معاونت فرهنگی و تبلیغات نمایندگی ولی فقیه در سپاه با مشارکت بیمارستان و دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله الاعظم(عج) تهران و مؤسسه فرهنگی عقیق، محفل ادبی «غزه، مظلوم سربلند» را در مرکز همایشهای بیمارستان برپا کردند تا ندای مظلومیت مظلومان عالم را با مدد کلمه و کلام به گوش جهان برسانند. در روزهایی که تمام استکبار و سلطه در مقابل تمام جبهه حق در غزه صفآرایی کرده است، انجمن نورا بر خود دید که شاعران جوان را از دور و نزدیک گرد هم بیاورد تا هر یک صدایی باشند در حمایت از این مظلومیتها.
همزمانی روزهای شهادت مظلومانه و غریبانه حضرت فاطمه(س) با روزهای پردرد و مردم غزه یک معنا بیشتر نداشت که ظلم فراموششدنی نیست و باید برای دفاع از مظلوم به پاخاست و نگذاشت زخمهای جنایتکاران در لب طاقچه عادت از یاد برود. شاعر احمدبابایی در این مراسم این روزهای غزه و وظیفه ما را اینگونه توصیف کرد: «غزه تنهاست، غزه مظلوم است/ فرق مرد و نامرد معلوم است/ بین آتش عروسکی مانده است/ زیر آوار کودکی مانده است/ دیدند طفل بیسری آنجا/ خشک شد شیر مادری آنجا/ حق و باطل به هم فراز شده/ پای صهیون به خیمه باز شده/ غزه مجروح ظلم و بیطرفی ست/ آی مردم، سکوت بیشرفیست/ شک مکن کربلا نمیمیرد/ تیر طوفان تقاص میگیرد/ بنگرید آب و تاب محشر را/ خیبر و ذوالفقار حیدر را/ بعد از این روزی از مباهلهها/ تیر مختار و جان حرملهها/ راه جلاد بسته خواهد شد/ دست صهیون شکسته خواهد شد/ خوک صهیون، قسم به خون شهید، بعد از این امنیت نخواهد دید.»
رئیس بیمارستان فوق تخصصی بقیةالله الاعظم(عج)، دکتر حسین صمدینیا با اشاره به اینکه این بیمارستان شکل گرفته در دل بحرانهاست، در خصوص چرایی برگزاری محفل شعر در این مکان اظهار داشت: «نقشآفرینی بیمارستان بقیهالله(عج) در دورانهای هشت دفاع مقدس و بعدها در درمان مجروحان مدافعان حرم و پس از آن در روزهای کرونا بر کسی پوشیده نیست. این روزها هم پس از عملیات طوفانالاقصی کارکنان بیمارستان برای حضور در بیمارستانهای غزه اعلام آمادگی کردهاند. به سبب این علاقه خانواده سلامت بیمارستان بقیهالله با نخستین پیشنهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خصوص ایجاد جامعه شعری در این مکان برای مردم غزه ما بدون هیچ وقفهای آن را پذیرفتیم.»
در ادامه «رسول چهارمحالی» از شاعران منتخب بیمارستان بقیهالله(عج) این چنین آرزوی پیروزی مردم غزه را در شعر خود فریاد میزند و از مردم میخواهد که عزم خود را جزم کنند تا در این راه به امداد فلسطین برسند: «فلسطین میشود یک روز آزاد/ ولی با اذن حق با عزم مردم.»
«حسین اصدقپور» هم از کارکنان بیمارستان اینگونه حسرت در غزه بودن را توصیف میکند: «هنوز شاهد زنجیر دست و پای من است/ هنوز قصه حلاجهاست در گوشم/ مباد معرکه عاشقان فراموشم »
شاعر «مهدیه نژادابراهیم» این امید را به مردم غزه میدهد که پیروزی نهایی این میدان شمایید و روزی دوباره درختان زیتون به دستان شما در این سرزمین سبز خواهد شد: «خروش باشکوه تو به پا کرده است طوفانی/ تو صاحب خانهای در خاک خود جاوید میمانی».
«محمدحسین ملکیان» شاعر بیت معروف «دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد/ زمین کارزار ما تلآویو است، تهران نه!» خودش را از اصفهان به این قافله شعر رسانده بود و این هشدار را به رژیم صهیونیستی میداد که آه مظلوم بیجواب نمیماند: «غذای کودک من، ترکش است و خمپاره/ برای مردم من مرگ مثل تمرین است/عروس و داماد اینجا حنا نمیبندند/ دلی به داغ عزیزی همیشه خونین است/ ولی زمان تولد به گوش ما خواندند/ که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است/ بزن که آنچه به پا خواست، آه مظلوم است/ بزن که آنچه زدی زخم نیست، تسکین است».
«نفیسهسادات موسوی» این وعده را به مردم غزه داد که این کشور هیچگاه یهودی نشین نخواهد شد: «به مادری که جوانش شهید گشته، قسم/ که شهرقدس، یهودی نشین نمیماند/ نگاه کن که جهان، یکصدا فلسطین است/ امام گفته و حرفش زمین نمیماند!»
«هادی ملکپور» شاعری که امام زمان(عج) که را برای نجات سرزمین مقدس قدس صدا میزند و میگوید: «بغضیم و استخوان به گلو صبر کردهایم/ دیگر رسیده کارد به این استخوان بیا/ خون گلوی غزه صدا میزند تو را/ ای التیام زخم ستمدیدگان بیا»
تمام این شعرها و ابیات از دل داغ دیدهای برمیآید که سوزش را از سوز در خانه فاطمه زهرا(س) وام گرفته است و کجاست انسانی که غصه ام ابیها(س) را شنیده باشد و امروز برای مظلومیت مردم غزه قلبش به تنگ نیاید.