زیرزمینی است. یخ دریا در قطب جنوب به پایینترین حد خود رسیده است و ذوب شدن برخی از یخچالهای طبیعی اروپا بیسابقه بوده است. از نظر دمای جهانی، سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ به عنوان گرمترین سالهای ثبت شده بودند. دریاچهها و تالابهای بسیاری در دنیا رو به افول هستند و ایران به دلیل قرارگیری در منطقه گرم و خشک زمین و گرمایش بیشتر با شدت بیشتری در حال از دست دادن این اکوسیستمهای طبیعی است.
از ارومیه تا هامون
دریاچه ارومیه یکی از مهمترین اکوسیستمهای زمین به دلیل شرایط خاص و آب شور آن بر اثر کم شدن ورودی آب و تبخیر زیاد و بهرهبرداری بیرویه دچار وضعیت بحرانی شده است. در گذشته، متوسط عمق این دریاچه، حدود ۶ متر بوده است. طول آن نیز به ۱۲۰ کیلومتر و پهنایش به ۱۵ تا ۵۰ کیلومتر میرسید که مساحتی حدود ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ کیلومتر مربع را شامل میشد. مساحتی که هم اکنون دیگر شاهد آن نیستیم. دریاچه ارومیه به همراه جزایر کبودان و قیون داغی از مناطق حفاظت شده به شمار میآید. همچنین در یونسکو به عنوان منطقه حفاظت شده زیست کره به ثبت رسیده است.سه عامل در خشک شدن دریاچه ارومیه تأثیر بسزایی داشته که شامل برداشت بیش از حد مجاز از منابع آبی حوضه آبریز دریاچه، توسعه بیرویه بخش کشاورزی در اطراف دریاچه با بهرهبرداری از آبهای این حوضه و شاید در نهایت، تشدید تغییرات اقلیمی و وقوع خشکسالی است. تالاب هامون و گاوخونی هم از دیگر اکوسیستمهایی است که خیلی وقت است به دلیل برداشتهای بیرویه و بدون جبران روی آب ندیده و اکنون به مرکزی برای تولید ریزگردهای خطرناک و آسیبزا مبدل شده است. تالاب بینالمللی هامون، سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریای خزر و دریاچه ارومیه، هفتمین تالاب بینالمللی جهان و یکی از ذخیرهگاههای زیستکره در ایران بود. وسعت تالاب هامون در زمان پرآبی ۵/۶۶۰ کیلومتر مربع است که از این مقدار ۳/۸۲۰ کیلومتر مربع متعلق به ایران و بقیه متعلق به افغانستان است. حیات هامون به رودخانه هیرمند وابسته است؛ از اینرو نوسان آب در آن بر هامون تأثیر مستقیم به جای میگذارد.
گاوخونی هم خشک شد
در سالهای اخیر، هشدارهای بسیاری درباره زاینده رود و تالاب گاوخونی و خشک شدن آنها به دلایل مختلف منتشر شد، اما در نهایت امسال این اتفاق رخ داد و تالاب گاوخونی به طور کامل خشک شد که بر اساس صحبتهای کارشناسان پیامدهای بسیاری بر جای خواهد گذاشت. هم اکنون حدود 99 درصد تالاب خشک است و دلایل گوناگونی، از جمله شرایط اقلیمی، نبود بارش و بارگذاریهای شکل گرفته در حوزه زایندهرود سبب نرسیدن آب به تالاب شده است. اگر حقابه زیست محیطی تالاب گاوخونی تأمین نشود، این عرصه در آیندهای نزدیک، به منبع اصلی تولید ریزگردهای آلوده به مواد سمی، به ویژه در فصولی که باد غالب از شرق به غرب میوزد، تبدیل خواهد شد. طبق بررسیهای انجام شده، در سال 1380 حدود 50 درصد محدوده تالاب گاوخونی فاقد پوشش گیاهی بوده که این میزان در سال 1392 به 73 درصد رسید و به عبارتی پوشش گیاهی این منطقه از 182 هزار و 349 هکتار در سال 1380 به 68 هزار و 763 هکتار در سال 1392 کاهش یافت؛ این پوشش در سالهای اخیر کاهش شدیدی داشته و اکوسیستم گیاهی و جانوری آن در معرض نابودی کامل است. دانشمندان معتقدند، خشک شدن دریاچهها و تالابها به دلیل بیآبی بلای سهمگینی است که نه تنها اکوسیستم جانوری و گیاهی را نابود میکند که با ایجاد بستری خطرناک برای ریزگردها، زندگی را برای بشر مختل خواهد کرد.