علیرضا از ۱۲ سالگی بسیجی بود و در سال ۱۳۸۸ بسیجی ویژه بود. ۶ دیماه، یعنی ظهر عاشورای ۱۳۸۸ با برگه مأموریت به عنوان امدادگر برای کمک رفته بود تا اگر مشکلی پیش آمد، کمک کنند که میبیند در خیابان «خوش» سمت آزادی، بر روی موتورسواری بنزین ریختهاند و دارند او را آتش میزنند که لباسش را در میآورد و دور او میپیچد. کمی آن طرفتر هم ضدانقلاب (همانهایی که این غائله را به پا کردند) با سنگ و بلوکهایی که اطراف خیابان چیده شده بود، شخصی را میزدند که علی طاقت نیاورده و برای نجات فرد به سمتش میرود که با میلگرد آهنی به سرش میزنند...